پرش به محتوا

القول المتين في تشيع الشيخ الأكبر محي‌الدين ابن العربي: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'تاج‌ الدين' به 'تاج‌الدين'
جز (جایگزینی متن - 'تاج‌ الدين' به 'تاج‌الدين')
خط ۸۶: خط ۸۶:
نويسنده، از عارف شيعى [[قاشی، حیدر بن علی|سيد حيدر آملى]] كه بر «[[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)|فصوص الحكم]]»، شرح مبسوطى به نام «[[المقدمات من كتاب نص النصوص في شرح فصوص الحكم|نص النصوص]]» نوشته، درباره فضيلت [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و ولايتمدارى او و ارزش كتاب «[[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)|فصوص الحكم]]» و «فتوحات مكيه» مطالبى را نقل كرده و آورده است كه: «وى خوابى را كه [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] در آغاز فصوص در مورد ديدار پيامبر(ص) و دستور نگارش كتاب نقل كرده، مطابق واقع شمرده و تأييد كرده و بلكه منكران آن را محجوب و گرفتار توهمات و خيالات شمرده است).<ref>همان، ج 2، ص 309 - 310</ref>
نويسنده، از عارف شيعى [[قاشی، حیدر بن علی|سيد حيدر آملى]] كه بر «[[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)|فصوص الحكم]]»، شرح مبسوطى به نام «[[المقدمات من كتاب نص النصوص في شرح فصوص الحكم|نص النصوص]]» نوشته، درباره فضيلت [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و ولايتمدارى او و ارزش كتاب «[[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)|فصوص الحكم]]» و «فتوحات مكيه» مطالبى را نقل كرده و آورده است كه: «وى خوابى را كه [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] در آغاز فصوص در مورد ديدار پيامبر(ص) و دستور نگارش كتاب نقل كرده، مطابق واقع شمرده و تأييد كرده و بلكه منكران آن را محجوب و گرفتار توهمات و خيالات شمرده است).<ref>همان، ج 2، ص 309 - 310</ref>


مؤلف همچنين از تاج‌ الدين حسين خوارزمى، شارح «[[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)|فصوص الحكم]]» به زبان فارسى، نقل كرده است كه او [[ابن عربی، محمد بن علی|محى‌ الدين بن عربى]] را شيخ كامل مكمل، قطب العارفين و إمام الموحدين و وارث الأنبياء و المرسلين و زنده‌كننده حق و ملت و دين شمرده است.<ref>همان، ج 2، ص 426</ref>
مؤلف همچنين از تاج‌الدين حسين خوارزمى، شارح «[[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)|فصوص الحكم]]» به زبان فارسى، نقل كرده است كه او [[ابن عربی، محمد بن علی|محى‌ الدين بن عربى]] را شيخ كامل مكمل، قطب العارفين و إمام الموحدين و وارث الأنبياء و المرسلين و زنده‌كننده حق و ملت و دين شمرده است.<ref>همان، ج 2، ص 426</ref>


نويسنده، از استاد خودش [[حسینی طهرانی، محمدحسین|علامه سيد محمدحسين حسينى تهرانى]] نقل كرده است كه روش و عادت [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين شيرازى]] اين بود كه وقتى مطلبى از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] ذكر مى‌كرد نام او را با نهايت عظمت و تجليل مى‌آورد، ولى آنگاه كه مطلبى از [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|بوعلى سينا]] مى‌آورد، معمولى و با تعابيرى مثل «برخى از فيلسوفان» از او ياد مى‌كند؛ گويى كه ابن‌سينا براى او چندان ارزش و عظمتى ندارد.<ref>همان، ج 2، ص 448</ref>
نويسنده، از استاد خودش [[حسینی طهرانی، محمدحسین|علامه سيد محمدحسين حسينى تهرانى]] نقل كرده است كه روش و عادت [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين شيرازى]] اين بود كه وقتى مطلبى از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] ذكر مى‌كرد نام او را با نهايت عظمت و تجليل مى‌آورد، ولى آنگاه كه مطلبى از [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|بوعلى سينا]] مى‌آورد، معمولى و با تعابيرى مثل «برخى از فيلسوفان» از او ياد مى‌كند؛ گويى كه ابن‌سينا براى او چندان ارزش و عظمتى ندارد.<ref>همان، ج 2، ص 448</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش