پرش به محتوا

شریف دارابی شیرازی، عباس: تفاوت میان نسخه‌ها

لینک درون متنی
جز (جایگزینی متن - 'شريف دارابي شيرازي، عباس' به 'شریف دارابی شیرازی، عباس')
(لینک درون متنی)
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
<div class="wikiInfo">
[[پرونده:NUR05889.jpg|بندانگشتی|شریف دارابی شیرازی، عباس]]
[[پرونده:NUR05889.jpg|بندانگشتی|شریف دارابی شیرازی، عباس]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
|-
|-
! نام!! data-type='authorName'|شریف دارابی شیرازی، عباس  
! نام!! data-type="authorName" |شریف دارابی شیرازی، عباس  
|-
|-
|نام های دیگر  
|نام های دیگر  
|data-type='authorOtherNames'|ح‍ک‍ي‍م‌ ع‍ب‍اس‌ ش‍ري‍ف‌ داراب‍ي‌ ش‍ي‍رازي‌  
| data-type="authorOtherNames" |ح‍ک‍ي‍م‌ ع‍ب‍اس‌ ش‍ري‍ف‌ داراب‍ي‌ ش‍ي‍رازي‌  


داراب‍ي‌ ش‍ي‍رازي‌، ع‍ب‍اس‌  
داراب‍ي‌ ش‍ي‍رازي‌، ع‍ب‍اس‌  
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-
|-
|نام پدر  
|نام پدر  
|data-type='authorfatherName'|
| data-type="authorfatherName" |میرزا بابا
|-
|-
|متولد  
|متولد  
|data-type='authorbirthDate'|  
| data-type="authorbirthDate" |  
|-
|-
|محل تولد
|محل تولد
|data-type='authorBirthPlace'|
| data-type="authorBirthPlace" |شیراز
|-
|-
|رحلت  
|رحلت  
|data-type='authorDeathDate'|  
| data-type="authorDeathDate" | 1300 یا 1301 ق
|-
|-
|اساتید
|اساتید
|data-type='authorTeachers'|
| data-type="authorTeachers" |[[سبزواری، هادی|ملا هادی سبزواری]]
|-
|-
|برخی آثار
|برخی آثار
|data-type='authorWritings'|
| data-type="authorWritings" |[[تحفة المراد]]


 
|- class="articleCode"
|-class='articleCode'
|کد مؤلف
|کد مؤلف
|data-type='authorCode'|AUTHORCODE05889AUTHORCODE
| data-type="authorCode" |AUTHORCODE05889AUTHORCODE
|}
|}
</div>
</div>
'''عباس شریف دارابی شیرازی''' حکیم، فیلسوف و عارف قرن سیزدهم و صاحب «تحفة المراد» از شاگردان ملاهادی سبزواری است که در سال 1300ق از دنیا رفت.
'''عباس شریف دارابی شیرازی''' حکیم، فیلسوف و عارف قرن سیزدهم و صاحب «[[تحفة المراد]]» از شاگردان [[سبزواری، هادی|ملاهادی سبزواری]] است که در سال 1300ق از دنیا رفت.


میرزا عباس شریف دارابی (متوفی 1300 یا 1301 ق) حکیم، فیلسوف، عارف و فرزند میرزا بابا بود. تحصیلات مقدماتی را در داراب نزد محمد نصیر آغاز کرد و برای تکمیل تحصیلات به شیراز رفت. پس از ناموفق بودن سفرش به عتبات عالیات برای تحصیل فقه و اصول و شرعیات (در راه گرفتار راهزنان شد) به شیراز بازگشت و برای کسب علوم معقول به سبزوار نزد فیلسوف گران‎قدر ملا هادی سبزواری رفت و پس از اتمام دوره فراگیری‎اش به شیراز بازگشت و به تدریس علوم معقول و حکمت اسلامی پرداخت و در عرفان، از محضر عارف آن زمان میرزا ابوالقاسم سکوت کسب فیض کرد<ref>پایگاه راسخون</ref>.
میرزا عباس شریف دارابی (متوفی 1300 یا 1301 ق) حکیم، فیلسوف، عارف و فرزند میرزا بابا بود. تحصیلات مقدماتی را در داراب نزد محمد نصیر آغاز کرد و برای تکمیل تحصیلات به شیراز رفت. پس از ناموفق بودن سفرش به عتبات عالیات برای تحصیل فقه و اصول و شرعیات (در راه گرفتار راهزنان شد) به شیراز بازگشت و برای کسب علوم معقول به سبزوار نزد فیلسوف گران‎قدر [[سبزواری، هادی|ملا هادی سبزواری]] رفت و پس از اتمام دوره فراگیری‎اش به شیراز بازگشت و به تدریس علوم معقول و حکمت اسلامی پرداخت و در عرفان، از محضر عارف آن زمان میرزا ابوالقاسم سکوت کسب فیض کرد<ref>پایگاه راسخون</ref>.


==شاگردان==
==شاگردان==
معروف‎ترین شاگردان وی عبارتند از: ملا عبدالله زرقانی، میرزا محمدصادق سروستانی، شیخ محمدکاظم فیروزآبادی، سید آقا فیروزآبادی، ملا احمد دارابی، شیخ محمود - پیش‎نماز مسجد گنج شیراز - فرصت (شاعر)، سید علی کازرونی، شیخ احمد شیرازی و سید صدرا کوه‎پایه‎ای<ref>همان</ref>.
معروف‎ترین شاگردان وی عبارتند از: ملا عبدالله زرقانی، میرزا محمدصادق سروستانی، شیخ محمدکاظم فیروزآبادی، سید آقا فیروزآبادی، ملا احمد دارابی، شیخ محمود - پیش‎نماز مسجد گنج شیراز - فرصت (شاعر)، سید علی کازرونی، شیخ احمد شیرازی و سید صدرا کوه‎پایه‎ای<ref>همان</ref>.


حکیم دارابی ازدواج نکرد تا اینکه حدود 75 سالگی در شیراز از دنیا رفت و در حافظیه به خاک سپرده شد. به علت اینکه کتابخانه شخصی‎اش از بین رفته، حواشی و شروح حکمی و فلسفی وی نیز در دست نیست و فقط کتابی به نام «تحفة المراد» از او باقی مانده که شرح حکیمانه حکیم از قصیده [[میرفندرسکی، ابوالقاسم|میرفندرسکی]] است<ref>همان</ref>.
حکیم دارابی ازدواج نکرد تا اینکه حدود 75 سالگی در شیراز از دنیا رفت و در حافظیه به خاک سپرده شد. به علت اینکه کتابخانه شخصی‎اش از بین رفته، حواشی و شروح حکمی و فلسفی وی نیز در دست نیست و فقط کتابی به نام «[[تحفة المراد]]» از او باقی مانده که شرح حکیمانه حکیم از قصیده [[میرفندرسکی، ابوالقاسم|میرفندرسکی]] است<ref>همان</ref>.


علامه تهرانی درباره وی می‌‏نویسد: «در معقول و منقول بارع بود. اسفار را به خط خود نوشته و از خود بر آن حواشی زده‏ است، دعای کمیل و قصیده معروف [[میرفندرسکی، ابوالقاسم|میرفندرسکی]] را شرح کرده است»<ref>پایگاه داراب آنلاین</ref>.
علامه تهرانی درباره وی می‌‏نویسد: «در معقول و منقول بارع بود. اسفار را به خط خود نوشته و از خود بر آن حواشی زده‏ است، دعای کمیل و قصیده معروف [[میرفندرسکی، ابوالقاسم|میرفندرسکی]] را شرح کرده است»<ref>پایگاه داراب آنلاین</ref>.
خط ۵۴: خط ۵۳:
علامه تهرانی‏ می‌‏گوید: تاریخ وفاتش را نمی‌‏دانم ولی فرصت‎الدوله شیرازی در آثار العجم‏ وفات او را در سال 1300 نوشته است و در همان کتاب نوشته که وی را نیز ملاقات نموده است<ref>همان</ref>.
علامه تهرانی‏ می‌‏گوید: تاریخ وفاتش را نمی‌‏دانم ولی فرصت‎الدوله شیرازی در آثار العجم‏ وفات او را در سال 1300 نوشته است و در همان کتاب نوشته که وی را نیز ملاقات نموده است<ref>همان</ref>.


داستان اولین ملاقات وی با جناب ملا هادی سبزواری چنین نقل شده است که اولین دفعه که به حضور حاجی سبزواری رسید، بسیار موردعنایت و توجه ایشان قرار گرفت و از حال او جویا شد و مولدش را پرسید، دارابی در جواب گفت: من طلبه‎ای از مردم فارس هستم. ایشان فرمودند: در این صورت، مشمول حدیث پیغمبر اکرم(ص) هستی که فرمود: لو کان العلم فی الثریا لتنا و له رجال من اهل الفرس؛ اگر علم و دانش در ثریا باشد مردانی از فارس آن را درمی‎یابند. حکیم فی‎البداهه گفت: همین‎طور است، من نیز در جستجوی سعادت به ثریا (کنایه از سبزوار) آمدم. حکیم سبزواری از جواب فوری و حسن ادب و خضوع او، بسیار خوشحال شد<ref>همان</ref>.
داستان اولین ملاقات وی با جناب [[سبزواری، هادی|ملا هادی سبزواری]] چنین نقل شده است که اولین دفعه که به حضور [[سبزواری، هادی|حاجی سبزواری]] رسید، بسیار موردعنایت و توجه ایشان قرار گرفت و از حال او جویا شد و مولدش را پرسید، دارابی در جواب گفت: من طلبه‎ای از مردم فارس هستم. ایشان فرمودند: در این صورت، مشمول حدیث پیغمبر اکرم(ص) هستی که فرمود: لو کان العلم فی الثریا لتنا و له رجال من اهل الفرس؛ اگر علم و دانش در ثریا باشد مردانی از فارس آن را درمی‎یابند. حکیم فی‎البداهه گفت: همین‎طور است، من نیز در جستجوی سعادت به ثریا (کنایه از سبزوار) آمدم. [[سبزواری، هادی|حکیم سبزواری]] از جواب فوری و حسن ادب و خضوع او، بسیار خوشحال شد<ref>همان</ref>.


او در طریق سیر و سلوک و تهذیب نفس و تزکیه باطن، مجاهده کامل نموده و مراتب عالی را طی کرد، شادکام به فارس برگشت. او پس‎ازاینکه از سبزوار برگشت، در شیراز ساکن شد و تا پایان عمر، در حجره‎ای از حجرات حسینیه قوام شیرازی، به‎تنهایی زندگی کرد<ref>همان</ref>.
او در طریق سیر و سلوک و تهذیب نفس و تزکیه باطن، مجاهده کامل نموده و مراتب عالی را طی کرد، شادکام به فارس برگشت. او پس‎ازاینکه از سبزوار برگشت، در شیراز ساکن شد و تا پایان عمر، در حجره‎ای از حجرات حسینیه قوام شیرازی، به‎تنهایی زندگی کرد<ref>همان</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش