۱۴۷٬۰۲۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'دائرة المعارف' به 'دائرةالمعارف') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابنح' به 'ابن ح') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| (۲۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR10338J1.jpg | |||
| عنوان =نزهة الأنام في تاريخ الإسلام | |||
| | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | |||
[[طباره، سمیر]] (محقق) | |||
| | |||
| | |||
[[ابن دقماق، ابراهیم بن محمد]] ( | [[ابن دقماق، ابراهیم بن محمد]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | |||
|زبان | | کد کنگره =DS 36/63 /الف2ت2 | ||
| موضوع = | |||
اسلام - تاریخ - سال شمار | |||
|کد کنگره | |||
|موضوع | |||
اسلام - | اسلام - سرگذشتنامه | ||
کشورهای اسلامی - تاریخ - سال شمار | کشورهای اسلامی - تاریخ - سال شمار | ||
| ناشر = | |||
|ناشر | المکتبة العصرية | ||
| مکان نشر =بیروت - لبنان | |||
| سال نشر = 1420 ق | |||
|مکان نشر | |||
|سال نشر | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE10338AUTOMATIONCODE | |||
| چاپ =1 | |||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =10338 | |||
| کتابخوان همراه نور =10338 | |||
| کد پدیدآور = | |||
| پس از = | |||
| پیش از = | |||
}} | |||
'''نزهة الأنام في تاريخ الإسلام'''، اثر [[ابن دقماق، ابراهیم بن محمد|صارمالدين ابراهيم بن محمّد بن ايد مرعلائى]] مشهور به ابن دقماق (809-750) مىباشد. | '''نزهة الأنام في تاريخ الإسلام'''، اثر [[ابن دقماق، ابراهیم بن محمد|صارمالدين ابراهيم بن محمّد بن ايد مرعلائى]] مشهور به ابن دقماق (809-750) مىباشد. | ||
مورخان مسلمان در تدوين و تنظيم متون تاريخى، شيوههاى گوناگونى؛ از قبيل حديثى، خبرى، دودمانى، طبقاتى، تبارشناسى و فرهنگنامهاى در پيش گرفتهاند.يكى ديگر از اين شيوهها، سالشمارى مىباشد. اثر حاضر هم به اين شيوه تدوين شده و حوادث و وقايع در آن به ترتيب سالهاى وقوع آنها ذكر شده است. ابن دقماق، علاوه بر ذكر حوادث اساسى كه توجه عمده آن به اخبار مصر و شام دوره ايوبيان است، به شرح جنگلهاى صليبى نيز علاقه وافر نشان داده است. اين اثر ضمن مراعات ترتيب سالشمارى 628 تا 659 هجرى، به شيوه فرهنگنامهاى تدوين شده و سراسر كتاب شرح حال بزرگان، امراء، سلاطين، وزراء، علماء و ادباء و شعراء است كه در بين سالهاى فوق در مصر و شام و نواحى اطراف آن از دنيا رفتهاند.ابن دقماق در شرح حال شخصيتها به اجمال سخن گفته و به طور كامل به شرح آنان نپرداخته و بيشتر به ذكر برخى ويژگىهاى مهم افراد اكتفا نموده است و در موارد شعرا و ادباء نمونههايى از كارهاى آنان را آورده است. | مورخان مسلمان در تدوين و تنظيم متون تاريخى، شيوههاى گوناگونى؛ از قبيل حديثى، خبرى، دودمانى، طبقاتى، تبارشناسى و فرهنگنامهاى در پيش گرفتهاند.يكى ديگر از اين شيوهها، سالشمارى مىباشد. اثر حاضر هم به اين شيوه تدوين شده و حوادث و وقايع در آن به ترتيب سالهاى وقوع آنها ذكر شده است. ابن دقماق، علاوه بر ذكر حوادث اساسى كه توجه عمده آن به اخبار مصر و شام دوره ايوبيان است، به شرح جنگلهاى صليبى نيز علاقه وافر نشان داده است. اين اثر ضمن مراعات ترتيب سالشمارى 628 تا 659 هجرى، به شيوه فرهنگنامهاى تدوين شده و سراسر كتاب شرح حال بزرگان، امراء، سلاطين، وزراء، علماء و ادباء و شعراء است كه در بين سالهاى فوق در مصر و شام و نواحى اطراف آن از دنيا رفتهاند.ابن دقماق در شرح حال شخصيتها به اجمال سخن گفته و به طور كامل به شرح آنان نپرداخته و بيشتر به ذكر برخى ويژگىهاى مهم افراد اكتفا نموده است و در موارد شعرا و ادباء نمونههايى از كارهاى آنان را آورده است. | ||
| خط ۵۴: | خط ۳۹: | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
اثر از مقدّمه و سه فصل تشكيل يافته است. فصل اوّل، ابن دقماق و نزهة الانام نام دارد. فصل دوم، بررسى منابع تاريخى بين سالهاى 628 تا 659 هجرى عنوان زده شده است و فصل سوم، متن اصلى اثر ابن دقماق و قبل از آن پيشگفتار آمده است. | اثر از مقدّمه و سه فصل تشكيل يافته است. فصل اوّل، ابن دقماق و نزهة الانام نام دارد. فصل دوم، بررسى منابع تاريخى بين سالهاى 628 تا 659 هجرى عنوان زده شده است و فصل سوم، متن اصلى اثر ابن دقماق و قبل از آن پيشگفتار آمده است. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
مقدّمه و دو فصل اوّل، به قلم محقّق اثر دكير سمير طبّاره نگاشته شده است. در مقدّمه محقق اول به ويژگى اين برهه تاريخى كه اثر به آن پرداخته و آن اينكه بين سلاطين ايوبى حاكم در مصر، و حاكمان ايوبى، شام كه به تدريج اتحاد و يكپارچگى آنان دچار مشكل شده و آتش جنگهاى داخلى ميان اعضاى خاندان ايوبى شعله و رشد و از طرف ديگر تهديدهاى خارجى كه حكومت ايوبى به آن درگير بودند، زيرا آنها قصد استيلاء و تسلط بر شهرهاى سواحل شام را داشتند كه از آن فصل اوّل از دو قسمت تشكيل يافته است. قسمت اول به بررسى حيات مؤلف ابن دقماق مكان علمى او و تأليفات او مىپردازد. در قسمت دوم به نسخ موجود از نزهة الامام كه در كتابخانههاى جهان موجود هستند و نسخه اين اثر پرداخته و سپس به نقد و تحليل اين نسخه به طور كامل پرداخته است. در پايان اين فصل، تصاويرى از اين نسخه درج شده است. | مقدّمه و دو فصل اوّل، به قلم محقّق اثر دكير سمير طبّاره نگاشته شده است. در مقدّمه محقق اول به ويژگى اين برهه تاريخى كه اثر به آن پرداخته و آن اينكه بين سلاطين ايوبى حاكم در مصر، و حاكمان ايوبى، شام كه به تدريج اتحاد و يكپارچگى آنان دچار مشكل شده و آتش جنگهاى داخلى ميان اعضاى خاندان ايوبى شعله و رشد و از طرف ديگر تهديدهاى خارجى كه حكومت ايوبى به آن درگير بودند، زيرا آنها قصد استيلاء و تسلط بر شهرهاى سواحل شام را داشتند كه از آن فصل اوّل از دو قسمت تشكيل يافته است. قسمت اول به بررسى حيات مؤلف ابن دقماق مكان علمى او و تأليفات او مىپردازد. در قسمت دوم به نسخ موجود از نزهة الامام كه در كتابخانههاى جهان موجود هستند و نسخه اين اثر پرداخته و سپس به نقد و تحليل اين نسخه به طور كامل پرداخته است. در پايان اين فصل، تصاويرى از اين نسخه درج شده است. | ||
| خط ۶۷: | خط ۴۸: | ||
در اين بخش محقّق مصادر مؤلف را به دو قسم تقسيم مىنمايد. مصادرى كه مؤلفين آنها هم عصر دوره ايوبى بوده يا در حوادث خود به طور مستقيم شركت داشته يا اينكه حوادث را مشاهده نمودهاند. ما طبق روال محقّق اينها را نام برده و مختصرى آنها را شرح مىنماييم: | در اين بخش محقّق مصادر مؤلف را به دو قسم تقسيم مىنمايد. مصادرى كه مؤلفين آنها هم عصر دوره ايوبى بوده يا در حوادث خود به طور مستقيم شركت داشته يا اينكه حوادث را مشاهده نمودهاند. ما طبق روال محقّق اينها را نام برده و مختصرى آنها را شرح مىنماييم: | ||
مرآة الزمان فى تاريخ الاعيان ابوالمظفر يوسف بن قزا و غلى تركى، ملقب به شمسالدين و مكنّى به ابوالمظفر و مشهور به سبط | مرآة الزمان فى تاريخ الاعيان ابوالمظفر يوسف بن قزا و غلى تركى، ملقب به شمسالدين و مكنّى به ابوالمظفر و مشهور به سبط ابن جوزى(به دليل اينكه مادرش دختر عبدالرحمن بن جوزى مىباشد(582-654 هجرى))، است. او در اين اثر، حوادث را از آغاز آفرينش تا اوايل سال مرگ خود به صورت سالشمار شرح داده و وفيّات بزرگان را نيز در ضمن آن آورده است. | ||
- وفيّات الاعيان و انباء الزمان: تألیف احمد بن محمد بن ابراهيم ابوالعباس شمسالدين برمكى اربلى، مشهور به [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]](608-681) مىباشد.او قاضىالقضات دمشق و مورخ آن شهر مىباشد. وى اين اثر را كه مشتمل بر شرح حال 846 تن از بزرگان، امراء، وزراء، علما و عرفاست، به ترتيب حروف معجم تنظيم نموده است.وفيات الاعيان گنجينهاى از اطلاعات گرانبها است، به ويژه در قسمتهايى كه مصنّف از معاصران خود سخن مىگويد. | - وفيّات الاعيان و انباء الزمان: تألیف احمد بن محمد بن ابراهيم ابوالعباس شمسالدين برمكى اربلى، مشهور به [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]](608-681) مىباشد.او قاضىالقضات دمشق و مورخ آن شهر مىباشد. وى اين اثر را كه مشتمل بر شرح حال 846 تن از بزرگان، امراء، وزراء، علما و عرفاست، به ترتيب حروف معجم تنظيم نموده است.وفيات الاعيان گنجينهاى از اطلاعات گرانبها است، به ويژه در قسمتهايى كه مصنّف از معاصران خود سخن مىگويد. | ||
