۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ')ن' به ') ن') |
جز (جایگزینی متن - ')و' به ') و') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
سرگذشت اين امام بزرگوار، تاريخ زندگانى انبيا و مرسلين را بهخاطر مىآورد و از هر جهت همانند آنهاست؛ زيرا كه او در زهد و تقوا و توجهش به خدا همچون حضرت مسيح و در گرفتارى و صبر و تحملش نظير حضرت ايوب و در عزم راستين و اخلاق والايش همانند رسول خدا حضرت محمد(ص) است<ref>همان، ص7</ref> | سرگذشت اين امام بزرگوار، تاريخ زندگانى انبيا و مرسلين را بهخاطر مىآورد و از هر جهت همانند آنهاست؛ زيرا كه او در زهد و تقوا و توجهش به خدا همچون حضرت مسيح و در گرفتارى و صبر و تحملش نظير حضرت ايوب و در عزم راستين و اخلاق والايش همانند رسول خدا حضرت محمد(ص) است<ref>همان، ص7</ref> | ||
«بانو، شاه زنان» عنوان اولين فصل كتاب است. مؤلف در اين فصل به زندگى مادر امام زينالعابدين(ع)پرداخته است. ايشان در ابتدا با معرفى خاندان و زمان اسير شدنش و ازدواج او با امام حسين(ع)متذكر شده و گفته است كه او در زمان خلافت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] اسير شده و سپس به عقد امام حسين(ع) درآمده است. در پايان اين بخش با آوردن نظرات برخى از ائمه(ع)و مورخان درباره مقام و جايگاه اين بانوى با عظمت، بخش اول را به پايان برده است<ref>متن كتاب، ج1، ص21-31</ref> | «بانو، شاه زنان» عنوان اولين فصل كتاب است. مؤلف در اين فصل به زندگى مادر امام زينالعابدين(ع)پرداخته است. ايشان در ابتدا با معرفى خاندان و زمان اسير شدنش و ازدواج او با امام حسين(ع)متذكر شده و گفته است كه او در زمان خلافت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] اسير شده و سپس به عقد امام حسين(ع) درآمده است. در پايان اين بخش با آوردن نظرات برخى از ائمه(ع) و مورخان درباره مقام و جايگاه اين بانوى با عظمت، بخش اول را به پايان برده است<ref>متن كتاب، ج1، ص21-31</ref> | ||
امام زينالعابدين در سال 38ق و به احتمال قوى در پنجم شعبان به دنيا آمد<ref>همان، ص37</ref>در مكان ولادت او اختلاف است؛ هر چند به احتمال زياد در كوفه است<ref>همان ص36</ref>نامگذارى او توسط پيامبر(ص) صورت گرفته است<ref>همان، ص37</ref> | امام زينالعابدين در سال 38ق و به احتمال قوى در پنجم شعبان به دنيا آمد<ref>همان، ص37</ref>در مكان ولادت او اختلاف است؛ هر چند به احتمال زياد در كوفه است<ref>همان ص36</ref>نامگذارى او توسط پيامبر(ص) صورت گرفته است<ref>همان، ص37</ref> | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
امام سجاد(ع) از لحاظ صفات جسمانى، گندمگون، كوتاه قد و لاغر اندام و باريك بودند و چنان بودند كه هر چه از عمر آنحضرت بيشتر مىگذشت بر اثر عبادات زياد لاغر و ضعيفتر مىگشتند<ref>همان، ص43</ref> | امام سجاد(ع) از لحاظ صفات جسمانى، گندمگون، كوتاه قد و لاغر اندام و باريك بودند و چنان بودند كه هر چه از عمر آنحضرت بيشتر مىگذشت بر اثر عبادات زياد لاغر و ضعيفتر مىگشتند<ref>همان، ص43</ref> | ||
دوران رشد و سلوك و رفتار امام(ع) در بخش دوم كتاب بررسى شده است. مؤلف در اين بخش با برشمردن مثالهاى فراوان از شيوه برخورد امام با مردم، به فضائل اخلاقى ايشان اشاره دارد. فضائل اخلاقى كه تمام وجود امام را فرا گرفته بود. ايشان با اشاره به اينكه دو امام بزرگوار يعنى عمويش امام حسن(ع)و پدر بزرگوارشان عهده دار تربيت، امام سجاد(ع) بودند. در حديثى نقل مىكند پدرشان در شأن اين فرزند چنين فرمودند: «مرحبا كه تو همانند ابراهيم خليلى آنجا كه جبرائيل عرض كرد آيا از من حاجتى دارى؟ ابراهيم گفت: من كسى را بر پروردگارم مقدم نمى دارم، بلكه خداوند براى من كافى است و نيكو سرپرستى است»<ref>همان، ص48</ref> | دوران رشد و سلوك و رفتار امام(ع) در بخش دوم كتاب بررسى شده است. مؤلف در اين بخش با برشمردن مثالهاى فراوان از شيوه برخورد امام با مردم، به فضائل اخلاقى ايشان اشاره دارد. فضائل اخلاقى كه تمام وجود امام را فرا گرفته بود. ايشان با اشاره به اينكه دو امام بزرگوار يعنى عمويش امام حسن(ع) و پدر بزرگوارشان عهده دار تربيت، امام سجاد(ع) بودند. در حديثى نقل مىكند پدرشان در شأن اين فرزند چنين فرمودند: «مرحبا كه تو همانند ابراهيم خليلى آنجا كه جبرائيل عرض كرد آيا از من حاجتى دارى؟ ابراهيم گفت: من كسى را بر پروردگارم مقدم نمى دارم، بلكه خداوند براى من كافى است و نيكو سرپرستى است»<ref>همان، ص48</ref> | ||
خصوصيات روحى [[امام سجاد(ع)]] عنوان بخش سوم كتاب است. مؤلف در اين بخش از كتاب صفات فراوانى از امام سجاد(ع) برمىشمرد كه اين صفات و خصوصيات روحى و عناصر نفسانى باعث شده بود كه ايشان در زمان خويش همتا نداشته باشد. لذا در روايتى از سعيد بن مسيب كه يكى از بزرگان مدينه است مىگويد «من هرگز كسى را بالاتر از على بن الحسين(ع) نديدهام. و هيچگاه او را نديدم مگر آنكه از خودم بيزار شدم»<ref>همان، ص75</ref> | خصوصيات روحى [[امام سجاد(ع)]] عنوان بخش سوم كتاب است. مؤلف در اين بخش از كتاب صفات فراوانى از امام سجاد(ع) برمىشمرد كه اين صفات و خصوصيات روحى و عناصر نفسانى باعث شده بود كه ايشان در زمان خويش همتا نداشته باشد. لذا در روايتى از سعيد بن مسيب كه يكى از بزرگان مدينه است مىگويد «من هرگز كسى را بالاتر از على بن الحسين(ع) نديدهام. و هيچگاه او را نديدم مگر آنكه از خودم بيزار شدم»<ref>همان، ص75</ref> | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
مؤلف در موارد بسيارى به اقوال شاذ و روايات موضوع اشاره كرده و آنها را رد كرده است<ref>همان، ص24 و50</ref> | مؤلف در موارد بسيارى به اقوال شاذ و روايات موضوع اشاره كرده و آنها را رد كرده است<ref>همان، ص24 و50</ref> | ||
بنابراين در جلد اول، ابعاد عظيم شخصيت امام و امامت آن بزرگوار، همگامى آنحضرت در قيام اباعبدالله الحسين(ع)و جلوه زيباى عبادت آن بزرگوار بررسى شده است. | بنابراين در جلد اول، ابعاد عظيم شخصيت امام و امامت آن بزرگوار، همگامى آنحضرت در قيام اباعبدالله الحسين(ع) و جلوه زيباى عبادت آن بزرگوار بررسى شده است. | ||
در جلد دوم كتاب از علم امام، مواعظ و حكمتهاى درربارش سخن رفته است. در ذيل عنوان مؤلفات امام(ع) به تفصيل از صحيفه سجاديه، مناجات خمس عشر، رساله حقوق و از آنچه در منابع به عنوان «كتاب على بن الحسين» آمده است بحث شده است. در واقع محتواى اين مجموعه تاكنون در اين جلد به معارف اسلامى اختصاص يافته است. در ادامه گزارشى از اصحاب و راويان امام به ترتيب حروف الفبا (بعد از حرف ياء كنيه و اسامى زنان آمده است)، حاكمان و سردمداران زمان امام سجاد(ع) و نيز تحليلى از زندگانى سياسى امام(ع) و نيز چگونگى موضع امام در مقابل حاكمان و حوادث روزگار و قيامهايى كه صورت مىگيرد، از ديگر مباحث ارزشمند اين جلد از كتاب است. | در جلد دوم كتاب از علم امام، مواعظ و حكمتهاى درربارش سخن رفته است. در ذيل عنوان مؤلفات امام(ع) به تفصيل از صحيفه سجاديه، مناجات خمس عشر، رساله حقوق و از آنچه در منابع به عنوان «كتاب على بن الحسين» آمده است بحث شده است. در واقع محتواى اين مجموعه تاكنون در اين جلد به معارف اسلامى اختصاص يافته است. در ادامه گزارشى از اصحاب و راويان امام به ترتيب حروف الفبا (بعد از حرف ياء كنيه و اسامى زنان آمده است)، حاكمان و سردمداران زمان امام سجاد(ع) و نيز تحليلى از زندگانى سياسى امام(ع) و نيز چگونگى موضع امام در مقابل حاكمان و حوادث روزگار و قيامهايى كه صورت مىگيرد، از ديگر مباحث ارزشمند اين جلد از كتاب است. |
ویرایش