۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '،ظ' به '، ظ') |
جز (جایگزینی متن - ')ر' به ') ر') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
كتاب پيرامون يكى از موضوعات علوم قرآنى،يعنى مسالۀاستشراق و ديدگاههاى آنها نوشته شده است.مؤلف كه از قرآنپژوهان معاصر مىباشد در اين كتاب مهمترين ديدگاههاى مستشرقين را دربارۀ مسائل اسلامى مطرح نموده است، از نظر وى مهمترين مسألهاى كه مورد نظر مستشرقين قرار گرفته و سعى نمودهاند به صورت گسترده مطالعه و اظهار نظر نمايند، مسالۀ وحى و ارتباط پيامبر با مبداء اعلى است، وى در اين كتاب پس از تعريف استشراق و اهداف و روش آنها، مسالۀ وحى و نحوۀ استدلال | كتاب پيرامون يكى از موضوعات علوم قرآنى،يعنى مسالۀاستشراق و ديدگاههاى آنها نوشته شده است.مؤلف كه از قرآنپژوهان معاصر مىباشد در اين كتاب مهمترين ديدگاههاى مستشرقين را دربارۀ مسائل اسلامى مطرح نموده است، از نظر وى مهمترين مسألهاى كه مورد نظر مستشرقين قرار گرفته و سعى نمودهاند به صورت گسترده مطالعه و اظهار نظر نمايند، مسالۀ وحى و ارتباط پيامبر با مبداء اعلى است، وى در اين كتاب پس از تعريف استشراق و اهداف و روش آنها، مسالۀ وحى و نحوۀ استدلال | ||
بر نبوت پيامبر(ص)را بعنوان بحثهاى مقدماتى مطرح، آنگاه شبهات مستشرقين دربارۀ وحى به پيامبر اسلام را بيان نموده، سپس پاسخ آنها را داده است.كه با توجه به محدود بودن موضوع بحث(كه در خصوص وحى مطرح شده) و پاسخ به شبهات مستشرقين، كتاب در اين زمينه منبع خوبى مىتواند قرار گيرد. | بر نبوت پيامبر(ص) را بعنوان بحثهاى مقدماتى مطرح، آنگاه شبهات مستشرقين دربارۀ وحى به پيامبر اسلام را بيان نموده، سپس پاسخ آنها را داده است.كه با توجه به محدود بودن موضوع بحث(كه در خصوص وحى مطرح شده) و پاسخ به شبهات مستشرقين، كتاب در اين زمينه منبع خوبى مىتواند قرار گيرد. | ||
==ويژگىها== | ==ويژگىها== | ||
#فصل اول-در اين فصل پس از تعريف لغوى و اصطلاحى واژۀ «استشراق» اهداف آن را در امورى همچون:امور دينى، استعمار كردن ملتها، مسائل علمى بيان نموده است | #فصل اول-در اين فصل پس از تعريف لغوى و اصطلاحى واژۀ «استشراق» اهداف آن را در امورى همچون:امور دينى، استعمار كردن ملتها، مسائل علمى بيان نموده است | ||
#در همين فصل(فصل اول)روش مستشرقين براى بيان مطالب در خصوص مسائل قرآنى را بررسى نموده به اين نتيجه مىرسد كه هدف آنها از اين مباحث اين است كه پيامبر(ص) شخصيتى نيست كه به او وحى شده است. | #در همين فصل(فصل اول) روش مستشرقين براى بيان مطالب در خصوص مسائل قرآنى را بررسى نموده به اين نتيجه مىرسد كه هدف آنها از اين مباحث اين است كه پيامبر(ص) شخصيتى نيست كه به او وحى شده است. | ||
#فصل دوم در اين فصل وحى را از نظر لغت و اصطلاح تعريف نموده در ادامه پيرامون حقيقت وحى و كيفيت نزول آن سخن گفته، اقوال علماء در اين باره را ذكر كرده است. | #فصل دوم در اين فصل وحى را از نظر لغت و اصطلاح تعريف نموده در ادامه پيرامون حقيقت وحى و كيفيت نزول آن سخن گفته، اقوال علماء در اين باره را ذكر كرده است. | ||
#فصل چهارم:در اين فصل متذكر مىشوند كه براى اثبات نبوت پيامبر(ص) مىتوان از همان ادلهاى كه نبوت پيامبران گذشته را اثبات نموده استفاده كرد. | #فصل چهارم:در اين فصل متذكر مىشوند كه براى اثبات نبوت پيامبر(ص) مىتوان از همان ادلهاى كه نبوت پيامبران گذشته را اثبات نموده استفاده كرد. | ||
#فصل پنجم:در اين فصل شبهات مستشرقين پيرامون مصدر وحى (وحى به پيامبر)را در سه محور:امّى بودن پيامبر(ص)، منابع وحى به آن حضرت همچون ورقة بن نوفل، و ويژگىهاى شخصى ايشان مطرح و پاسخ آنها را ذكر كرده است. | #فصل پنجم:در اين فصل شبهات مستشرقين پيرامون مصدر وحى (وحى به پيامبر) را در سه محور:امّى بودن پيامبر(ص)، منابع وحى به آن حضرت همچون ورقة بن نوفل، و ويژگىهاى شخصى ايشان مطرح و پاسخ آنها را ذكر كرده است. | ||
==ساختار كتاب== | ==ساختار كتاب== |
ویرایش