۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'تاليف' به 'تأليف') |
|||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
سيفى در چگونگى | سيفى در چگونگى تأليف تاريخنامه مىنگارد كه او كتاب مجموعه غياثى را كه در علم آداب نگاشته بود، وسيله شناسايى خويش قرار داده و آن را به «ملك غياثالدين تقديم كرده است. ملك سيفى را نواخت و او را به نگارش رخدادهاى هرات از روزگار چنگيزخان به بعد با دقت در گزارش درست و راست وقايع برگماشت. سيفى از ملك نقل كرده كه گفته است، چون تاريخى درست از هرات و رخدادهاى آن در دست نيست گزارشگران و جهانگردان آن چه خود مىخواهند، به هم مىبافند و باعث گمراهى مردم و دور ماندن آنان از دريافتن حقايق مىگردند.» | ||
سيفى در پايان رخدادهاى سال 721ق مىنگارد كه «اميد واثق است به كرم ملك عادل عالم حاجى غازى غياثالحق والدين خلد ملكه كه من بنده را به نظر عنايت منظور دارد تا به اندك روزگارى دفتر ثانى را در كتابت آرم.» | سيفى در پايان رخدادهاى سال 721ق مىنگارد كه «اميد واثق است به كرم ملك عادل عالم حاجى غازى غياثالحق والدين خلد ملكه كه من بنده را به نظر عنايت منظور دارد تا به اندك روزگارى دفتر ثانى را در كتابت آرم.» | ||
او همچنين از يكى از صدورمعظم هرات، خواجه شهاب و محبتهايش به مؤلف هنگام | او همچنين از يكى از صدورمعظم هرات، خواجه شهاب و محبتهايش به مؤلف هنگام تأليف كتاب ياد كرده، او را دعا مىكند و مىنويسد: «اگر تربيت او نبودى، اين تاريخنامه كه 120 تا كاغذ است، سالها به انجام نپيوستى و بىكرم و تقويت او چنين كتاب معتبر در دو سال و نيم به آخر نرسيدى.» | ||
مؤلف نام كتاب را تاريخنامه و يك بار هم تاريخ هرات مىنويسد؛ «هر چند پس از وى از اين كتاب با نامهايى؛ چون تاريخ ملوك كرت و تاريخ ملوك هرات ياد مىكنند؛ اما تاريخنامه به اين دليل مناسبتر مىنمايد كه اين كتاب در بردارنده رخدادهاى كامل دوران ملوك كرت هرات نيست و با گزارش برخى رخدادهاى سال 721ق پايان مىپذيرد؛ در حالى كه فرمانروايى ملوك كرت تا سال 783ق ادامه مىيابد.» | مؤلف نام كتاب را تاريخنامه و يك بار هم تاريخ هرات مىنويسد؛ «هر چند پس از وى از اين كتاب با نامهايى؛ چون تاريخ ملوك كرت و تاريخ ملوك هرات ياد مىكنند؛ اما تاريخنامه به اين دليل مناسبتر مىنمايد كه اين كتاب در بردارنده رخدادهاى كامل دوران ملوك كرت هرات نيست و با گزارش برخى رخدادهاى سال 721ق پايان مىپذيرد؛ در حالى كه فرمانروايى ملوك كرت تا سال 783ق ادامه مىيابد.» | ||
او چون تصريح مىكند كه كتاب را در دو سال و نيم نگاشته، در اين صورت بايد آغاز | او چون تصريح مىكند كه كتاب را در دو سال و نيم نگاشته، در اين صورت بايد آغاز تأليف سال 718ق بوده باشد. | ||
سيفى ظاهرا به اسناد دولتى دسترسى داشته است، زيرا در بسيارى از جاها، چون از نامه يا فرمانى ياد مىكند، متن آن را هم مىآورد. از سويى او به نقد و صحيح ساختن روايات مىكوشد و چون رخدادى را روايت مىكند، سپس صورت درستتر آن را با يادكرد منبع يا شخصى كه آن رخداد را از نزديك ديده يا شنيده است، با آوردن عبارت «اصلح آن است كه» نقل مىكند؛ گاهى چون از جايى يا كسى ياد مىكند به تعريف و تشريح آن مىپردازد؛ مثلا چون از گروه حايطيان ياد مىكند، شرح مىدهد كه چرا آنان را حايطى مىگويند و دقيقا زمان و مكانى را كه اين نام از آن برخاسته ياد مىكند يا هنگامى كه از مابيژناباد نام مىبرد، مىنويسد كه آن جاى را مابيژناباد مىگويند، زيرا آن را مادر بيژن آباد كرده است. | سيفى ظاهرا به اسناد دولتى دسترسى داشته است، زيرا در بسيارى از جاها، چون از نامه يا فرمانى ياد مىكند، متن آن را هم مىآورد. از سويى او به نقد و صحيح ساختن روايات مىكوشد و چون رخدادى را روايت مىكند، سپس صورت درستتر آن را با يادكرد منبع يا شخصى كه آن رخداد را از نزديك ديده يا شنيده است، با آوردن عبارت «اصلح آن است كه» نقل مىكند؛ گاهى چون از جايى يا كسى ياد مىكند به تعريف و تشريح آن مىپردازد؛ مثلا چون از گروه حايطيان ياد مىكند، شرح مىدهد كه چرا آنان را حايطى مىگويند و دقيقا زمان و مكانى را كه اين نام از آن برخاسته ياد مىكند يا هنگامى كه از مابيژناباد نام مىبرد، مىنويسد كه آن جاى را مابيژناباد مىگويند، زيرا آن را مادر بيژن آباد كرده است. |
ویرایش