۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '{{وابستهها}}' به '{{وابستهها}} ') |
جز (جایگزینی متن - 'بو على' به 'بوعلى') |
||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
مقالهى سوم در امورى است براى طبيعيات كه از جهتى داراى كم مىباشند. اين مقاله، در چهارده فصل بيان گرديده كه در فصل اول آن كيفيت بحث در اين مقاله را توضيح داده است. [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] طبيعيات را به اجسام و احوال اجسام تقسيم مىكند و حركت و زمان را از احوال اجسام مىداند و دربارهى ابتدا و انتها داشتنشان بحث مىنمايد. | مقالهى سوم در امورى است براى طبيعيات كه از جهتى داراى كم مىباشند. اين مقاله، در چهارده فصل بيان گرديده كه در فصل اول آن كيفيت بحث در اين مقاله را توضيح داده است. [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] طبيعيات را به اجسام و احوال اجسام تقسيم مىكند و حركت و زمان را از احوال اجسام مىداند و دربارهى ابتدا و انتها داشتنشان بحث مىنمايد. | ||
تتالى، تماس، تشافع، تلاحق، اتصال، وسط، طرف، با هم بودن و تنها بودن، مواردى هستند كه | تتالى، تماس، تشافع، تلاحق، اتصال، وسط، طرف، با هم بودن و تنها بودن، مواردى هستند كه بوعلى قبل از ورود به بحث تناهى اجسام، به تعريف و توضيح آنها پرداخته است تا براى چنين بحث حائز اهميتى، شناخت لازم از احوال اجسام براى مخاطب ايجاد شده باشد. | ||
حالت اجسام به هنگام انقسام، مسافتها و حركتها و زمانها و همچنين بحث از متناهي و نامتناهي بودن اجسام و...مباحث ديگرى است كه يكى پس از ديگرى مورد بحث واقع گرديدهاند. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] اجسام متناهي را از جهت تأثيرگذارى و تأثيرپذيرى مورد بررسی قرار داده و تنها متقدم بر حركت و زمان را ذات بارى تعالى مىداند. | حالت اجسام به هنگام انقسام، مسافتها و حركتها و زمانها و همچنين بحث از متناهي و نامتناهي بودن اجسام و...مباحث ديگرى است كه يكى پس از ديگرى مورد بحث واقع گرديدهاند. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] اجسام متناهي را از جهت تأثيرگذارى و تأثيرپذيرى مورد بررسی قرار داده و تنها متقدم بر حركت و زمان را ذات بارى تعالى مىداند. | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
اغراضى كه اين مقاله بدانها مىپردازد، موضوع فصل اول مقاله بوده و در مقالهى دوم، وحدت و كثرت حركت بررسی شده است. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] واحد بودن حركت را از جهات مختلفي ثابت كرده است؛ طبيعتاً شبهاتى در مورد واحد بودن حركت، مطرح مىشود كه مؤلف به پاسخ مهمترين آنها پرداخته و تقابل حركت و سكون و تضاد بين حركات و تقابلشان را نيز بررسی كرده است. | اغراضى كه اين مقاله بدانها مىپردازد، موضوع فصل اول مقاله بوده و در مقالهى دوم، وحدت و كثرت حركت بررسی شده است. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] واحد بودن حركت را از جهات مختلفي ثابت كرده است؛ طبيعتاً شبهاتى در مورد واحد بودن حركت، مطرح مىشود كه مؤلف به پاسخ مهمترين آنها پرداخته و تقابل حركت و سكون و تضاد بين حركات و تقابلشان را نيز بررسی كرده است. | ||
اتصال حركات به همديگر به طورى كه سكونى بينشان فاصله نشود، از ديگر موضوعات مورد بحث در اين مقاله است. حيّز داشتن اجسام، آن هم حيّزى واحد و طبيعي، حركت بالعرض و حركت قسريه و... از ديگر مباحث مقاله چهارم است كه در بعضى موارد، | اتصال حركات به همديگر به طورى كه سكونى بينشان فاصله نشود، از ديگر موضوعات مورد بحث در اين مقاله است. حيّز داشتن اجسام، آن هم حيّزى واحد و طبيعي، حركت بالعرض و حركت قسريه و... از ديگر مباحث مقاله چهارم است كه در بعضى موارد، بوعلى مسير [[ارسطو]] را پيموده و به نوعي شارح آراى مهم و قابل توجه وى مىباشد، اما در پارهاى موارد نيز همچون حركت قسريه به مخالفت با [[ارسطو]] برخاسته و به نظريهاى غير از نظر او رسيده است. | ||
احوال علل محركه و مناسباتى را كه بين علل محركه و متحرك وجود دارد، در آخرين فصل مقالهى چهارم مورد بررسی قرار داده و مىگويد: محرك يا بالذات است يا بالعرض كه محرك بالعرض يا ذاتا بالعرض است يا عرضيت را از غير گرفته است و تحركش هم يا بالطبع است يا بالقسر و... | احوال علل محركه و مناسباتى را كه بين علل محركه و متحرك وجود دارد، در آخرين فصل مقالهى چهارم مورد بررسی قرار داده و مىگويد: محرك يا بالذات است يا بالعرض كه محرك بالعرض يا ذاتا بالعرض است يا عرضيت را از غير گرفته است و تحركش هم يا بالطبع است يا بالقسر و... | ||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
در فصل دوم اصناف قوا و حركات بسيطه را بيان كرده و خارج بودن طبيعت فلكيه را از طبيعت عنصريه تبيين مىنمايد. مخالفت فلك با اعيان اجسام بسيطه و ترتيب و اوصاف و اشكال آنها و همينطور احوال جسمى كه حركت دايرهاى دارد، در فصول بعدى مورد اشاره واقع شدهاند. | در فصل دوم اصناف قوا و حركات بسيطه را بيان كرده و خارج بودن طبيعت فلكيه را از طبيعت عنصريه تبيين مىنمايد. مخالفت فلك با اعيان اجسام بسيطه و ترتيب و اوصاف و اشكال آنها و همينطور احوال جسمى كه حركت دايرهاى دارد، در فصول بعدى مورد اشاره واقع شدهاند. | ||
بوعلى احوال كواكب را در ضمن فصلى جداگانه توضيح مىدهد و نفوذ اين اجرام در چشم را كه اجرامى مريى و نورانى هستند، ويژگى جسم آسمانى مىداند، لكن بعضى با همان نگاه اول قابل رؤيتند و بعضى در پس بعضى ديگرند و... فصل بعدى در حركتهايى كه كواكب دارند، مىباشد. نوع حركتى كه افلاك دارند و نظرياتى كه مردم در احوال زمين و ساير عناصر ارائه مىكنند و همينطور تناقضى كه در نظريات قائلان به سكون زمين وجود دارد، عناوين فصل بعدى مقالهى اول فن دوم طبيعيات شفا مىباشد. | |||
آخرين فصل اين فن اختصاص به بحثى راجع به خفيف و ثقيل دارد با اين مضمون كه جسم خفيف، حركت دايرهاى خود را حول مركز به خاطر سبك بودنش با نهايت سرعت ادامه مىدهد و ثقيل به خاطر وزنش نيرويى گريز از مركز پيدا مىكند كه در اين حركت دايرهاى به سختى در پى دور شدن از هستهى مركزى مىباشد... | آخرين فصل اين فن اختصاص به بحثى راجع به خفيف و ثقيل دارد با اين مضمون كه جسم خفيف، حركت دايرهاى خود را حول مركز به خاطر سبك بودنش با نهايت سرعت ادامه مىدهد و ثقيل به خاطر وزنش نيرويى گريز از مركز پيدا مىكند كه در اين حركت دايرهاى به سختى در پى دور شدن از هستهى مركزى مىباشد... | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
مقالهى دوم فن چهارم كه داراى دو فصل مىباشد، دربارهى مزاج است. چيستى و چگونگى مزاج به همراه تولد كيفيات چهارگانه از عناصر اربعه كه در واقع تأييدى است بر آراى [[ارسطو]] مبنى بر اينكه اكثر فعل و انفعالات ميان كرات نيز از فعل و انفعالات عناصر اربعه حاصل مىشوند. | مقالهى دوم فن چهارم كه داراى دو فصل مىباشد، دربارهى مزاج است. چيستى و چگونگى مزاج به همراه تولد كيفيات چهارگانه از عناصر اربعه كه در واقع تأييدى است بر آراى [[ارسطو]] مبنى بر اينكه اكثر فعل و انفعالات ميان كرات نيز از فعل و انفعالات عناصر اربعه حاصل مىشوند. | ||
در فصل دوم اين مقاله، | در فصل دوم اين مقاله، بوعلى، در تحقيقى راجع به توابع مزاج، مىگويد: واجب است دانسته شود كه وقتى اجسام جمع شدند و ممزوج گرديدند براى بعضى مزاجى عارض نشود مگر مزاج خودش. | ||
فن پنجم، در معادن و آثار علويه است. در اين قسمت نيز تأثير ويژهاى از آثار علويهى [[ارسطو]] به چشم مىخورد. اين فن داراى دو مقاله است كه مقالهى اول در مورد آنچه كه بر زمين عارض و حادث مىشود، است. [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، فصل اول اين مقاله را به موضوع كوهها اختصاص داده است. وى چگونگى تشكيل كوهها و ماهيت آنها را بررسی كرده و عنايت ويژهاى نيز، مانند ديگر جاهايى كه از عوامل طبيعي زمينى و آسمانى بحث مىكند، به مشاهدات و تجربيات خود دارد. | فن پنجم، در معادن و آثار علويه است. در اين قسمت نيز تأثير ويژهاى از آثار علويهى [[ارسطو]] به چشم مىخورد. اين فن داراى دو مقاله است كه مقالهى اول در مورد آنچه كه بر زمين عارض و حادث مىشود، است. [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، فصل اول اين مقاله را به موضوع كوهها اختصاص داده است. وى چگونگى تشكيل كوهها و ماهيت آنها را بررسی كرده و عنايت ويژهاى نيز، مانند ديگر جاهايى كه از عوامل طبيعي زمينى و آسمانى بحث مىكند، به مشاهدات و تجربيات خود دارد. | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
نوعي خاك در شط جيحون كه مردم با آن سرشان را مىشستند، از آن قبيل مىباشد كه بعد از بيست و سه سال، مؤلف خود شاهد تبديل شدنش به سنگ بوده است. اينكه ابرها چگونه به وجود مىآيند و همينطور چشمهها، در فصل بعدى مورد بررسی قرار گرفته است. | نوعي خاك در شط جيحون كه مردم با آن سرشان را مىشستند، از آن قبيل مىباشد كه بعد از بيست و سه سال، مؤلف خود شاهد تبديل شدنش به سنگ بوده است. اينكه ابرها چگونه به وجود مىآيند و همينطور چشمهها، در فصل بعدى مورد بررسی قرار گرفته است. | ||
منابع آبها، موضوع فصل ديگرى است كه | منابع آبها، موضوع فصل ديگرى است كه بوعلى بعد از آن به علل و عوامل زلزلهها پرداخته است. وى حركتى را كه عارض جزيى از اجزاى زمين مىشود و آن باعث بروز حركت در لايههاى رويى زمين مىگردد، عامل زلزله شمرده است. بخارهاى جمع شده در درون زمين، عامل ديگرى براى زلزله قلمداد شده كه به عقيدهى [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] اگر در مناطق زلزلهخيز شكافي در زمين ايجاد شود، آثار آن بخارات مشهود خواهد بود. | ||
تكوين معدنيات، عنوان فصل ديگرى است كه در آن به قول خود از احوال جواهر معدنيه صحبت كرده است. [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] اجسام معدنيه را بر چهار قسم مىداند كه عبارتند از: سنگها، گوگردها، نمكها و ذائبها كه بعضى سخيف و ضعيف الجوهر و بعضى ديگر قوى الجوهر مىباشند. وى در اين بخش مواد مركبهى آنها را بيان نموده و اشارهاى كوتاه نيز به مدعيات كيمياگران دارد. | تكوين معدنيات، عنوان فصل ديگرى است كه در آن به قول خود از احوال جواهر معدنيه صحبت كرده است. [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] اجسام معدنيه را بر چهار قسم مىداند كه عبارتند از: سنگها، گوگردها، نمكها و ذائبها كه بعضى سخيف و ضعيف الجوهر و بعضى ديگر قوى الجوهر مىباشند. وى در اين بخش مواد مركبهى آنها را بيان نموده و اشارهاى كوتاه نيز به مدعيات كيمياگران دارد. | ||
خط ۱۲۵: | خط ۱۲۵: | ||
[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در آخرين فصل اين فن، بحثى را نيز راجع به طوفانها ارائه مىكند و مىگويد: غلبهى يكى از عناصر اربعه بر باد، باعث به وجود آمدن طوفان مىگردد. اوضاع كواكب نيز در مرحلهى بعدى و در غلبهى يكى از عناصر اربعه بر سايرين بىتأثير نبوده و باعث وقوع طوفان مىگردد. در اين قسمت نيز [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] مخالفتهايى با مشائين دارد كه حاكى از آزادانديشى و بلندنظرى وى مىباشد، زيرا در مباحث علمى تأثيرپذير از هيچ مشرب خاصي نبوده و همواره به دنبال يافتههاى عالمانه و مستدل بوده است. فن ششم، دربارهى نفس است. اين فن مشتمل بر پنج مقاله مىباشد و مقالهى اول داراى پنج فصل است كه فصل اول آن، در اثبات و تعريف نفس است. در فصل بعدى نظريات قدما را دربارهى نفس و جوهر آن بيان كرده و در پى نقض آنها مىباشد. | [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در آخرين فصل اين فن، بحثى را نيز راجع به طوفانها ارائه مىكند و مىگويد: غلبهى يكى از عناصر اربعه بر باد، باعث به وجود آمدن طوفان مىگردد. اوضاع كواكب نيز در مرحلهى بعدى و در غلبهى يكى از عناصر اربعه بر سايرين بىتأثير نبوده و باعث وقوع طوفان مىگردد. در اين قسمت نيز [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] مخالفتهايى با مشائين دارد كه حاكى از آزادانديشى و بلندنظرى وى مىباشد، زيرا در مباحث علمى تأثيرپذير از هيچ مشرب خاصي نبوده و همواره به دنبال يافتههاى عالمانه و مستدل بوده است. فن ششم، دربارهى نفس است. اين فن مشتمل بر پنج مقاله مىباشد و مقالهى اول داراى پنج فصل است كه فصل اول آن، در اثبات و تعريف نفس است. در فصل بعدى نظريات قدما را دربارهى نفس و جوهر آن بيان كرده و در پى نقض آنها مىباشد. | ||
بوعلى سومين فصل اين مقاله را به داخل بودن نفس تحت مقولهى جوهر اختصاص داده است. او مىگويد: ثابت كرديم كه نفس، جسم نمىباشد... منشأ اختلاف افاعيل نفس كه همان اختلاف قواى نفس مىباشد، در فصل بعدى مورد بررسی واقع مىگردد. در فصل پنجم نيز تقسيمات قواى نفس مطرح است؛ براى مثال قواى نفسانى را در يك تقسيم به سه دسته تقسيم مىكند كه عبارتند از: 1- نفس نباتيه كه كارش تولد، رشد و تغذيه مىباشد. 2- نفس حيوانيه كه كارش درك جزئيات و تحرك بالاراده مىباشد. 3- نفس انسانى كه داراى دو قوه عامله و عالمه است. | |||
دومين مقاله اين فن كه پنج فصل دارد با تحقيقى دربارهى قواى منسوب به نفس نباتيه آغاز مىگردد. در قواى نفس نباتيه نيز اول به تغذيه پرداخته است. در فصل دوم اصناف ادراكات انسان را كه عبارتند از قواى داركه و حاسّه، توضيح مىدهد و در ادامه قواى حاسهى لمسيه، ذائقه و شامّه و حاسهى سامعه را در ضمن فصولى تبيين مىنمايد. | دومين مقاله اين فن كه پنج فصل دارد با تحقيقى دربارهى قواى منسوب به نفس نباتيه آغاز مىگردد. در قواى نفس نباتيه نيز اول به تغذيه پرداخته است. در فصل دوم اصناف ادراكات انسان را كه عبارتند از قواى داركه و حاسّه، توضيح مىدهد و در ادامه قواى حاسهى لمسيه، ذائقه و شامّه و حاسهى سامعه را در ضمن فصولى تبيين مىنمايد. | ||
خط ۱۳۱: | خط ۱۳۱: | ||
[[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، در سومين مقالهى اين فن كه هشت فعل دارد، دربارهى نور و شعاع آن و همينطور رنگ و منشأ آن و اينكه آيا نور جسم است يا نه و بررسی آراى مختلف در اين زمينه و همينطور بررسی آراى گوناگون در مورد ديدن و علل آن و مطالبى چند در حواشى مبحث رؤيت صحبت مىكند. | [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، در سومين مقالهى اين فن كه هشت فعل دارد، دربارهى نور و شعاع آن و همينطور رنگ و منشأ آن و اينكه آيا نور جسم است يا نه و بررسی آراى مختلف در اين زمينه و همينطور بررسی آراى گوناگون در مورد ديدن و علل آن و مطالبى چند در حواشى مبحث رؤيت صحبت مىكند. | ||
مقالهى چهارم مبحث نفس كه چهار فصل دارد دربارهى حواس باطنهى حيوان و افعال قواى مصوره و مفكره و افعال قواى متذكره روحيه و اينكه هر يك از اين قوا داراى آلاتى جسمانى هستند و بحثى دربارهى نبوت، مىباشد. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] دربارهى وهم مىگويد: وهم حاكم اكبر در حيوانات است كه به صورت انبعاث تخيّلى حكم مىكند؛ مثالى كه | مقالهى چهارم مبحث نفس كه چهار فصل دارد دربارهى حواس باطنهى حيوان و افعال قواى مصوره و مفكره و افعال قواى متذكره روحيه و اينكه هر يك از اين قوا داراى آلاتى جسمانى هستند و بحثى دربارهى نبوت، مىباشد. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] دربارهى وهم مىگويد: وهم حاكم اكبر در حيوانات است كه به صورت انبعاث تخيّلى حكم مىكند؛ مثالى كه بوعلى در تمام آثار خود براى اين قوه مىزند، درك شيرينى عسل است كه از ديدن رنگ و ظاهر آن، به مخيّلهى انسان خطور مىكند. | ||
او دربارهى قوهى محركه كه هر حيوانى بعد از درك چيزى و احساس نياز به آن، به سويش حركت مىكند، توضيح داده و نبوت را نيز بخشى از آن مىداند. شهوت و غضب كه اولى براى جلب منافع، اعم از خوردن براى ادامه حيات، جماع براى ادامه نسل و... و دومى براى دفع مفسده، مانند دورى از خطرات و دشمنان و... مىباشد، دو نيروى محركه نفس مىباشند كه براى انجام وظايف خود، ديگر نيروهاى جسم را در اختيار دارند. | او دربارهى قوهى محركه كه هر حيوانى بعد از درك چيزى و احساس نياز به آن، به سويش حركت مىكند، توضيح داده و نبوت را نيز بخشى از آن مىداند. شهوت و غضب كه اولى براى جلب منافع، اعم از خوردن براى ادامه حيات، جماع براى ادامه نسل و... و دومى براى دفع مفسده، مانند دورى از خطرات و دشمنان و... مىباشد، دو نيروى محركه نفس مىباشند كه براى انجام وظايف خود، ديگر نيروهاى جسم را در اختيار دارند. | ||
مقالهى پنجم كه داراى چهار فصل مىباشد، بيانگر مطالبى راجع به نفس انسانى است كه عبارتند از: الف- خواص فعل و انفعالاتى كه انسان دارد. | مقالهى پنجم كه داراى چهار فصل مىباشد، بيانگر مطالبى راجع به نفس انسانى است كه عبارتند از: الف- خواص فعل و انفعالاتى كه انسان دارد. بوعلى مىگويد: از نفس انسانى افعال خاصي صادر مىگردد كه ويژهى انسان بوده و در ساير حيوانات موجود نمىباشد. وى يكى از نمونهها را نيازهاى انسان مىداند كه براى رفع آنها به چيزى فراتر از آنچه طبيعت در اختيار حيوانات نهاده، مانند كشاورزى، خياطي، نساجى، ساختن حروف و اصوات براى رساندن مقصود خود به ديگران و... نياز دارد. | ||
مؤلف، در بخش ديگر، به چگونگى انتفاع نفس انسانى از حواس پرداخته و غايتاً محال بودن تناسخ و فناناپذير بودن نفس انسانى را به اثبات رسانده و فن مربوط به نفس را به پايان مىبرد. | مؤلف، در بخش ديگر، به چگونگى انتفاع نفس انسانى از حواس پرداخته و غايتاً محال بودن تناسخ و فناناپذير بودن نفس انسانى را به اثبات رسانده و فن مربوط به نفس را به پايان مىبرد. | ||
خط ۱۴۳: | خط ۱۴۳: | ||
مبادى تغذيه، توليد، تولد در نبات به همراه چگونگى تولد اجزاى گياهان و اختلاف آنها به حسب اماكن، در بخش بعدى توضيح داده شدهاند. از جمله مسائل مطرح شده در اين فن، تعريف شاخ و برگ و بوتهى گياهان است. مؤلف به صورتى بسيار دقيق و عالمانه در مورد ميوه و ثمرات گياهان و انواع و اقسام آن توضيحاتى ارائه كرده و با بيان اصناف نبات و مزاج اشيائى كه داراى نفس غاذيه مىباشند، اين فن را نيز به سرانجام مىرساند. | مبادى تغذيه، توليد، تولد در نبات به همراه چگونگى تولد اجزاى گياهان و اختلاف آنها به حسب اماكن، در بخش بعدى توضيح داده شدهاند. از جمله مسائل مطرح شده در اين فن، تعريف شاخ و برگ و بوتهى گياهان است. مؤلف به صورتى بسيار دقيق و عالمانه در مورد ميوه و ثمرات گياهان و انواع و اقسام آن توضيحاتى ارائه كرده و با بيان اصناف نبات و مزاج اشيائى كه داراى نفس غاذيه مىباشند، اين فن را نيز به سرانجام مىرساند. | ||
بوعلى در نهايت، طبيعيات شفا را با فن هشتم كه اختصاص به طبايع حيوان دارد، تمام مىكند. مقالههاى نوزدهگانهى اين فن كه هر كدام از فصولى متشكل مىباشند، به اين صورت هستند: مقالهى اول كه سه فصل دارد، ابتدا از اختلاف حيوانات به لحاظ مأوى، مطعم، اخلاق، اعمال و اعضاء بحث كرده و در ادامه اعضاى كليه و اعضاى آليهى آنها را مورد بررسی قرار مىدهد. | |||
در مقالهى دوم، اختلاف حيوانات از جهت اعضاى ظاهرى و اعضاى باطنى مطرح است. در مقالهى سوم كه سه فصل دارد، اعضاى باطنى حيوان تشريح شده و اختلاف ميان فلاسفه و اطبا در مورد آن مطرح گرديده است و نيز از استخوانها، موها و پشمهاى حيوانات، سخن به ميان آمده است. | در مقالهى دوم، اختلاف حيوانات از جهت اعضاى ظاهرى و اعضاى باطنى مطرح است. در مقالهى سوم كه سه فصل دارد، اعضاى باطنى حيوان تشريح شده و اختلاف ميان فلاسفه و اطبا در مورد آن مطرح گرديده است و نيز از استخوانها، موها و پشمهاى حيوانات، سخن به ميان آمده است. | ||
مايعات بدن حيوان كه عبارتند از خون، شير و منى، در سومين فصل اين مقاله، مورد بحث واقع گرديدهاند. در مقالهى چهارم اين فن، دو فصل وجود دارد كه در اولين فصل آن راجع به حيوانات آبزى و...صحبت شده است و در فصل دومش دربارهى حسّ حيوان، حركات و اصواتش و همينطور خواب و بيدارى و نر بودن و ماده بودنش بحث گرديده است. در اين فصل، | مايعات بدن حيوان كه عبارتند از خون، شير و منى، در سومين فصل اين مقاله، مورد بحث واقع گرديدهاند. در مقالهى چهارم اين فن، دو فصل وجود دارد كه در اولين فصل آن راجع به حيوانات آبزى و...صحبت شده است و در فصل دومش دربارهى حسّ حيوان، حركات و اصواتش و همينطور خواب و بيدارى و نر بودن و ماده بودنش بحث گرديده است. در اين فصل، بوعلى، مدعي شده كه تمام حيواناتى كه خون دارند از حواس پنجگانه بهرهمند مىباشند و... | ||
در مقالهى پنجم نيز توليد مثل انواع حيوانات بررسی شده است. [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] از نوعي ماهي نام مىبرد كه نر در ميان آنها نيست و به طريقى ديگر توليد نسل مىكنند و بعضى ديگر از حيوانات را ياد مىكند كه آنچه زاييدهاند، عين خودشان نمىباشد، مانند پروانه كه زادهاش كرم مىباشد. | در مقالهى پنجم نيز توليد مثل انواع حيوانات بررسی شده است. [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] از نوعي ماهي نام مىبرد كه نر در ميان آنها نيست و به طريقى ديگر توليد نسل مىكنند و بعضى ديگر از حيوانات را ياد مىكند كه آنچه زاييدهاند، عين خودشان نمىباشد، مانند پروانه كه زادهاش كرم مىباشد. | ||
خط ۱۵۳: | خط ۱۵۳: | ||
تخم پرندگان و ماهيها و مواد تشكيل دهندهى آنها، همينطور زمان تخمگذارى و محل آن، موضوع دو فصل مقالهى ششم مىباشد. اختلاف حيوانات از جهت مأوى، خوراك و اختلافشان در طول عمر و اخلاق همراه با اشارهاى به امراض حيوانات، در مقالهى هفتم مطرح است. در مقالهى هشتم نيز همين مطلب ادامه يافته و قدرى توضيح بيشتر راجع به اخلاق حيوانات درنده، ماهيها و پرندگان داده شده است. مراحل تكوين انسان از منى، موضوع مقالهى نهم است. [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، در فصل اول اين مقاله اشاره به علايم بلوغ در انسان كرده و چگونگى توليد مثل را توضيح مىدهد. وى بحثى نيز دربارهى اوج لذت جنسي كه اصطلاح ارگاسم را در موردش به كار مىبرند، در مرد و زن دارد. | تخم پرندگان و ماهيها و مواد تشكيل دهندهى آنها، همينطور زمان تخمگذارى و محل آن، موضوع دو فصل مقالهى ششم مىباشد. اختلاف حيوانات از جهت مأوى، خوراك و اختلافشان در طول عمر و اخلاق همراه با اشارهاى به امراض حيوانات، در مقالهى هفتم مطرح است. در مقالهى هشتم نيز همين مطلب ادامه يافته و قدرى توضيح بيشتر راجع به اخلاق حيوانات درنده، ماهيها و پرندگان داده شده است. مراحل تكوين انسان از منى، موضوع مقالهى نهم است. [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، در فصل اول اين مقاله اشاره به علايم بلوغ در انسان كرده و چگونگى توليد مثل را توضيح مىدهد. وى بحثى نيز دربارهى اوج لذت جنسي كه اصطلاح ارگاسم را در موردش به كار مىبرند، در مرد و زن دارد. | ||
مدت حمل و خون نفاس، از ديگر مطالبى است كه در اين فصل مطرح مىشود. احتجاجى كه [[جالینوس]] حكيم با يك فيلسوف در ارتباط با چگونگى جذب منى توسط رحم واقع گرديده، موضوع فصل دوم اين مقاله مىباشد. در فصل سوم | مدت حمل و خون نفاس، از ديگر مطالبى است كه در اين فصل مطرح مىشود. احتجاجى كه [[جالینوس]] حكيم با يك فيلسوف در ارتباط با چگونگى جذب منى توسط رحم واقع گرديده، موضوع فصل دوم اين مقاله مىباشد. در فصل سوم بوعلى بحثى مطرح مىكند دربارهى منى نداشتن زنان كه در ادامهاش چگونگى تكوّن اعضاى مهم بدن از منى، تبيين گرديده است. | ||
آخرين مطلب مطرح شده در مقالهى نهم، بيان احوال نوزاد و مادرش مىباشد كه در آن دوران باردارى در بلاد مختلف و مقايسهى آن با ساير حيوانات، بحث شده است. علت سقط رحم نيز عنوان مقالهى دهم مىباشد. در مقالهى بعدى كه پانزده فصل دارد، تركيب و مركبات بدن، اعم از مزاج كلى، مزاج اعضاء، مزاج دندانها، بحثى راجع به اخلاط و اصناف آن، توضيحاتى راجع به مغز و نخاع و عصب، مباحثى راجع به استخوانبندى و تشريح اعضاى بينايى، شنوايى، بويايى، چشايى و اعضاى ديگر سر و عضلاتشان مطرح مىباشد. | آخرين مطلب مطرح شده در مقالهى نهم، بيان احوال نوزاد و مادرش مىباشد كه در آن دوران باردارى در بلاد مختلف و مقايسهى آن با ساير حيوانات، بحث شده است. علت سقط رحم نيز عنوان مقالهى دهم مىباشد. در مقالهى بعدى كه پانزده فصل دارد، تركيب و مركبات بدن، اعم از مزاج كلى، مزاج اعضاء، مزاج دندانها، بحثى راجع به اخلاط و اصناف آن، توضيحاتى راجع به مغز و نخاع و عصب، مباحثى راجع به استخوانبندى و تشريح اعضاى بينايى، شنوايى، بويايى، چشايى و اعضاى ديگر سر و عضلاتشان مطرح مىباشد. |
ویرایش