پرش به محتوا

الأصيلي في أنساب الطالبين: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'شرف‌ الدين' به 'شرف‌الدين'
جز (جایگزینی متن - 'ظهير الدين' به 'ظهيرالدين')
جز (جایگزینی متن - 'شرف‌ الدين' به 'شرف‌الدين')
خط ۶۴: خط ۶۴:
اثر حاضر از يك مقدّمه كه توسط محقّق آن [[رجایی، مهدی |سيد مهدى رجايى]] نگارش يافته و متن الاصيلى تشكيل يافته است. در مقدمه، محقّق به شرح حال مؤلف كه شامل نام و نسب، اظهارنظرهاى ديگران درباره مقام علمى و اعتقادى ايشان، زندگى علمى از جمله استادان و مشايخ و افرادى كه از آن‌ها به نقل حديث پرداخته، شاگردان، تأليفات، مسافرت‌ها و در آخر، سال ولادت و وفات ايشان مى‌پردازد و در ادامه به معرّفى اثر، سبب تألیف آن معرّفى غاية الاختصار [[ابن زهره، حمزه بن علی|ابن زهره]] و در پايان از نسخ موجود از اثر و روش تصحيح سخن به ميان مى‌آورد.
اثر حاضر از يك مقدّمه كه توسط محقّق آن [[رجایی، مهدی |سيد مهدى رجايى]] نگارش يافته و متن الاصيلى تشكيل يافته است. در مقدمه، محقّق به شرح حال مؤلف كه شامل نام و نسب، اظهارنظرهاى ديگران درباره مقام علمى و اعتقادى ايشان، زندگى علمى از جمله استادان و مشايخ و افرادى كه از آن‌ها به نقل حديث پرداخته، شاگردان، تأليفات، مسافرت‌ها و در آخر، سال ولادت و وفات ايشان مى‌پردازد و در ادامه به معرّفى اثر، سبب تألیف آن معرّفى غاية الاختصار [[ابن زهره، حمزه بن علی|ابن زهره]] و در پايان از نسخ موجود از اثر و روش تصحيح سخن به ميان مى‌آورد.


در رابطه با اساتيد و مشايخ مؤلف گفتنى است كه وى با علماى بزرگ روزگار خويش؛ همچون على بن محمد دستجردانى وزير، ظهيرالدين على كازرونى كه روايات زيادى از او در الاصيلى نقل نموده و از او تعبير بالعدل و الثقه مى‌نمايد، يحيى بن سعيد حلّى، فخرالدين على بوقى كه از وى تعبير به اخبرنى شيخنا الامام فخرالدين مى‌نمايد. على بن عيسى اربلى مؤلف كشف الغمّة كه تعبير به حدّثنى بهاء الدين على بن عيسى الاربلى الكاتب مى‌كند، عبدالكريم بن طاووس حلّى، صفى‌الدين عبدالمُومن ارموى، شرف‌ الدين على ابن الوزير علقمى، عبدالرزاق بن احمد شيبانى معروف به «[[ابن فوطی، عبدالرزاق بن احمد|ابن فوطى]]» مؤلف مجمع الآداب و الحوادث الجامعة كه از او به حدّثنى الفاضل المورخ العلّامه ابوالفضل نموده است، الشريف على بن احمد عبيدلى از او تعبير بالسيد الفاضل نموده، ابراهيم زركشى كه از وى تعبير به حدّثنى شيخ من شيوخ الحديث يعرف بابراهيم الزركشى و... ارتباط و مراوده داشته كه طبعاً به استفاده از علوم، روايات، نسخه‌ها و كتاب خانه‌هاى آنان راه مى‌برده است، به همين خاطر بايد اذغان كرد كه يكى از از ويژگى‌هاى اين اثر، گستردگى منابع كتبى و شفاهى آن مى‌باشد.
در رابطه با اساتيد و مشايخ مؤلف گفتنى است كه وى با علماى بزرگ روزگار خويش؛ همچون على بن محمد دستجردانى وزير، ظهيرالدين على كازرونى كه روايات زيادى از او در الاصيلى نقل نموده و از او تعبير بالعدل و الثقه مى‌نمايد، يحيى بن سعيد حلّى، فخرالدين على بوقى كه از وى تعبير به اخبرنى شيخنا الامام فخرالدين مى‌نمايد. على بن عيسى اربلى مؤلف كشف الغمّة كه تعبير به حدّثنى بهاء الدين على بن عيسى الاربلى الكاتب مى‌كند، عبدالكريم بن طاووس حلّى، صفى‌الدين عبدالمُومن ارموى، شرف‌الدين على ابن الوزير علقمى، عبدالرزاق بن احمد شيبانى معروف به «[[ابن فوطی، عبدالرزاق بن احمد|ابن فوطى]]» مؤلف مجمع الآداب و الحوادث الجامعة كه از او به حدّثنى الفاضل المورخ العلّامه ابوالفضل نموده است، الشريف على بن احمد عبيدلى از او تعبير بالسيد الفاضل نموده، ابراهيم زركشى كه از وى تعبير به حدّثنى شيخ من شيوخ الحديث يعرف بابراهيم الزركشى و... ارتباط و مراوده داشته كه طبعاً به استفاده از علوم، روايات، نسخه‌ها و كتاب خانه‌هاى آنان راه مى‌برده است، به همين خاطر بايد اذغان كرد كه يكى از از ويژگى‌هاى اين اثر، گستردگى منابع كتبى و شفاهى آن مى‌باشد.


در مورد روايت‌گران از ابن طقطقى مى‌توان از عزيز الدين ابوجعفر جسراوى، عز الدين ابوعبدالله حلّى مقرّى، عزّ الدين ابوالفضل زيد موصلى و شرف‌ الدين محمد عبيدلى و... نام برد.
در مورد روايت‌گران از ابن طقطقى مى‌توان از عزيز الدين ابوجعفر جسراوى، عز الدين ابوعبدالله حلّى مقرّى، عزّ الدين ابوالفضل زيد موصلى و شرف‌الدين محمد عبيدلى و... نام برد.


محقّق در بحث از اثر غاية الاختصار، ابتدا خلاصه كلام بحرالعلوم را كه در مقدّمه اثر آمده است، را نقل، سپس كلام [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|صاحب الذريعه]] را در رابطه با اقوالى كه در خصوص مؤلف غاية الاختصار ذكر شده را مى‌آورد و در ادامه به نقل اقوال ديگرى كه در اين خصوص در كتب مختلف بيان شده مى‌پردازد و در پايان نتيجه مى‌گيرند كه در معاجم رجالى معروف در خصوص [[ابن زهره، حمزه بن علی|ابن زهره]] كه اثر به آن نسبت داده مى‌شود، چيزى نگاشته نشده و در پايان محقّق رجايى قول صحيح را اين‌طور بيان مى‌كنند كه تاج‌الدين بن محمد بن حمزه حسينى كتابى با نام غاية الاختصار فراهم كرد كه به جزء حذف اعقاب و انساب كه به ياد كرد فرزندان و نوادگان اختصاص داشته، در بخش تراجم عيناً با الاصيلى مطابق است و غاية الاختصار همان الاصيلى مى‌باشد و تعجب از مؤلف غاية الاختصار است كه چرا در اثر خود معترض به اين مطلب نشده كه اثر او مختصر الاصيلى مى‌باشد.
محقّق در بحث از اثر غاية الاختصار، ابتدا خلاصه كلام بحرالعلوم را كه در مقدّمه اثر آمده است، را نقل، سپس كلام [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|صاحب الذريعه]] را در رابطه با اقوالى كه در خصوص مؤلف غاية الاختصار ذكر شده را مى‌آورد و در ادامه به نقل اقوال ديگرى كه در اين خصوص در كتب مختلف بيان شده مى‌پردازد و در پايان نتيجه مى‌گيرند كه در معاجم رجالى معروف در خصوص [[ابن زهره، حمزه بن علی|ابن زهره]] كه اثر به آن نسبت داده مى‌شود، چيزى نگاشته نشده و در پايان محقّق رجايى قول صحيح را اين‌طور بيان مى‌كنند كه تاج‌الدين بن محمد بن حمزه حسينى كتابى با نام غاية الاختصار فراهم كرد كه به جزء حذف اعقاب و انساب كه به ياد كرد فرزندان و نوادگان اختصاص داشته، در بخش تراجم عيناً با الاصيلى مطابق است و غاية الاختصار همان الاصيلى مى‌باشد و تعجب از مؤلف غاية الاختصار است كه چرا در اثر خود معترض به اين مطلب نشده كه اثر او مختصر الاصيلى مى‌باشد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش