پرش به محتوا

التعليقات لصدر المتالهين علی الشفاء: تفاوت میان نسخه‌ها

لینک درون متنی
(لینک درون متنی)
(لینک درون متنی)
خط ۴۶: خط ۴۶:




كتاب، مشتمل بر يك مقدمه از شارح و شرح مقاله اول(با هشت فصل) و مقاله دوم(با دو فصل) مى‌باشد. ملا صدرا، در اين شرح به پيروى از متن، به حكمت بحثى اكتفا كرده است.
كتاب، مشتمل بر يك مقدمه از شارح و شرح مقاله اول(با هشت فصل) و مقاله دوم(با دو فصل) مى‌باشد. [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]]، در اين شرح به پيروى از متن، به حكمت بحثى اكتفا كرده است.


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
خط ۵۷: خط ۵۷:
از جمله مطالب مهم اين فصل، بحث تمايز علوم و مبناى تقسيم علوم است كه مبناى تقسيم حكمت، به نظرى و عملى، از نظر [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، غايت است نه موضوع، اما [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] معتقد است كه اگر تمايز علوم را به تمايز موضوعات بدانيم، بهتر از غايت است، زيرا موضوع، جزء علم است. [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] در آغاز جلد اول اسفار، بسيار مختصر به اين موضوع پرداخته است.
از جمله مطالب مهم اين فصل، بحث تمايز علوم و مبناى تقسيم علوم است كه مبناى تقسيم حكمت، به نظرى و عملى، از نظر [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، غايت است نه موضوع، اما [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] معتقد است كه اگر تمايز علوم را به تمايز موضوعات بدانيم، بهتر از غايت است، زيرا موضوع، جزء علم است. [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] در آغاز جلد اول اسفار، بسيار مختصر به اين موضوع پرداخته است.


در فصل دوم، بر خلاف فصل اول، موضوع فلسفه از جنبه اثباتى، مورد توجه است؛ يعنى بيان اين حقيقت كه چه چيزهايى موضوع فلسفه اولى است. ملا صدرا، در اين فصل، بيشتر به شرح و توضيح متن پرداخته و ضمن اشاره به علوم طبيعى و رياضى و اقسام اصلى و فرعى هر يك از آنها و نيز موضوع منطق، با عنايت به اين مطلب كه بحث از وجود شىء و مقومات وجود شىء و مقومات ماهيت شىء، فقط در علم برين ميسر است، توضيح مى‌دهد كه اين مباحث، در هيچ علمى، در خود آن علم بحث نمى‌شود و نظر [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] را مبنى بر اينكه بحث از اين سه موضوع، بايد در علم اعلى كه موضوع آن عبارت است از «موجود بما هو موجود»، بحث شود، تشريح كرده است.
در فصل دوم، بر خلاف فصل اول، موضوع فلسفه از جنبه اثباتى، مورد توجه است؛ يعنى بيان اين حقيقت كه چه چيزهايى موضوع فلسفه اولى است. [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]]، در اين فصل، بيشتر به شرح و توضيح متن پرداخته و ضمن اشاره به علوم طبيعى و رياضى و اقسام اصلى و فرعى هر يك از آنها و نيز موضوع منطق، با عنايت به اين مطلب كه بحث از وجود شىء و مقومات وجود شىء و مقومات ماهيت شىء، فقط در علم برين ميسر است، توضيح مى‌دهد كه اين مباحث، در هيچ علمى، در خود آن علم بحث نمى‌شود و نظر [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] را مبنى بر اينكه بحث از اين سه موضوع، بايد در علم اعلى كه موضوع آن عبارت است از «موجود بما هو موجود»، بحث شود، تشريح كرده است.


بخش عمده اين فصل پس از بحث در موضوع علم الهى، بحث از مبادى و مطالب و مسائل آن است.
بخش عمده اين فصل پس از بحث در موضوع علم الهى، بحث از مبادى و مطالب و مسائل آن است.


در فصل سوم كه در بيان منفعت و جايگاه و وجه تسميه فلسفه الهى است، ملا صدرا، به تشريح نظر [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] پرداخته است.
در فصل سوم كه در بيان منفعت و جايگاه و وجه تسميه فلسفه الهى است، [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]]، به تشريح نظر [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] پرداخته است.


به عنوان مقدمه، در بحث از منفعت علم الهى، به توضيح مفاهيم «خير» و «شر» و «ضار» و «نافع» و «منفعت» و «مضرت» پرداخته و اجمالاً مى‌گويد: خير آن است كه دائماً و في نفسه، خير است و در واقع مقصود بالذات و همان وجود است و شر، مقابل خير و همان عدم است.
به عنوان مقدمه، در بحث از منفعت علم الهى، به توضيح مفاهيم «خير» و «شر» و «ضار» و «نافع» و «منفعت» و «مضرت» پرداخته و اجمالاً مى‌گويد: خير آن است كه دائماً و في نفسه، خير است و در واقع مقصود بالذات و همان وجود است و شر، مقابل خير و همان عدم است.
خط ۶۷: خط ۶۷:
نافع و ضار امورى هستند كه سبب رسيدن به خير يا شر مى‌شوند، بنا بر اين مقصود بالذات نيستند و نسبى و قابل مقايسه‌اند؛ يعنى ممكن است امرى براى چيزى سودمند باشد و براى چيزى ديگر زيان‌بار.
نافع و ضار امورى هستند كه سبب رسيدن به خير يا شر مى‌شوند، بنا بر اين مقصود بالذات نيستند و نسبى و قابل مقايسه‌اند؛ يعنى ممكن است امرى براى چيزى سودمند باشد و براى چيزى ديگر زيان‌بار.


ملا صدرا، با عنايت به مفهوم شر كه عدم است، پاسخ نقضى را كه دوانى درباره «الم» بر آن وارد كرده كه الم شر است با اين حال يك امر وجودى است، به كتب ديگر خود ارجاع داده است.
[[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]]، با عنايت به مفهوم شر كه عدم است، پاسخ نقضى را كه دوانى درباره «الم» بر آن وارد كرده كه الم شر است با اين حال يك امر وجودى است، به كتب ديگر خود ارجاع داده است.


پس از اين مقدمه، توضيح مى‌دهد كه هر علمى، از آن جهت كه سبب حصول نوعى كمال براى نفس مى‌شود، نافع است و حتى علوم مذموم از آن جهت كه علمند، نافع و مطلوبند و بعد از اشاره به انواع معرفت رسانى كه عبارت است از عالى به سافل، سافل به عالى و مساوى به مساوى، مى‌گويد: منفعت علم الهى براى ساير علوم، جنبه استعلايى و افاده دارد - از نوع افاده و منفعت مخدوم به خادم و رئيس به مرئوس - كه عبارت است از افاده معرفت، نسبت به مبادى اشيا و به خصوص مبدأ المبادى؛ پس همه علوم در معرفت مبادى خود، به علم الهى نيازمندند.
پس از اين مقدمه، توضيح مى‌دهد كه هر علمى، از آن جهت كه سبب حصول نوعى كمال براى نفس مى‌شود، نافع است و حتى علوم مذموم از آن جهت كه علمند، نافع و مطلوبند و بعد از اشاره به انواع معرفت رسانى كه عبارت است از عالى به سافل، سافل به عالى و مساوى به مساوى، مى‌گويد: منفعت علم الهى براى ساير علوم، جنبه استعلايى و افاده دارد - از نوع افاده و منفعت مخدوم به خادم و رئيس به مرئوس - كه عبارت است از افاده معرفت، نسبت به مبادى اشيا و به خصوص مبدأ المبادى؛ پس همه علوم در معرفت مبادى خود، به علم الهى نيازمندند.
خط ۸۵: خط ۸۵:
در فصل هشتم كه به توضيح حق و صدق اختصاص دارد، نظريات سوفسطائيان و استدلال‌ها و شبهات آنها و پاسخ به آن شبهات، به تفصيل بيان شده است. در اين فصل نيز شرح عبارات متن مورد توجه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] است.
در فصل هشتم كه به توضيح حق و صدق اختصاص دارد، نظريات سوفسطائيان و استدلال‌ها و شبهات آنها و پاسخ به آن شبهات، به تفصيل بيان شده است. در اين فصل نيز شرح عبارات متن مورد توجه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] است.


مقاله دوم: در اين مقاله، بر اساس توضيح ملا صدرا، از اين مطالب بحث مى‌شود:جوهر و وجود آن، تعيين اقسام پنج‌گانه اوليه آن، ماهيت جسم و وجود آن، ماهيت هيولى و صورت و وجود آنها و چگونگى تلازم بين آن دو. ملا صدرا، مى‌گويد: گر چه در منطق شفا نيز از جوهر و متعلقات آن بحث شده است، اما مطلوب بحث در منطق، شرح الاسم و «ماى شارحه» بوده، ولى در الهيات، مطلوب، هل بسيط و «ماى حقيقيه» است.
مقاله دوم: در اين مقاله، بر اساس توضيح ملا صدرا، از اين مطالب بحث مى‌شود:جوهر و وجود آن، تعيين اقسام پنج‌گانه اوليه آن، ماهيت جسم و وجود آن، ماهيت هيولى و صورت و وجود آنها و چگونگى تلازم بين آن دو. [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]]، مى‌گويد: گر چه در منطق شفا نيز از جوهر و متعلقات آن بحث شده است، اما مطلوب بحث در منطق، شرح الاسم و «ماى شارحه» بوده، ولى در الهيات، مطلوب، هل بسيط و «ماى حقيقيه» است.


جوهر، چون بسيط است، حد ندارد و بنا بر اين تعريف آن در واقع عبارت است از ذكر خواص آن؛ مثل اينكه مقصود بالاشاره است، ضد ندارد، و...
جوهر، چون بسيط است، حد ندارد و بنا بر اين تعريف آن در واقع عبارت است از ذكر خواص آن؛ مثل اينكه مقصود بالاشاره است، ضد ندارد، و...
خط ۹۱: خط ۹۱:
در فصل اول كه بحث مفصلى است در باب جوهر و تعريف آن، به تشريح عبارات متن پرداخته است.
در فصل اول كه بحث مفصلى است در باب جوهر و تعريف آن، به تشريح عبارات متن پرداخته است.


در فصل دوم كه تحقيقى است در ماهيت جسم و اثبات وجود آن، مثل فصل قبل به توضيح و تشريح عبارات شفا پرداخته است. در اين فصل، اشكالات رازى و پاسخ آنها به تفصيل ذكر شده و به اسفار نيز ارجاع داده است و در مبحث اثبات هيولى، اعتراضات سهروردى و پاسخ آنها را بيان كرده است.
در فصل دوم كه تحقيقى است در ماهيت جسم و اثبات وجود آن، مثل فصل قبل به توضيح و تشريح عبارات شفا پرداخته است. در اين فصل، اشكالات [[رازی، محمد بن زکریا|رازى]] و پاسخ آنها به تفصيل ذكر شده و به اسفار نيز ارجاع داده است و در مبحث اثبات هيولى، اعتراضات [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردى]] و پاسخ آنها را بيان كرده است.




۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش