پرش به محتوا

تاریخ تشیع از آغاز تا پایان غیبت صغری: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مى‏گ' به 'می‌‏گ'
جز (جایگزینی متن - 'ه‏اند' به 'ه‏‌اند')
جز (جایگزینی متن - 'مى‏گ' به 'می‌‏گ')
خط ۶۱: خط ۶۱:
شیعه در اصطلاح، بر یاران و پیروان على(ع) اطلاق مى‌‏شود. شیعه در منابع شیعى بیش از یک مفهوم ندارد و آن اعتقاد به جانشینى على(ع) و یازده فرزند اوست. نویسنده بر این باور است که ائمه(ع) منتسبان به فرقه‏‌هاى باطل را خارج از جرگه شیعه مى‏دانستند؛ ولى دانشمندان و رجال‏نویسان اهل سنت، شیعه را به معنایى گسترده‏تر از این به کار برده و به تمام فرقه‏‌هایى که از پیکره شیعه منشعب شده‏‌اند و نیز به دوستداران خاندان رسالت اطلاق کرده‌‏اند. البته در قرن دوم و سوم بعد از شیعیان امامى، بیشترین تعداد شیعه را زیدیان تشکیل مى‏دادند.<ref>ر.ک: همان، ص42</ref>
شیعه در اصطلاح، بر یاران و پیروان على(ع) اطلاق مى‌‏شود. شیعه در منابع شیعى بیش از یک مفهوم ندارد و آن اعتقاد به جانشینى على(ع) و یازده فرزند اوست. نویسنده بر این باور است که ائمه(ع) منتسبان به فرقه‏‌هاى باطل را خارج از جرگه شیعه مى‏دانستند؛ ولى دانشمندان و رجال‏نویسان اهل سنت، شیعه را به معنایى گسترده‏تر از این به کار برده و به تمام فرقه‏‌هایى که از پیکره شیعه منشعب شده‏‌اند و نیز به دوستداران خاندان رسالت اطلاق کرده‌‏اند. البته در قرن دوم و سوم بعد از شیعیان امامى، بیشترین تعداد شیعه را زیدیان تشکیل مى‏دادند.<ref>ر.ک: همان، ص42</ref>


برخى از نویسندگان، پیدایش تشیع را در روز سقیفه و برخى دیگر در اواخر خلافت عثمان مى‏دانند. دسته سوم نیز معتقدند شیعه بعد از قتل عثمان و گروه چهارم مى‏گویند بعد از شهادت على(ع) به وجود آمده است. گروه پنجم نیز پیدایش تشیع را بعد از رخداد کربلا مى‏دانند. به باور نویسنده، افزون بر قاطبه عالمان شیعه، برخى از دانشمندان اهل سنت، چون محمد کردعلى، عقیده دارند که ریشه پیدایش شیعه در دوره پیامبر(ص) است و آن حضرت براى نخستین بار لفظ شیعه را بر دوستداران على(ع) اطلاق کرده است. عده‏اى از اصحاب نیز در همان دوره به شیعه على(ع) معروف بوده‏‌اند. گذشته از اینها شیعه همان دوستى و پیروى از على(ع) است که پیامبر(ص) در موارد بسیارى اصحابش را به پیروى از آن حضرت فرمان داده است.<ref>ر.ک: همان، ص52</ref>
برخى از نویسندگان، پیدایش تشیع را در روز سقیفه و برخى دیگر در اواخر خلافت عثمان مى‏دانند. دسته سوم نیز معتقدند شیعه بعد از قتل عثمان و گروه چهارم می‌‏گویند بعد از شهادت على(ع) به وجود آمده است. گروه پنجم نیز پیدایش تشیع را بعد از رخداد کربلا مى‏دانند. به باور نویسنده، افزون بر قاطبه عالمان شیعه، برخى از دانشمندان اهل سنت، چون محمد کردعلى، عقیده دارند که ریشه پیدایش شیعه در دوره پیامبر(ص) است و آن حضرت براى نخستین بار لفظ شیعه را بر دوستداران على(ع) اطلاق کرده است. عده‏اى از اصحاب نیز در همان دوره به شیعه على(ع) معروف بوده‏‌اند. گذشته از اینها شیعه همان دوستى و پیروى از على(ع) است که پیامبر(ص) در موارد بسیارى اصحابش را به پیروى از آن حضرت فرمان داده است.<ref>ر.ک: همان، ص52</ref>


پیرامون نام‌های دیگر شیعه، نویسنده بر این عقیده است که بعد از خلافت علی(ع)، عناوین دیگرى نیز به شیعیان داده شد؛ القاب تحقیرآمیزى مانند: رافضى و ترابى از طرف مخالفان شیعیان براى کوچک کردن آنان به کار مى‏رفت و برخى دیگر مانند: علوى، امامى، حسینیه، اثناعشرى، خاصه و جعفرى به شیعیان اطلاق مى‏شد.<ref>ر.ک: همان، ص65</ref>
پیرامون نام‌های دیگر شیعه، نویسنده بر این عقیده است که بعد از خلافت علی(ع)، عناوین دیگرى نیز به شیعیان داده شد؛ القاب تحقیرآمیزى مانند: رافضى و ترابى از طرف مخالفان شیعیان براى کوچک کردن آنان به کار مى‏رفت و برخى دیگر مانند: علوى، امامى، حسینیه، اثناعشرى، خاصه و جعفرى به شیعیان اطلاق مى‏شد.<ref>ر.ک: همان، ص65</ref>
خط ۷۷: خط ۷۷:
وی معتقد است بعد از جریان سقیفه، شیعه به‏عنوان گروهى ویژه با جهت‏گیرى سیاسى ویژه‏اى شکل گرفت و به‌‏طور انفرادى و دسته‏جمعى از حقانیت علی(ع) دفاع کرد؛ آنان در خانه فاطمه(س) جمع شدند؛ در مسجد، ابوبکر را استیضاح کردند و طى 25 سال همواره على(ع) را خلیفه برحق به مردم معرفى می‌‏کردند.<ref>همان</ref>
وی معتقد است بعد از جریان سقیفه، شیعه به‏عنوان گروهى ویژه با جهت‏گیرى سیاسى ویژه‏اى شکل گرفت و به‌‏طور انفرادى و دسته‏جمعى از حقانیت علی(ع) دفاع کرد؛ آنان در خانه فاطمه(س) جمع شدند؛ در مسجد، ابوبکر را استیضاح کردند و طى 25 سال همواره على(ع) را خلیفه برحق به مردم معرفى می‌‏کردند.<ref>همان</ref>


به باور نویسنده، نخستین شیعیان از صحابیان بزرگوار پیامبر(ص) بودند و محمد کردعلى در «خطط الشام» آورده است که عده‏اى از اصحاب در زمان پیامبر(ص)، به شیعه على(ع) معروف بودند. سید على‌خان شیرازى نیز در «الدرجات الرفيعة في طبقات الشيعة»، صحابیان شیعه را در دو بخش صحابیان شیعى از بنى هاشم و صحابیان شیعى از غیر بنى هاشم بررسى کرده است. همچنین مؤلف رجال البرقي نیز بخشى از کتابش را به یاران على(ع) از اصحاب پیامبر(ص) اختصاص داده است. [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] در «الجمل» تمام صحابیانى را که در جنگ‏هاى على(ع)، با حضرت همراهى کردند، شیعه مى‏دانند. [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسى]] در رجال کشى بعد از شمارش صحابیان شیعى، مى‏گوید: تعداد زیادى به امامت على(ع) برگشتند. یاران [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] نیز در مقابل معاویه، همراهى اصحاب پیامبر(ص) با على(ع) را یکى از ادله حقانیت آن حضرت مى‏دانستند.<ref>ر.ک: همان، ص86</ref>
به باور نویسنده، نخستین شیعیان از صحابیان بزرگوار پیامبر(ص) بودند و محمد کردعلى در «خطط الشام» آورده است که عده‏اى از اصحاب در زمان پیامبر(ص)، به شیعه على(ع) معروف بودند. سید على‌خان شیرازى نیز در «الدرجات الرفيعة في طبقات الشيعة»، صحابیان شیعه را در دو بخش صحابیان شیعى از بنى هاشم و صحابیان شیعى از غیر بنى هاشم بررسى کرده است. همچنین مؤلف رجال البرقي نیز بخشى از کتابش را به یاران على(ع) از اصحاب پیامبر(ص) اختصاص داده است. [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] در «الجمل» تمام صحابیانى را که در جنگ‏هاى على(ع)، با حضرت همراهى کردند، شیعه مى‏دانند. [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسى]] در رجال کشى بعد از شمارش صحابیان شیعى، می‌‏گوید: تعداد زیادى به امامت على(ع) برگشتند. یاران [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] نیز در مقابل معاویه، همراهى اصحاب پیامبر(ص) با على(ع) را یکى از ادله حقانیت آن حضرت مى‏دانستند.<ref>ر.ک: همان، ص86</ref>


در فصل سوم، ادوار تحول تاریخی شیعه در‌ قالب شش درس بیان شده است که عناوین این دروس به ترتیب عبارت است از: شیعه در عصر خلفای اولیه؛ گسترش تشیع در عصر امویان؛ عصر [[امام سجاد(ع)]]؛ دعوت عباسیان و تأثیر آن در توسعه تشیع؛ شیعه در عصر عباسیان و علل فزونی شیعیان در عصر عباسیان.<ref>همان، ص89-141</ref>
در فصل سوم، ادوار تحول تاریخی شیعه در‌ قالب شش درس بیان شده است که عناوین این دروس به ترتیب عبارت است از: شیعه در عصر خلفای اولیه؛ گسترش تشیع در عصر امویان؛ عصر [[امام سجاد(ع)]]؛ دعوت عباسیان و تأثیر آن در توسعه تشیع؛ شیعه در عصر عباسیان و علل فزونی شیعیان در عصر عباسیان.<ref>همان، ص89-141</ref>
خط ۸۵: خط ۸۵:
# قیام‌های شیعی و علوی در عصر امویان: قیام‏هاى شیعى بعد از نهضت عاشورا شروع شده است. قیام توابین و قیام مختار به‌روشنى براى خون‏خواهى امام حسین(ع) برپا شدند. رهبران این ‏دو قیام هیچ‌یک علوى نبودند، بلکه از بزرگان شیعه بودند و تأثیر خوبى در گسترش تشیع داشتند. قیام زید بن على نیز در مقابل ستمکارى‏هاى هشام، خلیفه جبار اموى بود. به اعتقاد نویسنده، او فردى بزرگوار و مورد ستایش بود و براى امر به معروف و نهى از منکر قیام کرد. یحیى بن زید نیز بعد از شهادت پدرش به خراسان رفت و در آنجا برضد امویان قیام کرد، ولى او نیز مانند پدرش در میدان جنگ به ضرب تیرى کشته شد.<ref>ر.ک: همان، ص150</ref>
# قیام‌های شیعی و علوی در عصر امویان: قیام‏هاى شیعى بعد از نهضت عاشورا شروع شده است. قیام توابین و قیام مختار به‌روشنى براى خون‏خواهى امام حسین(ع) برپا شدند. رهبران این ‏دو قیام هیچ‌یک علوى نبودند، بلکه از بزرگان شیعه بودند و تأثیر خوبى در گسترش تشیع داشتند. قیام زید بن على نیز در مقابل ستمکارى‏هاى هشام، خلیفه جبار اموى بود. به اعتقاد نویسنده، او فردى بزرگوار و مورد ستایش بود و براى امر به معروف و نهى از منکر قیام کرد. یحیى بن زید نیز بعد از شهادت پدرش به خراسان رفت و در آنجا برضد امویان قیام کرد، ولى او نیز مانند پدرش در میدان جنگ به ضرب تیرى کشته شد.<ref>ر.ک: همان، ص150</ref>
# قیام‌های شیعی و علوی در عصر عباسیان: به باور نویسنده، اوج قیام‏هاى علویان یکى در زمان منصور عباسى بود که رهبرى آن را محمد نفس زکیه به عهده داشت. دومى در زمان مأمون که به‌خاطر وجود فرمانده نظامى سزاوارى چون ابوالسرایا، علویان موفقیت‏هایى به دست آوردند. سومى بعد از سال 250ق، است که علویان طبرستان توانستند حکومت تشکیل دهند، که دیگر علویان جرأت قیام یافتند و در مناطق گوناگون دست به قیام زدند.<ref>ر.ک: همان، ص157</ref>
# قیام‌های شیعی و علوی در عصر عباسیان: به باور نویسنده، اوج قیام‏هاى علویان یکى در زمان منصور عباسى بود که رهبرى آن را محمد نفس زکیه به عهده داشت. دومى در زمان مأمون که به‌خاطر وجود فرمانده نظامى سزاوارى چون ابوالسرایا، علویان موفقیت‏هایى به دست آوردند. سومى بعد از سال 250ق، است که علویان طبرستان توانستند حکومت تشکیل دهند، که دیگر علویان جرأت قیام یافتند و در مناطق گوناگون دست به قیام زدند.<ref>ر.ک: همان، ص157</ref>
# قیام‌های پراکنده: نویسنده، معتقد است این قیام‌ها اغلب بدون طرح و نقشه قبلى و با تصمیم‏گیرى فردى انجام مى‏گرفت و بیشتر به صورت عکس‏العمل در مقابل ستم‏هاى خلفا و حاکمان ستمکار برپا مى‏شد. از جمله قیام حسین بن على حسنى معروف به شهید فخ که در مقابل سختگیرى و ستم‏هاى بیش از اندازه هادى، خلیفه عباسى، بود.<ref>همان، ص162</ref>
# قیام‌های پراکنده: نویسنده، معتقد است این قیام‌ها اغلب بدون طرح و نقشه قبلى و با تصمیم‏گیرى فردى انجام می‌‏گرفت و بیشتر به صورت عکس‏العمل در مقابل ستم‏هاى خلفا و حاکمان ستمکار برپا مى‏شد. از جمله قیام حسین بن على حسنى معروف به شهید فخ که در مقابل سختگیرى و ستم‏هاى بیش از اندازه هادى، خلیفه عباسى، بود.<ref>همان، ص162</ref>


فصل پنجم گستره جغرافیایی تشیع را توضیح می‌دهد و مناطق شیعه‌نشین در قرن اول‌ تا‌ سوم‌ هجری را ترسیم می‌نماید. فصل ششم درباره انشعاب‌های داخلی تشیع و علل‌ انشعاب‌ آنهاست و دو فصل آخر نیز درباره میراث علمی شیعه و نقش شاعران در توسعه تشیع‌ می‌باشد.
فصل پنجم گستره جغرافیایی تشیع را توضیح می‌دهد و مناطق شیعه‌نشین در قرن اول‌ تا‌ سوم‌ هجری را ترسیم می‌نماید. فصل ششم درباره انشعاب‌های داخلی تشیع و علل‌ انشعاب‌ آنهاست و دو فصل آخر نیز درباره میراث علمی شیعه و نقش شاعران در توسعه تشیع‌ می‌باشد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش