۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هاى' به 'هاى') |
جز (جایگزینی متن - 'مىداند' به 'میداند') |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
او را فیلسوفى تحت تأثیر افکار و آراء میرداماد و برخى از پیروان وى باید دانست. این تأثیر را مىتوان در مسئله صدور کثیر از واحد، نحوه تبیین سلسله معلولات و مراتب صدور و مسئله حدوث عالم بهخوبی مشاهده کرد؛ و بالجمله بررسى دقیق احیاى حکمت این نتیجه را در شناخت شیوه تفکر او براى ما حاصل میکند که مشرب فلسفى او آمیزهاى از فلسفه مشائى، اشراقى و الهیات عرفانى است که میکوشد تا از طریق ممزوج ساختن فلسفه با مدالیل آیات الهى و احادیث معصومین(ع) حکمت را در زمینه تشیع امامیه احیا کند. <ref>همان، ص49</ref> | او را فیلسوفى تحت تأثیر افکار و آراء میرداماد و برخى از پیروان وى باید دانست. این تأثیر را مىتوان در مسئله صدور کثیر از واحد، نحوه تبیین سلسله معلولات و مراتب صدور و مسئله حدوث عالم بهخوبی مشاهده کرد؛ و بالجمله بررسى دقیق احیاى حکمت این نتیجه را در شناخت شیوه تفکر او براى ما حاصل میکند که مشرب فلسفى او آمیزهاى از فلسفه مشائى، اشراقى و الهیات عرفانى است که میکوشد تا از طریق ممزوج ساختن فلسفه با مدالیل آیات الهى و احادیث معصومین(ع) حکمت را در زمینه تشیع امامیه احیا کند. <ref>همان، ص49</ref> | ||
علیقلی، براى راه بردن بهحق تحقیق در حل معضلات فلسفى و تبیین حقایق هستى، به طریق دیگرى وراى عقل نیز قائل است. یعنى او به شهود و اشراق و الهام براى نیل به حقایق نهفته عالم قائل است... و خود را در حل بعضى از معضلات فلسفى بهرهمند از چنین توفیقى | علیقلی، براى راه بردن بهحق تحقیق در حل معضلات فلسفى و تبیین حقایق هستى، به طریق دیگرى وراى عقل نیز قائل است. یعنى او به شهود و اشراق و الهام براى نیل به حقایق نهفته عالم قائل است... و خود را در حل بعضى از معضلات فلسفى بهرهمند از چنین توفیقى میداند. <ref>همان، ص49-50</ref> | ||
وى درصدد ارائه یا دفاع از نوعى الهیات تنزیهى است که مىتواند شایستهترین و بلکه بایستهترین موضوع حکمت و مابعدالطبیعه، به عقیده وى، باشد. این ویژگى را در آراى ملا رجبعلى تبریزى نیز مىتوان یافت و به همین جهت مىتوان علیقلی را سخت متأثر از استادش در این خصوص دانست. <ref>همان، ص50</ref> علیقلی خان، در مسئله وجود و حرکت جوهرى از مخالفان مذهب صدرالمتألهین است.<ref>همان</ref> | وى درصدد ارائه یا دفاع از نوعى الهیات تنزیهى است که مىتواند شایستهترین و بلکه بایستهترین موضوع حکمت و مابعدالطبیعه، به عقیده وى، باشد. این ویژگى را در آراى ملا رجبعلى تبریزى نیز مىتوان یافت و به همین جهت مىتوان علیقلی را سخت متأثر از استادش در این خصوص دانست. <ref>همان، ص50</ref> علیقلی خان، در مسئله وجود و حرکت جوهرى از مخالفان مذهب صدرالمتألهین است.<ref>همان</ref> |
ویرایش