لوامع الأسرار في شرح مطالع الأنوار (قطب‌‌الدین رازی): تفاوت میان نسخه‌ها

لینک درون متنی
جز (Hbaghizadeh@noornet.net صفحهٔ لوامع الأسرار في شرح مطالع الأنوار (قطب‌‌الدين رازي) را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به [[لوامع الأسرار في شرح مطالع...)
(لینک درون متنی)
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
<div class="wikiInfo">
[[پرونده:NUR37556J1.jpg|بندانگشتی|لوامع الأسرار في شرح مطالع الأنوار]]
[[پرونده:NUR37556J1.jpg|بندانگشتی|لوامع الأسرار في شرح مطالع الأنوار]]
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
|+ |
|+  
|-
|-
! نام کتاب!! data-type='bookName'|لوامع الأسرار في شرح مطالع الأنوار
! نام کتاب!! data-type="bookName" |لوامع الأسرار في شرح مطالع الأنوار
|-
|-
|نام های دیگر کتاب  
|نام های دیگر کتاب  
|data-type='otherBookNames'|مطالع الأنوار في الحکمة و المنطق. شرح   
| data-type="otherBookNames" |مطالع الأنوار في الحکمة و المنطق. شرح   
|-
|-
|پدیدآورندگان  
|پدیدآورندگان  
|data-type='authors'|[[قطب‌‌الدين رازي، محمد بن محمد ]] (شارح)
| data-type="authors" |[[قطب‌الدین رازی، محمد بن محمد]](شارح)
   
   
[[سراج‌الدين ارموي، محمود بن ابي‌بکر]] (نويسنده)
[[سراج‌الدين ارموي، محمود بن ابي‌بکر]] (نويسنده)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-
|-
|زبان  
|زبان  
|data-type='language'|عربي
| data-type="language" |عربي
|-
|-
|کد کنگره  
|کد کنگره  
|data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|
| data-type="congeressCode" style="direction:ltr" |
|-
|-
|موضوع  
|موضوع  
|data-type='subject'|منطق - متون قديمی تا قرن 14  
| data-type="subject" |منطق - متون قديمی تا قرن 14  


فلسفه‌اسلامی - متون قديمی تا قرن 14  
فلسفه‌اسلامی - متون قديمی تا قرن 14  
خط ۲۹: خط ۲۹:
|-
|-
|ناشر  
|ناشر  
|data-type='publisher'|مطبعه الحاج محرم افندي البسنوي  
| data-type="publisher" |مطبعه الحاج محرم افندي البسنوي  
|-
|-
|مکان نشر  
|مکان نشر  
|data-type='publishPlace'|
| data-type="publishPlace" |
|-
|-
||سال نشر  
||سال نشر  
|ata-type='publishYear'|مجلد1: 1261ش , 1303ق ,
| ata-type="publishYear" |مجلد1: 1261ش , 1303ق ,
|-class='articleCode'
|- class="articleCode"


|کد اتوماسیون  
|کد اتوماسیون  
|data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE37556AUTOMATIONCODE
| data-type="automationCode" |AUTOMATIONCODE37556AUTOMATIONCODE
|}
|}
</div>
</div>
'''لوامع الأسرار في شرح مطالع الأنوار''' کتابی است به زبان عربی و با موضوع منطق و فلسفه. کتاب مطالع الأنوار را قاضی سراج‎الدین محمود بن ابوبکر ارموی(متوفی 689) نوشته و قطب‎الدین محمود بن محمد رازی(متوفی 766) آن را برای غیاث‎الدین وزیر، شرح کرده است.
'''لوامع الأسرار في شرح مطالع الأنوار''' کتابی است به زبان عربی و با موضوع منطق و فلسفه. کتاب مطالع الأنوار را قاضی سراج‎الدین محمود بن ابوبکر ارموی(متوفی 689) نوشته و [[قطب‌الدین رازی، محمد بن محمد|قطب‎الدین محمود بن محمد رازی]](متوفی 766) آن را برای غیاث‎الدین وزیر، شرح کرده است.


لوامع الأسرار فی شرح مطالع الأنوار از مهم‎ترین کتاب‎های مفصل منطقی است که موردتوجه منطق‎دانان و فیلسوفان مسلمان بوده و هست. قطب رازی در این کتاب تحت تأثیر چهار شخصیت بزرگ منطقی: ابن‎سینا، فخر رازی، خونجی و خواجه نصیر است و میان آرای اختلافی آن‎ها به داوری می‎نشیند. کتاب مطالع الأنوار مهم‎ترین اثر منطقی سراج‎الدین ارموی از منطق‎دانان بنام قرن هفتم و معاصر منطق‎دانان بزرگی چون افضل‎الدین خونجی، اثیرالدین ابهری، خواجه‎نصیرالدین طوسی و نجم‎الدین عمر کاتبی قزوینی است<ref> پایگاه مرکز پژوهشی میراث مکتوب</ref>.
لوامع الأسرار فی شرح مطالع الأنوار از مهم‎ترین کتاب‎های مفصل منطقی است که موردتوجه منطق‎دانان و فیلسوفان مسلمان بوده و هست. [[قطب‌الدین رازی، محمد بن محمد|قطب رازی]] در این کتاب تحت تأثیر چهار شخصیت بزرگ منطقی: [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‎سینا]]، [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]]، خونجی و [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصیر]] است و میان آرای اختلافی آن‎ها به داوری می‎نشیند. کتاب مطالع الأنوار مهم‎ترین اثر منطقی سراج‎الدین ارموی از منطق‎دانان بنام قرن هفتم و معاصر منطق‎دانان بزرگی چون افضل‎الدین خونجی، [[اثیرالدین ابهری، مفضل بن عمر|اثیرالدین ابهری]]، [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه‎نصیرالدین طوسی]] و [[کاتبی قزوینی، علی بن عمر|نجم‎الدین عمر کاتبی قزوینی]] است<ref>پایگاه مرکز پژوهشی میراث مکتوب</ref>.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۵۰: خط ۵۰:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
مطالع الأنوار شامل دو بخش اصلی است؛ در بخش اول آن مباحث منطقی بیان شده است و در بخش دوم آنکه به چهار فصل تقسیم شده است به ترتیب، مباحث امور عامه، جواهر، اعراض و الهیات به معنی اخص بیان گردیده است. در این کتاب (لوامع الأسرار ...)، بخش منطق، شرح شده است. در واقع این اثر دربردارنده کتاب مطالع الأسرار سراج‎الدین ارموی و شرح آن به نام لوامع الأسرار فی شرح مطالع الأنوار قطب‎الدین رازی است؛ مطالب ارموی در حاشیه کتاب ذکر شده و متن اصلی از آن رازی است.
مطالع الأنوار شامل دو بخش اصلی است؛ در بخش اول آن مباحث منطقی بیان شده است و در بخش دوم آنکه به چهار فصل تقسیم شده است به ترتیب، مباحث امور عامه، جواهر، اعراض و الهیات به معنی اخص بیان گردیده است. در این کتاب (لوامع الأسرار ...)، بخش منطق، شرح شده است. در واقع این اثر دربردارنده کتاب مطالع الأسرار سراج‎الدین ارموی و شرح آن به نام لوامع الأسرار فی شرح مطالع الأنوار [[قطب‌الدین رازی، محمد بن محمد|قطب‎الدین رازی]] است؛ مطالب ارموی در حاشیه کتاب ذکر شده و متن اصلی از آن [[قطب‌الدین رازی، محمد بن محمد|رازی]] است.


قطب‎الدین رازی در مقدمه‎اش به بیان اهمیت علم منطق پرداخته و بیان کرده که بدون درک مطالب این علم انسان به راه مستقیم هدایت نمی‎شود «و لایهتدی الی سواء السبیل الا بدرک مطالبه و لولاها لما یتضح الخطاء من الصواب» و گفته «هر رأی و نظری که با این معیار سنجش نشود در معرض بطلان است».<ref>ر.ک: متن کتاب، ص2</ref> او عبارتی از بوعلی و دیدگاه فارابی را در اهمیت و رئیس‎العلوم بودن این علم ذکر می‎کند.<ref>ر.ک: همان، ص2-3</ref> سپس از تلاش مستمرش در آموزش این علم و غور در کتاب‎های منطقی سخن می‎گوید تا جایی که بیان می‎کند: «و لا یبقی فیه کتاب یبالی بشأنه او یرغب فی انتهاج سنن میدانه الا و قد تصفحت شینه و سینه و تعرفت غثه و ثمینه» یعنی؛ کتاب قابل ذکری در این علم نمانده که من در درست و غلط و ارزشمند و بی‎ارزش آن را مرور نکرده باشم. وی درباره کتاب شفای بوعلی هم که در منطق نوشته و سوءبرداشت‎های از آن صحبت می‎کند و می‎گوید به ذهنم آمد که در زمان حاضر نیاز به کتابی در منطق هست که اسرار آن را توضیح دهد و سوءبرداشت‎ها را حل کند. او در میان کلماتش گلایه‎ای هم از مردمان زمان خودش می‎کند و می‎نویسد: «اذ انا فی زمان صار الجهل فیه مشهورا و العلم کأن لم یکن شیئا مذکورا... و لو قلت عمیت اعین الزمان لما کذبت...» یعنی من در زمانی هستم که جهل در آن مشهور [جا افتاده] است و گویا علم هیچ ارزشی ندارد... و اگر بگویم چشم‎های زمان کور شده است، دروغ نگفته‎ام.<ref>ر.ک: همان، ص3</ref>
[[قطب‌الدین رازی، محمد بن محمد|قطب‎الدین رازی]] در مقدمه‎اش به بیان اهمیت علم منطق پرداخته و بیان کرده که بدون درک مطالب این علم انسان به راه مستقیم هدایت نمی‎شود «و لایهتدی الی سواء السبیل الا بدرک مطالبه و لولاها لما یتضح الخطاء من الصواب» و گفته «هر رأی و نظری که با این معیار سنجش نشود در معرض بطلان است».<ref>ر.ک: متن کتاب، ص2</ref> او عبارتی از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|بوعلی]] و دیدگاه [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] را در اهمیت و رئیس‎العلوم بودن این علم ذکر می‎کند.<ref>ر.ک: همان، ص2-3</ref> سپس از تلاش مستمرش در آموزش این علم و غور در کتاب‎های منطقی سخن می‎گوید تا جایی که بیان می‎کند: «و لا یبقی فیه کتاب یبالی بشأنه او یرغب فی انتهاج سنن میدانه الا و قد تصفحت شینه و سینه و تعرفت غثه و ثمینه» یعنی؛ کتاب قابل ذکری در این علم نمانده که من در درست و غلط و ارزشمند و بی‎ارزش آن را مرور نکرده باشم. وی درباره کتاب شفای [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|بوعلی]] هم که در منطق نوشته و سوءبرداشت‎های از آن صحبت می‎کند و می‎گوید به ذهنم آمد که در زمان حاضر نیاز به کتابی در منطق هست که اسرار آن را توضیح دهد و سوءبرداشت‎ها را حل کند. او در میان کلماتش گلایه‎ای هم از مردمان زمان خودش می‎کند و می‎نویسد: «اذ انا فی زمان صار الجهل فیه مشهورا و العلم کأن لم یکن شیئا مذکورا... و لو قلت عمیت اعین الزمان لما کذبت...» یعنی من در زمانی هستم که جهل در آن مشهور [جا افتاده] است و گویا علم هیچ ارزشی ندارد... و اگر بگویم چشم‎های زمان کور شده است، دروغ نگفته‎ام.<ref>ر.ک: همان، ص3</ref>


قطب‎الدین رازی، در ادامه می‎گوید که این کتاب را برای غیاث‎الدین محمد شرح داده است. او وقتی به نام وی می‎رسد حدود یک صفحه او را با القاب و تشبیهات غلوآمیز می‎ستاید و در بخشی با استناد به شعری بیان می‎کند «ما ان مدحت محمدا بمقالتی/لکن مدحت مقالتی بمحمد» و سپس می‎گوید در میان کتاب‎های منطقی لوامع الأسرار را برای شرح کردن انتخاب کردم زیرا شاگردان و اطرافیانم(اصحاب) به درس و بحث آن اهتمام داشتند و از من هم درخواست کردند آن را شرح کنم؛ و من در شرح آن صرفاً بر حل ترکیب و روشن کردن اسلوب‎های بحث تمرکز نکردم بلکه قواعد فن و مقاصد منطقیان را محقق کردم و در نقد کلامشان و رد و قبول آن مبالغه کردم و آن را لوامع الأسرار فی شرح مطالع الأنوار نامیدم.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص4</ref>
[[قطب‌الدین رازی، محمد بن محمد|قطب‎الدین رازی]]، در ادامه می‎گوید که این کتاب را برای غیاث‎الدین محمد شرح داده است. او وقتی به نام وی می‎رسد حدود یک صفحه او را با القاب و تشبیهات غلوآمیز می‎ستاید و در بخشی با استناد به شعری بیان می‎کند «ما ان مدحت محمدا بمقالتی/لکن مدحت مقالتی بمحمد» و سپس می‎گوید در میان کتاب‎های منطقی لوامع الأسرار را برای شرح کردن انتخاب کردم زیرا شاگردان و اطرافیانم(اصحاب) به درس و بحث آن اهتمام داشتند و از من هم درخواست کردند آن را شرح کنم؛ و من در شرح آن صرفاً بر حل ترکیب و روشن کردن اسلوب‎های بحث تمرکز نکردم بلکه قواعد فن و مقاصد منطقیان را محقق کردم و در نقد کلامشان و رد و قبول آن مبالغه کردم و آن را لوامع الأسرار فی شرح مطالع الأنوار نامیدم.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص4</ref>


شارح پس از ذکر امور فوق در مقدمه‎اش بر کتاب، به توضیح مباحث منطقی‎ای که ارموی در مطالع الأنوار ذکر کرده می‎پردازد؛ او پس از حمد الهی در ابتدا کلیاتی مانند وجه احتیاج به این علم و اهمیت آن و نیز موضوع این علم را مطرح می‎کند و تصور و تصدیق، مفرد و مرکب، اسم و فعل و حرف را توضیح می‎دهد.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص5-45</ref> وی پس‎ازآن در باب دوم کتاب، مباحث کلی و جزئی را شرح می‎دهد و در این باب درباره تساوی نقیض دو متساوی و تقسیمات کلی به نوع و جنس و فصل و عرض خاص و عام بحث می‎کند. در باب سوم مباحث مربوط به نوع را شرح می‎دهد، در فصل چهارم مباحث مربوط به فصل را، در فصل پنجم مباحث عرض عام و خاص را.<ref>ر.ک: همان، ص45-90</ref> وی سپس در فصل ششم به سراغ مباحث تعریف می‎رود و در آن خلل در تعریف با اخلال به‎شرط، تعریف به مثال و... را توضیح می‎دهد و سپس به سراغ قضایای شرطیه رفته و شرطیه‎های متصله ومنفصله و محصوره و مهمله و... را شرح می‎دهد و پس‎ازآن صور قضایا و نسبت بین آن‎ها را بیان می‎کند.<ref>ر.ک: همان، ص91-159</ref> ادامه مباحث کتاب درباره ضرورت و امکان، تناقض، بیان عکس مستوی و نقیض، انواع قضایای شرطیه از لزومیه و اتفاقیه و ...، تلازم در شرطیات، اختلاف و اتفاق در کم و کیف این قضایا و... صحبت می‎کند<ref>ر.ک: همان، ص160-247</ref> و پس‎ازآن به سراغ بیان قیاس می‎رود. او در مباحث قیاس ضمن فصول متعددی، از اقسام قیاس و ضرورت وجود مقدمتین در قیاس حملی، شرایط انتاج در اشکال اربعه قیاس، توضیح قیاس‎های شرطی اقترانی و استثنایی، حد وسط و شرایط آن، ارتباط دو قضیه در قیاس شرطی از لحاظ مانعة‎الجمع یا خلو بودن یکی یا هردو، قیاس استثنائی، قیاس خلف و سایر مباحث آن، صحبت می‎کند<ref>ر.ک: همان، ص247-348</ref> وی پس از شرح عبارات ارموی در قیاس، در ادامه، مختصری هم متن او را در باب برهان و استقراء توضیح می‎دهد و در پایان، مغالطات (قیاسات مغالطی) را شرح می‎کند.<ref>ر.ک: همان، ص248-351</ref>
شارح پس از ذکر امور فوق در مقدمه‎اش بر کتاب، به توضیح مباحث منطقی‎ای که ارموی در مطالع الأنوار ذکر کرده می‎پردازد؛ او پس از حمد الهی در ابتدا کلیاتی مانند وجه احتیاج به این علم و اهمیت آن و نیز موضوع این علم را مطرح می‎کند و تصور و تصدیق، مفرد و مرکب، اسم و فعل و حرف را توضیح می‎دهد.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص5-45</ref> وی پس‎ازآن در باب دوم کتاب، مباحث کلی و جزئی را شرح می‎دهد و در این باب درباره تساوی نقیض دو متساوی و تقسیمات کلی به نوع و جنس و فصل و عرض خاص و عام بحث می‎کند. در باب سوم مباحث مربوط به نوع را شرح می‎دهد، در فصل چهارم مباحث مربوط به فصل را، در فصل پنجم مباحث عرض عام و خاص را.<ref>ر.ک: همان، ص45-90</ref> وی سپس در فصل ششم به سراغ مباحث تعریف می‎رود و در آن خلل در تعریف با اخلال به‎شرط، تعریف به مثال و... را توضیح می‎دهد و سپس به سراغ قضایای شرطیه رفته و شرطیه‎های متصله ومنفصله و محصوره و مهمله و... را شرح می‎دهد و پس‎ازآن صور قضایا و نسبت بین آن‎ها را بیان می‎کند.<ref>ر.ک: همان، ص91-159</ref> ادامه مباحث کتاب درباره ضرورت و امکان، تناقض، بیان عکس مستوی و نقیض، انواع قضایای شرطیه از لزومیه و اتفاقیه و ...، تلازم در شرطیات، اختلاف و اتفاق در کم و کیف این قضایا و... صحبت می‎کند<ref>ر.ک: همان، ص160-247</ref> و پس‎ازآن به سراغ بیان قیاس می‎رود. او در مباحث قیاس ضمن فصول متعددی، از اقسام قیاس و ضرورت وجود مقدمتین در قیاس حملی، شرایط انتاج در اشکال اربعه قیاس، توضیح قیاس‎های شرطی اقترانی و استثنایی، حد وسط و شرایط آن، ارتباط دو قضیه در قیاس شرطی از لحاظ مانعة‎الجمع یا خلو بودن یکی یا هردو، قیاس استثنائی، قیاس خلف و سایر مباحث آن، صحبت می‎کند<ref>ر.ک: همان، ص247-348</ref> وی پس از شرح عبارات ارموی در قیاس، در ادامه، مختصری هم متن او را در باب برهان و استقراء توضیح می‎دهد و در پایان، مغالطات (قیاسات مغالطی) را شرح می‎کند.<ref>ر.ک: همان، ص248-351</ref>


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
فهرست مطالب، در ابتدای کتاب آمده است. مطالب مطالع الأنوار ارموی در حاشیه کتاب ذکر شده و متن اصلی کتاب، مربوطه به شرحی است که قطب‎الدین رازی بر آن نگاشته است. همان‎طور که در آخر کتاب ذکر شده است؛ این اثر در زمان سلطان «غازی عبدالحمید خان» در چاپخانه حاج محرم افندی در اواخر صفر 1303 قمری به چاپ رسیده است.<ref>ر.ک: کتاب، ص352</ref> کتاب، پاورقی ندارد. قطب‎الدین رازی بالای کلمات «قوله...» خط کشیده است. بااینکه کتاب به زبان عربی نوشته شده ا ما در بعضی موارد از عبارات فارسی استفاده شده است مثلاً در صفحه 253 جمله «زید است که دبیر است» را به‎عنوان‎مثال برای موردی که مفید حصر خبر در مبتدا است، ذکر می‎کند.
فهرست مطالب، در ابتدای کتاب آمده است. مطالب مطالع الأنوار ارموی در حاشیه کتاب ذکر شده و متن اصلی کتاب، مربوطه به شرحی است که [[قطب‌الدین رازی، محمد بن محمد|قطب‎الدین رازی]] بر آن نگاشته است. همان‎طور که در آخر کتاب ذکر شده است؛ این اثر در زمان سلطان «غازی عبدالحمید خان» در چاپخانه حاج محرم افندی در اواخر صفر 1303 قمری به چاپ رسیده است.<ref>ر.ک: کتاب، ص352</ref> کتاب، پاورقی ندارد. [[قطب‌الدین رازی، محمد بن محمد|قطب‎الدین رازی]] بالای کلمات «قوله...» خط کشیده است. بااینکه کتاب به زبان عربی نوشته شده ا ما در بعضی موارد از عبارات فارسی استفاده شده است مثلاً در صفحه 253 جمله «زید است که دبیر است» را به‎عنوان‎مثال برای موردی که مفید حصر خبر در مبتدا است، ذکر می‎کند.


==پانویس==
==پانویس==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش