۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'هها' به 'هها') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
مسئله دوم: وقتى حوادث امکانى باطل و اسباب خود یکباره رخ میدهند و همچنین تسلسل و ادامه مییابند تا به واجبالوجود برسند و اینکه طبیعت ممکن باطل است، ارزیابى حکما در این صورت چیست؟ | مسئله دوم: وقتى حوادث امکانى باطل و اسباب خود یکباره رخ میدهند و همچنین تسلسل و ادامه مییابند تا به واجبالوجود برسند و اینکه طبیعت ممکن باطل است، ارزیابى حکما در این صورت چیست؟ | ||
جواب: باید محقق گردد که همه موجودات واجبالوجود هستند. و واجب به دو بخش تقسیم میشود: واجبالوجود بذاته، واجبالوجود بغیره. اگر واجبالوجود بغیره با سبب خود اعتبار شود، ضرورىالوجود و اگر بدون سبب لحاظ گردد، ضرورى العدم، و چنانچه بىتوجه به وجود سبب و عدم سبب، بذاته اعتبار شود، غیرضروریالوجود و العدم و ممکن است؛ واجب است که این اسم در اینجا فهمیده شود. اما اقسام ممکن از عام، خاص و خاص الخاص، بهحسب اعتبارى است که در منطق ذکر آن آمده است. پس میگوییم: نام نهادن ممکن بر آنها به اشتراک است و وجوب، امکان و امتناع از امور اعتبارى است و وجودى در اعیان براى آنها نیست، وجود و عدم نیز اعتبارى هستند. در این معنى به حد کافى سخن رفته است و سخن برخى از مخالفان هم در رسالهاى که به قاضى القضاة فارس، ابوطاهر، هنگام اقامتم در فارس به سال 473 نوشتهام هست. از آن رساله | جواب: باید محقق گردد که همه موجودات واجبالوجود هستند. و واجب به دو بخش تقسیم میشود: واجبالوجود بذاته، واجبالوجود بغیره. اگر واجبالوجود بغیره با سبب خود اعتبار شود، ضرورىالوجود و اگر بدون سبب لحاظ گردد، ضرورى العدم، و چنانچه بىتوجه به وجود سبب و عدم سبب، بذاته اعتبار شود، غیرضروریالوجود و العدم و ممکن است؛ واجب است که این اسم در اینجا فهمیده شود. اما اقسام ممکن از عام، خاص و خاص الخاص، بهحسب اعتبارى است که در منطق ذکر آن آمده است. پس میگوییم: نام نهادن ممکن بر آنها به اشتراک است و وجوب، امکان و امتناع از امور اعتبارى است و وجودى در اعیان براى آنها نیست، وجود و عدم نیز اعتبارى هستند. در این معنى به حد کافى سخن رفته است و سخن برخى از مخالفان هم در رسالهاى که به قاضى القضاة فارس، ابوطاهر، هنگام اقامتم در فارس به سال 473 نوشتهام هست. از آن رساله نسخههایى در اصفهان، فارس، بغداد و آن نواحى هست و نزد من نیست و الا آن را به پیشگاه او میفرستادم، وقت و توان، بازگویى آن معانى را بر نمىتابد، چون آنها زیاد و وقت من تنگ و از باز گفتن آنها ناتوانم و در دوران نقاهت بیمارى سختى هستم که دال بر تشویش لفظ و خط من است. خداوند عاقبت مرا و برادرانم را ختم به خیر گرداناد<ref>ر.ک: همان، ص53-52</ref>. | ||
مسئله سوم: اثبات وجود زمان به حرکت و حد حرکت فلک و سپس قائم نبودن حرکت به ذات خود است، تا پایان مسئله<ref>ر.ک: همان، ص53</ref>. | مسئله سوم: اثبات وجود زمان به حرکت و حد حرکت فلک و سپس قائم نبودن حرکت به ذات خود است، تا پایان مسئله<ref>ر.ک: همان، ص53</ref>. |
ویرایش