پرش به محتوا

فاطمیان و سنتهای تعلیمی و علمی آنان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره'
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>')
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره')
خط ۵۹: خط ۵۹:
به اعتقاد نويسنده، دوره خلافت فاطمى نه‌تنها اوج و ذروه تاريخ اسماعيليه است، بلكه يكى از بزرگ‌ترين اعصار و دوره‌هاى تاريخ مصر و به‌طور كلى، تاريخ ايران اسلام نيز بشمار مى‌آيد. به باور وى، تحت حكومت فاطميان و بر اثر مساعى آنان، قاهره يكى از مراكز فرهنگ و هنر اسلامى شد و به‌صورت كانون تحقيق و علم درآمد. وى معتقد است اين جنبه از تاريخ فاطميان است كه چنان‌كه بايد و شايد مورد توجه و عنايت محققان قرار نگرفته و وى به همين دليل، به اين امر پرداخته است<ref>همان، ص 5</ref>
به اعتقاد نويسنده، دوره خلافت فاطمى نه‌تنها اوج و ذروه تاريخ اسماعيليه است، بلكه يكى از بزرگ‌ترين اعصار و دوره‌هاى تاريخ مصر و به‌طور كلى، تاريخ ايران اسلام نيز بشمار مى‌آيد. به باور وى، تحت حكومت فاطميان و بر اثر مساعى آنان، قاهره يكى از مراكز فرهنگ و هنر اسلامى شد و به‌صورت كانون تحقيق و علم درآمد. وى معتقد است اين جنبه از تاريخ فاطميان است كه چنان‌كه بايد و شايد مورد توجه و عنايت محققان قرار نگرفته و وى به همين دليل، به اين امر پرداخته است<ref>همان، ص 5</ref>


در فصل اول، دعوت اسماعيلى و خلافت فاطمى تشريح شده است. نويسنده بر اين باور است كه در زمان حيات عبدالله اكبر، دعوت اسماعيلى در عراق، در اطراف خرابه‌هاى بابل و حله امروز، آغاز شد. در روايات اسماعيلى، تاريخ تأسيس اين جامعه اسماعيلى، سال 262ق / 785م يا 265ق / 878م ذكر شده است. نويسنده در باره پسر و جانشين عبدالله؛ يعنى احمد، چيزى به‌جز نامش ذكر نكرده، اما از يك منبع فوق‌العاده متاخر آورده است كه خستگى‌ناپذيرانه در كسوت بازرگانان، به همه اماكن دعوت اسماعيلى در خراسان، عراق و ديلم (سرزمين كوهستانى جنوب درياى خزر، در شمال ايران) سفر مى‌كرده است<ref>متن كتاب، ص 9</ref>
در فصل اول، دعوت اسماعيلى و خلافت فاطمى تشريح شده است. نويسنده بر اين باور است كه در زمان حيات عبدالله اكبر، دعوت اسماعيلى در عراق، در اطراف خرابه‌هاى بابل و حله امروز، آغاز شد. در روايات اسماعيلى، تاريخ تأسيس اين جامعه اسماعيلى، سال 262ق / 785م يا 265ق / 878م ذكر شده است. نويسنده درباره پسر و جانشين عبدالله؛ يعنى احمد، چيزى به‌جز نامش ذكر نكرده، اما از يك منبع فوق‌العاده متاخر آورده است كه خستگى‌ناپذيرانه در كسوت بازرگانان، به همه اماكن دعوت اسماعيلى در خراسان، عراق و ديلم (سرزمين كوهستانى جنوب درياى خزر، در شمال ايران) سفر مى‌كرده است<ref>متن كتاب، ص 9</ref>


در فصل دوم، به دعوت داعيان و «مجالس تعليم» اشاره شده است. نويسنده در ابتداى اين فصل، به اين نكته اشاره دارد كه غرض اين كتاب، آن نيست كه تاريخ خلافت فاطميان را، كه به‌صورت يكى از درخشان‌ترين دوره‌هاى تاريخ اسلامى درآمد، به‌تفصيل بيان كند. به تأكيد وى، موضوع‌هايى كه در اين كتاب بايد مورد بحث قرار گيرد، تعليم و تعلم است؛ يعنى فعاليت‌هايى كه از همان آغاز كار، از مشخصات جامعه اسماعيلى بوده است<ref>همان، ص 25</ref>
در فصل دوم، به دعوت داعيان و «مجالس تعليم» اشاره شده است. نويسنده در ابتداى اين فصل، به اين نكته اشاره دارد كه غرض اين كتاب، آن نيست كه تاريخ خلافت فاطميان را، كه به‌صورت يكى از درخشان‌ترين دوره‌هاى تاريخ اسلامى درآمد، به‌تفصيل بيان كند. به تأكيد وى، موضوع‌هايى كه در اين كتاب بايد مورد بحث قرار گيرد، تعليم و تعلم است؛ يعنى فعاليت‌هايى كه از همان آغاز كار، از مشخصات جامعه اسماعيلى بوده است<ref>همان، ص 25</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش