۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'دائرة المعارف' به 'دائرةالمعارف') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'واجب الوجود' به 'واجبالوجود') |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
باب اول، در اثبات صانع تعالى شأنه: در اين باب، مؤلف، هفت دليل بر اثبات صانع اقامه مىكند: دليل و برهان نخست، همان برهان حدوث است. برهان دوم و سوم، برهان امكان و وجوب است؛ با اين تفاوت كه در برهان سوم، پاى دور و تسلسل به ميان نمىآيد، بر خلاف برهان دوم. برهان بعدى، برهانى است كه [[بهمنیار بن مرزبان|بهمنيار]] از شاگردان شيخ، [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سينا]]، اقامه كرده مبنى بر اينكه هر گاه | باب اول، در اثبات صانع تعالى شأنه: در اين باب، مؤلف، هفت دليل بر اثبات صانع اقامه مىكند: دليل و برهان نخست، همان برهان حدوث است. برهان دوم و سوم، برهان امكان و وجوب است؛ با اين تفاوت كه در برهان سوم، پاى دور و تسلسل به ميان نمىآيد، بر خلاف برهان دوم. برهان بعدى، برهانى است كه [[بهمنیار بن مرزبان|بهمنيار]] از شاگردان شيخ، [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سينا]]، اقامه كرده مبنى بر اينكه هر گاه واجبالوجودى نباشد، لازم مىآيد كه هيچ خلق و ايجادى در خارج، متحقّق نشود، زيرا كه «ممكن»، خود، در موجود شدن، محتاج به ديگرى است و با وجود اين، چگونه مىتواند ديگرى را ايجاد كند؟ ليكن ما مىبينيم كه موجودات بىحدّ و حصر ايجاد شدهاند و ايجاد مىشوند، پس ناچار بايد واجبالوجودى باشد كه خلقت هر موجودى و فيضان هر فيض وجودى از ذات مقدّس او باشد. | ||
برهان پنجم، مبتنى بر معجزات و كرامات انبيا و اوليا است، زيرا كه عقل حكم مىكند كه اين امور غريبه كه از پيغمبران و امامان صادر شده است، از قبيل اژدها شدن عصا و زنده نمودن اموات و برگردانيدن خورشيد و شقّ شدن ماه و تسبيح نمودن سنگريزه و جارى شدن آب از ميان انگشتان و غير اينها از معجزات و كرامات، امورى است كه از انسان صادر نمىتواند شد، پس بايد صانع حكيمى باشد كه صدور اين قبيل امور به سبب قدرت كامله و حكمت شامله او باشد. | برهان پنجم، مبتنى بر معجزات و كرامات انبيا و اوليا است، زيرا كه عقل حكم مىكند كه اين امور غريبه كه از پيغمبران و امامان صادر شده است، از قبيل اژدها شدن عصا و زنده نمودن اموات و برگردانيدن خورشيد و شقّ شدن ماه و تسبيح نمودن سنگريزه و جارى شدن آب از ميان انگشتان و غير اينها از معجزات و كرامات، امورى است كه از انسان صادر نمىتواند شد، پس بايد صانع حكيمى باشد كه صدور اين قبيل امور به سبب قدرت كامله و حكمت شامله او باشد. |
ویرایش