۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(لینک درون متنی) |
(لینک درون متنی) |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
مقدمه ناشر، درباره فلسفه تأسیس دفتر نشر میراث مکتوب و ضرورت این امر است.<ref>ر.ک: سخن ناشر، ص5</ref> کتاب رسائل دهدار، مجموعه یازده رساله از محمد بن محمود فانی شیرازی است که به تصحیح محمدحسین اکبری ساوی رسیده است. | مقدمه ناشر، درباره فلسفه تأسیس دفتر نشر میراث مکتوب و ضرورت این امر است.<ref>ر.ک: سخن ناشر، ص5</ref> کتاب رسائل دهدار، مجموعه یازده رساله از محمد بن محمود فانی شیرازی است که به تصحیح محمدحسین اکبری ساوی رسیده است. | ||
رساله اشراق النیرین اولین رسالهای است که در این کتاب ذکر شده است. دهدار، علت نامگذاری رساله نیرین به این نام میگوید دو نور از افق سرشت انسانی طلوع میکند که اولی مربوط است به اظهار شمهای از تطابق آفاق و انفس و دیگری به اشعار به تولد ثانی. وی قبل از بیان دو نیّر، نظریه افلاطون مبنی بر تذکار بودن علم را از | رساله اشراق النیرین اولین رسالهای است که در این کتاب ذکر شده است. دهدار، علت نامگذاری رساله نیرین به این نام میگوید دو نور از افق سرشت انسانی طلوع میکند که اولی مربوط است به اظهار شمهای از تطابق آفاق و انفس و دیگری به اشعار به تولد ثانی. وی قبل از بیان دو نیّر، نظریه افلاطون مبنی بر تذکار بودن علم را از «[[التحصيل|التحصیل]]» [[بهمنیار بن مرزبان|بهمنیار]] مطرح کرده و میپذیرد و به این نکات اشاره میکند که «طلب مجهول مطلق محال است؛ نفوس انسانى قابلپذیرش جمیع علوم است؛ عرفان، معرفت نفس به خود است چرا که ذات حقتعالی شانه از لوث عرفان انسانى مقدس است؛ علم، خروج از قوه به فعل است؛ نفس الامر اعم از ذهن و خارج است؛ مظهر نخستین، نفس الرحمن است و وجود عام، ظل وجود حقیقى است و ممکنات محل ظهور آنند و...». او در اشراق اول آیات آفاقی را مندمج در نفوس میشمارد و وجود را منحصر در حضرات خمس میشمارد، سپس تفسیری انفسی از کلمه «کن» و کلمه «الف» میدهد و در اشراق ثانی به بیان تولد دوباره نفس با انتباه آن از خواب غفلت و موت اختیاری میپردازد. او علمالیقین، عینالیقین و حقالیقین را بهمثابه تصور، توصف، تخلق و تحقق هم میداند. او همچنین به تعریف ربالنوع، بیان مراد از اعیان ثابته، ذکر و مراقبه و... میپردازد.<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص25-26</ref> | ||
وی الالف الانسانیه که رساله دوم کتاب است را برای خان خانان نوشته و در آن به تفسیر دو سوره ضحی و انشراح میپردازد و در این اثنا مقاماتی از مدارج خاتم انبیاء(ص) را بیان میکند. او به توضیح ارتباط نفس انسانی با اقبال و ادبار، شفاعت، شرح صدر، اقسام تجلیات ذاتی و اسمائی و صفاتی، انواع دوگانه اهل سلوک و... میپردازد.<ref>ر.ک: همان، ص26-27</ref> | وی الالف الانسانیه که رساله دوم کتاب است را برای خان خانان نوشته و در آن به تفسیر دو سوره ضحی و انشراح میپردازد و در این اثنا مقاماتی از مدارج خاتم انبیاء(ص) را بیان میکند. او به توضیح ارتباط نفس انسانی با اقبال و ادبار، شفاعت، شرح صدر، اقسام تجلیات ذاتی و اسمائی و صفاتی، انواع دوگانه اهل سلوک و... میپردازد.<ref>ر.ک: همان، ص26-27</ref> | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
رساله ذوقیات دهدار «حاوى تمهیدی در تبیین مقاصد رساله، مقدمهای در عنوان برخى از ذوقیات عقلیه بر سبیل کلى و چهار رکن در موضوعات گوناگون و یک خاتمه تحت عنوان پایان سخن است» او در رکن اول درباره رؤیت و شهود حق سبحانه بحث میکند و در آن به روایات و اقوال بزرگان استناد میکند. در رکن دوم به توضیح معانی «اتحاد» میپردازد و در اثنای این بخش به توضیح معنی صحیح برخی از شطحیات عرفا مانند «انا الحق» منصور حلاج میپردازد. در رکن سوم درباره وحدت وجود صحبت میکند، مراتب سهگانه آن را روشن میکند و به بیان ارتباط وجود با کلی طبیعی میپردازد و در رکن چهارم با یادآوری برخی بزرگان عرفای قائل به وحدت وجود مباحث ارتباط کلی طبیعی و وجود را ادامه میدهد. او در خاتمه درباره اطوار سهگانه عقل، طبایع و امراض چهارگانه نفس، دانایی نفس ناطقه به معلومش به طریق تمثل، مجرد و ابدی بودن نفس و... صحبت میکند.<ref>ر.ک: همان، ص30-31</ref> | رساله ذوقیات دهدار «حاوى تمهیدی در تبیین مقاصد رساله، مقدمهای در عنوان برخى از ذوقیات عقلیه بر سبیل کلى و چهار رکن در موضوعات گوناگون و یک خاتمه تحت عنوان پایان سخن است» او در رکن اول درباره رؤیت و شهود حق سبحانه بحث میکند و در آن به روایات و اقوال بزرگان استناد میکند. در رکن دوم به توضیح معانی «اتحاد» میپردازد و در اثنای این بخش به توضیح معنی صحیح برخی از شطحیات عرفا مانند «انا الحق» منصور حلاج میپردازد. در رکن سوم درباره وحدت وجود صحبت میکند، مراتب سهگانه آن را روشن میکند و به بیان ارتباط وجود با کلی طبیعی میپردازد و در رکن چهارم با یادآوری برخی بزرگان عرفای قائل به وحدت وجود مباحث ارتباط کلی طبیعی و وجود را ادامه میدهد. او در خاتمه درباره اطوار سهگانه عقل، طبایع و امراض چهارگانه نفس، دانایی نفس ناطقه به معلومش به طریق تمثل، مجرد و ابدی بودن نفس و... صحبت میکند.<ref>ر.ک: همان، ص30-31</ref> | ||
رساله رقائق الحق، شامل یک «فتح» و هفت «رقیقه» و یک «خاتمه» است. در فتح به انطباع صور مدرکه در نفس، امور اعتباری نزد عرفا، تعریف زمان، نزاع بر وحدت وجود و ... میپردازد. او رقیقه نخست را در توضیح وحدت وجود مینگارد؛ دهدار به وجود بشرط لا، بشرط شىء و لا بشرط و وجود خاص و وجود مطلق و وجود عام اشاره کرده و آرای حکما، عرفا و متکلمین را در این زمینه نقد و بررسی میکند. رقیقه دوم در توضیح این است که وجود، اعرف اشیاء و بدیهیترین مدرکات انسان است. او در رقیقه سوم اندیشه متکلمان را در ارتباط با وجود بیان کرده و نقد میکند و مرتبهای فوق وحدت وجود (مشرب محمدی) را از قول استادش نقل میکند و تکفیر برخی از علما نسبت به ابن عربی را تصحیح میکند. محمد بن محمود دهدار در رقیقه چهارم وحدت وجود را از نگاه صدرالدین قونوی که از پیروان [[ابن عربی، محمد بن علی|محیالدین عربی]] است بررسی میکند، در رقیقه پنجم، بر بعضی مقدمات مشعر بر مذهب اهل وحدت اشاره میکند، در رقیقه ششم، درباره فیض حق و اسم رحمان و ذات حق و ارتباطش با اسما و صفات او صحبت میکند و در رقیقه هفتم کلام ابن عربی درباره درخواست راهنمایی فخر رازی درباره عدم ثبات موجودی غیر از حقتعالی را شرح میدهد و ... . این رساله با تذکر بر تعظیم امر الهی و شفقت بر خلق به پایان میرسد.<ref>ر.ک: همان، ص31-34</ref> | رساله رقائق الحق، شامل یک «فتح» و هفت «رقیقه» و یک «خاتمه» است. در فتح به انطباع صور مدرکه در نفس، امور اعتباری نزد عرفا، تعریف زمان، نزاع بر وحدت وجود و ... میپردازد. او رقیقه نخست را در توضیح وحدت وجود مینگارد؛ دهدار به وجود بشرط لا، بشرط شىء و لا بشرط و وجود خاص و وجود مطلق و وجود عام اشاره کرده و آرای حکما، عرفا و متکلمین را در این زمینه نقد و بررسی میکند. رقیقه دوم در توضیح این است که وجود، اعرف اشیاء و بدیهیترین مدرکات انسان است. او در رقیقه سوم اندیشه متکلمان را در ارتباط با وجود بیان کرده و نقد میکند و مرتبهای فوق وحدت وجود (مشرب محمدی) را از قول استادش نقل میکند و تکفیر برخی از علما نسبت به [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] را تصحیح میکند. محمد بن محمود دهدار در رقیقه چهارم وحدت وجود را از نگاه صدرالدین قونوی که از پیروان [[ابن عربی، محمد بن علی|محیالدین عربی]] است بررسی میکند، در رقیقه پنجم، بر بعضی مقدمات مشعر بر مذهب اهل وحدت اشاره میکند، در رقیقه ششم، درباره فیض حق و اسم رحمان و ذات حق و ارتباطش با اسما و صفات او صحبت میکند و در رقیقه هفتم کلام ابن عربی درباره درخواست راهنمایی فخر رازی درباره عدم ثبات موجودی غیر از حقتعالی را شرح میدهد و ... . این رساله با تذکر بر تعظیم امر الهی و شفقت بر خلق به پایان میرسد.<ref>ر.ک: همان، ص31-34</ref> | ||
رساله در توحید یا فضیلت و شرافت انسان دهدار، حاوی مقدمه و سه فصل و خاتمه است. دهدار پس از بیان اشرفیت انسان بر سایر مخلوقات به این نکته اشاره میکند که عالم صغیر به وزان عالم کبیر بوده و در خودش بالقوه دارای اسمای تکوینی هست. او انسان را اول موجود و آخر مقصود میشمارد و برای او واسطهای قائل نمیشود. او انسان را حامل امانت الهی دانسته و در فصل اول این کتاب، شیوه اهل استدلال مباحث وجوب و امکان و ... را بیان میدارد. همچنین، در فصل دوم به بیان معانی وجود و علم باری نسبت به ذات خودش و احاطهاش بر موجودات و... بحث میکند و مخالفت انسان با شریعت را موجب الحاد میداند. برخی از مباحث این کتاب در فصل سوم ازاینقرار است؛ «عالم یک شخص واحد است؛ موجودات، ذوات متحققه موجود، مىنمایند؛ سالک در اثر ریاضت حجاب نمود را از پیشگاه بصیرت خویش خرق مىنماید؛ جمال الهى توأمان با جلال اوست و ... .» خاتمه «رساله در توحید» دهدار، درباره مبدأ و معاد است.<ref>ر.ک: همان، ص34-35</ref> | رساله در توحید یا فضیلت و شرافت انسان دهدار، حاوی مقدمه و سه فصل و خاتمه است. دهدار پس از بیان اشرفیت انسان بر سایر مخلوقات به این نکته اشاره میکند که عالم صغیر به وزان عالم کبیر بوده و در خودش بالقوه دارای اسمای تکوینی هست. او انسان را اول موجود و آخر مقصود میشمارد و برای او واسطهای قائل نمیشود. او انسان را حامل امانت الهی دانسته و در فصل اول این کتاب، شیوه اهل استدلال مباحث وجوب و امکان و ... را بیان میدارد. همچنین، در فصل دوم به بیان معانی وجود و علم باری نسبت به ذات خودش و احاطهاش بر موجودات و... بحث میکند و مخالفت انسان با شریعت را موجب الحاد میداند. برخی از مباحث این کتاب در فصل سوم ازاینقرار است؛ «عالم یک شخص واحد است؛ موجودات، ذوات متحققه موجود، مىنمایند؛ سالک در اثر ریاضت حجاب نمود را از پیشگاه بصیرت خویش خرق مىنماید؛ جمال الهى توأمان با جلال اوست و ... .» خاتمه «رساله در توحید» دهدار، درباره مبدأ و معاد است.<ref>ر.ک: همان، ص34-35</ref> |
ویرایش