۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(لینک درون متنی) |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
</div> | </div> | ||
[[التقديسات]] كه طبق آنچه در تفريط مرحوم صدر المتألهين آمده عرش التقديس نيز ناميده شده است | [[التقديسات]] كه طبق آنچه در تفريط مرحوم [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] آمده عرش التقديس نيز ناميده شده است | ||
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] اين كتاب فلسفى را در حوالى سال 1020 نوشته است البته برخلاف بسيارى از آثار ديگرش تاريخ دقيق تأليف را ننوشته است ولى از آمار ديگر آثارش اين تاريخ تقريبى به دست مىآيد.مؤلف اين كتاب را براى تبيين واجب الوجود و صفات او نوشته است. | [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] اين كتاب فلسفى را در حوالى سال 1020 نوشته است البته برخلاف بسيارى از آثار ديگرش تاريخ دقيق تأليف را ننوشته است ولى از آمار ديگر آثارش اين تاريخ تقريبى به دست مىآيد. | ||
مؤلف اين كتاب را براى تبيين واجب الوجود و صفات او نوشته است. | |||
این کتاب یکی از کتابهایی است که در مجموعه ای به نام [[مصنفات میرداماد مشتمل بر ده عنوان از کتابها و رسالهها و اجازهها و نامهها]] نگارش یافته است. | این کتاب یکی از کتابهایی است که در مجموعه ای به نام [[مصنفات میرداماد مشتمل بر ده عنوان از کتابها و رسالهها و اجازهها و نامهها]] نگارش یافته است. | ||
خط ۵۱: | خط ۵۳: | ||
ميرداماد وجوب وجود بالذات را از براهين توحيد دانسته است چرا كه واجب بودن وجود در بيش از يك موجود متصور نيست.او سپس به وحدت علت معلول واحد پرداخته و با دلائلى عقلى و قطعى اين مطلب را از جنبههاى مختلف اثبات كرده است. | [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] وجوب وجود بالذات را از براهين توحيد دانسته است چرا كه واجب بودن وجود در بيش از يك موجود متصور نيست.او سپس به وحدت علت معلول واحد پرداخته و با دلائلى عقلى و قطعى اين مطلب را از جنبههاى مختلف اثبات كرده است. | ||
تقدس واجب | تقدس واجب | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
زيرا هرچيزى را كه مختص حدّ نوعى باشد قبول كنند.اشخاص كثيره نمىداند مگر از جهت مادّه در حاليكه او در ذات خود برئ از شائبههاى مادّى مىباشد.وى حقيقت وجوب را ماهيت مبهمه نيز نمىداند كه با يك برهان فلسفى اين مدعاى خود را نيز ثابت كرده است.از جمله مواردى كه براى وجوب بالذات اثبات مىكند عدم قبول اشتراك توسط اوست. | زيرا هرچيزى را كه مختص حدّ نوعى باشد قبول كنند.اشخاص كثيره نمىداند مگر از جهت مادّه در حاليكه او در ذات خود برئ از شائبههاى مادّى مىباشد.وى حقيقت وجوب را ماهيت مبهمه نيز نمىداند كه با يك برهان فلسفى اين مدعاى خود را نيز ثابت كرده است.از جمله مواردى كه براى وجوب بالذات اثبات مىكند عدم قبول اشتراك توسط اوست. | ||
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] حقيقت وجود متوحّد را بدون علت و بدون شريك و بدون حدّ معرفى مىكند كه اين جهات باعث نداشتن كم و كيف و أين و متى و وضع و ضد براى آن حقيقت وجود گرديده است. | |||
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] حقيقت وجود متوحّد را بدون علت و بدون شريك و بدون حدّ معرفى مىكند كه | |||
اين جهات باعث نداشتن كم و كيف و أين و متى و وضع و ضد براى آن حقيقت وجود گرديده است. | |||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۱: | ||
وى در مقام جواب به اين شبهه به روايت نورانى [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]كه مىفرمايد:لا جبر و لا تفويض بل امر بين امرين اشاره كرده و اختيار را وديعتى از جانب خداى متعال در وجود انسان مىداند. | وى در مقام جواب به اين شبهه به روايت نورانى [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]كه مىفرمايد:لا جبر و لا تفويض بل امر بين امرين اشاره كرده و اختيار را وديعتى از جانب خداى متعال در وجود انسان مىداند. | ||
مير داماد در آخر اين كتاب علم الهى را در سه مرتبه تصور نموده و ارادۀ خدا را نيز جزئى از علمش مىداند. | [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|مير داماد]] در آخر اين كتاب علم الهى را در سه مرتبه تصور نموده و ارادۀ خدا را نيز جزئى از علمش مىداند. | ||
==معرفى نسخه== | ==معرفى نسخه== |
ویرایش