۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
اولين مسئله در مورد نجاستى است كه وصفى ندارد يا وصفش موافق وصف آب مىباشد؛ چنين نجاستى با وقوع در آب، باعث نجاست آب نمىشود. | اولين مسئله در مورد نجاستى است كه وصفى ندارد يا وصفش موافق وصف آب مىباشد؛ چنين نجاستى با وقوع در آب، باعث نجاست آب نمىشود. | ||
شارح در اين قسمت مباحث كوتاهى | شارح در اين قسمت مباحث كوتاهى درباره اوصاف آب، مدت زمان تماس آب با شىء نجس و بدون وصف بودن نجاست ارائه مىنمايد. مسائل ديگر نيز به همين طريق بوده و با توضيحات ايشان همراه است. | ||
آب مستعمل، عنوان فصل بعدى است كه به عقيده ماتن آب قليل مستعمل در رفع حدث اصغر، طاهر بوده و مطهر از حدث و خبث مىباشد. | آب مستعمل، عنوان فصل بعدى است كه به عقيده ماتن آب قليل مستعمل در رفع حدث اصغر، طاهر بوده و مطهر از حدث و خبث مىباشد. | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
شارح به عنوان مثال آبى را كه در وضوى تجديدى استعمال شده است، نام مىبرد كه پاك بوده و پاك كننده نيز مىباشد. | شارح به عنوان مثال آبى را كه در وضوى تجديدى استعمال شده است، نام مىبرد كه پاك بوده و پاك كننده نيز مىباشد. | ||
فصل بعدى | فصل بعدى درباره آب مشكوك است كه در مبحث علم اجمالى اصول فقه كاربرد زيادى دارد و در طول ساليان متمادى به عنوان مثالى جا افتاده در بين اصوليون مطرح مىباشد. | ||
مسئله به اين صورت است كه وقتى دو ظرف آب وجود دارد كه ما اجمالا مىدانيم يكى از آنها نجس است، مجاز نيستيم كه با هيچيك از آن دو معامله آب طاهر بنماييم. | مسئله به اين صورت است كه وقتى دو ظرف آب وجود دارد كه ما اجمالا مىدانيم يكى از آنها نجس است، مجاز نيستيم كه با هيچيك از آن دو معامله آب طاهر بنماييم. | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
[[صاحب جواهر، محمدحسن|صاحب جواهر]] و چند نفر ديگر از بزرگان فقها هم در اين مورد ادعاى اجماع كردهاند. | [[صاحب جواهر، محمدحسن|صاحب جواهر]] و چند نفر ديگر از بزرگان فقها هم در اين مورد ادعاى اجماع كردهاند. | ||
ادله اين مسئله نيز غير از اجماع، روايات فراوانى است كه از ائمه به ما رسيده است؛ از آن جمله موثقه سكونى است از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] كه مىفرمايد: «إن عليا عليهالسلام سئل عن قدر طبخت و إذا في القدر فأرة قال: يهرق مرقها و يغسل اللحم و يؤكل». مسئله ديگرى هم كه در اين فصل مطرح گرديده | ادله اين مسئله نيز غير از اجماع، روايات فراوانى است كه از ائمه به ما رسيده است؛ از آن جمله موثقه سكونى است از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] كه مىفرمايد: «إن عليا عليهالسلام سئل عن قدر طبخت و إذا في القدر فأرة قال: يهرق مرقها و يغسل اللحم و يؤكل». مسئله ديگرى هم كه در اين فصل مطرح گرديده درباره باقىمانده آب خورده شده توسط حيوانات مىباشد. | ||
شارح در اينجا بحثى لغوى راجع به كلمه سؤر مطرح مىكند كه به نظر بعضى از لغويون مانند صاحب نهايه، به باقىمانده آب و غذاى خورده شده گفته مىشود. | شارح در اينجا بحثى لغوى راجع به كلمه سؤر مطرح مىكند كه به نظر بعضى از لغويون مانند صاحب نهايه، به باقىمانده آب و غذاى خورده شده گفته مىشود. | ||
خط ۱۲۶: | خط ۱۲۶: | ||
عبارت ماتن در مورد مسح سر اين است كه يجب مسح مقدم الرأس. شارح مىفرمايد: براى اين مطلب دلالتى واضح از كتاب بوده و سنت مستفيضه بلكه متواتره هم بر آن دلالت دارند، ادعاى اجماع مسلمين هم بر آن شده است، لكن از شافعى و احمد قدرى خلاف نقل شده است. اما در مسح پاها فقط اجماع اماميه وجود دارد و عامه داراى اختلافات قابل توجهى در اين بخش مىباشند. | عبارت ماتن در مورد مسح سر اين است كه يجب مسح مقدم الرأس. شارح مىفرمايد: براى اين مطلب دلالتى واضح از كتاب بوده و سنت مستفيضه بلكه متواتره هم بر آن دلالت دارند، ادعاى اجماع مسلمين هم بر آن شده است، لكن از شافعى و احمد قدرى خلاف نقل شده است. اما در مسح پاها فقط اجماع اماميه وجود دارد و عامه داراى اختلافات قابل توجهى در اين بخش مىباشند. | ||
دومين فصل مبحث وضو | دومين فصل مبحث وضو درباره وضوى جبيره است. | ||
اولين مسئله از مسائل بيست و پنجگانه اين فصل اين است كه هر كس بر يكى از اعضاى وضوى خود جبيره داشته باشد در صورت امكان بايد آن را برداشته و زيرش را بشويد، اما در صورت عدم امكان اين كار يا به دليل وجود ضرر يا عدم امكان ازاله نجاست يا عدم امكان رساندن آب به زير جبيره از روى آن مسح مىشود. اين مطلب نيز طبق آنچه بيان مىكند اجماعى بوده و نصوص فراوانى بر آن دلالت دارند. | اولين مسئله از مسائل بيست و پنجگانه اين فصل اين است كه هر كس بر يكى از اعضاى وضوى خود جبيره داشته باشد در صورت امكان بايد آن را برداشته و زيرش را بشويد، اما در صورت عدم امكان اين كار يا به دليل وجود ضرر يا عدم امكان ازاله نجاست يا عدم امكان رساندن آب به زير جبيره از روى آن مسح مىشود. اين مطلب نيز طبق آنچه بيان مىكند اجماعى بوده و نصوص فراوانى بر آن دلالت دارند. |
ویرایش