پرش به محتوا

علوم الحديث و مصطلحه: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۵ دسامبر ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - 'شناسي' به 'شناسی'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شناسي' به 'شناسی')
خط ۵۹: خط ۵۹:
در باره محتواى اين اثر سودمند كه از منابع قديم و جديد بهره برده و به نقد عالمانه شرق‌شناسان نيز پرداخته، گفتنى‌ها فراوان است، از جمله:
در باره محتواى اين اثر سودمند كه از منابع قديم و جديد بهره برده و به نقد عالمانه شرق‌شناسان نيز پرداخته، گفتنى‌ها فراوان است، از جمله:


#نويسنده در مقدمه‌اش كه آن را در تاريخ 20 جمادى‌الثانى 1378ق، در دمشق نوشته است، تأكيد كرده كه: «اين اثر همانند همتايش «علوم القرآن» - كه سال قبل از اين منتشرش كرديم - مباحثى علمى است كه غبار چند ساله را از روى ميراث علمى جاودانه ما برطرف مى‌سازد و نفيس‌ترين نتايج انديشه را با روشى روشن و متناسب با ذوق اين زمان عرضه مى‌كند. بسيارى مى‌پندارند كه اين گونه از پژوهش‌ها ساده و آسان است و راهش هيچ خطرى ندارد؛ چون دانشمندان نيكوكار گذشته ما راه را كاملاً آماده كرده و هيچ مشكلى را باقى نگذاشته‌اند و بر ما لازم است كه فقط مطالب آنان را بشناسيم و خلاصه كنيم و هيچ كار ديگرى بر عهده ما نيست؛ بايد اين پندار را تصحيح كرد و گفت: اين گونه از تحقيقات (در زمينه علوم حديث) نياز بيشترى به پژوهش و تلاش علمى دارد؛ زيرا بايد بين تأليف و تحقيق جمع كنيم و افزون بر توليد علمى مربوط به مباحث قديم، از روش جديد نيز بهره ببريم...»<ref>ر.ك: مقدمه كتاب، صفحه أ - ه</ref>
#نويسنده در مقدمه‌اش كه آن را در تاريخ 20 جمادى‌الثانى 1378ق، در دمشق نوشته است، تأكيد كرده كه: «اين اثر همانند همتايش «علوم القرآن» - كه سال قبل از اين منتشرش كرديم - مباحثى علمى است كه غبار چند ساله را از روى ميراث علمى جاودانه ما برطرف مى‌سازد و نفيس‌ترين نتايج انديشه را با روشى روشن و متناسب با ذوق اين زمان عرضه مى‌كند. بسيارى مى‌پندارند كه اين گونه از پژوهش‌ها ساده و آسان است و راهش هيچ خطرى ندارد؛ چون دانشمندان نيكوكار گذشته ما راه را كاملاً آماده كرده و هيچ مشكلى را باقى نگذاشته‌اند و بر ما لازم است كه فقط مطالب آنان را بشناسیم و خلاصه كنيم و هيچ كار ديگرى بر عهده ما نيست؛ بايد اين پندار را تصحيح كرد و گفت: اين گونه از تحقيقات (در زمينه علوم حديث) نياز بيشترى به پژوهش و تلاش علمى دارد؛ زيرا بايد بين تأليف و تحقيق جمع كنيم و افزون بر توليد علمى مربوط به مباحث قديم، از روش جديد نيز بهره ببريم...»<ref>ر.ك: مقدمه كتاب، صفحه أ - ه</ref>
#وى در بحثى تحت عنوان «موقف المستشرقين من تدوين الحديث»؛ يعنى موضع شرق‌شناسان در باره تدوين حديث، با ذكر نام خاورشناسانى چون گلدزيهر و سوفاژيه، تأكيد كرده است كه ما منتظر اينان نمى‌مانيم و بعد افزوده است: اينها نكوشيده‌اند تا همه ادله و شواهد تدوين سنت را براى خدمت به ما و ادبيات و شريعت ما جمع كنند، بلكه اغراض ديگرى دارند و در صدد تحصيل آن‌ها هستند. گلدزيهر با شك و ترديدهايى كه در مورد تدوين حديث در دوره پيامبر(ص) مطرح كرده، تلاش كرده كه اطمينان به اين مطلب كه سنت در سينه‌ها حفظ شده را كاهش دهد؛ زيرا از آغاز قرن دوم هجرى مردم به كتابت اطمينان كردند و از سوى ديگر سعى كرده كه همه سنت را ساختگى و جعل‌شده معرفى كند؛ زيرا تدوين‌كنندگانش بر اساس هوا و هوس خودشان نوشته‌اند. نويسنده تأكيد مى‌كند كه ما به همين جهت بحث از صحيفه‌هاى نوشته‌شده در دوران پيامبر(ص) را به‌طور مفصل بحث كرديم تا خوانندگان بتوانند به اسناد تاريخى مورد اطمينان دست يابند كه ثابت مى‌كند كه نگارش احاديث در دوره پيامبر(ص) شروع شده است...<ref>ر.ك: متن كتاب، ص23 - 30</ref>به‌طور كلى به نظر مى‌رسد ديدگاه نويسنده نسبت به خاورشناسان، تند و شديد و سخت انتقادى است و البته بايد تأكيد كرد كه در اين زمينه حق با اوست؛ يعنى اين شدت و حدت و انتقادها، عالمانه و واقع‌بينانه و بجاست؛ زيرا اشكال‌ها و نقدهاى او نسبت به مغرضانى است كه با نام علم وارد شده، ولى ساحت علم را آلوده به غرض‌هاى فاسدشان كرده‌اند. براى آشنايان با شرق‌شناسى، تحريف‌گرى و غرض‌ورزى‌هاى كسانى چون هنرى لامنس و ايگناس گلدزيهر و...، روشن و بس مشهور است و تاكنون نقدهاى بسيارى از سوى نويسندگان حتى غير مسلمانان نسبت به مطالب، روش و روحيه غير علمى آنان نوشته شده است.
#وى در بحثى تحت عنوان «موقف المستشرقين من تدوين الحديث»؛ يعنى موضع شرق‌شناسان در باره تدوين حديث، با ذكر نام خاورشناسانى چون گلدزيهر و سوفاژيه، تأكيد كرده است كه ما منتظر اينان نمى‌مانيم و بعد افزوده است: اينها نكوشيده‌اند تا همه ادله و شواهد تدوين سنت را براى خدمت به ما و ادبيات و شريعت ما جمع كنند، بلكه اغراض ديگرى دارند و در صدد تحصيل آن‌ها هستند. گلدزيهر با شك و ترديدهايى كه در مورد تدوين حديث در دوره پيامبر(ص) مطرح كرده، تلاش كرده كه اطمينان به اين مطلب كه سنت در سينه‌ها حفظ شده را كاهش دهد؛ زيرا از آغاز قرن دوم هجرى مردم به كتابت اطمينان كردند و از سوى ديگر سعى كرده كه همه سنت را ساختگى و جعل‌شده معرفى كند؛ زيرا تدوين‌كنندگانش بر اساس هوا و هوس خودشان نوشته‌اند. نويسنده تأكيد مى‌كند كه ما به همين جهت بحث از صحيفه‌هاى نوشته‌شده در دوران پيامبر(ص) را به‌طور مفصل بحث كرديم تا خوانندگان بتوانند به اسناد تاريخى مورد اطمينان دست يابند كه ثابت مى‌كند كه نگارش احاديث در دوره پيامبر(ص) شروع شده است...<ref>ر.ك: متن كتاب، ص23 - 30</ref>به‌طور كلى به نظر مى‌رسد ديدگاه نويسنده نسبت به خاورشناسان، تند و شديد و سخت انتقادى است و البته بايد تأكيد كرد كه در اين زمينه حق با اوست؛ يعنى اين شدت و حدت و انتقادها، عالمانه و واقع‌بينانه و بجاست؛ زيرا اشكال‌ها و نقدهاى او نسبت به مغرضانى است كه با نام علم وارد شده، ولى ساحت علم را آلوده به غرض‌هاى فاسدشان كرده‌اند. براى آشنايان با شرق‌شناسى، تحريف‌گرى و غرض‌ورزى‌هاى كسانى چون هنرى لامنس و ايگناس گلدزيهر و...، روشن و بس مشهور است و تاكنون نقدهاى بسيارى از سوى نويسندگان حتى غير مسلمانان نسبت به مطالب، روش و روحيه غير علمى آنان نوشته شده است.
#سرانجام نويسنده در خاتمه تأكيد كرده است: شرق‌شناسان، گروهى هستند كه جنگ و روش‌هاى حمله را به‌خوبى بلدند و در القاى شبهات و ريختن سمّ، برترند و ما گروهى هستيم كه هيچ چيزى را به‌خوبى بلد نيستيم جز آنچه علم داريم و علم به چيزى نداريم جز آنچه به آن اعتقاد داريم و براى ما مهمّ نيست كه با مردمان بجنگيم و رقابت كنيم؛ چون نيازى به جنگ نيست، بلكه براى ما مهمّ اين است كه مردم حقّ را ببينند، همان‌طوركه ما مى‌بينيم با چشم‌هايى كه هيچ غبار و پرده‌اى ندارد و قلب‌هايى عارى از غرض و مرض...<ref>ر.ك: همان، ص320</ref>
#سرانجام نويسنده در خاتمه تأكيد كرده است: شرق‌شناسان، گروهى هستند كه جنگ و روش‌هاى حمله را به‌خوبى بلدند و در القاى شبهات و ريختن سمّ، برترند و ما گروهى هستيم كه هيچ چيزى را به‌خوبى بلد نيستيم جز آنچه علم داريم و علم به چيزى نداريم جز آنچه به آن اعتقاد داريم و براى ما مهمّ نيست كه با مردمان بجنگيم و رقابت كنيم؛ چون نيازى به جنگ نيست، بلكه براى ما مهمّ اين است كه مردم حقّ را ببينند، همان‌طوركه ما مى‌بينيم با چشم‌هايى كه هيچ غبار و پرده‌اى ندارد و قلب‌هايى عارى از غرض و مرض...<ref>ر.ك: همان، ص320</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش