۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'محيى الدين' به 'محيىالدين') |
جز (جایگزینی متن - 'صلاح الدين' به 'صلاحالدين') |
||
| خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
بعد از اين دوره، دوره فاطميان و مؤلف به ذكر حوادث و اخبار آنها و اين قسمت مىپردازد: نخستين خليفه فاطمى عبيداللّه بن مهدى در سال 297 قمرى به حكومت رسيد(متوفاى). پس از او فرزندش ابوالقاسم محمد با لقب قائم بامرالله (ابوالقاسم)(متوفاى 234) بعد پسر او اسماعيل با لقب منصور بنصراللّه (متوفاى 341). بعد از پسر او ابوتميم معد با لقب مغز الدين اللّه (متوفاى 365) كه شهر قاهره و جامع الازهر در زمان او بنياد بعد از او پسرش منصور نژاد ملقب به عزيز بالله (متوفاى 386) و بعد از او پسرش ابوعلى منصور ملقب به حاكم بامرالله (متوفاى 411) به حكومت رسيدند و او دستور به تخريب كليساى قمامه در بيت المقدّس(408 هجرى) و كليساهاى ديگر داد، و بعد از او فرزندش الظاهر لا غراز دين الله (متوفاى 427)، بعد از پسرش ابوتميم، معد ملقب به مستنصر بالله (متوفاى 487) و بعد فرزندش ابوالقاسم، احمد ملقب به المستعملى بامر الله (495)هجرى به جاى او نشست. در زمان او اداره امور كشور به دست افضل بود، و او چون فردى نالايق بود، شام از قلمرو و حكومت فاطمه بيرون رفت و به دست صليبيون افتاد و از خاك آنجا كه بيتالمقدس به سرعت نقش بزرگ در تحولات سياسى و نظامى قلمرو غربى اسلام و بلكه اروپا داشت و جنگجويان صليبى به قصد تسخير اين شهر و تسلط بر بزرگترين مركز مسحيت، به فلسطين سرازير شدند و با محاضره بيتالمقدس بيش از 40 روز در 13 شعبان 492 قمرى، فرنكان (فرنج) قديس را از مصريان گرفتند و چنان به كشتار و غارت دست يازيدند كه مؤلف شمار كشتگان در مسجد الاقصى را بيش از 70 هزار نفر مىنويسد... و مؤلف در اين قسمت به طور كامل تاريخ شامل بيتالمقدس را در دوران حاكمان فاطمى و سلجوقى بررسى نموده است.(نخستين حاكم فاطمى عبيدالله مهدى تا آخرين آنها الناصر الدين اللّه) بين المقدس به مدّت 92 سال(492-853) در دست صليبيان بود. در اين مدت فرمانروايان مسيحى، يهوديان را نيز از بيتالمقدس بيرون نمودند و گروههاى مسيحى را كه از غرب مىآمدند، در شهر و اطراف آن جاى دادند. صليبيان در اين مدّت به بازسازى كليساها و مراكز مسيحى دست زندند و مجموعهاى از دينى بوجود آوردند. | بعد از اين دوره، دوره فاطميان و مؤلف به ذكر حوادث و اخبار آنها و اين قسمت مىپردازد: نخستين خليفه فاطمى عبيداللّه بن مهدى در سال 297 قمرى به حكومت رسيد(متوفاى). پس از او فرزندش ابوالقاسم محمد با لقب قائم بامرالله (ابوالقاسم)(متوفاى 234) بعد پسر او اسماعيل با لقب منصور بنصراللّه (متوفاى 341). بعد از پسر او ابوتميم معد با لقب مغز الدين اللّه (متوفاى 365) كه شهر قاهره و جامع الازهر در زمان او بنياد بعد از او پسرش منصور نژاد ملقب به عزيز بالله (متوفاى 386) و بعد از او پسرش ابوعلى منصور ملقب به حاكم بامرالله (متوفاى 411) به حكومت رسيدند و او دستور به تخريب كليساى قمامه در بيت المقدّس(408 هجرى) و كليساهاى ديگر داد، و بعد از او فرزندش الظاهر لا غراز دين الله (متوفاى 427)، بعد از پسرش ابوتميم، معد ملقب به مستنصر بالله (متوفاى 487) و بعد فرزندش ابوالقاسم، احمد ملقب به المستعملى بامر الله (495)هجرى به جاى او نشست. در زمان او اداره امور كشور به دست افضل بود، و او چون فردى نالايق بود، شام از قلمرو و حكومت فاطمه بيرون رفت و به دست صليبيون افتاد و از خاك آنجا كه بيتالمقدس به سرعت نقش بزرگ در تحولات سياسى و نظامى قلمرو غربى اسلام و بلكه اروپا داشت و جنگجويان صليبى به قصد تسخير اين شهر و تسلط بر بزرگترين مركز مسحيت، به فلسطين سرازير شدند و با محاضره بيتالمقدس بيش از 40 روز در 13 شعبان 492 قمرى، فرنكان (فرنج) قديس را از مصريان گرفتند و چنان به كشتار و غارت دست يازيدند كه مؤلف شمار كشتگان در مسجد الاقصى را بيش از 70 هزار نفر مىنويسد... و مؤلف در اين قسمت به طور كامل تاريخ شامل بيتالمقدس را در دوران حاكمان فاطمى و سلجوقى بررسى نموده است.(نخستين حاكم فاطمى عبيدالله مهدى تا آخرين آنها الناصر الدين اللّه) بين المقدس به مدّت 92 سال(492-853) در دست صليبيان بود. در اين مدت فرمانروايان مسيحى، يهوديان را نيز از بيتالمقدس بيرون نمودند و گروههاى مسيحى را كه از غرب مىآمدند، در شهر و اطراف آن جاى دادند. صليبيان در اين مدّت به بازسازى كليساها و مراكز مسيحى دست زندند و مجموعهاى از دينى بوجود آوردند. | ||
در اين سال(583 قمرى) | در اين سال(583 قمرى) صلاحالدين ايوبى پس از پيروزى قاطع بر صليبيان در «حطّين» به طرف بيتالمقدس پيش رفته و اين شهر را به محاصره خود درآورد. پس از مذاكرات فراوان، در رمضان 583 قمرى پيمانى با صليبيان منعقد شده بر اساس آن، سكنه شهر اجازه يافتند كه پس از پرداخت فديه خود را آزار سازند. | ||
و شهر در مدّت كوتاهى چهرهاى كاملا اسلامى به خود گرفت و مسجد الاقصى را كه رو به ويرانى نهاده بوده، دوباره بنا كردند. | و شهر در مدّت كوتاهى چهرهاى كاملا اسلامى به خود گرفت و مسجد الاقصى را كه رو به ويرانى نهاده بوده، دوباره بنا كردند. | ||
| خط ۱۲۲: | خط ۱۲۲: | ||
و اين امر در زمان حكومت المستفى بالله به وقوع پيوست كه مؤلف در قسمتى كه با عنوان «ذكر الفتح الصلاحى» آمده، اين واقعه را به طور كامل و مبسوط بيان نموده است. | و اين امر در زمان حكومت المستفى بالله به وقوع پيوست كه مؤلف در قسمتى كه با عنوان «ذكر الفتح الصلاحى» آمده، اين واقعه را به طور كامل و مبسوط بيان نموده است. | ||
و در اين ادالة تاريخ بيتالمقدس كه صفحات پايانى اين مجلد است، مىآورد كوششهاى «فرنكان» براى تسخير مجدد شهر در زمان | و در اين ادالة تاريخ بيتالمقدس كه صفحات پايانى اين مجلد است، مىآورد كوششهاى «فرنكان» براى تسخير مجدد شهر در زمان صلاحالدين ايوبى (متوفاى 589 قمرى) به جايى نرسيد؛ اما پس از مرگ «العادل ايوبى» كه بيان اعضاى خاندان رقابت و كشمكش افتاد، صليبيان پس از تسخيير يكى از شهرها روى به بيت المقدس نهادند. | ||
«المعظم» كه تاب مقاومت نداشت، در محرم 616، ديوارهاى شهر بيتالمقدس را ويران كرد تا فرزانگان، نتوانند بعد از پيروزى از آنجا به عنوان پايگاهى براى حمله به ديگر نقاط استفاده كنند. از اين پس، بيتالمقدس تا سال 626 قمرى كه در دست مصريان بود، چندين بار اين شهر ميان آنها دست به دست شده است. در اين سال طبق معاهدهاى به فرنگان واگذار شد. | «المعظم» كه تاب مقاومت نداشت، در محرم 616، ديوارهاى شهر بيتالمقدس را ويران كرد تا فرزانگان، نتوانند بعد از پيروزى از آنجا به عنوان پايگاهى براى حمله به ديگر نقاط استفاده كنند. از اين پس، بيتالمقدس تا سال 626 قمرى كه در دست مصريان بود، چندين بار اين شهر ميان آنها دست به دست شده است. در اين سال طبق معاهدهاى به فرنگان واگذار شد. | ||
| خط ۱۳۳: | خط ۱۳۳: | ||
قسمت دوّم اين مقدّمه، اختصاص به معرّفى اين مجلّد؛ شامل موضوعاتى كه مطرح شده و در آخر از نسخ خطى كه از اين جزء موجود است و از ويژگى نسخهاى كه اصل قرار گرفته و يا نسخ ديگر مقابله شده، به طور كامل بحث مىكند. در پايان اين قسمت تصويرى از تمامى نسخ؛ همانند مجلد اوّل درج نموده است. | قسمت دوّم اين مقدّمه، اختصاص به معرّفى اين مجلّد؛ شامل موضوعاتى كه مطرح شده و در آخر از نسخ خطى كه از اين جزء موجود است و از ويژگى نسخهاى كه اصل قرار گرفته و يا نسخ ديگر مقابله شده، به طور كامل بحث مىكند. در پايان اين قسمت تصويرى از تمامى نسخ؛ همانند مجلد اوّل درج نموده است. | ||
متن اصلى اين جزء كه در ادامه تاريخ بيتالمقدّس مىباشد و بيش از 13 صفحه نمىباشد، با عنوان فتح ملك ناصرى - داورى آغاز مىشود. بيتالمقدس تا سال 626 قمرى در دست مصيريان بود. در الكامل برادر العظم(متوفاى 656) معاهدهاى با امپراتور روم منعقد نمود، طبق اين معاهده شهر بيتالمقدس به مدت 11(626 تا 638) به آنها سپرده شد. در سال 641 قمرى ايوبيان مصر (ملك صالح ايوب) به توسط مماليك ترك باز بر آنجا مسلط شدند. گرچه مدتى بعد بر اثر كشمكشهاى مجلى و تهاجم خوارزميان، شهر به دست صليبيان افتاد، در اين هنگام سلطان نور الدين سروان سپاه خود «شيركوه» به ديار مصر فرستاد(در مرتبه سوم) كه جنگ سختى ميان دو سپاه در گرفت و سرانجام «شيركوه» پيروز شد. بعد از فوت شيركوه (644) عاضر الدين الله خليفه ناطهى، يوسف | متن اصلى اين جزء كه در ادامه تاريخ بيتالمقدّس مىباشد و بيش از 13 صفحه نمىباشد، با عنوان فتح ملك ناصرى - داورى آغاز مىشود. بيتالمقدس تا سال 626 قمرى در دست مصيريان بود. در الكامل برادر العظم(متوفاى 656) معاهدهاى با امپراتور روم منعقد نمود، طبق اين معاهده شهر بيتالمقدس به مدت 11(626 تا 638) به آنها سپرده شد. در سال 641 قمرى ايوبيان مصر (ملك صالح ايوب) به توسط مماليك ترك باز بر آنجا مسلط شدند. گرچه مدتى بعد بر اثر كشمكشهاى مجلى و تهاجم خوارزميان، شهر به دست صليبيان افتاد، در اين هنگام سلطان نور الدين سروان سپاه خود «شيركوه» به ديار مصر فرستاد(در مرتبه سوم) كه جنگ سختى ميان دو سپاه در گرفت و سرانجام «شيركوه» پيروز شد. بعد از فوت شيركوه (644) عاضر الدين الله خليفه ناطهى، يوسف صلاحالدين را به جاى او بر مسند وزارت نشاند. بعد از مدّتى سلطان نور الدين از شام نامهاى به وى نوشت كه از اين پس فاطمين را از خطبه محو سازد و خطبه به نام خليفه عباسى خوانده شود و بيتالمقدس در دست مصريان بازماند كه مؤلف تمام اين وقايع را به طور مفصل و كامل تحليل نموده است و در زمان او هنوز مصريان بر بيتالمقدس حكم مىرانند تا اين كه در سال 923 قمرى سلطان سليم(پادشان عثمانى) به اين شهر دست يافت. | ||
از صفحه 45 تا پايان (صفحه504) مؤلف اول به معرفى آثار و بناهاى تاريخى بيتالمقدس از جمله مساجد، كليساها، مدرسهها زوايا، تكايا، رباطها، مقابر و قلاع و استكامات مىپردازد(صفحه 150) كه به معرفى و توصيف مجموعه حرم شامل مسجد الاقصى و قبة الصخره (مسجد عمر) كه از زيباترين، قديمىترين بناهاى اين شهر مىباشد، مىپردازد كه از جمله آنها محراب داود(ع) جامع الغاريه مهد عيسى(ع)، قبة السلسة، قبه معراج، مقام النبى(ص)، مقام خضر(ع)، قبه سليمان، قبه موسى، ابواب مسجدالاقصى باب الرحمة، با التوبة، باب البراق(درى كه پيامر(ص) در شب معراج از آنجا داخل مسجد الاقصى شد) يا باب الجنائن، باب الاسباط و از مدارس بيتالمقدس، مدرسه فخريّه، تنكزيّه، بلديّه، عثمانيّه، ارغونيّه، خاتونيّه، جوهريّه (مدارس كه در غرب كليساى آن واقع هستند) و مدرسه جاوليّه، ملكيّه، اصعرديّه، فاسيه، دواداريه و...(از سمت شمال) از كليساها كليساى قمامه، صهيون ماريعقوب و كليساى مصلبه و از زوايا مىتوان زاويه الازرق، شيخ يعقوب عجمى، بلاسى، طواشيه و... | از صفحه 45 تا پايان (صفحه504) مؤلف اول به معرفى آثار و بناهاى تاريخى بيتالمقدس از جمله مساجد، كليساها، مدرسهها زوايا، تكايا، رباطها، مقابر و قلاع و استكامات مىپردازد(صفحه 150) كه به معرفى و توصيف مجموعه حرم شامل مسجد الاقصى و قبة الصخره (مسجد عمر) كه از زيباترين، قديمىترين بناهاى اين شهر مىباشد، مىپردازد كه از جمله آنها محراب داود(ع) جامع الغاريه مهد عيسى(ع)، قبة السلسة، قبه معراج، مقام النبى(ص)، مقام خضر(ع)، قبه سليمان، قبه موسى، ابواب مسجدالاقصى باب الرحمة، با التوبة، باب البراق(درى كه پيامر(ص) در شب معراج از آنجا داخل مسجد الاقصى شد) يا باب الجنائن، باب الاسباط و از مدارس بيتالمقدس، مدرسه فخريّه، تنكزيّه، بلديّه، عثمانيّه، ارغونيّه، خاتونيّه، جوهريّه (مدارس كه در غرب كليساى آن واقع هستند) و مدرسه جاوليّه، ملكيّه، اصعرديّه، فاسيه، دواداريه و...(از سمت شمال) از كليساها كليساى قمامه، صهيون ماريعقوب و كليساى مصلبه و از زوايا مىتوان زاويه الازرق، شيخ يعقوب عجمى، بلاسى، طواشيه و... | ||
| خط ۱۴۳: | خط ۱۴۳: | ||
از قريههايى هم كه در نزديك بيتالمقدس؛ از جمله بيت لحم نام مىبرد كه ما بين بيتالمقدس و بيت لحم، قبر راحيل مادر حضرت يوسف(ع) قرار دارد. | از قريههايى هم كه در نزديك بيتالمقدس؛ از جمله بيت لحم نام مىبرد كه ما بين بيتالمقدس و بيت لحم، قبر راحيل مادر حضرت يوسف(ع) قرار دارد. | ||
و در بخش دوم به ذكر نام واليان از زمان فتح اسلامى تا زمان خود بر شهر بيتالمقدس و شهر ابراهيم خليل(ع) مىپردازد و هر كدام كه كارى خيرى يا بنا يا آبادى در اييها انجام داده باشند، آنها را نام مىبرد(تا صفحه 176) در ادامه به معرفى علماء، قضات، خطباء، فقهاء، ديگر بزرگان و مشايخ صوفيّه و زهّاد اين دو مكان مقدّس از مذاهب چهارگانه اهل سنّت به ترتيب شافعيّه، حنفيّه، ماكليّه و حنابله مىپردازد. ذكر اين اشخاص از زبان | و در بخش دوم به ذكر نام واليان از زمان فتح اسلامى تا زمان خود بر شهر بيتالمقدس و شهر ابراهيم خليل(ع) مىپردازد و هر كدام كه كارى خيرى يا بنا يا آبادى در اييها انجام داده باشند، آنها را نام مىبرد(تا صفحه 176) در ادامه به معرفى علماء، قضات، خطباء، فقهاء، ديگر بزرگان و مشايخ صوفيّه و زهّاد اين دو مكان مقدّس از مذاهب چهارگانه اهل سنّت به ترتيب شافعيّه، حنفيّه، ماكليّه و حنابله مىپردازد. ذكر اين اشخاص از زبان صلاحالدين - يوسف بن ايوب است كه بيتالمقدس را فتح و دستگاه فاطمى را از اين شهر بر چند تا زمان خود صاحب اثر مىباشد. شرح حال اين بزرگان و علماء شامل تاريخى ولادت و فوت، لقب و كنيه، مناقب و مسئوليتهاى اجتماعى ايشان، حوادثى كه در زمان آنها به وقوع پيوسته، تأليفات و شرح حالى از صفحات پسنديده آنها مىباشد كه از ميان آنها مىتوان اشخاصى؛ همچون بهاء الدين تميم اسدى (شخصى كه مؤلف به آن آغاز نموده است)، فخرالدين عساكر دمشقى، نجم الدين داود كردى، صلاحالدين علائى دمشقى، ابن هاشم، هروى، ابن محمرة، سراج الدين حمصى مخزومى، محيىالدين ابوالمعالى، ابنصائغ، ابن مؤقت، قزازى، ابن نقيب و...نام برد. آخرين فردى كه مؤلف به طور كامل و مسبوط به شرح حال او مىپردازد، كمال الدين ابوالمعالى سبط ابنعمو جان مىباشد. | ||
== گزارش پاورقىها == | == گزارش پاورقىها == | ||
ویرایش