۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين') |
جز (جایگزینی متن - 'فضل الله' به 'فضلالله') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
حسن حنفى چپ اسلامى را ادامه و مكمل اولين حركات اسلامى در تاريخ معاصر مىداند كه به اوضاع مسلمانان و نيازهاى سياسى و اجتماعيشان توجه كردهاند. منظور او از اين حركات، جنبش سيد جمال و عبده در بيدارى اسلامى است. او به اين مطلب اشاره مىكند تا تأكيدى باشد بر اينكه اين جريان داراى سابقه و پشتوانه قابل توجهى است و آنگونه كه عدهاى درباره آن مىگويند بدعت در حركات اسلامى نيست. حنفى معتقد است با وجود اينكه در قرآن بر وحدت اسلامى تأكيد شده است، ليكن چنين وحدتى وجود ندارد و چپ اسلامى به همين تمايز ميان طبقات جامعه اسلامى از اغنيا و فقرا توجه دارد؛ تمايز طبقه حاكم و محكوم و سيطره طبقه اول و در اين ميان چپ اسلامى از طبقه دوم دفاع مىكند. | حسن حنفى چپ اسلامى را ادامه و مكمل اولين حركات اسلامى در تاريخ معاصر مىداند كه به اوضاع مسلمانان و نيازهاى سياسى و اجتماعيشان توجه كردهاند. منظور او از اين حركات، جنبش سيد جمال و عبده در بيدارى اسلامى است. او به اين مطلب اشاره مىكند تا تأكيدى باشد بر اينكه اين جريان داراى سابقه و پشتوانه قابل توجهى است و آنگونه كه عدهاى درباره آن مىگويند بدعت در حركات اسلامى نيست. حنفى معتقد است با وجود اينكه در قرآن بر وحدت اسلامى تأكيد شده است، ليكن چنين وحدتى وجود ندارد و چپ اسلامى به همين تمايز ميان طبقات جامعه اسلامى از اغنيا و فقرا توجه دارد؛ تمايز طبقه حاكم و محكوم و سيطره طبقه اول و در اين ميان چپ اسلامى از طبقه دوم دفاع مىكند. | ||
او همچنين چپ اسلامى را نتيجه حتمى پيروزى بزرگ انقلاب اسلامى در ايران مىداند كه چگونه ملت توانست در مقابل تمام قواى رژيم مستبد شاه ايستاده و با نيروی «الله اكبر قاصم الجبارين» و با شعار | او همچنين چپ اسلامى را نتيجه حتمى پيروزى بزرگ انقلاب اسلامى در ايران مىداند كه چگونه ملت توانست در مقابل تمام قواى رژيم مستبد شاه ايستاده و با نيروی «الله اكبر قاصم الجبارين» و با شعار «فضلالله المجاهدين على القاعدين اجراً عظيماً» پيروز شود. در نهايت در مورد اين جريان مىگويد: «چپ اسلامى همچنين تحول اصلاح دينى است كه در دويست سال اخير آغاز كردهايم و فقط در سطح مقابله و برخورد با مخاطرات زمان؛ يعنى استعمار و سرمايهدارى و... نيست، آنطور كه نزد افغانى بوده، بلكه علاوه بر آن در سطح اعاده بناى فكر دينى و اصلاح آن نيز مىباشد و براى اولين بار بعد از [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] در فلسفه و معتزله در اصول دين و شاطبى در اصول فقه و [[ابن خلدون]] در تاريخ و [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] در فقه، به بازسازى صياغ فكر دينى پرداختهايم و اين كار را با دورى جستن از اشاعره كه تفكر رسمى(در مصر) و رايجى كه آميخته با تصوف هم هست، آغاز كردهايم و به معتزله نزديك شدهايم؛ همچون محمد عبده كه معتقد است عقل قادر بر ادراك است و به استقلال اراده در رفتار و سلوك آدمى ايم-ان داشت-ه و انسان را با عقلش قادر بر شناخت معرفت و با ارادهاش قادر بر انجام افعال خود مىداند، لذا چپ اسلامى موافق با اصول خمسه معتزله، آراى خود را شكل مىدهد». | ||
== آثار == | == آثار == |
ویرایش