۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '؟گ' به '؟ گ') |
جز (جایگزینی متن - ')ر' به ') ر') |
||
خط ۱۶۴: | خط ۱۶۴: | ||
باب هفتم: | باب هفتم: | ||
باب هفتم رساله دربارۀ امامت است ابتداء به وجوب نصب امام مىپردازد كه چون با نصب امام مفاسد دفع مىگردد لذا نصب آن واجب خواهد بود سپس مىگويد كه از رسولخدا(ص) در يقيين امام فرمايش و نصّى وارد نشده است و اگر نصّى بود حتما از راه تواتر به ما مىرسيد البته عقيده [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] برمبناى اهل سنّت است و الاّ اماميّه معتقدند كه آيات و همچنين روايات متواترى از فريقين وجود دارد كه امامت على(ع)را ثابت مىكند مانند حديث منزلت و حديث غدير ناگفته نماند كه پيامبر(ص) نه تنها دربارۀ امامت على(ع) نصّى دارد بلكهدرباره امامت ساير ائمّه عليهمالسلام نيز احاديث صريحى دارند و خوشبختانه اينگونه از احاديث در كتب صحاح و مسانيد اهل سنّت نقل شده است كه طالبان مىتوانند بدانجا مراجعه نمايند. | باب هفتم رساله دربارۀ امامت است ابتداء به وجوب نصب امام مىپردازد كه چون با نصب امام مفاسد دفع مىگردد لذا نصب آن واجب خواهد بود سپس مىگويد كه از رسولخدا(ص) در يقيين امام فرمايش و نصّى وارد نشده است و اگر نصّى بود حتما از راه تواتر به ما مىرسيد البته عقيده [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] برمبناى اهل سنّت است و الاّ اماميّه معتقدند كه آيات و همچنين روايات متواترى از فريقين وجود دارد كه امامت على(ع) را ثابت مىكند مانند حديث منزلت و حديث غدير ناگفته نماند كه پيامبر(ص) نه تنها دربارۀ امامت على(ع) نصّى دارد بلكهدرباره امامت ساير ائمّه عليهمالسلام نيز احاديث صريحى دارند و خوشبختانه اينگونه از احاديث در كتب صحاح و مسانيد اهل سنّت نقل شده است كه طالبان مىتوانند بدانجا مراجعه نمايند. | ||
[[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] اهل سنّت را افضل از مذاهب ديگر مىداند به نظر وى مراتب فضل به حسب درجات امامت سنجيده مىشود. | [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] اهل سنّت را افضل از مذاهب ديگر مىداند به نظر وى مراتب فضل به حسب درجات امامت سنجيده مىشود. | ||
خط ۲۷۵: | خط ۲۷۵: | ||
باب دوّم: | باب دوّم: | ||
باب دوّم كتاب به خوارج و فرقههاى آنها مىپردازد همه خوارج اتّفاق دارند بر اينكه اگر انسانى معصيت كند بلافاصله كافر مىشود اين گروه عثمان و على(ع)را كافر مىدانند و ابوبكر و عمر را به بزرگى ياد مىكنند و داراى بيست و يك فرقهاند با كمى دقت در خوارج و طوايف آنها معلوم مىشود كه اين گروه داراى افكار افراطى و خطرناكى هستند كه مخالفان عقيدۀ خود را واجب القتل مىدانند فرقهاى از آنها مىگويند كه سورۀ يوسف به خاطر داستانهاى عشقى از قرآن نيست زيرا شأن خدايتعالى بالاتر از اينهاست عدّهاى از آنها نكاح با دختران خود را جايز دانسته و مفاسد را از خدا نمىدانند. | باب دوّم كتاب به خوارج و فرقههاى آنها مىپردازد همه خوارج اتّفاق دارند بر اينكه اگر انسانى معصيت كند بلافاصله كافر مىشود اين گروه عثمان و على(ع) را كافر مىدانند و ابوبكر و عمر را به بزرگى ياد مىكنند و داراى بيست و يك فرقهاند با كمى دقت در خوارج و طوايف آنها معلوم مىشود كه اين گروه داراى افكار افراطى و خطرناكى هستند كه مخالفان عقيدۀ خود را واجب القتل مىدانند فرقهاى از آنها مىگويند كه سورۀ يوسف به خاطر داستانهاى عشقى از قرآن نيست زيرا شأن خدايتعالى بالاتر از اينهاست عدّهاى از آنها نكاح با دختران خود را جايز دانسته و مفاسد را از خدا نمىدانند. | ||
باب سوّم: | باب سوّم: |
ویرایش