۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بيت المقدس ' به 'بيتالمقدس ') |
|||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
5. بخش جربى (شمال): در اين بخش، مؤلف، به شرح و تفصيل مشخصات شهرها و مناطق واقع در «ربع شمال» زمين پرداخته و از مدائن و بصره و دمشق و... سخن مىگويد. يعقوبى، در خصوص مدائن، مىنويسد: «آن را تا بغداد هفت فرسخ فاصله است و مدائن پايتخت پادشاهان پارس است و نخستين كسى كه در آن منزل گزيد، انوشيروان بود و آن، چندين شهر است در دو طرف دجله، از جمله شهر اسبانر در سمت شرقى دجله كه ايوان عظيم كسرى با هشتاد ذراع ارتفاع(حدود 53 متر) در آن قرار گرفته است». | 5. بخش جربى (شمال): در اين بخش، مؤلف، به شرح و تفصيل مشخصات شهرها و مناطق واقع در «ربع شمال» زمين پرداخته و از مدائن و بصره و دمشق و... سخن مىگويد. يعقوبى، در خصوص مدائن، مىنويسد: «آن را تا بغداد هفت فرسخ فاصله است و مدائن پايتخت پادشاهان پارس است و نخستين كسى كه در آن منزل گزيد، انوشيروان بود و آن، چندين شهر است در دو طرف دجله، از جمله شهر اسبانر در سمت شرقى دجله كه ايوان عظيم كسرى با هشتاد ذراع ارتفاع(حدود 53 متر) در آن قرار گرفته است». | ||
پس از آن، مؤلف، به دمشق، اردن و فلسطين پرداخته، مىگويد: «فتح سرزمين فلسطين در سال شانزده[ق] بعد از محاصره طولانى به انجام رسيد تا خود عمر بن خطاب رهسپار شد و با اهل كورهى ايليا كه همان | پس از آن، مؤلف، به دمشق، اردن و فلسطين پرداخته، مىگويد: «فتح سرزمين فلسطين در سال شانزده[ق] بعد از محاصره طولانى به انجام رسيد تا خود عمر بن خطاب رهسپار شد و با اهل كورهى ايليا كه همان بيتالمقدس است صلح كرد.» | ||
نويسنده، شهر اسكندريه را مكانى باعظمت و باشكوه كه از حيث وسعت و شكوه و بسيارى آثار مانده از پيشينيان به توصيف در نيايد، دانسته و مىافزايد: «از آثار بسى شگفتى كه در آن است، منارهاى است كه بر ساحل درياست، بر دهانهى لنگرگاه بزرگ و آن منارهاى است استوار و محكم كه درازاى آن صد و هفتاد و پنج ذراع است و بر آن آتشدانهايى است كه در آنها آتش افروخته مىشود... و بر آن نوشتهاى است كهن و آثار و عجايب آن بسيار است.» | نويسنده، شهر اسكندريه را مكانى باعظمت و باشكوه كه از حيث وسعت و شكوه و بسيارى آثار مانده از پيشينيان به توصيف در نيايد، دانسته و مىافزايد: «از آثار بسى شگفتى كه در آن است، منارهاى است كه بر ساحل درياست، بر دهانهى لنگرگاه بزرگ و آن منارهاى است استوار و محكم كه درازاى آن صد و هفتاد و پنج ذراع است و بر آن آتشدانهايى است كه در آنها آتش افروخته مىشود... و بر آن نوشتهاى است كهن و آثار و عجايب آن بسيار است.» |
ویرایش