۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'محمد حسين' به 'محمدحسین') |
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
'''شرح العروة الوثقى'''، تأليف آیتالله شيخ [[حائری، مرتضی|مرتضى حائرى يزدى]] (1406ق)، مباحث فقهى باب اجتهاد و تقليد و طهارت را ذيل كتاب عروه الوثقى، نوشته آیتالله سيد [[یزدی، محمد کاظم بن عبدالعظیم|محمد كاظم طباطبايى يزدى]] بيان كرده است. | '''شرح العروة الوثقى'''، تأليف آیتالله شيخ [[حائری، مرتضی|مرتضى حائرى يزدى]] (1406ق)، مباحث فقهى باب اجتهاد و تقليد و طهارت را ذيل كتاب عروه الوثقى، نوشته آیتالله سيد [[یزدی، محمد کاظم بن عبدالعظیم|محمد كاظم طباطبايى يزدى]] بيان كرده است. | ||
اين كتاب با تحقيق آقاى محمدحسین امر اللهى و مقدمه [[مؤمن قمی، محمد|آیتالله محمد مؤمن]] | اين كتاب با تحقيق آقاى محمدحسین امر اللهى و مقدمه [[مؤمن قمی، محمد|آیتالله محمد مؤمن]] درباره شرح حال مؤلف به چاپ رسيده است. | ||
مؤلف حاصل درس خارج خود را پس از تدريس مىنوشته، سپس نوشتههاى خود را مطالعه و براى بار دوم تدريس مىكرده و حاشيههايى بر آنها مىافزوده است. اين تأملات و دقتها باعث اتقان مطالب اين نوشتار شده است. | مؤلف حاصل درس خارج خود را پس از تدريس مىنوشته، سپس نوشتههاى خود را مطالعه و براى بار دوم تدريس مىكرده و حاشيههايى بر آنها مىافزوده است. اين تأملات و دقتها باعث اتقان مطالب اين نوشتار شده است. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
در ادامه نگارنده شش دليل براى حجيت قول مجتهد براى عامى ذكر كرده و به نقد و بررسى آنها پرداخته است: 1- حكم عقل به رجوع جاهل به عالم و تأكيد بر بداهت و مطابقت اين دليل بر فطرت انسانى. 2- اجماع محصل و منقول. 3- سيره متدينين. 4- آيه نفر. 5- آيه ذكر. 6- روايات. | در ادامه نگارنده شش دليل براى حجيت قول مجتهد براى عامى ذكر كرده و به نقد و بررسى آنها پرداخته است: 1- حكم عقل به رجوع جاهل به عالم و تأكيد بر بداهت و مطابقت اين دليل بر فطرت انسانى. 2- اجماع محصل و منقول. 3- سيره متدينين. 4- آيه نفر. 5- آيه ذكر. 6- روايات. | ||
بحث بعدى كه مصنف مفصل به آن پرداخته مسئله تقليد از ميت است. صاحب عروه تقليد ابتدايى از ميت را جايز نمىداند؛ ولى بقاى بر تقليد ميت را جايز دانسته است. شارح، تقليد از ميت در هر دو صورت را باطل مىداند و بحث مفصلى | بحث بعدى كه مصنف مفصل به آن پرداخته مسئله تقليد از ميت است. صاحب عروه تقليد ابتدايى از ميت را جايز نمىداند؛ ولى بقاى بر تقليد ميت را جايز دانسته است. شارح، تقليد از ميت در هر دو صورت را باطل مىداند و بحث مفصلى درباره اصل عدم حجيت قول مجتهد ميت ارائه كرده و به نقد ادله آنهايى كه تقليد از ميت را جايز دانستهاند، پرداخته است. | ||
بحث ديگرى كه در اين باره مطرح شده رجوع از مجتهدى به مجتهد ديگر است كه در صورت زنده بودن هر دو و اعلم بودن مجتهد دوم جايز است و در صورت عدول از ميت به زنده برگشت به مجتهد ميت جايز نيست. | بحث ديگرى كه در اين باره مطرح شده رجوع از مجتهدى به مجتهد ديگر است كه در صورت زنده بودن هر دو و اعلم بودن مجتهد دوم جايز است و در صورت عدول از ميت به زنده برگشت به مجتهد ميت جايز نيست. | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
آب جارى: مفهوم آب جارى از ديدگاه فقها مختلف است، برخى هر آبى را كه از زمين بجوشد ولو جريان پيدا نكند و مقدار كمى باشد و به منبع كرّ هم متصل نباشد، جارى مىدانند؛ ولى برخى ديگر آبى كه از زمين بجوشد و جريان هم پيدا كند و به منبع بزرگى متصل باشد، جارى مىدانند. | آب جارى: مفهوم آب جارى از ديدگاه فقها مختلف است، برخى هر آبى را كه از زمين بجوشد ولو جريان پيدا نكند و مقدار كمى باشد و به منبع كرّ هم متصل نباشد، جارى مىدانند؛ ولى برخى ديگر آبى كه از زمين بجوشد و جريان هم پيدا كند و به منبع بزرگى متصل باشد، جارى مىدانند. | ||
درباره حكم آب جارى نيز اختلاف وجود دارد. برخى ادعاى اجماع كردهاند كه آب جارى به واسطه ملاقات با نجاست نجس نمىشود؛ اگر چه مقدارش قليل باشد. برخى ديگر گفتهاند اگر كرّ باشد نجس نمىشود ولى اگر كرّ نباشد نجس مىشود. | |||
نگارنده با توجه به روايات اتصال به منبع را براى آب جارى لازم دانسته و در باب حكم آب جارى هم نظر اول را پذيرفته است. | نگارنده با توجه به روايات اتصال به منبع را براى آب جارى لازم دانسته و در باب حكم آب جارى هم نظر اول را پذيرفته است. | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
آب باران: آبى كه از آسمان مىبارد، و لو اينكه قطرات كمى باشد، حكم آب جارى را دارد و در صورت ملاقات با نجس تا زمانى كه اوصافش تغيير نكند، نجس نمىشود و اگر در گودالى جمع شود و باران قطع نگردد و كمتر از كرّ هم باشد، مىشود هر چيز نجسى را با آن تطهير كرد. | آب باران: آبى كه از آسمان مىبارد، و لو اينكه قطرات كمى باشد، حكم آب جارى را دارد و در صورت ملاقات با نجس تا زمانى كه اوصافش تغيير نكند، نجس نمىشود و اگر در گودالى جمع شود و باران قطع نگردد و كمتر از كرّ هم باشد، مىشود هر چيز نجسى را با آن تطهير كرد. | ||
همچنين اگر لباس و فرش نجس در معرض باران قرار گيرد و خيس شود، كاملاً تطهير مىگردد و نيازى به چند بار شستن و خارج كردن غساله آن نيست. نگارنده فروع و احكام متعددى | همچنين اگر لباس و فرش نجس در معرض باران قرار گيرد و خيس شود، كاملاً تطهير مىگردد و نيازى به چند بار شستن و خارج كردن غساله آن نيست. نگارنده فروع و احكام متعددى درباره آب باران مانند تطهير زمين به واسطه باران در صورتى كه باران مستقيماً به خود زمين ببارد؛ يا آنقدر باران به زمين ببارد كه جارى شود و مثلا به زير سقف برسد بيان كرده است. | ||
همچنين آب باران مىتواند يك حوض آب نجس را پاك كند و لو اينكه زير سقف باشد و به واسطه چيز ديگرى آب باران متصل به حوض شود. | همچنين آب باران مىتواند يك حوض آب نجس را پاك كند و لو اينكه زير سقف باشد و به واسطه چيز ديگرى آب باران متصل به حوض شود. | ||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
آب چاه: آب چاه نيز حكم آب جارى را دارد و با ملاقات نجس، نجس نمىشود، مگر اينكه اوصافش تغيير كند. هر گاه آب چاه نجس شد و اوصاف آن تغيير كرد در صورتى كه خودش به حالت اول برگردد پاك مىشود چرا كه آب چاه متصل به يك منبع و ماده اصلى است. | آب چاه: آب چاه نيز حكم آب جارى را دارد و با ملاقات نجس، نجس نمىشود، مگر اينكه اوصافش تغيير كند. هر گاه آب چاه نجس شد و اوصاف آن تغيير كرد در صورتى كه خودش به حالت اول برگردد پاك مىشود چرا كه آب چاه متصل به يك منبع و ماده اصلى است. | ||
در ادامه، مسائل متعدد ديگرى | در ادامه، مسائل متعدد ديگرى درباره احكام آبها و طهارت و نجاست مطرح شده كه برخى از آنها عبارتند از: آب راكد نجس اگر قليل يا كرّ باشد به واسطه اتصالش به آب جارى و كر و آب باران پاك مىشود، نجاست آب مانند اشياى ديگر با علم و بينه و شهادت يك نفر عادل به اثبات مىرسد، حرمت نوشيدن آب نجس، جواز استفاده از آبى كه با آن غسل يا وضو انجام مىگيرد و همينطور آب استنجا كه با شرايطى حكم به طهارتش شده است. | ||
فصل بعد | فصل بعد درباره انواع نجاسات است كه موارد دوازدهگانه آن را مورد بررسى قرار مىدهد: | ||
#بول و غايط حيوانى كه خوردن گوشتش حرام است، انسان باشد يا غير انسان، دريايى باشد يا غير آن، كوچك باشد يا بزرگ. البته يك شرط ديگر هم دارد و آن اينكه خون جهنده بايد داشته باشد و با اين شرط انواع حشرات استثنا مىشوند. | #بول و غايط حيوانى كه خوردن گوشتش حرام است، انسان باشد يا غير انسان، دريايى باشد يا غير آن، كوچك باشد يا بزرگ. البته يك شرط ديگر هم دارد و آن اينكه خون جهنده بايد داشته باشد و با اين شرط انواع حشرات استثنا مىشوند. درباره فضولات پرندگان هم اختلافى است ولى صاحب عروه معتقد به طهارت است. | ||
#منى حيوانى كه خون جهنده دارد، خواه حلال گوشت باشد يا حرام گوشت. | #منى حيوانى كه خون جهنده دارد، خواه حلال گوشت باشد يا حرام گوشت. | ||
#ميته و لاشه حيوانى كه خون جهنده دارد، حلال گوشت باشد يا حرام گوشت و همينطور اجزاى بدن آنها كه قبل از مردن از بدنشان جدا شده باشد. | #ميته و لاشه حيوانى كه خون جهنده دارد، حلال گوشت باشد يا حرام گوشت و همينطور اجزاى بدن آنها كه قبل از مردن از بدنشان جدا شده باشد. | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
#عرق شتر نجاستخوار. | #عرق شتر نجاستخوار. | ||
فصل بعد | فصل بعد درباره چگونگى نجس شدن اشيا است كه شرط نجس شدن، وجود رطوبت مسرى در يكى از دو شىء پاك و نجسى است كه با هم ملاقات مىكنند. | ||
در جلد دوم اين كتاب به تفصيل | در جلد دوم اين كتاب به تفصيل درباره احكام و فروع مربوط به نجاسات و نحوه تطهير آنها بحث شده است. در اين جلد احكام تنجيس مسجد و وجوب فورى تطهير آن و مانعيت نجاست از خواندن نماز و حتى قطع نماز در صورت بروز نجاست مورد بحث مفصل قرار گرفته است. | ||
احكام پاك كنندهها از ديگر سرفصلهاى مهم جلد دوم است كه در آن به مطهريت آب و نحوه تطهير آن براى انواع نجاسات و همچنين حكم نجاست يا طهارت آبى كه از شىء نجس جدا مىشود (غساله) پرداخته شده است. | احكام پاك كنندهها از ديگر سرفصلهاى مهم جلد دوم است كه در آن به مطهريت آب و نحوه تطهير آن براى انواع نجاسات و همچنين حكم نجاست يا طهارت آبى كه از شىء نجس جدا مىشود (غساله) پرداخته شده است. |
ویرایش