۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سالدين' به 'سالدين') |
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
'''نخبة الدهر فى عجائب البر و البحر'''، اثر انصارى دمشقى، شمسالدين، محمد بن ابى طالب(727ق) و به زبان عربى است كه پيرامون زمينههاى جغرافيايى و تاريخى و ذكر بسيارى از شگفتىهاى كره زمين با دو فصل نسبتا كامل | '''نخبة الدهر فى عجائب البر و البحر'''، اثر انصارى دمشقى، شمسالدين، محمد بن ابى طالب(727ق) و به زبان عربى است كه پيرامون زمينههاى جغرافيايى و تاريخى و ذكر بسيارى از شگفتىهاى كره زمين با دو فصل نسبتا كامل درباره نجوم و كانىشناسى نگاشته شده است. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
عناوين كلى مباحث كتاب، به اين شرح است: | عناوين كلى مباحث كتاب، به اين شرح است: | ||
#كره زمين و آنچه پيشينيان | #كره زمين و آنچه پيشينيان درباره شكل آن گفتهاند؛ | ||
#كانهاى هفتگانه مذاب و نرم و بيان سرشتها و نهادها و دگرگونىهاى آنها و بيان گوهرها و سنگهاى باارزش و گران و آنچه از خاك برتر است؛ | #كانهاى هفتگانه مذاب و نرم و بيان سرشتها و نهادها و دگرگونىهاى آنها و بيان گوهرها و سنگهاى باارزش و گران و آنچه از خاك برتر است؛ | ||
#رودهاى روان، چشمهسارها، چاهها و سرچشمههاى گوناگون؛ | #رودهاى روان، چشمهسارها، چاهها و سرچشمههاى گوناگون؛ | ||
#فراوانى آبهاى زمين و آنچه پيشينيان | #فراوانى آبهاى زمين و آنچه پيشينيان درباره پوشيده شدن همه زمين با آب، مگر خشكىها و آبخستهايى كه از آب برآمده و پيدايند، گفتهاند و بيان علت شورى يا گوارايى آبها و سخن از پارهاى ساحلها و آبخستهاى شناخته شده؛ | ||
#درياى روم، معروف به درياى نيطس و دهانه آن دريا كه در خليج اسكندريه است و سخن از مرزها، كنارهها، آبخستها و شگفتىهاى آن؛ | #درياى روم، معروف به درياى نيطس و دهانه آن دريا كه در خليج اسكندريه است و سخن از مرزها، كنارهها، آبخستها و شگفتىهاى آن؛ | ||
#اقيانوس جنوب و بزرگترين خليجى كه از آن بيرون آمده و با نام سرزمينهاى خود خوانده مىشود و سخن از مد و جزر، آبخستها، جانوران شگفتانگيز و رستنىهاى كمياب آن؛ | #اقيانوس جنوب و بزرگترين خليجى كه از آن بيرون آمده و با نام سرزمينهاى خود خوانده مىشود و سخن از مد و جزر، آبخستها، جانوران شگفتانگيز و رستنىهاى كمياب آن؛ | ||
#كشورهاى بزرگ خاورزمين و سرزمينها و كشورهايى كه مسلمانان بر آنها چيرگى يافتند و سخن از شهرهاى آنها و آنچه در آنهاست؛ | #كشورهاى بزرگ خاورزمين و سرزمينها و كشورهايى كه مسلمانان بر آنها چيرگى يافتند و سخن از شهرهاى آنها و آنچه در آنهاست؛ | ||
#كشورهاى باخترىاى كه در پس سرزمينهايى كه برشمرديم قرار دارد و از شهرهاى مصر و نيز ديگر سرزمينها و شهرها و روستاها، يكى پس از ديگرى تا كنارههاى اقيانوس باخترى ادامه دارد؛ | #كشورهاى باخترىاى كه در پس سرزمينهايى كه برشمرديم قرار دارد و از شهرهاى مصر و نيز ديگر سرزمينها و شهرها و روستاها، يكى پس از ديگرى تا كنارههاى اقيانوس باخترى ادامه دارد؛ | ||
#انتساب ملتها به سام و يافث و حام، فرزندان نوح پيامبر و يادكرد پارهاى از ويژگىهاى آنان و نام ماهها، روزها، عيدها و ويژگىهاى شهرهايشان و نيز | #انتساب ملتها به سام و يافث و حام، فرزندان نوح پيامبر و يادكرد پارهاى از ويژگىهاى آنان و نام ماهها، روزها، عيدها و ويژگىهاى شهرهايشان و نيز درباره خلق و خوى انسان. | ||
كتاب، از لحاظ تاريخ طبيعى بسيار مهم است، زيرا | كتاب، از لحاظ تاريخ طبيعى بسيار مهم است، زيرا درباره گياهان و حيوانات و معادن، مطالب فراوان دارد. علاقه به مسائل روحى، اما نه بهصورت ساده و ابتدايى، بر كتاب غالب است. از جمله ويژگىهاى اين كتاب، نسبت به ساير مؤلفات كيهاننگارى، اين است كه اطلاعات بسيارى را در خود جاى داده كه مؤلفان ديگر درباره آن سخنى نگفتهاند و از مكانهاى جغرافيايى خاصى سخن مىگويد كه منابع ديگر در مورد آن خاموش ماندهاند. | ||
مباحث نويسنده، | مباحث نويسنده، درباره شام و فلسطين كه او همه زندگى خويش را در آنجا گذرانيده، اهميت درجه اول دارد و كتاب وى، منبع اساسى تاريخ و جغرافياى اين منطقه به شمار مىرود. در واقع توصيف وى از بلاد مذكور، كاملترين چيزى است كه در اين زمينه شناختهايم. | ||
متن كتاب، به زبانى تقريبا دشوار نوشته شده است و در برخى از جاها خالى از تعقيدات و صنايع نيست و توصيفات آن بسيار موجز و فشرده و گاهى نامفهوم است. همچنين مؤلف، ضمن تأليف كتاب هر جا كه خواسته است سخن را كوتاه كند و به مطلب ديگر بپردازد ذكر مطلب ما قبل را به فصل ديگر وعده داده و موكول كرده است، ليكن به وعده خود وفا نكرده و آن را به فراموشى سپرده است؛ براى نمونه، در مقدمه كتاب، از نقشهاى مفصل سخن گفته و مشخصات آن را يك به يك توضيح داده است، ولى از خود نقشه هيچ نشانى در همه كتاب به چشم نمىخورد. | متن كتاب، به زبانى تقريبا دشوار نوشته شده است و در برخى از جاها خالى از تعقيدات و صنايع نيست و توصيفات آن بسيار موجز و فشرده و گاهى نامفهوم است. همچنين مؤلف، ضمن تأليف كتاب هر جا كه خواسته است سخن را كوتاه كند و به مطلب ديگر بپردازد ذكر مطلب ما قبل را به فصل ديگر وعده داده و موكول كرده است، ليكن به وعده خود وفا نكرده و آن را به فراموشى سپرده است؛ براى نمونه، در مقدمه كتاب، از نقشهاى مفصل سخن گفته و مشخصات آن را يك به يك توضيح داده است، ولى از خود نقشه هيچ نشانى در همه كتاب به چشم نمىخورد. | ||
درباره مسائل مربوط به هند هم دانشوران، خطاهاى مكرر از دمشقى گرفتهاند. | |||
وى، باب هفتم را چهارده فصل اعلام كرده است، ليكن بيش از سيزده فصل ندارد و اين امر، خواننده را به اين گمان مىافكند كه ممكن است فصل چهاردهم اين باب كه مشتمل بر بسيارى از وعدههاى مؤلف بوده است، از ميان رفته باشد. | وى، باب هفتم را چهارده فصل اعلام كرده است، ليكن بيش از سيزده فصل ندارد و اين امر، خواننده را به اين گمان مىافكند كه ممكن است فصل چهاردهم اين باب كه مشتمل بر بسيارى از وعدههاى مؤلف بوده است، از ميان رفته باشد. | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
گاهى نيز نشانههاى جانورى را به وضوح داده، اما از آوردن نام آن خوددارى كرده است و به راستى روشن نيست وى آن جانور را نمىشناخته و نامش را نمىدانسته يا عمدا از ياد نام آن خوددارى كرده است تا بر شگفت بودن آفرينش آن تأكيد و مبالغه داشته باشد؛ براى نمونه، همه ويژگىهاى ببر را بهعنوان دشمنى كشنده براى فيل مىنگارد، اما نام آن را نمىآورد و يا تمامى مشخصات جسمانى كرگدن را مىآورد، ليكن از ذكر نام آن خوددارى مىكند. | گاهى نيز نشانههاى جانورى را به وضوح داده، اما از آوردن نام آن خوددارى كرده است و به راستى روشن نيست وى آن جانور را نمىشناخته و نامش را نمىدانسته يا عمدا از ياد نام آن خوددارى كرده است تا بر شگفت بودن آفرينش آن تأكيد و مبالغه داشته باشد؛ براى نمونه، همه ويژگىهاى ببر را بهعنوان دشمنى كشنده براى فيل مىنگارد، اما نام آن را نمىآورد و يا تمامى مشخصات جسمانى كرگدن را مىآورد، ليكن از ذكر نام آن خوددارى مىكند. | ||
دانستنىهاى بسيارى كه در اين كتاب گنجانيده شده است، از اين دست است: دانش شناخت زمين، اقليمها و تقسيمبندى آنها و انديشههاى گوناگون پيشينيان در اين باره و نشانهها و آبادىهاى آنها، درياهاى به هم پيوسته و از هم گسسته، آبخستها، كوهها، رودها و جويبارها، بيشههاى بزرگ، چشمهها، كشورها و راههاى آنها، شهرهاى بزرگ، روستاها، نشانههاى تمدنهاى كهن و آثار ديرينه و بناهاى بزرگ، خندقها، چاهها، سرچشمههاى شگفتآور، جانوران كمياب، رستنىهاى ناپيدا، كانهاى مذاب و نرم و نيز آنچه در صفت كان بودن همانند آنهاست، سنگهاى پرارزش و گران و ديگر چيزهاى ارزندهاى كه بنا بر ويژگى ذات و سرشت خود از خاك برترند و نيز چگونگى پيدايش آنها بنا به گفته پيشينيان، سخن | دانستنىهاى بسيارى كه در اين كتاب گنجانيده شده است، از اين دست است: دانش شناخت زمين، اقليمها و تقسيمبندى آنها و انديشههاى گوناگون پيشينيان در اين باره و نشانهها و آبادىهاى آنها، درياهاى به هم پيوسته و از هم گسسته، آبخستها، كوهها، رودها و جويبارها، بيشههاى بزرگ، چشمهها، كشورها و راههاى آنها، شهرهاى بزرگ، روستاها، نشانههاى تمدنهاى كهن و آثار ديرينه و بناهاى بزرگ، خندقها، چاهها، سرچشمههاى شگفتآور، جانوران كمياب، رستنىهاى ناپيدا، كانهاى مذاب و نرم و نيز آنچه در صفت كان بودن همانند آنهاست، سنگهاى پرارزش و گران و ديگر چيزهاى ارزندهاى كه بنا بر ويژگى ذات و سرشت خود از خاك برترند و نيز چگونگى پيدايش آنها بنا به گفته پيشينيان، سخن درباره اندازه و مساحت زمين و مسافت پارههايش از روى ساعتها و ميلها و بريدها و فرسنگها و درجههاى فلكى، سخن از گستردگى و درازى كوهها و سخن درباره مردمانى كه در آن كوهها پراكندهاند و پارهاى از نژادهاى سرشناس و نياكان پيشين و نخستين آنان و نظرى اجمالى درباره مردمان مشهورى كه از پس آنان آمدهاند و چگونگى خوىهايشان، سخن درباره نهادها و ويژگىهاى شهرهايى كه بدان ويژگىها شناخته شدهاند و هيچ جا و هيچ شهرى ديگر را از آن ويژگىها بهرهيى نيست، سخن درباره نهادهاى آشكار مردم و ويژگىهاى نمايان نوع انسانى كه همه مردان و زنان در آن يكسان و جانوران از آن بىبهرهاند، بيان پارهاى از آيين كشورها و نام ماهها و جشنها و قربانىهاى آنان كه از روى آثار علمى و دانشهاى وابسته و پيوسته به آنها به دست رسيده است و بسيارى مطالب ديگر. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش