۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مى دانسته' به 'مىدانسته') |
جز (جایگزینی متن - ')ن' به ') ن') |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
#نويسنده هدف از نگارش كتاب را چنين بيان كرده است: تحقيق پيشرو، پژوهش و تبيين وضعيت تشيّع و شيعيان در عصر تيموريان در خراسان است و سعى شده است ديدگاههاى سلاطين تيمورى نسبت به تشيّع و رفتار آنان با شيعيان و كيفيت برخورد شيعيان بهخصوص علما و دانشمندان آنان با دربار حاكم، شهرها و نقاط شيعهنشين، مواضع و منشهاى برخى از بزرگان اهل سنت نسبت به تشيّع و شيعيان، زندگى و انديشه برخى از برجستگان و انديشهوران شيعى، مورد كندوكاو و تفحّص قرار گرفته، دقت و بىطرفى كه لازمه هر تحقيق ارزشمند علمى است، مراعات شود.<ref>همان، ص 11- 12</ref> | #نويسنده هدف از نگارش كتاب را چنين بيان كرده است: تحقيق پيشرو، پژوهش و تبيين وضعيت تشيّع و شيعيان در عصر تيموريان در خراسان است و سعى شده است ديدگاههاى سلاطين تيمورى نسبت به تشيّع و رفتار آنان با شيعيان و كيفيت برخورد شيعيان بهخصوص علما و دانشمندان آنان با دربار حاكم، شهرها و نقاط شيعهنشين، مواضع و منشهاى برخى از بزرگان اهل سنت نسبت به تشيّع و شيعيان، زندگى و انديشه برخى از برجستگان و انديشهوران شيعى، مورد كندوكاو و تفحّص قرار گرفته، دقت و بىطرفى كه لازمه هر تحقيق ارزشمند علمى است، مراعات شود.<ref>همان، ص 11- 12</ref> | ||
#نويسنده در بخشى از فصل اول كتاب چنين مىنويسد كه در دوران تيموريان، هرات پايتخت و مركز امپراتورى آنان بود، خراسان به اوج رونق و تمدن و شكوه ممكن صعود كرد. در اين عصر، رود جيحون يا «آمودريا» مرز ميان خراسان و ماوراء النهر به شمار مىآيد و تمام سرزمين افغانستان، حتّى سيستان يكپارچه و منسجم به نام خراسان تحت فرمانروايى اين خاندان به تاريخ تمدن و فرهنگ گذشته خود خيره گشته، پلكان رشد و توسعه را مىپيمود. اثر مهّم جغرافى كه در اين دوره عرضه شد، نوشته يكى ار نويسندگان چيرهدست خراسانى به نام «[[حافظ ابرو، عبدالله بن لطفالله|حافظ ابرو]] هروى» است و به نام «جغرافياى [[حافظ ابرو، عبدالله بن لطفالله|حافظ ابرو]]» شهرت فراگير يافته است.<ref>متن كتاب، ص 36</ref> | #نويسنده در بخشى از فصل اول كتاب چنين مىنويسد كه در دوران تيموريان، هرات پايتخت و مركز امپراتورى آنان بود، خراسان به اوج رونق و تمدن و شكوه ممكن صعود كرد. در اين عصر، رود جيحون يا «آمودريا» مرز ميان خراسان و ماوراء النهر به شمار مىآيد و تمام سرزمين افغانستان، حتّى سيستان يكپارچه و منسجم به نام خراسان تحت فرمانروايى اين خاندان به تاريخ تمدن و فرهنگ گذشته خود خيره گشته، پلكان رشد و توسعه را مىپيمود. اثر مهّم جغرافى كه در اين دوره عرضه شد، نوشته يكى ار نويسندگان چيرهدست خراسانى به نام «[[حافظ ابرو، عبدالله بن لطفالله|حافظ ابرو]] هروى» است و به نام «جغرافياى [[حافظ ابرو، عبدالله بن لطفالله|حافظ ابرو]]» شهرت فراگير يافته است.<ref>متن كتاب، ص 36</ref> | ||
#بر طبق پژوهش نويسنده، كسائى مروزى از شاعران و سخنوران معروف اواخر حكومت سامانيان و اوايل دوره غزنويان همانطورى كه در سرودن اشعار پندآموز، پيشرو ناصر خسرو بوده، در داشتن اعتقاد به تشيّع و نشر مناقب اهل البيت اطهار(ع)نيز بر او تقدم داشته است.<ref>همان، ص 88</ref> | #بر طبق پژوهش نويسنده، كسائى مروزى از شاعران و سخنوران معروف اواخر حكومت سامانيان و اوايل دوره غزنويان همانطورى كه در سرودن اشعار پندآموز، پيشرو ناصر خسرو بوده، در داشتن اعتقاد به تشيّع و نشر مناقب اهل البيت اطهار(ع) نيز بر او تقدم داشته است.<ref>همان، ص 88</ref> | ||
#نويسنده در مورد پيشينه تشيع قبل از تيموريان، چنين نوشته است: دولت سلجوقيان به رهبرى طغرل بيك بعد از فتح نيشابور و پيروزى بر سپاه سلطان مسعود غزنوى در نبرد دندانقان نزديك مرو، در سال 432ق به وجود آمد. سلجوقيان مذهب تسنن داشتند و نسبت به تشيّع خوشبين نبودند و براى اينكه حكومت خود را مشروع جلوه دهند و از حمايت معنوى خليفه عبّاسى ضد شيعى بغداد بهرهمند شوند و نيز موافقت اكثريت مردم را كه سنّى مذهب بودند كسب كنند، مانند غزنويان در تضعيف شيعيان مىكوشيدند، ولى بهرغم سياستهاى ضد شيعى آنان، در قرن پنجم، تشيّع اعم از امامى و اسماعيلى در حال گسترش بود.<ref>همان، ص 102- 103</ref> | #نويسنده در مورد پيشينه تشيع قبل از تيموريان، چنين نوشته است: دولت سلجوقيان به رهبرى طغرل بيك بعد از فتح نيشابور و پيروزى بر سپاه سلطان مسعود غزنوى در نبرد دندانقان نزديك مرو، در سال 432ق به وجود آمد. سلجوقيان مذهب تسنن داشتند و نسبت به تشيّع خوشبين نبودند و براى اينكه حكومت خود را مشروع جلوه دهند و از حمايت معنوى خليفه عبّاسى ضد شيعى بغداد بهرهمند شوند و نيز موافقت اكثريت مردم را كه سنّى مذهب بودند كسب كنند، مانند غزنويان در تضعيف شيعيان مىكوشيدند، ولى بهرغم سياستهاى ضد شيعى آنان، در قرن پنجم، تشيّع اعم از امامى و اسماعيلى در حال گسترش بود.<ref>همان، ص 102- 103</ref> | ||
#پژوهشهاى نويسنده حاكى از آن است كه در دوره تيمور به بعضى از قوانين تشكيلاتى مثل تشكيل قوريلتاى (لويه جرگه) با استناد به ياساى چنگيز در مواردى كه با شرع اسلام مباينت نداشت، عمل مىشد. شاهرخ وقتى به قدرت رسيد، آن را منسوخ كرد و قواعد فقهى اسلامى را بهطور انحصارى اساس صدور احكام قرار داد. در زمان شاهرخ، مردم در رفاه مادى و امنيت به سر مىبردند و اين موضوع در مملكت وى بهويژه پايتخت آن هرات، آثارى درپى داشت؛ از جمله آثار آن، توجّه مردم به خوشگذرانى، بهويژه شرابخوارى بود. شاهرخ در اين ميدان هم به مبارزه پرداخت. وى محتسبانى به نام مرتضى صحاف و عبدالجليل قاينى را براى مبارزه با شرابخورى مأمور ساخت، حتى در مورد اعضاى خانواده سلطنتى خود اقدام كرد.<ref>همان، ص 135- 136</ref> | #پژوهشهاى نويسنده حاكى از آن است كه در دوره تيمور به بعضى از قوانين تشكيلاتى مثل تشكيل قوريلتاى (لويه جرگه) با استناد به ياساى چنگيز در مواردى كه با شرع اسلام مباينت نداشت، عمل مىشد. شاهرخ وقتى به قدرت رسيد، آن را منسوخ كرد و قواعد فقهى اسلامى را بهطور انحصارى اساس صدور احكام قرار داد. در زمان شاهرخ، مردم در رفاه مادى و امنيت به سر مىبردند و اين موضوع در مملكت وى بهويژه پايتخت آن هرات، آثارى درپى داشت؛ از جمله آثار آن، توجّه مردم به خوشگذرانى، بهويژه شرابخوارى بود. شاهرخ در اين ميدان هم به مبارزه پرداخت. وى محتسبانى به نام مرتضى صحاف و عبدالجليل قاينى را براى مبارزه با شرابخورى مأمور ساخت، حتى در مورد اعضاى خانواده سلطنتى خود اقدام كرد.<ref>همان، ص 135- 136</ref> |
ویرایش