الاعلاق | الاعلاق الخطیرة فى ذكر امراء الشام و الجزيرة، اثر ابن شداد(613-684) مىباشد.او از صاحب منصبان دولت ايوبى مىباشد.اثر او به مثابه تاريخ سياسى شمال عراق و مناطق پنج گانه شام، حلب، دمشق، لبنان، اردن و فلسطين) است كه ابن دقماق در تألیف خود جزئى كه حوادث مربوط به حمله مغول، به جزيره را دربر دارد، استفاده نموده است. | ||
- زبدة الحلب من تاريخ حلب، اثر [[ابن عدیم، عمر بن احمد |ابن عديم]](588-660) كه نوعى تاريخ نگارى محلى است. او از صاحب منصبان دولت ايوبى مىباشد. او در اثر خود به پيروى از [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر]]، سرگذشت بزرگان حلب را به ترتيب حروف الفبايى آورده و در مقدّمه، به شرح جغرافياى حلب و شمال شام و فتح آن به دست مسلمانان پرداخته است و اين اثر دربردارنده حوادث تا سال 642 كه خروج وى از حلب است، مىباشد. ابن دقماق از جزء سوم اين كتاب كه حوادث و وقايع 569 تا 642 را دربر دارد، سود جسته است. | - زبدة الحلب من تاريخ حلب، اثر [[ابن عدیم، عمر بن احمد |ابن عديم]](588-660) كه نوعى تاريخ نگارى محلى است. او از صاحب منصبان دولت ايوبى مىباشد. او در اثر خود به پيروى از [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر]]، سرگذشت بزرگان حلب را به ترتيب حروف الفبايى آورده و در مقدّمه، به شرح جغرافياى حلب و شمال شام و فتح آن به دست مسلمانان پرداخته است و اين اثر دربردارنده حوادث تا سال 642 كه خروج وى از حلب است، مىباشد. ابن دقماق از جزء سوم اين كتاب كه حوادث و وقايع 569 تا 642 را دربر دارد، سود جسته است. | ||
| خط ۷۷: | خط ۵۸: | ||
- الذيل على الروضتين تألیف ابوشامه(605-665) مىباشد. اين اثر شرح حال بزرگان قرون ششم و هفتم هجرى را به ترتيب سال تنظيم و تدوين نموده است. | - الذيل على الروضتين تألیف ابوشامه(605-665) مىباشد. اين اثر شرح حال بزرگان قرون ششم و هفتم هجرى را به ترتيب سال تنظيم و تدوين نموده است. | ||
- الروض الزاهر فى سيرة الملك الظاهر، اثر ابن عبدالظاهر(620-692) است. او | - الروض الزاهر فى سيرة الملك الظاهر، اثر ابن عبدالظاهر(620-692) است. او نویسنده، ناظم و به خاطر كارگزارى در ديوان انشاء و تألیف سيره ملك ظاهر مشهور است. | ||
- الستفاد من ذيل تاريخ بغداد و الاول من ذيل تاريخ بغداد، تألیف حافظ محبالدين، مشهور به ابن نجار مىباشد. | - الستفاد من ذيل تاريخ بغداد و الاول من ذيل تاريخ بغداد، تألیف حافظ محبالدين، مشهور به ابن نجار مىباشد. | ||
| خط ۹۸: | خط ۷۹: | ||
الف) كتب تاريخ عمومى. | الف) كتب تاريخ عمومى. | ||
- المختصر فى اخبار البشر، اثر ملك مؤيد اسماعيل، مشهور به [[ابوالفداء، اسماعیل بن علی|ابوالفداء]] (672-732) مىباشد. او از خاندان ايوبيان و امير حماة بوده است. اين اثر يك دوره تاريخى عمومى و متضمن اطلاعات مربوط به ادوار پيش از اسلام «دوران با مليّت» تا 729 قمرى است: محقق از مجلد سوم و چهارم كه در رابطه با دوران ايوبيان، جنگهاى صليبى، ملوك، ملوك مصر، شام و تونس و همچنين از فتح قيصريّه و مرگ هلاكوخان و حوادث ديگر تاريخ اسلام تا 729 قمرى بازگو نموده است، استفاده كرده است. اشخاصى چون | - المختصر فى اخبار البشر، اثر ملك مؤيد اسماعيل، مشهور به [[ابوالفداء، اسماعیل بن علی|ابوالفداء]] (672-732) مىباشد. او از خاندان ايوبيان و امير حماة بوده است. اين اثر يك دوره تاريخى عمومى و متضمن اطلاعات مربوط به ادوار پيش از اسلام «دوران با مليّت» تا 729 قمرى است: محقق از مجلد سوم و چهارم كه در رابطه با دوران ايوبيان، جنگهاى صليبى، ملوك، ملوك مصر، شام و تونس و همچنين از فتح قيصريّه و مرگ هلاكوخان و حوادث ديگر تاريخ اسلام تا 729 قمرى بازگو نموده است، استفاده كرده است. اشخاصى چون ابن حبيب دمشقى و ديگران ذيلهايى بر تاريخ او نوشتهاند كه معروفترين آنها، تتمة المختصر فى اخبار البشر ابنوردى(متوفاى 749 قمرى) است كه حوادث تا سال 749 را آورده است. [[البداية و النهاية (دارالفکر)|البداية و النهاية]] مهمترين اثر ابنكثير(701-774) مىباشد. اين اثر نوعى تاريخ عمومى است كه مؤلف آن حوادثى را كه از ابتدا آفرينش تا 751 رخ داده، ضمن آن آورده است. | ||
- مرآةالجنان و عبراليقظان، اثر عبدالله يافعى مصرى (متوفاى 766) است كه دربر دارنده تاريخ اسلام، از هجرت پيامبر اكرم(ص) تا 750 به شيوۀ سالشمارى مىباشد و به پيوست رويدادها، وفيات مشاهير را نيز آورده است. | - مرآةالجنان و عبراليقظان، اثر عبدالله يافعى مصرى (متوفاى 766) است كه دربر دارنده تاريخ اسلام، از هجرت پيامبر اكرم(ص) تا 750 به شيوۀ سالشمارى مىباشد و به پيوست رويدادها، وفيات مشاهير را نيز آورده است. | ||
| خط ۱۰۴: | خط ۸۵: | ||
السلوك لمعرفة دول الملوك، تألیف [[مقریزی، احمد بن علی|تقىالدين مقريزى]](متوفاى 845) مىباشد. در اين اثر تاريخ ايوبيان و مماليك مصر از 567 تا 844، با ذكر وفيّات بزرگان فراهم آمده است. | السلوك لمعرفة دول الملوك، تألیف [[مقریزی، احمد بن علی|تقىالدين مقريزى]](متوفاى 845) مىباشد. در اين اثر تاريخ ايوبيان و مماليك مصر از 567 تا 844، با ذكر وفيّات بزرگان فراهم آمده است. | ||
- النجوم الزاهرة فى ملوك مصر و القاهرة اثر | - النجوم الزاهرة فى ملوك مصر و القاهرة اثر ابن تغرى بردى(متوفاى 874) شاگرد مقريزى كه در رابطۀ با تاريخ مصر از فتح اسلامى تا 1872 مىباشد. اين اثر مفصلترين تاريخ مصر اسلامى است. اين كتاب بر اساس دوره حكومت فرمانروايان مصر و به شيوۀ سالشمارى تنظيم شده است. | ||
حسن المحاضرة فى اخبار مصر و القاهرة تألیف [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|جلالالدين سيوطى]] (متوفاى 911) به بررسى تاريخ كهن مصر و اوضاع سياسى، ادارى، اجتماعى، علمى و فرهنگى آن پس از فتح اسلامى تا زمان مؤلف پرداخته و نيز دربردارندۀ زندگىنامۀ مختصرى از بزرگان مىباشد. | حسن المحاضرة فى اخبار مصر و القاهرة تألیف [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|جلالالدين سيوطى]] (متوفاى 911) به بررسى تاريخ كهن مصر و اوضاع سياسى، ادارى، اجتماعى، علمى و فرهنگى آن پس از فتح اسلامى تا زمان مؤلف پرداخته و نيز دربردارندۀ زندگىنامۀ مختصرى از بزرگان مىباشد. | ||
| خط ۱۱۴: | خط ۹۵: | ||
در اين شيوه، افراد متعلق به يك گروه، يا دوره يا نسل(اصطلاحا طبقه) در يك رديف جاى مىگيرند و شرح حال آنان به ترتيب زمانى درپى هم مىآيد. | در اين شيوه، افراد متعلق به يك گروه، يا دوره يا نسل(اصطلاحا طبقه) در يك رديف جاى مىگيرند و شرح حال آنان به ترتيب زمانى درپى هم مىآيد. | ||
- فرات الوفّيات، تألیف | - فرات الوفّيات، تألیف ابن شاكر كتبى(متوفاى 764) كه به عنوان ذيلى بر اثر [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] است كه مشتمل بر تراجم از وفات [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] تا زمان خودش مىباشد كه به ترتيب حروف معجم تنظيم يافته است. | ||
- عيون التواريخ، تألیف | - عيون التواريخ، تألیف ابن شاكر كتبى مىباشد. اين اثر مجموعهاى از شرح حال بزرگان كه به شيوۀ سالشمارى تنظيم و تا سال 760 را دربرگرفته است. | ||
- الدرر الكامنة فى اعيان المائة الثامنة، اثر [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی| | - الدرر الكامنة فى اعيان المائة الثامنة، اثر [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]] است كه شرح حال بسيارى از بزرگان سده هشتم را از آغاز تا پايان 800 به ترتيب الفبايى جمعآورى نموده است. | ||
- طبقات الشافعية، اثر اسنوى(متوفاى 772) مىباشد كه شرح حال علماء و ادباء مشهور از اهل مذهب شافعى را به ترتيب حروف ابجديّه جمعآورى نموده است. | - طبقات الشافعية، اثر اسنوى(متوفاى 772) مىباشد كه شرح حال علماء و ادباء مشهور از اهل مذهب شافعى را به ترتيب حروف ابجديّه جمعآورى نموده است. | ||
- طبقات الشافعية الكبرى، تألیف | - طبقات الشافعية الكبرى، تألیف سبکی (متولد 727) مىباشد. اين اثر مشتمل بر يك مقدّمه و هفت طبقه به ترتيب زمان جمعآورى شده است، مىباشد. | ||
- المنهل الصافى و المستوفى بعد الوافى، اثر | - المنهل الصافى و المستوفى بعد الوافى، اثر ابن تغرى بردى(متوفاى 874) مىباشد. او اين اثر را به عنوان تكمله كتاب [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، به تراجم مشاهير علماء، امراء و سلاطين مصر و شام در عصر مماليك و نيز مشاهير معاصر خود در شرق و غرب اسلامى از مسلمانان و غير مسلمانان از نيمه قرن هفتم تا نيمه قرن نهم اختصاص داده است. | ||
- عيون الانباء فى طبقات الاطباء، اثر ابن ابىاصبيعه(متوفاى 668) مىباشد. اين اثر از مهمترين كتب تراجم مىباشد. | - عيون الانباء فى طبقات الاطباء، اثر ابن ابىاصبيعه(متوفاى 668) مىباشد. اين اثر از مهمترين كتب تراجم مىباشد. | ||
| خط ۱۳۶: | خط ۱۱۷: | ||
- الانتصار لواسطة عقد الامصار، تألیف ابن دقماق كه تاريخ و جغرافياى ده شهر بزرگ اسلامى موضوع آن مىباشد كه تنها جلدهاى چهارم و پنجم آن، درباره فسطاط(بازارها، مدارس، ابنيه، خيابانها...) و اسكندريه و بعضى از قريهها مصر در آن است. | - الانتصار لواسطة عقد الامصار، تألیف ابن دقماق كه تاريخ و جغرافياى ده شهر بزرگ اسلامى موضوع آن مىباشد كه تنها جلدهاى چهارم و پنجم آن، درباره فسطاط(بازارها، مدارس، ابنيه، خيابانها...) و اسكندريه و بعضى از قريهها مصر در آن است. | ||
فصل سوم، با پيشگفتارى در رابطه با بررسى دوران حيات علمى و ادبى در زمانى كه ابن دقماق در آن زيست و نمو نمود است، آغاز مىشود. دوران حيات او معاصر با سالهاى پايانى دولت مماليك بحرى(648-792) و آغاز حاكميّت مماليك برجى و چركسى(782-922) است كه بر مصر و شام حكومت | فصل سوم، با پيشگفتارى در رابطه با بررسى دوران حيات علمى و ادبى در زمانى كه ابن دقماق در آن زيست و نمو نمود است، آغاز مىشود. دوران حيات او معاصر با سالهاى پايانى دولت مماليك بحرى(648-792) و آغاز حاكميّت مماليك برجى و چركسى(782-922) است كه بر مصر و شام حكومت میكردند. اين دورانى است كه ابن دقماق متولّد و در آن رشد نموده است و از آنجا كه مماليك، حمايت از علوم دينى را درپيش گرفته بودند، مواجهه با ساختن و تجديد بناى مدارس و مساجد جامع در مصر و ديگر شهرهاى دور هستيم؛ از جمله مدرسه ظاهريه، مدرسه منصوريه، جامع عمر و جامع ابن طولون و تجديد بناى جامع ازهر و به خاطر همين حمايت معنوى و مالى از علوم دينى حاكمان، مماليك است كه مىبينم اصولا دانش تاريخ و هم دانشهاى ديگر در اين قرن، بيش از هر نقطه، در مصر و شامات رشد و نمو داشت و به عكس، شرق از يكسو گرفتار مغولان و ايلخانان و سپس تيموريان شده، به همين دليل براى مدّتى براى طولانى از دانش امروزى به دور افتاد. | ||
و به دليل همين حركت علمى و ادبى در اين دوران، ملاحظه مىكنيم كه به تعداد قابل شمارى براى فراگيرى علوم اشتياق نشان مىدهند و از آثار ديگران كثرت بسيارى از علماء و ادباء در زمينههاى مختلف در اين عصر مىباشد؛ از جمله [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی| | و به دليل همين حركت علمى و ادبى در اين دوران، ملاحظه مىكنيم كه به تعداد قابل شمارى براى فراگيرى علوم اشتياق نشان مىدهند و از آثار ديگران كثرت بسيارى از علماء و ادباء در زمينههاى مختلف در اين عصر مىباشد؛ از جمله [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]] بدر عينى. | ||
مخصوصاً در زمينه تاريخ عمومى؛ از جمله مهمترين آنها [[البداية و النهاية (دارالفکر)|البداية و النهاية]] ابنكثير، العبر و ديوان المبتداء و الخبر فى تاريخ العرب و العجم و...ابن خلدون، صبح الاعشى فى صناعة الانشاء قلقسندى و نزهة الانام فى تاريخ الاسلام. مؤلف بعد از اين پيشگفتار محقّق، متن اصلى ابن دقماق را مىآورد. از آنجا كه مطالب اين اثر، حوادث سى سال آخر حكومت ايوبى را دربر دارد، لذا گزيدهاى از اين دولت را مىآوریم. | |||
حكومت ايوبيان با آغاز حكمرانى(صلاحالدين ايّوبى) بنيانگذار اين سلسله در مصر، به دنبال مرگ «عاضر»، آخرين خليفه فاطمى در 567 قمرى آغاز شد. او توانست بخش مهمى از سرزمينهاى اسلامى را كه به تصرف صليبيان درآمده بود، از آنان پس بگيرد، به ويژه بيتالمقدّس را از جنگ فرنگان بيرون آورد. پس از مرگ او (589) قلمرو دولت ايوبى ميان فرزندان و برادرش سيفالدين عادل تقسيم گرديد؛ اما ديرى نپاييد كه ميان آنان اختلاف افتاد و سيفالدين عادل با حضور به موقع و مؤثر در رفع و رجوع اختلافات ميان جانشينان صلاحالدين، به تدريج و با درايت خاص، حكومت دمشق و مصر كه به فرزندان صلاحالدين رسيده بود، از آن خود سازد. و بدين سان وحدتى در قلمرو ايوبى ايجاد كرد. پس از مرگ سيفالدين عادل(615)قلمرو ايوبى بين فرزندان او آن طور كه خود تقسيم نموده بوده، برقرار شد. | حكومت ايوبيان با آغاز حكمرانى(صلاحالدين ايّوبى) بنيانگذار اين سلسله در مصر، به دنبال مرگ «عاضر»، آخرين خليفه فاطمى در 567 قمرى آغاز شد. او توانست بخش مهمى از سرزمينهاى اسلامى را كه به تصرف صليبيان درآمده بود، از آنان پس بگيرد، به ويژه بيتالمقدّس را از جنگ فرنگان بيرون آورد. پس از مرگ او (589) قلمرو دولت ايوبى ميان فرزندان و برادرش سيفالدين عادل تقسيم گرديد؛ اما ديرى نپاييد كه ميان آنان اختلاف افتاد و سيفالدين عادل با حضور به موقع و مؤثر در رفع و رجوع اختلافات ميان جانشينان صلاحالدين، به تدريج و با درايت خاص، حكومت دمشق و مصر كه به فرزندان صلاحالدين رسيده بود، از آن خود سازد. و بدين سان وحدتى در قلمرو ايوبى ايجاد كرد. پس از مرگ سيفالدين عادل(615)قلمرو ايوبى بين فرزندان او آن طور كه خود تقسيم نموده بوده، برقرار شد. | ||
| خط ۱۵۰: | خط ۱۳۱: | ||
خوارزمشاهيان كه در سال 617 قدرت خود را به علّت استيلاء چنگيزخان بر سرزمينهاى حوزه ماوراءالنهر و خوارزم از دست داده بودند. در سال 622 قمرى جلالالدين خوارزم شاه در احياى حكومت خوارزمشاهيان موفق شد و اين امر پس از كوچ چنگيزخان از سرزمينهاى غربى و ناكامى تلاش مغول، متعاقب عقبنشينى آنها و وفات چنگيز در سال 624 محقق شد. پس از آن بر آذربايجان، تبريز و غرب فارس و در سال 262 به شهر خلاط استيلاء يافت و آنچه لشكريانش در اين شهر از اعمال وحشيانه انجام داده بودند، نگرانى شديدى، در دل ايوبيان و حكام مسلمانان سرزمينهاى مجاور افتاد، لذا ايوبيان خصومت ميان خود را فراموش كردند و با سلجوقيان براى رويارويى با خوارزم شاهيان يا يكديگر همپيمان شدند. از اينجا حوادث را از متن اثر دنبال مىكنيم. جلالالدين خوارزم شاه براى حمله مغولها لشكرى فراهم آورد و دو لشكر بعد از جنگ سختى كه ميان آنها درگرفت، جلالالدين خورازم شاه شكست و به «امد» فرار نمود(628) و پس از مدّتى كوتاه در كوههاى كردستان به دست يكى از تركان در همان سال كشته و دولتش تجزيه شد. در اين سال شجاعالدين جلدك تقوى صاحب حماة، بهرام شاه صاحب بعلبك و زينالدين نحوى حنفى كه يكى از بزرگان نحو و لغت در آن عصر بوده، وفات يافتهاند. | خوارزمشاهيان كه در سال 617 قدرت خود را به علّت استيلاء چنگيزخان بر سرزمينهاى حوزه ماوراءالنهر و خوارزم از دست داده بودند. در سال 622 قمرى جلالالدين خوارزم شاه در احياى حكومت خوارزمشاهيان موفق شد و اين امر پس از كوچ چنگيزخان از سرزمينهاى غربى و ناكامى تلاش مغول، متعاقب عقبنشينى آنها و وفات چنگيز در سال 624 محقق شد. پس از آن بر آذربايجان، تبريز و غرب فارس و در سال 262 به شهر خلاط استيلاء يافت و آنچه لشكريانش در اين شهر از اعمال وحشيانه انجام داده بودند، نگرانى شديدى، در دل ايوبيان و حكام مسلمانان سرزمينهاى مجاور افتاد، لذا ايوبيان خصومت ميان خود را فراموش كردند و با سلجوقيان براى رويارويى با خوارزم شاهيان يا يكديگر همپيمان شدند. از اينجا حوادث را از متن اثر دنبال مىكنيم. جلالالدين خوارزم شاه براى حمله مغولها لشكرى فراهم آورد و دو لشكر بعد از جنگ سختى كه ميان آنها درگرفت، جلالالدين خورازم شاه شكست و به «امد» فرار نمود(628) و پس از مدّتى كوتاه در كوههاى كردستان به دست يكى از تركان در همان سال كشته و دولتش تجزيه شد. در اين سال شجاعالدين جلدك تقوى صاحب حماة، بهرام شاه صاحب بعلبك و زينالدين نحوى حنفى كه يكى از بزرگان نحو و لغت در آن عصر بوده، وفات يافتهاند. | ||
در سال 629 مغول به طور كلى بر تمامى سرزمينهايى كه در دست خوارزم شاهيان بود، تسلط يافتند و روى به عراق كرده، قلمرو ايوبيان در جزيره و سلجوقيان روم در آسياى صغير را تمديد كردند. در سال 630 «كامل محمد» «برامد» به طور كامل تسلّط يافت و شهابالدين غازى را نائبسلطنه آنها قرار داد. در اين سال | در سال 629 مغول به طور كلى بر تمامى سرزمينهايى كه در دست خوارزم شاهيان بود، تسلط يافتند و روى به عراق كرده، قلمرو ايوبيان در جزيره و سلجوقيان روم در آسياى صغير را تمديد كردند. در سال 630 «كامل محمد» «برامد» به طور كامل تسلّط يافت و شهابالدين غازى را نائبسلطنه آنها قرار داد. در اين سال ابن اثير جزرى وفات يافت. | ||
در سال 631 «كامل محمد» از قاهره به سوى دمشق رهسپار شد. هنگامى كه به آنجا رسيد، به فرمانروايان و امراى ايوبى شام و جزيره نامه نوشت تا براى حركت به روم و در آوردن آن از چنگ سلاجقه آماده شوند. شاهان و امراى ايوبى يكى پس از ديگرى فرا مىرسيدند؛ از جمله فخرالدين توران شاه، فرزند صلاحالدين، و پسر عمويش، مجيرالدين داوود. | در سال 631 «كامل محمد» از قاهره به سوى دمشق رهسپار شد. هنگامى كه به آنجا رسيد، به فرمانروايان و امراى ايوبى شام و جزيره نامه نوشت تا براى حركت به روم و در آوردن آن از چنگ سلاجقه آماده شوند. شاهان و امراى ايوبى يكى پس از ديگرى فرا مىرسيدند؛ از جمله فخرالدين توران شاه، فرزند صلاحالدين، و پسر عمويش، مجيرالدين داوود. | ||
«كامل محمد» قواى خود را چند گروه در «بيره» آرايش نظامى داد و پس فرمان حركت به سوى دربند(گذرگاهى در شمال بيره كه سرزمين شام را از آسياى صغير جدا مىكند) را صادر نمود. هنگامى كه علاءالدين كىقباد از حركت قواى ايوبى و پيشروى آنها آگاه شد، لشكر پيشروى | «كامل محمد» قواى خود را چند گروه در «بيره» آرايش نظامى داد و پس فرمان حركت به سوى دربند(گذرگاهى در شمال بيره كه سرزمين شام را از آسياى صغير جدا مىكند) را صادر نمود. هنگامى كه علاءالدين كىقباد از حركت قواى ايوبى و پيشروى آنها آگاه شد، لشكر پيشروى میكردند و در كوهپايهاى براى رويارويى آماد گرديدند؛ اما نيروهاى سلجوقى فرا رسيدند و در برابر نيروهاى ايوبى قرار گرفتند. آخر سلطان سلجوقى در ذيعقده 631، «قله زياد» را تصرف كرد و بدين گونه حوزه تصرفات وى تا آن سوى رود فرات گسترش يافت. او سپس بلافاصله بر هفت قلعه ديگر كه در تابعيت «ارتقىها» بود، چيره شد. | ||
در سال 632 سلجوقيان بر حرّان، رها، رقه، و توابع آن هم دست يافتند. در اين سال شهابالدين سهروردى وفات يافت. در سال 633 به دليل اينكه سلجوقيان نيروهاىشان به سوى روم بازگشتند، «كامل محمد» از اين فرصت استفاده كرد و بار دگر به جزيره برگشت و «رها»، حرّان، «دنيسر» و قلعه سويدا را باز پس گرفت.و بعد به دمشق بازگشت. در اين سال ابوالخطاب درگذشت. | در سال 632 سلجوقيان بر حرّان، رها، رقه، و توابع آن هم دست يافتند. در اين سال شهابالدين سهروردى وفات يافت. در سال 633 به دليل اينكه سلجوقيان نيروهاىشان به سوى روم بازگشتند، «كامل محمد» از اين فرصت استفاده كرد و بار دگر به جزيره برگشت و «رها»، حرّان، «دنيسر» و قلعه سويدا را باز پس گرفت.و بعد به دمشق بازگشت. در اين سال ابوالخطاب درگذشت. | ||
| خط ۱۶۲: | خط ۱۴۳: | ||
پس از «كامل محمد» فرزندش «عادل دوم» به جاى او نشست؛ امّا برادرش «صالح نجمالدين ايوب» و عموش «صالح اسماعيل» او را بركنار كردند و سپس صلاح ايوب در مصر(637) و صالح اسماعيل در دمشق به حكومت نشستند(637). | پس از «كامل محمد» فرزندش «عادل دوم» به جاى او نشست؛ امّا برادرش «صالح نجمالدين ايوب» و عموش «صالح اسماعيل» او را بركنار كردند و سپس صلاح ايوب در مصر(637) و صالح اسماعيل در دمشق به حكومت نشستند(637). | ||
در پى آن كه شام، دچار پريشانى گشت و هر يك از | در پى آن كه شام، دچار پريشانى گشت و هر يك از مدعیان ايوبى با صليبيان، خورازمشاهيان بر ضد ديگرى همداستان شدند و نزاع چنان بالا گرفت كه بار ديگر بيتالمقدس كه پيشتر توسط ناصر داوود(637) تصرف شده بود، به وسيله صالح اسماعيل براى اينكه حسن نيت خود را به صليبىها اثبات كند، در سال 368 علاوه بر بيتالمقدس، طبريه، عسقلان و بعضى نواحى ديگر را به آنان بخشيد و اين اقدام سبب شورش سريع همه مسلمانان شد و پس خورازمشاهيان در سال 642 توانستند، بيت المقدس، را از دست صليبىها خارج سازند و سپاه مسيحى تا حدود هفت قرن و تا جنگ جهانى اول نتوانستند وارد اين شهر شوند. | ||
صالح ايوب، فرزند «كامل محمد» با تصرف دمشق مدتى اوضاع را آرام كرد، وقتى بيتالمقدس را گرفت و دولتى يكپارچه در مصر و شام پديد آورد؛ اما تصرف قدس به دست مسلمانان هجوم صليبىها به مصر با حمله از راه دريا به «دمياط» در سال 647 را دنبال داشت. صلاح ايوب در اثناى همين جنگ كه به جنگ هفتم صليبى معروف است، در 647 قمرى درگذشت. همسر او «شجرة الدر» با مخفى نگهداشتن مرگ وى، فرزندش «توران شاه» را از «حصن كيفا» به مصر فراخواند و بر تخت نشاند.توران شاه جوان يك نقشه نظامى طراحى كرد كه متضمن پيروزى نهايى بر صليبىها بود. بالاخره پادشاه فرانسه نتوانست، در جنگ پايدارى كند و همه سپاهش به محاصره درآمد و شكستى سخت بر آن وارد گرديد و تقريبا هم افرادش كشته، مجروح و يا اسير شدند. خود «لويى نهم» در ميان اسيران بود كه دست بسته به منصوره برده شد(محرم 648). توران شاه خود در همان سال به قتل رسيد و مرگ او سرآغاز حكمرانى مماليك بحرى، و پايان دولت ايوبى محسوب مىشود.(مماليك جمع كلمه مملوك است به معناى بردهاى كه به اسارت درآمده و پدر و مادرش برده نبودهاند، مملوك بردهاى است كه خريد و فروش مىشود.) | صالح ايوب، فرزند «كامل محمد» با تصرف دمشق مدتى اوضاع را آرام كرد، وقتى بيتالمقدس را گرفت و دولتى يكپارچه در مصر و شام پديد آورد؛ اما تصرف قدس به دست مسلمانان هجوم صليبىها به مصر با حمله از راه دريا به «دمياط» در سال 647 را دنبال داشت. صلاح ايوب در اثناى همين جنگ كه به جنگ هفتم صليبى معروف است، در 647 قمرى درگذشت. همسر او «شجرة الدر» با مخفى نگهداشتن مرگ وى، فرزندش «توران شاه» را از «حصن كيفا» به مصر فراخواند و بر تخت نشاند.توران شاه جوان يك نقشه نظامى طراحى كرد كه متضمن پيروزى نهايى بر صليبىها بود. بالاخره پادشاه فرانسه نتوانست، در جنگ پايدارى كند و همه سپاهش به محاصره درآمد و شكستى سخت بر آن وارد گرديد و تقريبا هم افرادش كشته، مجروح و يا اسير شدند. خود «لويى نهم» در ميان اسيران بود كه دست بسته به منصوره برده شد(محرم 648). توران شاه خود در همان سال به قتل رسيد و مرگ او سرآغاز حكمرانى مماليك بحرى، و پايان دولت ايوبى محسوب مىشود.(مماليك جمع كلمه مملوك است به معناى بردهاى كه به اسارت درآمده و پدر و مادرش برده نبودهاند، مملوك بردهاى است كه خريد و فروش مىشود.) | ||
| خط ۱۷۹: | خط ۱۶۰: | ||
و در پاورقىها، تمامى جاهايى كه در متن حوادث، شرح حال، وفيّات از آنها اخذ يا نقل شده، به طور كامل آدرس آنها آمده است. در صورتى كه در متن نام اماكن، اشخاص و اصطلاحات احتياج به توضيح داشته در پاورقى ذكر شده است. در صفحات پايانى كتاب، فهرستهاى اعلام، اماكن و جايگاهها و مصادر و مراجع بر حسب حروف البفا تنظيم و تدوين يافته است و در پايان آنها، فهرست موضوعات گنجانده شده است. | و در پاورقىها، تمامى جاهايى كه در متن حوادث، شرح حال، وفيّات از آنها اخذ يا نقل شده، به طور كامل آدرس آنها آمده است. در صورتى كه در متن نام اماكن، اشخاص و اصطلاحات احتياج به توضيح داشته در پاورقى ذكر شده است. در صفحات پايانى كتاب، فهرستهاى اعلام، اماكن و جايگاهها و مصادر و مراجع بر حسب حروف البفا تنظيم و تدوين يافته است و در پايان آنها، فهرست موضوعات گنجانده شده است. | ||
== منابع == | == منابع مقاله == | ||
دانشنامه جهان اسلام، زير نظر غلامعلى حداد عادل، ج 6، ذيل ماده تاريخ دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج سوم، هفتم و ششم كتاب دولت ايوبيان، محمد سهيل طفوش، ترجمه عبدالله ناصرى طاهرى دائرةالمعارف جامع اسلامى، سيد مصطفى حسينى دشتى، ج 6 و 9، ص 714 كتاب منابع تاريخ اسلام، [[رسول جعفريان]]. | دانشنامه جهان اسلام، زير نظر غلامعلى حداد عادل، ج 6، ذيل ماده تاريخ دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج سوم، هفتم و ششم كتاب دولت ايوبيان، محمد سهيل طفوش، ترجمه عبدالله ناصرى طاهرى دائرةالمعارف جامع اسلامى، سيد مصطفى حسينى دشتى، ج 6 و 9، ص 714 كتاب منابع تاريخ اسلام، [[رسول جعفريان]]. | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:تاریخ (عمومی)]] | [[رده:تاریخ (عمومی)]] | ||
[[رده:تاریخ آسیا]] | [[رده:تاریخ آسیا]] | ||