۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سلام الله عليها' به 'سلاماللهعليها') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
'''مجمل التواريخ و القصص''' يكى از آثار تاريخى قرن ششم است كه به فارسى نوشته شده و موضوع آن تاريخ عالم و بخصوص تاريخ ايران است، و در سال 520 ھ به دست مولفی ناشناس اهل اسدآباد همدان یا همدان به رشته نگارش در آمده است. این مولف در عصر سلاجقه می زیسته و ظاهرا در دربار آنان به منصب دبیری اشتغال داشته، او هر چند به شهرهای مختلف سفر کرده لیکن مقر دائمی او به احتمال در شهر اصفهان بوده است. از احوال او به جز اینها اطلاع بیشتری در دست نیست. مولف، در کتاب نام خود را نمی آورد اما ذکری از یکی از اجدادش به نام مهلب بن محمدبن شادی در میان آورده است. ضمنا او کتاب دیگری در تاریخ خاندان برمکی تالیف کرده که متاسفانه نسخه کتاب اخیر او نیز در دست نیست.<ref>آل داود، سید علی؛ ص 159</ref> | |||
به همين جهت و به كمك دلايلى ديگر، يكى از محققان معاصر پرويز اذكائى، تاريخنگاران ايران نام ابن شادى را براى مؤلف اين كتاب برگزيده و مىگويد بسيارى از كسانى كه با اضافۀ بنوت شهرت دارند به اجداد خود منسوبند و از آنجا كه قطعا جد سوم مؤلف، شادى نام دارد بايد او را ابن شادى معرفى كنيم. وى اظهار اميدوارى كرده از اين پس كتاب مجمل التواريخ با عنوان مجهول المؤلف شناخته نشود. | |||
اين كتاب از ابتداى خلقت تا سال 520 هجرى را در بر دارد و علاوه بر تاريخ، گاه به جغرافياى شهرها پرداخته و علاوه بر اين دو موضوع در بخشهاى مختلف كتاب اهميت ويژهاى به حكايات و افسانههاى تاريخى و محلى در آن عصر داده و معلوم مىشود مؤلف به جمع آورى داستانهاى عاميانه و افسانههايى كه مربوط به اشخاص و مكانها و آثار تاريخى بوده، علاقه داشته است و گويا به همين جهت نام كتاب را مجمل التواريخ و القصص نهاده است. اين كتاب بنا به تصريح مكرر مؤلف، در سال 520 هجرى و در عهد المسترشد عباسى و مصادف با سلطنت سلطان سنجر، سلطان محمود ملكشاه و بهراه غزنوى نوشته شده است اما شخص ديگرى در برخى از قسمتهاى كتاب وقايع تاريخى تا سال 600 را ادامه داده و به كتاب ملحق كرده است مثلا در جدول نام خلفاى عباسى، خلفاى پس از مسترشد را نيز ذكر كرده است. | اين كتاب از ابتداى خلقت تا سال 520 هجرى را در بر دارد و علاوه بر تاريخ، گاه به جغرافياى شهرها پرداخته و علاوه بر اين دو موضوع در بخشهاى مختلف كتاب اهميت ويژهاى به حكايات و افسانههاى تاريخى و محلى در آن عصر داده و معلوم مىشود مؤلف به جمع آورى داستانهاى عاميانه و افسانههايى كه مربوط به اشخاص و مكانها و آثار تاريخى بوده، علاقه داشته است و گويا به همين جهت نام كتاب را مجمل التواريخ و القصص نهاده است. اين كتاب بنا به تصريح مكرر مؤلف، در سال 520 هجرى و در عهد المسترشد عباسى و مصادف با سلطنت سلطان سنجر، سلطان محمود ملكشاه و بهراه غزنوى نوشته شده است اما شخص ديگرى در برخى از قسمتهاى كتاب وقايع تاريخى تا سال 600 را ادامه داده و به كتاب ملحق كرده است مثلا در جدول نام خلفاى عباسى، خلفاى پس از مسترشد را نيز ذكر كرده است. | ||
خط ۷۸: | خط ۸۰: | ||
نسخۀ اصلى اين كتاب كه ظاهرا منحصر به فرد است در كتابخانه ملى پاريس بوده و چاپ فعلى از روى عكس آن نسخه انجام گرفته است. كاتب آن را در سال 813 نوشته و با آنكه خط خوبى داشته گاه اغلاطى را هم بر جاى گذاشته كه نشانگر كم اطلاعى وى مىباشد. متأسفانه بعدها اين نسخه به دست شخصى بى توجه و كم سواد كه گويا ايرانى هم نمىدانسته افتاده است و ضمن مطالعۀ كتاب تصحيحاتى از لحاظ نقطه و اعراب گذارى انجام داده كه غالبا غلط و مشكل ساز و گاه مضحك است و پيداست كه معنى عبارات براى او روشن نبوده است. اين ملحقات در نسخۀ اصلى متمايز است ولى در نسخۀ عكس روشن نيست. مرحوم قزوينى اين نسخه را چاپ كرده و مقدمهاى بر آن زده است. سپس مرحوم بهار آن را با حروف چينى در سال 1318 به اهتمام كلالۀ خاور چاپ كرده است. | نسخۀ اصلى اين كتاب كه ظاهرا منحصر به فرد است در كتابخانه ملى پاريس بوده و چاپ فعلى از روى عكس آن نسخه انجام گرفته است. كاتب آن را در سال 813 نوشته و با آنكه خط خوبى داشته گاه اغلاطى را هم بر جاى گذاشته كه نشانگر كم اطلاعى وى مىباشد. متأسفانه بعدها اين نسخه به دست شخصى بى توجه و كم سواد كه گويا ايرانى هم نمىدانسته افتاده است و ضمن مطالعۀ كتاب تصحيحاتى از لحاظ نقطه و اعراب گذارى انجام داده كه غالبا غلط و مشكل ساز و گاه مضحك است و پيداست كه معنى عبارات براى او روشن نبوده است. اين ملحقات در نسخۀ اصلى متمايز است ولى در نسخۀ عكس روشن نيست. مرحوم قزوينى اين نسخه را چاپ كرده و مقدمهاى بر آن زده است. سپس مرحوم بهار آن را با حروف چينى در سال 1318 به اهتمام كلالۀ خاور چاپ كرده است. | ||
==پانویس == | |||
<references /> | |||
== منابع == | |||
[[:noormags:48878| آل داود، سید علی؛ «نسخه خطی تازه یاب مجمل التواریخ و القصص»، پايگاه مجلات تخصصى نور، مجله: نامه فرهنگستان » پاييز 1380 - شماره 18 ISC (4 صفحه - از 159 تا 162)]] | |||
ویرایش