۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مىدهد' به 'میدهد') |
جز (جایگزینی متن - 'مىیابد' به 'مییابد') |
||
| خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
باب پنجم، در بیان معنای نبوت و بعثت و تقریر دلائل وجود بعثت و نبوت در نظام وجود و فوائد مترتب بر آن و تقریر وجوه فرق بین قوانین الهیه و بشریه و نحوه وجود نبی و بیان حقیقت وحی و مباحثی از این دست است<ref>ر.ک: همان، صفحه پنجاهوچهار</ref>. | باب پنجم، در بیان معنای نبوت و بعثت و تقریر دلائل وجود بعثت و نبوت در نظام وجود و فوائد مترتب بر آن و تقریر وجوه فرق بین قوانین الهیه و بشریه و نحوه وجود نبی و بیان حقیقت وحی و مباحثی از این دست است<ref>ر.ک: همان، صفحه پنجاهوچهار</ref>. | ||
در کلمه نخست از کتاب الكلمات الوجيزه با ایجاز بیشتری ارتباط وجود با ماهیت و تحقق ماهیت به وجود مطرح شده است. در این کلمه چنین میخوانیم: ماهیت من حیث هى، مفهومى کلّى و اعتبارى است که به وجود، تحقّق | در کلمه نخست از کتاب الكلمات الوجيزه با ایجاز بیشتری ارتباط وجود با ماهیت و تحقق ماهیت به وجود مطرح شده است. در این کلمه چنین میخوانیم: ماهیت من حیث هى، مفهومى کلّى و اعتبارى است که به وجود، تحقّق مییابد و وجود، یا عامّ و اعتبارى است و یا خاص که تحقق این دومى به ذات یا به غیر، لازم مىگردد. اگر چنین نباشد لازم میآید: تحصّل امر حاصلشده، از چیزى غیر موجود و ثبوت معدوم یا تسلسل یا خلف و انتفاى موجود و انتفاى حمل متعارف و انتزاع عامّ از امر تحقّقنیافته یا تحقّقیافته به آن یا تحقّقیافته به غیر وجود. تحقّق ماهیت به وجود عامّ موجب دور یا تسلسل مىشود و به وجود خاصّ، مطلوب ما را ثابت میکند و به غیر آن دو نامعقول خواهد بود. ماهیت به جهت اعتبارى بودنش برگرفته از وجود خاصّ است و بدان تحقّق مىیابد<ref>ر.ک: باقر، علیرضا، ص108-107</ref>. | ||
در کلمه پنجم این کتاب، نیاز به نبی و دلیل بر مراتب نبوت و نیز برتری خاتمالانبیاء بر دیگر پیامبران بهایجاز اثبات شده است. نبوّت واجب است؛ زیرا به جهت حفظ نوع، به کمال رسانیدن نوع بهواسطه آموزش و تتمیم آموزش، بیان حسن و قبح و ثواب و عقاب و سودمند و زیانبار، تعیین مکارم اخلاق و سیاستها و آموختن صنایع و فنون پنهان و دشوار، متضمن لطف است. نبى را سه ویژگى است که مترتب بر کمال قواى سهگانه است و به جهت اختلاف مراتب این ویژگیها، مراتب نبوت نیز گوناگون مىشود. قویترین مرتبه، از آن کسى است که دایره وجود به او ختم مىشود و متصل به اول قوس نزول است که همان مرتبه خاتمیت است. اشرفیت نبى به دلیل اختصاصش به جامعیتى است که موجب خلافت الهى شده است و نیز به جهت مجاهدتش در دفع انگیزههاى متضاد با قوه عقلیه. بدین ترتیب روشن مىشود که چرا خاتم انبیا(ص) از دیگر انبیا و از فرشتگان و وجودات متوازى از دو قوس، برتر است و وجوه مزیت در دو طرف به جهت تعارضى که با هم دارند، ساقط میشوند<ref>ر.ک: همان، ص129</ref>. | در کلمه پنجم این کتاب، نیاز به نبی و دلیل بر مراتب نبوت و نیز برتری خاتمالانبیاء بر دیگر پیامبران بهایجاز اثبات شده است. نبوّت واجب است؛ زیرا به جهت حفظ نوع، به کمال رسانیدن نوع بهواسطه آموزش و تتمیم آموزش، بیان حسن و قبح و ثواب و عقاب و سودمند و زیانبار، تعیین مکارم اخلاق و سیاستها و آموختن صنایع و فنون پنهان و دشوار، متضمن لطف است. نبى را سه ویژگى است که مترتب بر کمال قواى سهگانه است و به جهت اختلاف مراتب این ویژگیها، مراتب نبوت نیز گوناگون مىشود. قویترین مرتبه، از آن کسى است که دایره وجود به او ختم مىشود و متصل به اول قوس نزول است که همان مرتبه خاتمیت است. اشرفیت نبى به دلیل اختصاصش به جامعیتى است که موجب خلافت الهى شده است و نیز به جهت مجاهدتش در دفع انگیزههاى متضاد با قوه عقلیه. بدین ترتیب روشن مىشود که چرا خاتم انبیا(ص) از دیگر انبیا و از فرشتگان و وجودات متوازى از دو قوس، برتر است و وجوه مزیت در دو طرف به جهت تعارضى که با هم دارند، ساقط میشوند<ref>ر.ک: همان، ص129</ref>. | ||
ویرایش