۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فلسفه اسلامي' به 'فلسفهاسلامی') |
(لینک درون متنی) |
||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR17597J1.jpg|بندانگشتی|هرم هستی: تحلیلی از مبادی هستیشناسی تطبیقی]] | [[پرونده:NUR17597J1.jpg|بندانگشتی|هرم هستی: تحلیلی از مبادی هستیشناسی تطبیقی]] | ||
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right" | {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right" | ||
|+ | |+ | ||
|- | |- | ||
! نام کتاب!! data-type= | ! نام کتاب!! data-type="bookName" |هرم هستی: تحلیلی از مبادی هستیشناسی تطبیقی | ||
|- | |- | ||
|نام های دیگر کتاب | |نام های دیگر کتاب | ||
|data-type= | | data-type="otherBookNames" |تحليلي از مبادي هستي شناسي تطبيقي | ||
|- | |- | ||
|پدیدآورندگان | |پدیدآورندگان | ||
|data-type= | | data-type="authors" |[[حائری یزدی، مهدی]](نويسنده) | ||
|- | |- | ||
|زبان | |زبان | ||
|data-type= | | data-type="language" | فارسي | ||
|- | |- | ||
|کد کنگره | |کد کنگره | ||
|data-type= | | data-type="congeressCode" style="direction:ltr" |BD 318 /ف2ح2 | ||
|- | |- | ||
|موضوع | |موضوع | ||
|data-type= | | data-type="subject" |هستي شناسي | ||
هستي شناسي (فلسفهاسلامی) | هستي شناسي (فلسفهاسلامی) | ||
|- | |- | ||
|ناشر | |ناشر | ||
|data-type= | | data-type="publisher" |موسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگي، انجمن اسلامي حکمت و فلسفه ايران | ||
|- | |- | ||
|مکان نشر | |مکان نشر | ||
|data-type= | | data-type="publishPlace" | ايران - تهران | ||
|- | |- | ||
||سال نشر | ||سال نشر | ||
|ata-type= | | ata-type="publishYear" |مجلد1: 1361ش , | ||
|-class= | |- class="articleCode" | ||
|کد اتوماسیون | |کد اتوماسیون | ||
|data-type= | | data-type="automationCode" |AUTOMATIONCODE17597AUTOMATIONCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''هرم هستی: تحلیلی از مبادی هستیشناسی تطبیقی''' نوشته مهدی حائری | '''هرم هستی: تحلیلی از مبادی هستیشناسی تطبیقی''' نوشته [[حائری یزدی، مهدی|مهدی حائری یزدی]]، پژوهشی تطبیقی و مستند است، در جهت مقایسه و تطبیق مبادی هستیشناسی اسلامی و غربی و نقد مبانی فلسفی غرب. | ||
کتاب هرم هستی، از آثار برجسته در حوزه متافیزیک به شمار میرود و از محتوای اثر چنین برداشت میشود که مرحوم حائری سعی زیادی نموده تا بتواند با مقایسه برخی مباحث فلسفه اسلامی با مباحث مطرح در متافیزیک غربی، عمق و اصالت فلسفه اسلامی را نشان دهد. بدون تردید، این اثر در زمان حیات ایشان و در زمانهای که مباحث فلسفی و متافیزیکی غربی، حضور تازه و متفاوتی را در فرهنگ و جامعه ما تجربه میکردند، از اهمیت بسیاری برخوردار بوده است<ref>احمدی زاده، حسن، ص13</ref>. | کتاب هرم هستی، از آثار برجسته در حوزه متافیزیک به شمار میرود و از محتوای اثر چنین برداشت میشود که مرحوم حائری سعی زیادی نموده تا بتواند با مقایسه برخی مباحث فلسفه اسلامی با مباحث مطرح در متافیزیک غربی، عمق و اصالت فلسفه اسلامی را نشان دهد. بدون تردید، این اثر در زمان حیات ایشان و در زمانهای که مباحث فلسفی و متافیزیکی غربی، حضور تازه و متفاوتی را در فرهنگ و جامعه ما تجربه میکردند، از اهمیت بسیاری برخوردار بوده است<ref>احمدی زاده، حسن، ص13</ref>. | ||
| خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
نویسنده نظریه «هرم هستی»، ابتدا در رساله دکترای خود مطرح میکند، رسالهای که در خصوص علم حضوری که یکی از مهمترین مباحث معرفتشناسی است، نگاشته شده و در دانشگاه تورنتو کانادا دفاع شده است. در هرم هستی، مرحوم حائری بر این باور است که هستیشناسی، دانش برترین و برترین دانشهای انسانی، به معنای فراگیرترین دانشها به لحاظ خصوصیت مفهوم وجود است<ref>همان، ص5-6</ref>. | نویسنده نظریه «هرم هستی»، ابتدا در رساله دکترای خود مطرح میکند، رسالهای که در خصوص علم حضوری که یکی از مهمترین مباحث معرفتشناسی است، نگاشته شده و در دانشگاه تورنتو کانادا دفاع شده است. در هرم هستی، مرحوم حائری بر این باور است که هستیشناسی، دانش برترین و برترین دانشهای انسانی، به معنای فراگیرترین دانشها به لحاظ خصوصیت مفهوم وجود است<ref>همان، ص5-6</ref>. | ||
مرحوم حائری | [[حائری یزدی، مهدی|مرحوم حائری یزدی]]، به بخشبندی ویژهای در بحث از هستی قائل بودند که به عبارت بود از «اطلاق قسمی» و «اطلاق مقسمی» او «وجود مطلق» و «مطلق وجود» را متمایز از یکدیگر دانسته و بر مبنای این شناسایی، معتقد بود که بسیاری از مشکلات فلسفه شرق و غرب آسان شده و راه اندیشه هستی را برای استنباط و درک واقعیت یکتایی هستی همواره ساخته است<ref>همان، ص6</ref>. | ||
ایشان در هرم هستی بر این باور است که مراتب متفاوت هستی در هرم انتولوژیک توحیدی ایشان، در عین اختلاف و کثرت و گوناگونیها و میناگریهای ظهور و تجلیات از یکسو و اختلاف در شدت و ضعف و پیشی و پسی از سوی دیگر، همه از یک وحدت ناگسستنی و اینهمانی عینی و تحققی سرچشمه میگیرد. نظریه هندسی هرم هستی و انتولوژی توحیدی زیربنای تمام تحلیلهای دیگر مرحوم حائری در مباحث جهانشناسی و جامعهشناسی و حقوق بشر و انسانشناسی و سیاست مدرن و مباحث نفس است و لذا از اهمیت بنیادی در میان آثار ایشان برخوردار است<ref>همان </ref>. | ایشان در هرم هستی بر این باور است که مراتب متفاوت هستی در هرم انتولوژیک توحیدی ایشان، در عین اختلاف و کثرت و گوناگونیها و میناگریهای ظهور و تجلیات از یکسو و اختلاف در شدت و ضعف و پیشی و پسی از سوی دیگر، همه از یک وحدت ناگسستنی و اینهمانی عینی و تحققی سرچشمه میگیرد. نظریه هندسی هرم هستی و انتولوژی توحیدی زیربنای تمام تحلیلهای دیگر مرحوم حائری در مباحث جهانشناسی و جامعهشناسی و حقوق بشر و انسانشناسی و سیاست مدرن و مباحث نفس است و لذا از اهمیت بنیادی در میان آثار ایشان برخوردار است<ref>همان </ref>. | ||
مرحوم حائری در ذیل بحث از قاعده الواحد و ارتباط آن با نظریه هرم هستی، با تفکیک علیت از صدور، بحث هیوم در خصوص علت و معلول را بحثی در حیطه نخست یعنی علیت میداند نه در حیطه بحث از صدور و افاضه. این تفکیک برای بحث از نظریه هرم هستی از اهمیت بسیاری برخوردار است. گذشته از این، برای مرحوم | [[حائری یزدی، مهدی|مرحوم حائری]] در ذیل بحث از قاعده الواحد و ارتباط آن با نظریه هرم هستی، با تفکیک علیت از صدور، بحث هیوم در خصوص علت و معلول را بحثی در حیطه نخست یعنی علیت میداند نه در حیطه بحث از صدور و افاضه. این تفکیک برای بحث از نظریه هرم هستی از اهمیت بسیاری برخوردار است. گذشته از این، برای [[حائری یزدی، مهدی|مرحوم حائری]]، یکی از انگیزههای تألیف هرم هستی، فقدان این تصور است که وجود دارای مراتب است. ایشان بر این باور است که این تمایز در فلسفه غرب بهخوبی مطرح نشده است. ازاینرو در بخشهای ابتدایی این کتاب، کیفیت تصور فیلسوفان غرب از مفهوم وجود مطرح میشود و بدین نتیجه رهنمون میشود که اندیشمندان غربی تقسیمات ارسطویی درباره وجود اشتباه بزرگی کردهاند و بر اساس این اشتباه بزرگ تاریخی، نتایج مختلف و بعضاً پارادوکسیکالی در هستیشناسی گرفتهاند<ref>همان، ص7</ref>. | ||
از نظر وی، برهان صدیقین بهترین و اطمینانبخشترین روشی است که میتواند انسان را به حقیقت ارتباط میان خالق و مخلوق آگاه سازد. علاوه بر این، بهواسطه این برهان میتوان نظریه هرم هستی یا مخروط وجود را که سازگار با رویکرد وحدت وجود در فلسفه است ارائه نمود. ایشان با بهرهگیری از روش جدول ارزشی که یکی از مباحث مهم در منطق جدید است، تلاش میکند تا به نتیجه روشن و یقینیای در برهان صدیقین دست پیدا کند<ref>همان، ص8</ref>. | از نظر وی، برهان صدیقین بهترین و اطمینانبخشترین روشی است که میتواند انسان را به حقیقت ارتباط میان خالق و مخلوق آگاه سازد. علاوه بر این، بهواسطه این برهان میتوان نظریه هرم هستی یا مخروط وجود را که سازگار با رویکرد وحدت وجود در فلسفه است ارائه نمود. ایشان با بهرهگیری از روش جدول ارزشی که یکی از مباحث مهم در منطق جدید است، تلاش میکند تا به نتیجه روشن و یقینیای در برهان صدیقین دست پیدا کند<ref>همان، ص8</ref>. | ||
مؤلف در مقدمه کتاب پیرامون بیهمتایی فلسفه اسلامی سخن به میان آورده، هستیشناسی از دیدگاه اسلام را یک دیدگاه ویژه تلقی میکند که از سوی ابنسینا با مهارتی بینظیر طرحریزی شده و به صدرالدین شیرازی و مسلک زیر بنایی اصالت الوجود منتهی گردیده است، در دیدگاه فلسفه اسلامی، حقیقت هستی و معنی و مفهوم آن بهگونهای تفسیر شده که در عین وحدت و حفظ یگانگی، این حقیقت مانند حقیقت نور از بخشی از کثرات همچون شدت و ضعف و بیشی و کمی و ... برخوردار است؛ و همچنان که یک پدیده طبیعی افزایش و تکامل طبیعی مییابد بدون اینکه هویت عینی خود را از دست بدهد، به همین نحو حقیقت هستی نیز یک واحد عینی و شخصی است که میتواند در تمام مراحل متفاوت خود گسترش یافته و از نوع کثرات هر چند بهصورت نامتناهی باشد، به یگانگی و هویت شخصی و عینی حقیقت آن آسیبی وارد سازد<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، صفحه نه</ref>. | مؤلف در مقدمه کتاب پیرامون بیهمتایی فلسفه اسلامی سخن به میان آورده، هستیشناسی از دیدگاه اسلام را یک دیدگاه ویژه تلقی میکند که از سوی [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابنسینا]] با مهارتی بینظیر طرحریزی شده و به [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالدین شیرازی]] و مسلک زیر بنایی اصالت الوجود منتهی گردیده است، در دیدگاه فلسفه اسلامی، حقیقت هستی و معنی و مفهوم آن بهگونهای تفسیر شده که در عین وحدت و حفظ یگانگی، این حقیقت مانند حقیقت نور از بخشی از کثرات همچون شدت و ضعف و بیشی و کمی و ... برخوردار است؛ و همچنان که یک پدیده طبیعی افزایش و تکامل طبیعی مییابد بدون اینکه هویت عینی خود را از دست بدهد، به همین نحو حقیقت هستی نیز یک واحد عینی و شخصی است که میتواند در تمام مراحل متفاوت خود گسترش یافته و از نوع کثرات هر چند بهصورت نامتناهی باشد، به یگانگی و هویت شخصی و عینی حقیقت آن آسیبی وارد سازد<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، صفحه نه</ref>. | ||
نگارنده در بخش نخست کتاب، بحث هستیشناسی را به میان آورده و شناخت هستی را سرسلسله علوم و مبدأ المبادی همه شناختها معرفی میکند و بیان میدارد که قبل از ورود در بررسی تطبیقی باید از مشرب حکمای اسلامی در این مبحث اطلاع بیشتری داشته باشیم تا بعد با یک شناخت بهتر و عمیقتر مکاتب غرب را بتوانیم بررسی نماییم و مصطلحات آن را بفهمیم که چه هستند و چه میخواهند بگویند. | نگارنده در بخش نخست کتاب، بحث هستیشناسی را به میان آورده و شناخت هستی را سرسلسله علوم و مبدأ المبادی همه شناختها معرفی میکند و بیان میدارد که قبل از ورود در بررسی تطبیقی باید از مشرب حکمای اسلامی در این مبحث اطلاع بیشتری داشته باشیم تا بعد با یک شناخت بهتر و عمیقتر مکاتب غرب را بتوانیم بررسی نماییم و مصطلحات آن را بفهمیم که چه هستند و چه میخواهند بگویند. | ||
در بحث بعدی مؤلف در مورد تقسیمات | در بحث بعدی مؤلف در مورد تقسیمات [[ارسطو]]<nowiki/>یی از هستی، بیان میدارد که ارسطو معتقد است جوهر یک مصداق از مصادیق و انقسامات وجود است ولی فلاسفه غرب میگویند که در کلمات ارسطو وجود، تعریف به جوهر شده است و گاهی در خود کلام [[ارسطو]] هم از نظر حکمای غرب اختلاف است، زیرا بعضی وقتها او میگوید وجود مستقل، جوهر است و گاهی وجود را مثال میزند به وجود در شیء دیگر، مثل وجود اعراض که در شیء دیگر است. نگارنده پس از جمعبندی بحث، مطالب بیان شده را مقدمهای میداند برای این نکته که اقسام و مصادیق عینی وجود غیر از خود مفهوم و تعریف مفهوم وجود است، اقسام وجود را حکمای اسلامی بدین گونه تفصیل دادهاند: | ||
# وجود محلولی مستقل؛ | # وجود محلولی مستقل؛ | ||
# وحود ناعتی (رابطی)؛ | # وحود ناعتی (رابطی)؛ | ||
| خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
مبحث بعدی از بخش اول در موضوع بیان معنای «استی» است که نویسنده پس از بیان مقدماتی بر این باور است که سلسله موجودات دارای دو جنبه هستند و مثل حیوانی که دو زیستی است اینها هم وجود محلولی دارند مثل وجودات جواهر و هم وجود رابط دارند؛ یعنی است، در این موارد دو حالت پیدا میکند گاهی به معنای هستی است که آن به معنای وجود محلولی است و به شکل اسم مستقل به کار میرود و شما هست را بهطور مستقل در نظر میگیرید آنهم بهصورت تجربی نه تجردی؛ و گاهی همان وجود را برای موضوعش صفت قرار میدهید و حالت استی پیدا میکند؛ خلاصه اینکه اعراض هم هستی دارند و هم استی و هستی آنها در حقیقت همان استی است (الاعراض وجودها فی انفسها عین وجودها لغیرها). | مبحث بعدی از بخش اول در موضوع بیان معنای «استی» است که نویسنده پس از بیان مقدماتی بر این باور است که سلسله موجودات دارای دو جنبه هستند و مثل حیوانی که دو زیستی است اینها هم وجود محلولی دارند مثل وجودات جواهر و هم وجود رابط دارند؛ یعنی است، در این موارد دو حالت پیدا میکند گاهی به معنای هستی است که آن به معنای وجود محلولی است و به شکل اسم مستقل به کار میرود و شما هست را بهطور مستقل در نظر میگیرید آنهم بهصورت تجربی نه تجردی؛ و گاهی همان وجود را برای موضوعش صفت قرار میدهید و حالت استی پیدا میکند؛ خلاصه اینکه اعراض هم هستی دارند و هم استی و هستی آنها در حقیقت همان استی است (الاعراض وجودها فی انفسها عین وجودها لغیرها). | ||
در ادامه مؤلف به مبحث وجود رابط و سخنان فیلسوفانی چون صدرالمتألهین و ابنسینا و تفتازانی در مورد وجود رابط اشاره میکند و معنای رابطه در هستیها را تشریح میکند و در نهایت به موضوع تقسیمات هستی بازگشت کرده و پس از تبیین نظرات حکمای اسلامی در مورد انواع وجود، به نظرات حکمای غربی پیرامون این موضوع میپردازد. | در ادامه مؤلف به مبحث وجود رابط و سخنان فیلسوفانی چون [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابنسینا]] و [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]] در مورد وجود رابط اشاره میکند و معنای رابطه در هستیها را تشریح میکند و در نهایت به موضوع تقسیمات هستی بازگشت کرده و پس از تبیین نظرات حکمای اسلامی در مورد انواع وجود، به نظرات حکمای غربی پیرامون این موضوع میپردازد. | ||
کانت مدعی است وجود یک محلول نیست و اصولاً وجود محلولی را منکر میشود و این یکی از شعارهای فلسفه کانت است که میگوید وجود محلول نیست و مقصودش از بیان این جمله این است که وجود چیزی را به شیء اضافه نمیکند و محلول حقیقی آنچنان چیزی است که شیء را بر موضوع آن هم در خارج از ذهن علاوه کند و پیشرفتی در شیء به وجود آورد<ref>ر.ک: همان، ص6-21</ref>. | کانت مدعی است وجود یک محلول نیست و اصولاً وجود محلولی را منکر میشود و این یکی از شعارهای فلسفه کانت است که میگوید وجود محلول نیست و مقصودش از بیان این جمله این است که وجود چیزی را به شیء اضافه نمیکند و محلول حقیقی آنچنان چیزی است که شیء را بر موضوع آن هم در خارج از ذهن علاوه کند و پیشرفتی در شیء به وجود آورد<ref>ر.ک: همان، ص6-21</ref>. | ||
ویرایش