۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'محمد باقر' به 'محمدباقر') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
وى در بخش دوم مقدمه، به نوآورىهاى اخترشناسان اسلام نگاهى گذرا داشته است. دانش نجوم و فنّ ستارهشناسى از ميان رشتههاى فراوان دانشها و علوم مختلف با چند رشته علم ارتباط پيوسته دارد، لذا نوآورىهاى اخترشناسان در رشتههاى زير است: رياضيات و اعداد و محاسبات و روشهاى حساب و موسيقى و تنظيم نغمات، هندسه و مثلثات، جغرافيا، ساخت و ساز ابزار رصدخانه و طراحىهاى وسائل نجومى و آزمايشگاهى و...<ref>ر.ك: مقدمه، ج3، ص11</ref> | وى در بخش دوم مقدمه، به نوآورىهاى اخترشناسان اسلام نگاهى گذرا داشته است. دانش نجوم و فنّ ستارهشناسى از ميان رشتههاى فراوان دانشها و علوم مختلف با چند رشته علم ارتباط پيوسته دارد، لذا نوآورىهاى اخترشناسان در رشتههاى زير است: رياضيات و اعداد و محاسبات و روشهاى حساب و موسيقى و تنظيم نغمات، هندسه و مثلثات، جغرافيا، ساخت و ساز ابزار رصدخانه و طراحىهاى وسائل نجومى و آزمايشگاهى و...<ref>ر.ك: مقدمه، ج3، ص11</ref> | ||
قمشهاى معتقد است كه در زمان [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] | قمشهاى معتقد است كه در زمان [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] جامعه بر پخش دانش خاندان پيامبر آماده شد و آن حضرت در ميان رشتههاى گوناگون علوم از آموزش نجوم و نقد و بررسى و نقادى هيئت بطلميوسى هيچ واگذار نكرد و شاگردانى همچون جابر بن حيان و فزارى و... تربيت نمود<ref>همان، ص12</ref> | ||
او درباره اولين نوآور مسلمان مىنويسد: «ابراهيم بن حبيب فزارى (م 161ق) از اصحاب امام صادق و كاظم(ع)، نخستين دانشمند مسلمانى است كه در سده دوم در جهان اسلام نوآورى داشت و دست به ساخت اسطرلاب زد و قبل از او كسى در اسلام به اين صنعت دست نيافته بود»<ref>همان</ref> | او درباره اولين نوآور مسلمان مىنويسد: «ابراهيم بن حبيب فزارى (م 161ق) از اصحاب امام صادق و كاظم(ع)، نخستين دانشمند مسلمانى است كه در سده دوم در جهان اسلام نوآورى داشت و دست به ساخت اسطرلاب زد و قبل از او كسى در اسلام به اين صنعت دست نيافته بود»<ref>همان</ref> | ||
در قرن پنجم هجرى نيز دانشمندان مسلمان نوآورىهاى زيادى داشتهاند كه از آن جملهاند ابن هيثم، [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوريحان بيرونى]] و ابومنصور بغدادى و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]. ابومنصور بغدادى (429ق) اعداد متعادل را در كتاب «التكملة في الحساب» مطرح كرده كه تا چندى پيش در غرب ناشناخته بودند<ref>همان، ص15</ref> [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در دانشهاى گوناگون صاحبنظر بوده و احياناً نظرات او بدون سابقه بوده است. وى در ژئوفيزيك، هواشناسى، آثار جوّى، تشكيل كوهها، آبهاى زيرزمينى، زلزله، تشكيل معادن، ابر، باران، بخار آب، شبنم، برف و... نظراتى دقيق ابراز كرده است<ref>همان، ص16</ref> قرن دوم دانشمندان فراوانى را به خود ديده است و لذا نويسنده بخش اصلى كتاب را به ذكر شرح حال آنان اختصاص داده است. جابر بن حيان اولين شخصيت مورد بحث و از شاگردان برجسته [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] | در قرن پنجم هجرى نيز دانشمندان مسلمان نوآورىهاى زيادى داشتهاند كه از آن جملهاند ابن هيثم، [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوريحان بيرونى]] و ابومنصور بغدادى و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]. ابومنصور بغدادى (429ق) اعداد متعادل را در كتاب «التكملة في الحساب» مطرح كرده كه تا چندى پيش در غرب ناشناخته بودند<ref>همان، ص15</ref> [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در دانشهاى گوناگون صاحبنظر بوده و احياناً نظرات او بدون سابقه بوده است. وى در ژئوفيزيك، هواشناسى، آثار جوّى، تشكيل كوهها، آبهاى زيرزمينى، زلزله، تشكيل معادن، ابر، باران، بخار آب، شبنم، برف و... نظراتى دقيق ابراز كرده است<ref>همان، ص16</ref> قرن دوم دانشمندان فراوانى را به خود ديده است و لذا نويسنده بخش اصلى كتاب را به ذكر شرح حال آنان اختصاص داده است. جابر بن حيان اولين شخصيت مورد بحث و از شاگردان برجسته [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] است. تأليفاتى كه در رابطه با دانش فلكيات و نجوم است عبارتند از: «النّور»، «شرح مجسطى» كه به لاتين ترجمه شده است، «الجامع في الأصطرلاب»: اين كتاب جامع در اسطرلاب علمى و عملى و مشتمل بر هزار و اندى باب است و جابر در اين كتاب اعمال عجيبى را بيان كرده است كه كسى بر او پيشى نگرفته است<ref>ر.ك: متن كتاب، ج3، ص36</ref> | ||
جلد چهارم كتاب با معرفى قطبالدين شيرازى (364-710ق) آغاز شده است: «ابوالثّناء، محمود بن مسعود بن مصلح فارسى كازرونى، منجّم، رياضىدان و نورشناس از بزرگان سده 7 و 8ق و از شاگردان بنام [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدّين طوسى]] | جلد چهارم كتاب با معرفى قطبالدين شيرازى (364-710ق) آغاز شده است: «ابوالثّناء، محمود بن مسعود بن مصلح فارسى كازرونى، منجّم، رياضىدان و نورشناس از بزرگان سده 7 و 8ق و از شاگردان بنام [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدّين طوسى]] و صدرالدّين قونوى و [[کاتبی قزوینی، علی بن عمر|كاتبى قزوينى]] است. وى در دانشهاى فراوانى همچون رياضيات، هندسه، نجوم، فلسفه، عرفان، ادب، منطق، طب، ساخت ابزار و آلات رصد، صاحبنظر و داراى تأليف بوده است». پس از اين شرح حال مختصر به تعدادى از آثار وى، گاه با توضيح و گاه بدون توضيح، اشاره شده كه از آن جمله است: انموذج العلوم، ترجمه تحرير اقليدس، شرح كليات قانون [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در طب و شرح مختصر الأصول حاجبى<ref>ر.ك: همان، ج4، ص6-5</ref> | ||
از ديگر بزرگانى كه شرح حال او در اين جلد ذكر شده علامه [[مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی|محمدباقر مجلسى]] است. [[مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی|مرحوم مجلسى]] | از ديگر بزرگانى كه شرح حال او در اين جلد ذكر شده علامه [[مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی|محمدباقر مجلسى]] است. [[مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی|مرحوم مجلسى]] همچون ساير حكما و منجمان اسلامى افلاك نهگانه را پذيرفته و براى روز و شب و جميع كواكب يك فلك در نظر گرفته و براى كواكب سبعه (سيارات) نيز هفت فلك و براى ستارگان ثابت نيز يك فلك كه جمعا نه فلك مىشوند. بعد مىافزايد به نظر مىرسد افلاك هشتگانهاى كه براى ثوابت و سيارات در نظر گرفته شده است را بتوان آسمان دنيا ناميد و شش آسمان ديگر بدون ستاره باشند و اين نظر گرچه مخالف اصطلاح حكما و منجمان است، ولى اشكالى در مخالفت با آنان نيست؛ چنانكه برخى از پيشينيان همچون بليناس حكيم با آنان مخالفت نموده است<ref>ر.ك: ج4، ص199</ref> نويسنده سپس به نقد اين ديدگاه پرداخته و چنين مىنويسد: «ليكن امروزه مىدانيم همه اينها هيچ اساس ندارد؛ بنابراين نظرات [[مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی|مرحوم مجلسى]] نيز همچون ساير منجمان بىپايه است»<ref>ر.ك: همان</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش