هرم هستی: تحلیلی از مبادی هستی شناسی تطبیقی: تفاوت میان نسخه‌ها

لینک درون متنی
جز (جایگزینی متن - 'فلسفه اسلامي' به 'فلسفه‌اسلامی')
(لینک درون متنی)
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
<div class="wikiInfo">
[[پرونده:NUR17597J1.jpg|بندانگشتی|‎هرم هستی: تحلیلی از مبادی هستی‎‎شناسی تطبیقی]]
[[پرونده:NUR17597J1.jpg|بندانگشتی|‎هرم هستی: تحلیلی از مبادی هستی‎‎شناسی تطبیقی]]
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
|+ |
|+  
|-
|-
! نام کتاب!! data-type='bookName'|‎هرم هستی: تحلیلی از مبادی هستی‎‎شناسی تطبیقی
! نام کتاب!! data-type="bookName" |‎هرم هستی: تحلیلی از مبادی هستی‎‎شناسی تطبیقی
|-
|-
|نام های دیگر کتاب  
|نام های دیگر کتاب  
|data-type='otherBookNames'|تحليلي از مبادي هستي شناسي تطبيقي   
| data-type="otherBookNames" |تحليلي از مبادي هستي شناسي تطبيقي   
|-
|-
|پدیدآورندگان  
|پدیدآورندگان  
|data-type='authors'|[[حائري يزدي، مهدي]] (نويسنده)
| data-type="authors" |[[حائری یزدی، مهدی]](نويسنده)
   
   
|-
|-
|زبان  
|زبان  
|data-type='language'| فارسي
| data-type="language" | فارسي
|-
|-
|کد کنگره  
|کد کنگره  
|data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏BD‎‏ ‎‏318‎‏ ‎‏/‎‏ف‎‏2‎‏ح‎‏2  
| data-type="congeressCode" style="direction:ltr" |‏BD‎‏ ‎‏318‎‏ ‎‏/‎‏ف‎‏2‎‏ح‎‏2  
|-
|-
|موضوع  
|موضوع  
|data-type='subject'|هستي شناسي  
| data-type="subject" |هستي شناسي  


هستي شناسي (فلسفه‌اسلامی)  
هستي شناسي (فلسفه‌اسلامی)  
|-
|-
|ناشر  
|ناشر  
|data-type='publisher'|موسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگي، انجمن اسلامي حکمت و فلسفه ايران
| data-type="publisher" |موسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگي، انجمن اسلامي حکمت و فلسفه ايران
|-
|-
|مکان نشر  
|مکان نشر  
|data-type='publishPlace'| ايران - تهران
| data-type="publishPlace" | ايران - تهران
|-
|-
||سال نشر  
||سال نشر  
|ata-type='publishYear'|مجلد1: 1361ش ,   
| ata-type="publishYear" |مجلد1: 1361ش ,   
|-class='articleCode'
|- class="articleCode"


|کد اتوماسیون  
|کد اتوماسیون  
|data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE17597AUTOMATIONCODE
| data-type="automationCode" |AUTOMATIONCODE17597AUTOMATIONCODE
|}
|}
</div>
</div>
'''‎هرم هستی: تحلیلی از مبادی هستی‎شناسی تطبیقی''' نوشته مهدی حائری یزدی، پژوهشی تطبیقی و مستند است، در جهت مقایسه و تطبیق مبادی هستی‎شناسی اسلامی و غربی و نقد مبانی فلسفی غرب.
'''‎هرم هستی: تحلیلی از مبادی هستی‎شناسی تطبیقی''' نوشته [[حائری یزدی، مهدی|مهدی حائری یزدی]]، پژوهشی تطبیقی و مستند است، در جهت مقایسه و تطبیق مبادی هستی‎شناسی اسلامی و غربی و نقد مبانی فلسفی غرب.


کتاب هرم هستی، از آثار برجسته در حوزه متافیزیک به شمار می‎رود و از محتوای اثر چنین برداشت می‎شود که مرحوم حائری سعی زیادی نموده تا بتواند با مقایسه برخی مباحث فلسفه اسلامی با مباحث مطرح در متافیزیک غربی، عمق و اصالت فلسفه اسلامی را نشان دهد. بدون تردید، این اثر در زمان حیات ایشان و در زمانه‎ای که مباحث فلسفی و متافیزیکی غربی، حضور تازه و متفاوتی را در فرهنگ و جامعه ما تجربه می‎کردند، از اهمیت بسیاری برخوردار بوده است<ref>احمدی زاده، حسن، ص13</ref>.
کتاب هرم هستی، از آثار برجسته در حوزه متافیزیک به شمار می‎رود و از محتوای اثر چنین برداشت می‎شود که مرحوم حائری سعی زیادی نموده تا بتواند با مقایسه برخی مباحث فلسفه اسلامی با مباحث مطرح در متافیزیک غربی، عمق و اصالت فلسفه اسلامی را نشان دهد. بدون تردید، این اثر در زمان حیات ایشان و در زمانه‎ای که مباحث فلسفی و متافیزیکی غربی، حضور تازه و متفاوتی را در فرهنگ و جامعه ما تجربه می‎کردند، از اهمیت بسیاری برخوردار بوده است<ref>احمدی زاده، حسن، ص13</ref>.
خط ۴۸: خط ۴۸:
نویسنده نظریه «هرم هستی»، ابتدا در رساله دکترای خود مطرح می‎کند، رساله‎ای که در خصوص علم حضوری که یکی از مهم‎ترین مباحث معرفت‎شناسی است، نگاشته شده و در دانشگاه تورنتو کانادا دفاع شده است. در هرم هستی، مرحوم حائری بر این باور است که هستی‎شناسی، دانش برترین و برترین دانش‎های انسانی، به معنای فراگیرترین دانش‎ها به لحاظ خصوصیت مفهوم وجود است<ref>همان، ص5-6</ref>.
نویسنده نظریه «هرم هستی»، ابتدا در رساله دکترای خود مطرح می‎کند، رساله‎ای که در خصوص علم حضوری که یکی از مهم‎ترین مباحث معرفت‎شناسی است، نگاشته شده و در دانشگاه تورنتو کانادا دفاع شده است. در هرم هستی، مرحوم حائری بر این باور است که هستی‎شناسی، دانش برترین و برترین دانش‎های انسانی، به معنای فراگیرترین دانش‎ها به لحاظ خصوصیت مفهوم وجود است<ref>همان، ص5-6</ref>.


مرحوم حائری یزدی، به بخش‎بندی ویژه‎ای در بحث از هستی قائل بودند که به عبارت بود از «اطلاق قسمی» و «اطلاق مقسمی» او «وجود مطلق» و «مطلق وجود» را متمایز از یکدیگر دانسته و بر مبنای این شناسایی، معتقد بود که بسیاری از مشکلات فلسفه شرق و غرب آسان شده و راه اندیشه هستی را برای استنباط و درک واقعیت یکتایی هستی همواره ساخته است<ref>همان، ص6</ref>.
[[حائری یزدی، مهدی|مرحوم حائری یزدی]]، به بخش‎بندی ویژه‎ای در بحث از هستی قائل بودند که به عبارت بود از «اطلاق قسمی» و «اطلاق مقسمی» او «وجود مطلق» و «مطلق وجود» را متمایز از یکدیگر دانسته و بر مبنای این شناسایی، معتقد بود که بسیاری از مشکلات فلسفه شرق و غرب آسان شده و راه اندیشه هستی را برای استنباط و درک واقعیت یکتایی هستی همواره ساخته است<ref>همان، ص6</ref>.


ایشان در هرم هستی بر این باور است که مراتب متفاوت هستی در هرم انتولوژیک توحیدی ایشان، در عین اختلاف و کثرت و گوناگونی‎ها و میناگری‎های ظهور و تجلیات از یکسو و اختلاف در شدت و ضعف و پیشی و پسی از سوی دیگر، همه از یک وحدت ناگسستنی و این‎همانی عینی و تحققی سرچشمه می‎گیرد. نظریه هندسی هرم هستی و انتولوژی توحیدی زیربنای تمام تحلیل‎های دیگر مرحوم حائری در مباحث جهان‎شناسی و جامعه‎شناسی و حقوق بشر و انسان‎شناسی و سیاست مدرن و مباحث نفس است و لذا از اهمیت بنیادی در میان آثار ایشان برخوردار است<ref>همان </ref>.
ایشان در هرم هستی بر این باور است که مراتب متفاوت هستی در هرم انتولوژیک توحیدی ایشان، در عین اختلاف و کثرت و گوناگونی‎ها و میناگری‎های ظهور و تجلیات از یکسو و اختلاف در شدت و ضعف و پیشی و پسی از سوی دیگر، همه از یک وحدت ناگسستنی و این‎همانی عینی و تحققی سرچشمه می‎گیرد. نظریه هندسی هرم هستی و انتولوژی توحیدی زیربنای تمام تحلیل‎های دیگر مرحوم حائری در مباحث جهان‎شناسی و جامعه‎شناسی و حقوق بشر و انسان‎شناسی و سیاست مدرن و مباحث نفس است و لذا از اهمیت بنیادی در میان آثار ایشان برخوردار است<ref>همان </ref>.


مرحوم حائری در ذیل بحث از قاعده الواحد و ارتباط آن با نظریه هرم هستی، با تفکیک علیت از صدور، بحث هیوم در خصوص علت و معلول را بحثی در حیطه نخست یعنی علیت می‎داند نه در حیطه بحث از صدور و افاضه. این تفکیک برای بحث از نظریه هرم هستی از اهمیت بسیاری برخوردار است. گذشته از این، برای مرحوم حائری، یکی از انگیزه‎های تألیف هرم هستی، فقدان این تصور است که وجود دارای مراتب است. ایشان بر این باور است که این تمایز در فلسفه غرب به‎خوبی مطرح نشده است. ازاین‎رو در بخش‎های ابتدایی این کتاب، کیفیت تصور فیلسوفان غرب از مفهوم وجود مطرح می‎شود و بدین نتیجه رهنمون می‎شود که اندیشمندان غربی تقسیمات ارسطویی درباره وجود اشتباه بزرگی کرده‎اند و بر اساس این اشتباه بزرگ تاریخی، نتایج مختلف و بعضاً پارادوکسیکالی در هستی‎شناسی گرفته‎اند<ref>همان، ص7</ref>.
[[حائری یزدی، مهدی|مرحوم حائری]] در ذیل بحث از قاعده الواحد و ارتباط آن با نظریه هرم هستی، با تفکیک علیت از صدور، بحث هیوم در خصوص علت و معلول را بحثی در حیطه نخست یعنی علیت می‎داند نه در حیطه بحث از صدور و افاضه. این تفکیک برای بحث از نظریه هرم هستی از اهمیت بسیاری برخوردار است. گذشته از این، برای [[حائری یزدی، مهدی|مرحوم حائری]]، یکی از انگیزه‎های تألیف هرم هستی، فقدان این تصور است که وجود دارای مراتب است. ایشان بر این باور است که این تمایز در فلسفه غرب به‎خوبی مطرح نشده است. ازاین‎رو در بخش‎های ابتدایی این کتاب، کیفیت تصور فیلسوفان غرب از مفهوم وجود مطرح می‎شود و بدین نتیجه رهنمون می‎شود که اندیشمندان غربی تقسیمات ارسطویی درباره وجود اشتباه بزرگی کرده‎اند و بر اساس این اشتباه بزرگ تاریخی، نتایج مختلف و بعضاً پارادوکسیکالی در هستی‎شناسی گرفته‎اند<ref>همان، ص7</ref>.


از نظر وی، برهان صدیقین بهترین و اطمینان‎بخش‎ترین روشی است که می‎تواند انسان را به حقیقت ارتباط میان خالق و مخلوق آگاه سازد. علاوه بر این، به‎واسطه این برهان می‎توان نظریه هرم هستی یا مخروط وجود را که سازگار با رویکرد وحدت وجود در فلسفه است ارائه نمود. ایشان با بهره‎گیری از روش جدول ارزشی که یکی از مباحث مهم در منطق جدید است، تلاش می‎کند تا به نتیجه روشن و یقینی‎ای در برهان صدیقین دست پیدا کند<ref>همان، ص8</ref>.
از نظر وی، برهان صدیقین بهترین و اطمینان‎بخش‎ترین روشی است که می‎تواند انسان را به حقیقت ارتباط میان خالق و مخلوق آگاه سازد. علاوه بر این، به‎واسطه این برهان می‎توان نظریه هرم هستی یا مخروط وجود را که سازگار با رویکرد وحدت وجود در فلسفه است ارائه نمود. ایشان با بهره‎گیری از روش جدول ارزشی که یکی از مباحث مهم در منطق جدید است، تلاش می‎کند تا به نتیجه روشن و یقینی‎ای در برهان صدیقین دست پیدا کند<ref>همان، ص8</ref>.


مؤلف در مقدمه کتاب پیرامون بی‎همتایی فلسفه اسلامی سخن به میان آورده، هستی‎شناسی از دیدگاه اسلام را یک دیدگاه ویژه تلقی می‎کند که از سوی ابن‎سینا با مهارتی بی‎نظیر طرح‎ریزی شده و به صدرالدین شیرازی و مسلک زیر بنایی اصالت الوجود منتهی گردیده است، در دیدگاه فلسفه اسلامی، حقیقت هستی و معنی و مفهوم آن به‎گونه‎ای تفسیر شده که در عین وحدت و حفظ یگانگی، این حقیقت مانند حقیقت نور از بخشی از کثرات همچون شدت و ضعف و بیشی و کمی و ... برخوردار است؛ و همچنان که یک پدیده طبیعی افزایش و تکامل طبیعی می‎یابد بدون اینکه هویت عینی خود را از دست بدهد، به همین نحو حقیقت هستی نیز یک واحد عینی و شخصی است که می‎تواند در تمام مراحل متفاوت خود گسترش یافته و از نوع کثرات هر چند به‎صورت نامتناهی باشد، به یگانگی و هویت شخصی و عینی حقیقت آن آسیبی وارد سازد<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، صفحه نه</ref>.
مؤلف در مقدمه کتاب پیرامون بی‎همتایی فلسفه اسلامی سخن به میان آورده، هستی‎شناسی از دیدگاه اسلام را یک دیدگاه ویژه تلقی می‎کند که از سوی [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‎سینا]] با مهارتی بی‎نظیر طرح‎ریزی شده و به [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالدین شیرازی]] و مسلک زیر بنایی اصالت الوجود منتهی گردیده است، در دیدگاه فلسفه اسلامی، حقیقت هستی و معنی و مفهوم آن به‎گونه‎ای تفسیر شده که در عین وحدت و حفظ یگانگی، این حقیقت مانند حقیقت نور از بخشی از کثرات همچون شدت و ضعف و بیشی و کمی و ... برخوردار است؛ و همچنان که یک پدیده طبیعی افزایش و تکامل طبیعی می‎یابد بدون اینکه هویت عینی خود را از دست بدهد، به همین نحو حقیقت هستی نیز یک واحد عینی و شخصی است که می‎تواند در تمام مراحل متفاوت خود گسترش یافته و از نوع کثرات هر چند به‎صورت نامتناهی باشد، به یگانگی و هویت شخصی و عینی حقیقت آن آسیبی وارد سازد<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، صفحه نه</ref>.


نگارنده در بخش نخست کتاب، بحث هستی‎شناسی را به میان آورده و شناخت هستی را سرسلسله علوم و مبدأ المبادی همه شناخت‎ها معرفی می‎کند و بیان می‎دارد که قبل از ورود در بررسی تطبیقی باید از مشرب حکمای اسلامی در این مبحث اطلاع بیشتری داشته باشیم تا بعد با یک شناخت بهتر و عمیق‎تر مکاتب غرب را بتوانیم بررسی نماییم و مصطلحات آن را بفهمیم که چه هستند و چه می‎خواهند بگویند.
نگارنده در بخش نخست کتاب، بحث هستی‎شناسی را به میان آورده و شناخت هستی را سرسلسله علوم و مبدأ المبادی همه شناخت‎ها معرفی می‎کند و بیان می‎دارد که قبل از ورود در بررسی تطبیقی باید از مشرب حکمای اسلامی در این مبحث اطلاع بیشتری داشته باشیم تا بعد با یک شناخت بهتر و عمیق‎تر مکاتب غرب را بتوانیم بررسی نماییم و مصطلحات آن را بفهمیم که چه هستند و چه می‎خواهند بگویند.


در بحث بعدی مؤلف در مورد تقسیمات ارسطویی از هستی، بیان می‎دارد که ارسطو معتقد است جوهر یک مصداق از مصادیق و انقسامات وجود است ولی فلاسفه غرب می‎گویند که در کلمات ارسطو وجود، تعریف به جوهر شده است و گاهی در خود کلام ارسطو هم از نظر حکمای غرب اختلاف است، زیرا بعضی وقت‎ها او می‎گوید وجود مستقل، جوهر است و گاهی وجود را مثال می‎زند به وجود در شیء دیگر، مثل وجود اعراض که در شیء دیگر است. نگارنده پس از جمع‎بندی بحث، مطالب بیان شده را مقدمه‎ای می‎داند برای این نکته که اقسام و مصادیق عینی وجود غیر از خود مفهوم و تعریف مفهوم وجود است، اقسام وجود را حکمای اسلامی بدین گونه تفصیل داده‎اند:
در بحث بعدی مؤلف در مورد تقسیمات [[ارسطو]]<nowiki/>یی از هستی، بیان می‎دارد که ارسطو معتقد است جوهر یک مصداق از مصادیق و انقسامات وجود است ولی فلاسفه غرب می‎گویند که در کلمات ارسطو وجود، تعریف به جوهر شده است و گاهی در خود کلام [[ارسطو]] هم از نظر حکمای غرب اختلاف است، زیرا بعضی وقت‎ها او می‎گوید وجود مستقل، جوهر است و گاهی وجود را مثال می‎زند به وجود در شیء دیگر، مثل وجود اعراض که در شیء دیگر است. نگارنده پس از جمع‎بندی بحث، مطالب بیان شده را مقدمه‎ای می‎داند برای این نکته که اقسام و مصادیق عینی وجود غیر از خود مفهوم و تعریف مفهوم وجود است، اقسام وجود را حکمای اسلامی بدین گونه تفصیل داده‎اند:
# وجود محلولی مستقل؛
# وجود محلولی مستقل؛
# وحود ناعتی (رابطی)؛
# وحود ناعتی (رابطی)؛
خط ۶۹: خط ۶۹:
مبحث بعدی از بخش اول در موضوع بیان معنای «استی» است که نویسنده پس از بیان مقدماتی بر این باور است که سلسله موجودات دارای دو جنبه هستند و مثل حیوانی که دو زیستی است این‎ها هم وجود محلولی دارند مثل وجودات جواهر و هم وجود رابط دارند؛ یعنی است، در این موارد دو حالت پیدا می‎کند گاهی به معنای هستی است که آن به معنای وجود محلولی است و به شکل اسم مستقل به کار می‎رود و شما هست را به‎طور مستقل در نظر می‎گیرید آن‎هم به‎صورت تجربی نه تجردی؛ و گاهی همان وجود را برای موضوعش صفت قرار می‎دهید و حالت استی پیدا می‎کند؛ خلاصه اینکه اعراض هم هستی دارند و هم استی و هستی آن‎ها در حقیقت همان استی است (الاعراض وجودها فی انفسها عین وجودها لغیرها).
مبحث بعدی از بخش اول در موضوع بیان معنای «استی» است که نویسنده پس از بیان مقدماتی بر این باور است که سلسله موجودات دارای دو جنبه هستند و مثل حیوانی که دو زیستی است این‎ها هم وجود محلولی دارند مثل وجودات جواهر و هم وجود رابط دارند؛ یعنی است، در این موارد دو حالت پیدا می‎کند گاهی به معنای هستی است که آن به معنای وجود محلولی است و به شکل اسم مستقل به کار می‎رود و شما هست را به‎طور مستقل در نظر می‎گیرید آن‎هم به‎صورت تجربی نه تجردی؛ و گاهی همان وجود را برای موضوعش صفت قرار می‎دهید و حالت استی پیدا می‎کند؛ خلاصه اینکه اعراض هم هستی دارند و هم استی و هستی آن‎ها در حقیقت همان استی است (الاعراض وجودها فی انفسها عین وجودها لغیرها).


در ادامه مؤلف به مبحث وجود رابط و سخنان فیلسوفانی چون صدرالمتألهین و ابن‎سینا و تفتازانی در مورد وجود رابط اشاره می‎کند و معنای رابطه در هستی‎ها را تشریح می‎کند و در نهایت به موضوع تقسیمات هستی بازگشت کرده و پس از تبیین نظرات حکمای اسلامی در مورد انواع وجود، به نظرات حکمای غربی پیرامون این موضوع می‎پردازد.
در ادامه مؤلف به مبحث وجود رابط و سخنان فیلسوفانی چون [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‎سینا]] و [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]] در مورد وجود رابط اشاره می‎کند و معنای رابطه در هستی‎ها را تشریح می‎کند و در نهایت به موضوع تقسیمات هستی بازگشت کرده و پس از تبیین نظرات حکمای اسلامی در مورد انواع وجود، به نظرات حکمای غربی پیرامون این موضوع می‎پردازد.


کانت مدعی است وجود یک محلول نیست و اصولاً وجود محلولی را منکر می‎شود و این یکی از شعارهای فلسفه کانت است که می‎گوید وجود محلول نیست و مقصودش از بیان این جمله این است که وجود چیزی را به شیء اضافه نمی‎کند و محلول حقیقی آن‎چنان چیزی است که شیء را بر موضوع آن هم در خارج از ذهن علاوه کند و پیشرفتی در شیء به وجود آورد<ref>ر.ک: همان، ص6-21</ref>.
کانت مدعی است وجود یک محلول نیست و اصولاً وجود محلولی را منکر می‎شود و این یکی از شعارهای فلسفه کانت است که می‎گوید وجود محلول نیست و مقصودش از بیان این جمله این است که وجود چیزی را به شیء اضافه نمی‎کند و محلول حقیقی آن‎چنان چیزی است که شیء را بر موضوع آن هم در خارج از ذهن علاوه کند و پیشرفتی در شیء به وجود آورد<ref>ر.ک: همان، ص6-21</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش