پرش به محتوا

تفسیر سورة الفاتحة: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۵ دسامبر ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - 'شناسي' به 'شناسی'
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
جز (جایگزینی متن - 'شناسي' به 'شناسی')
خط ۵۵: خط ۵۵:
#در مقدمه، مؤلف يادآورى كرده كه در اين اثر از كتاب‌هاى تفاسير كمتر استفاده شده؛ بنابراين، كسانى كه به دنبال آشنايى با نظرات مفسران ديگر هستند، در اين كتاب مقصود خود را نخواهند يافت...<ref>تفسير سورة الفاتحة، ص 9 - 10</ref>
#در مقدمه، مؤلف يادآورى كرده كه در اين اثر از كتاب‌هاى تفاسير كمتر استفاده شده؛ بنابراين، كسانى كه به دنبال آشنايى با نظرات مفسران ديگر هستند، در اين كتاب مقصود خود را نخواهند يافت...<ref>تفسير سورة الفاتحة، ص 9 - 10</ref>
#نويسنده تأكيد كرده كه مراجعه به كتب لغت براى آشنايى با كاربردها و تركيب‌هاى آن واژه بوده است تا قلمرو معانى و اشارات و لوازم آن شناخته شود؛ زيرا اين مطلب براى فهم معانى قرآنى مهم است...<ref>همان، ص 19</ref>
#نويسنده تأكيد كرده كه مراجعه به كتب لغت براى آشنايى با كاربردها و تركيب‌هاى آن واژه بوده است تا قلمرو معانى و اشارات و لوازم آن شناخته شود؛ زيرا اين مطلب براى فهم معانى قرآنى مهم است...<ref>همان، ص 19</ref>
#نويسنده در تفسير ''' «بسم الله الرحمن الرحيم» '''، اين پرسش را مطرح كرده است كه چرا در قرآن بر روى «اسم» تمركز شده است؟ و در مقام پاسخ، اين پرسش را مطرح كرده كه آيا ما مى‌توانيم كنه ذات الهى را بشناسيم؟ چون روشن است كه انسان توانايى ادراك حقيقت ذات خدا را ندارد و ما از سوى اهل‌بيت(ع) مأمور شده‌ايم كه در ذات الهى تفكر نكنيم؛ زيرا آن ذات، مافوق عقل است؛ پس براى آدمى هيچ چاره‌اى نيست جز آنكه به اسم او توجه كند و از اسماى الهى براى دعا و نيايش استمداد جويد...<ref>همان، ص 36 - 37</ref>
#نويسنده در تفسير ''' «بسم الله الرحمن الرحيم» '''، اين پرسش را مطرح كرده است كه چرا در قرآن بر روى «اسم» تمركز شده است؟ و در مقام پاسخ، اين پرسش را مطرح كرده كه آيا ما مى‌توانيم كنه ذات الهى را بشناسیم؟ چون روشن است كه انسان توانايى ادراك حقيقت ذات خدا را ندارد و ما از سوى اهل‌بيت(ع) مأمور شده‌ايم كه در ذات الهى تفكر نكنيم؛ زيرا آن ذات، مافوق عقل است؛ پس براى آدمى هيچ چاره‌اى نيست جز آنكه به اسم او توجه كند و از اسماى الهى براى دعا و نيايش استمداد جويد...<ref>همان، ص 36 - 37</ref>
#نويسنده در تفسير ''' «بسم الله الرحمن الرحيم» ''' اين بحث را مطرح كرده كه آيا «رحمان» علم است يا صفت؟ و در پاسخ تأكيد كرده است كه خداوند متعال رحمان را صفت براى الله قرار داده است؛ درحالى‌كه برخى ادعا كرده‌اند كه رحمان، «عَلَم بالغلبه» است. اگر چنين باشد چگونه مى‌توان عَلم را با عَلم وصف كرد؟ وى افزوده است كه به نظر مى‌رسد كه «عَلَم بالغلبه» شدنِ «رحمان» ظاهر نيست و ثابت نشده است و همين كه در قرآن، رحمان وصف براى الله قرار گرفته است دليل بر اين است كه وصف بودن رحمان همچنان باقى است و آيه ''' «قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمنَ أَيّاً مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى...» '''...<ref>اسراء / 110</ref>، نيز دلالتى بر عَلم‌بودن رحمان ندارد؛ زيرا همان‌طور كه مى‌توان در مقام دعا، الله را خواند، همچنين كريم، رحيم، تواب، شافى، ستارالعيوب و غفارالذنوب و... را نيز مى‌توان مورد خطاب قرار داد و گفتن يا رحمان و يا رحيم باعث عَلم شدن نمى‌شود. نويسنده سرانجام تأكيد كرده است كه اگر كسى را كريم بنامى و عَلميت آن را در نظر بگيرى، نمى‌توان آن را وصف قرار داد و اگر وصف بودنش را ملاحظه كنى در اين صورت مى‌توان آن را وصف قرار داد. در بحث رحمان نيز قضيه همين گونه است...<ref>همان، ص 50 - 51</ref>
#نويسنده در تفسير ''' «بسم الله الرحمن الرحيم» ''' اين بحث را مطرح كرده كه آيا «رحمان» علم است يا صفت؟ و در پاسخ تأكيد كرده است كه خداوند متعال رحمان را صفت براى الله قرار داده است؛ درحالى‌كه برخى ادعا كرده‌اند كه رحمان، «عَلَم بالغلبه» است. اگر چنين باشد چگونه مى‌توان عَلم را با عَلم وصف كرد؟ وى افزوده است كه به نظر مى‌رسد كه «عَلَم بالغلبه» شدنِ «رحمان» ظاهر نيست و ثابت نشده است و همين كه در قرآن، رحمان وصف براى الله قرار گرفته است دليل بر اين است كه وصف بودن رحمان همچنان باقى است و آيه ''' «قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمنَ أَيّاً مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى...» '''...<ref>اسراء / 110</ref>، نيز دلالتى بر عَلم‌بودن رحمان ندارد؛ زيرا همان‌طور كه مى‌توان در مقام دعا، الله را خواند، همچنين كريم، رحيم، تواب، شافى، ستارالعيوب و غفارالذنوب و... را نيز مى‌توان مورد خطاب قرار داد و گفتن يا رحمان و يا رحيم باعث عَلم شدن نمى‌شود. نويسنده سرانجام تأكيد كرده است كه اگر كسى را كريم بنامى و عَلميت آن را در نظر بگيرى، نمى‌توان آن را وصف قرار داد و اگر وصف بودنش را ملاحظه كنى در اين صورت مى‌توان آن را وصف قرار داد. در بحث رحمان نيز قضيه همين گونه است...<ref>همان، ص 50 - 51</ref>
#نويسنده در تفسير آيه ''' «الحمد لله رب العالمين» '''، در توضيح معناى عالمين، با طرح اين پرسش‌ها كه آيا عالمين شامل همه موجودات و مخلوقات مى‌شود و يا اختصاص به نوع خاصى از آنان دارد؟ و آيا اين كلمه شامل جنّ و ملائكه هم مى‌شود؟ بر اين نكته تأكيد كرده است كه مقصود از عالمين معنايى متناسب با تربيت و انتقال از حالت نقص به حال كمال است؛ چون چيزى كه قابليت تحول ندارد، تربيت‌پذير نيست. سپس نويسنده تأكيد كرده است كه اگر ما آيات قرآن را مورد بحث و بررسى قرار دهيم، خواهيم يافت كه كلمه عالمين غالبا در خصوص انسان عاقل استعمال مى‌شود. او آنگاه اين پرسش را طرح كرده كه چرا اين آيه به‌صورت ''' «الحمد لله رب العالمين» ''' آمده و به شكل «الحمد لله ربي» و يا «الحمد لله ربنا» نيامده؟ و چنين پاسخ داده كه چون خداى تعالى مى‌خواهد كه ما به‌صورت اجتماعى زندگى كنيم و تكامل فردى و شخصى كافى نيست...<ref>همان، ص 76 - 83</ref>
#نويسنده در تفسير آيه ''' «الحمد لله رب العالمين» '''، در توضيح معناى عالمين، با طرح اين پرسش‌ها كه آيا عالمين شامل همه موجودات و مخلوقات مى‌شود و يا اختصاص به نوع خاصى از آنان دارد؟ و آيا اين كلمه شامل جنّ و ملائكه هم مى‌شود؟ بر اين نكته تأكيد كرده است كه مقصود از عالمين معنايى متناسب با تربيت و انتقال از حالت نقص به حال كمال است؛ چون چيزى كه قابليت تحول ندارد، تربيت‌پذير نيست. سپس نويسنده تأكيد كرده است كه اگر ما آيات قرآن را مورد بحث و بررسى قرار دهيم، خواهيم يافت كه كلمه عالمين غالبا در خصوص انسان عاقل استعمال مى‌شود. او آنگاه اين پرسش را طرح كرده كه چرا اين آيه به‌صورت ''' «الحمد لله رب العالمين» ''' آمده و به شكل «الحمد لله ربي» و يا «الحمد لله ربنا» نيامده؟ و چنين پاسخ داده كه چون خداى تعالى مى‌خواهد كه ما به‌صورت اجتماعى زندگى كنيم و تكامل فردى و شخصى كافى نيست...<ref>همان، ص 76 - 83</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش