۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
|-class='articleCode' | |-class='articleCode' | ||
|کد اتوماسیون | |کد اتوماسیون | ||
|data-type='automationCode'| | |data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE16884AUTOMATIONCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
در مقدمه نويسنده، ضمن اشاره به روش نويسنده در تدوين مطالب، اصول مكتبهاى اسلامى كه عبارتند از: مكتب فلسفى، مدنى، اجتماعى، اقتصادى و اخلاقى، توضيح داده شده است <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16906/1/21 مقدمه، ص21]- [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16906/1/28 28]</ref>. | در مقدمه نويسنده، ضمن اشاره به روش نويسنده در تدوين مطالب، اصول مكتبهاى اسلامى كه عبارتند از: مكتب فلسفى، مدنى، اجتماعى، اقتصادى و اخلاقى، توضيح داده شده است <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16906/1/21 مقدمه، ص21]- [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16906/1/28 28]</ref>. | ||
شماره اول تا چهارم مطالب كتاب، تحت عنوان «استقامت» درج شده است. نويسنده در اين قسمت، ضمن بررسى واژه استقامت در قرآن | شماره اول تا چهارم مطالب كتاب، تحت عنوان «استقامت» درج شده است. نويسنده در اين قسمت، ضمن بررسى واژه استقامت در قرآن <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16906/1/29 متن كتاب، ص29]</ref>، به اين نكته اشاره دارد كه كسى كه نيروى استقامت را دارا نباشد، به هيچ مقصدى از مقاصد خود نخواهد رسيد؛ چونكه به سوى هر مقصودى كه رود، راه را كه دور و دراز بيند يا خطرناك و پرمشقت يابد، از آن منصرف شده و باز مىگردد و مقصد ديگرى را كه به گمانش سهلالوصولتر است برمىگزيند؛ ضعف و ناتوانى روحى در برابر حوادث، او را از رسيدن بدين مقصد هم جلوگيرى مىكند، مقصود سومى را در نظر گرفته به جانب آن قدم برمىدارد و به همان دليل، از رسيدن به سومين مقصد و چهارمين و پنجمين و مقاصد ديگر خود، باز مىماند، ولى در صورتىكه داراى استقامت باشد، دورى راه و موانع بزرگ، در همت مردانه او تأثيرى نخواهد داشت، آنقدر پايدارى مىكند تا بر موانع چيره شود، به مقصد خود برسد و بعد از رسيدن بدين مقصد، نيروى بيشترى ذخيره خواهد كرد <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16906/1/43 همان، ص43]</ref>. | ||
در عنوان پنجم، راههاى كسب استقامت بيان شده است. نخستين راهى كه نويسنده براى كسب استقامت عنوان كرده، آن است كه انسان، پيش از قدم برداشتن به سوى مقصود، تأمل كافى و تفكر كامل نموده و از دو نظر، هدف خويش را مورد مطالعه دقيق قرار دهد: | در عنوان پنجم، راههاى كسب استقامت بيان شده است. نخستين راهى كه نويسنده براى كسب استقامت عنوان كرده، آن است كه انسان، پيش از قدم برداشتن به سوى مقصود، تأمل كافى و تفكر كامل نموده و از دو نظر، هدف خويش را مورد مطالعه دقيق قرار دهد: | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
شماره ششم، «استقامت براى خدا» نام گرفته است. نويسنده در اين شماره، به اين نكته اشاره دارد كه نزد عقل، هيچ هدفى نيست كه ارزش آن را داشته باشد كه انسان در راه رسيدن به آن، تمام هستى خود را از دست بدهد. اما تنها مقصودى كه مىارزد كه در راه رسيدن به آن از تمام هستى بلكه از جان خود و عزيزان گذشت، همانا راه خدا و قدم به سوى حقّ برداشتن است <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16906/1/71 همان، ص71-] [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16906/1/72 72]</ref>. | شماره ششم، «استقامت براى خدا» نام گرفته است. نويسنده در اين شماره، به اين نكته اشاره دارد كه نزد عقل، هيچ هدفى نيست كه ارزش آن را داشته باشد كه انسان در راه رسيدن به آن، تمام هستى خود را از دست بدهد. اما تنها مقصودى كه مىارزد كه در راه رسيدن به آن از تمام هستى بلكه از جان خود و عزيزان گذشت، همانا راه خدا و قدم به سوى حقّ برداشتن است <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16906/1/71 همان، ص71-] [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16906/1/72 72]</ref>. | ||
از شماره هفتم تا دهم، به مبحث استقامت در جهاد، اختصاص يافته است. يكى از قواعد مسلم نزد دانشمندان علوم طبيعى آن است كه هيچ قوهاى نمىتواند نيرويى بزرگتر از خود ايجاد نمايد و صدور قوه بزرگتر از كوچكتر را محال و غير ممكن مىدانند؛ مثلاً اگر ده تن را يك طرف قرار دهيم و صد نفر را در طرف ديگر، درصورتىكه نيروى هريك از افراد طرفين با هم متساوى باشند بهطور قطع، نيرويى كه جمعيت صد نفرى داراست ده برابر نيرويى است كه آن ده نفر دارا هستند و اگر اين دو دسته با يكديگر به نبرد بپردازند، به يقين فتح با آن صد نفر خواهد بود؛ اما خداوند برخلاف اين اصل مسلم طبيعى چنين مىفرمايد كه: «بسيار دستههاى كم و كوچك بودند كه بر دستههاى پرجمعيت و بزرگ به اذن خدا پيروز شدند» <ref>بقره/ 249</ref> و اين سخن، به نظر نويسنده، به حسب ظاهر با گفته دانشمندان علوم طبيعى مخالفت دارد و مشكل ايجاد مىكند؛ زيرا مستلزم صدور نيروى بزرگ از قوه كوچك خواهد بود و استحاله آن مسلم و مبرهن است اما حل اين مشكل چنين است كه بايد در دسته كوچك، نيرويى موجود باشد كه به مراتب از نيروى افراد دسته بزرگ و كثيرالعدد قوىتر و بزرگتر است و روى همان اصل مسلم طبيعى، فتح و پيروزى دسته كوچك در اين صورت، قطعى است، كه آن نيرو، همان نيرو ايمان و استقامت در راه خدا مىباشد <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16906/1/77 همان، ص77]</ref>. | از شماره هفتم تا دهم، به مبحث استقامت در جهاد، اختصاص يافته است. يكى از قواعد مسلم نزد دانشمندان علوم طبيعى آن است كه هيچ قوهاى نمىتواند نيرويى بزرگتر از خود ايجاد نمايد و صدور قوه بزرگتر از كوچكتر را محال و غير ممكن مىدانند؛ مثلاً اگر ده تن را يك طرف قرار دهيم و صد نفر را در طرف ديگر، درصورتىكه نيروى هريك از افراد طرفين با هم متساوى باشند بهطور قطع، نيرويى كه جمعيت صد نفرى داراست ده برابر نيرويى است كه آن ده نفر دارا هستند و اگر اين دو دسته با يكديگر به نبرد بپردازند، به يقين فتح با آن صد نفر خواهد بود؛ اما خداوند برخلاف اين اصل مسلم طبيعى چنين مىفرمايد كه: «بسيار دستههاى كم و كوچك بودند كه بر دستههاى پرجمعيت و بزرگ به اذن خدا پيروز شدند» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/304/1/41 بقره/ 249]</ref> و اين سخن، به نظر نويسنده، به حسب ظاهر با گفته دانشمندان علوم طبيعى مخالفت دارد و مشكل ايجاد مىكند؛ زيرا مستلزم صدور نيروى بزرگ از قوه كوچك خواهد بود و استحاله آن مسلم و مبرهن است اما حل اين مشكل چنين است كه بايد در دسته كوچك، نيرويى موجود باشد كه به مراتب از نيروى افراد دسته بزرگ و كثيرالعدد قوىتر و بزرگتر است و روى همان اصل مسلم طبيعى، فتح و پيروزى دسته كوچك در اين صورت، قطعى است، كه آن نيرو، همان نيرو ايمان و استقامت در راه خدا مىباشد <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16906/1/77 همان، ص77]</ref>. | ||
نتيجه علم تاريخ؛ تحول فكرى؛ زمامدارى طالوت؛ جنگهاى پيامبر(ص)؛ حالت كنونى مسلمانان؛ نيروى نامرئى و آغاز هجرت، از جمله عناوين اين بخش از كتاب مىباشد. | نتيجه علم تاريخ؛ تحول فكرى؛ زمامدارى طالوت؛ جنگهاى پيامبر(ص)؛ حالت كنونى مسلمانان؛ نيروى نامرئى و آغاز هجرت، از جمله عناوين اين بخش از كتاب مىباشد. |
ویرایش