پرش به محتوا

ابن نباته، محمد بن محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'جمال‌ الدين' به 'جمال‌الدين'
جز (جایگزینی متن - 'عز‌ الدين' به 'عز‌الدين')
جز (جایگزینی متن - 'جمال‌ الدين' به 'جمال‌الدين')
خط ۳۴: خط ۳۴:




«ابوبكر جمال‌ الدين محمد بن محمد فارقى حذاقى (جذامى) مصرى»، معروف به ابن نباته، (686 - 7 صفر 768ق / 1287 - 13 اكتبر 1366م)، اديب، شاعر و نويسنده مشهور عصر مماليك مى‌باشد.
«ابوبكر جمال‌الدين محمد بن محمد فارقى حذاقى (جذامى) مصرى»، معروف به ابن نباته، (686 - 7 صفر 768ق / 1287 - 13 اكتبر 1366م)، اديب، شاعر و نويسنده مشهور عصر مماليك مى‌باشد.


بنا بر تصريح غالب منابع كهن، لقب جمال‌ الدين داشت، اما برخى او را شهاب‌ الدين خوانده‌اند. كنيه مشهور او ابوبكر است و جز آن به ابوالفضائل و ابوالفتح و ابوعبدالله نيز مكنّى بوده است.
بنا بر تصريح غالب منابع كهن، لقب جمال‌الدين داشت، اما برخى او را شهاب‌ الدين خوانده‌اند. كنيه مشهور او ابوبكر است و جز آن به ابوالفضائل و ابوالفتح و ابوعبدالله نيز مكنّى بوده است.


نسبت فارقى اشاره به مَيّافارقين، زادگاه نياى بزرگ او، عبدالرحيم بن نباته دارد.
نسبت فارقى اشاره به مَيّافارقين، زادگاه نياى بزرگ او، عبدالرحيم بن نباته دارد.
خط ۵۲: خط ۵۲:
از همان آغاز در مصر به مدح بزرگان پرداخت. خاندان فضل الله عمرى را كه در ديوان‌هاى سلاطين مصر و شام منصب‌هاى مهم داشتند، مدح گفت.
از همان آغاز در مصر به مدح بزرگان پرداخت. خاندان فضل الله عمرى را كه در ديوان‌هاى سلاطين مصر و شام منصب‌هاى مهم داشتند، مدح گفت.


در حدود سال 715ق، به شام سفر كرد و در دمشق رحل اقامت افكند. از اين تاريخ، فصل مهمى از زندگى او آغاز مى‌شود كه نزديك نيم قرن به درازا مى‌انجامد. وى شايد در جست‌وجوى زندگى فراخ‌تر به شام مهاجرت كرده باشد، زيرا بارها در اشعارش از تنگدستى ناليده است. بااين‌همه، بعيد نيست كه عوامل سياسى نيز در اين كار دخيل بوده باشد؛ چه، مى‌دانيم كه او با سلطان الناصر محمد، سر سازش نداشت و در سراسر اين مدت، به شهادت ديوانش، حتى يك مديحه براى او نسرود. افزون بر اين، بسا كه با ابوالفداء كه در همان سال به قاهره آمده بود، به طريقى آشنايى يافته و مقدمات اين سفر فراهم شده باشد. به‌هرتقدير، وى در آنجا به پدرش كه پيش از اين به دمشق رفته و عهده‌دار دارالحديث نوريه شده بود، پيوست و پدر، هر آنچه را كسب مى‌كرد، هزينه فرزندان جمال‌ الدين مى‌كرد، اما جمال‌ الدين نيز خود بى‌كار ننشست و در پى كسب مال، به مدح بزرگان دمشق پرداخت.
در حدود سال 715ق، به شام سفر كرد و در دمشق رحل اقامت افكند. از اين تاريخ، فصل مهمى از زندگى او آغاز مى‌شود كه نزديك نيم قرن به درازا مى‌انجامد. وى شايد در جست‌وجوى زندگى فراخ‌تر به شام مهاجرت كرده باشد، زيرا بارها در اشعارش از تنگدستى ناليده است. بااين‌همه، بعيد نيست كه عوامل سياسى نيز در اين كار دخيل بوده باشد؛ چه، مى‌دانيم كه او با سلطان الناصر محمد، سر سازش نداشت و در سراسر اين مدت، به شهادت ديوانش، حتى يك مديحه براى او نسرود. افزون بر اين، بسا كه با ابوالفداء كه در همان سال به قاهره آمده بود، به طريقى آشنايى يافته و مقدمات اين سفر فراهم شده باشد. به‌هرتقدير، وى در آنجا به پدرش كه پيش از اين به دمشق رفته و عهده‌دار دارالحديث نوريه شده بود، پيوست و پدر، هر آنچه را كسب مى‌كرد، هزينه فرزندان جمال‌الدين مى‌كرد، اما جمال‌الدين نيز خود بى‌كار ننشست و در پى كسب مال، به مدح بزرگان دمشق پرداخت.


وى هر ساله در سفر به حماه، نزد الملك المؤيد ابوالفداء امير ايوبى، بارمى‌يافت و مدايحى نيكو در ستايش او مى‌ساخت؛ ازاين‌رو، ابوالفداء، جز آنچه به هنگام باريابى بدو مى‌بخشيد، سالانه 600 درهم نيز براى او مقرر داشت. از آن پس، حدود 3 يا 4 سال در حماه اقامت گزيد و در شمار شاعران بارگاه ابوالفداء درآمد.
وى هر ساله در سفر به حماه، نزد الملك المؤيد ابوالفداء امير ايوبى، بارمى‌يافت و مدايحى نيكو در ستايش او مى‌ساخت؛ ازاين‌رو، ابوالفداء، جز آنچه به هنگام باريابى بدو مى‌بخشيد، سالانه 600 درهم نيز براى او مقرر داشت. از آن پس، حدود 3 يا 4 سال در حماه اقامت گزيد و در شمار شاعران بارگاه ابوالفداء درآمد.
خط ۶۲: خط ۶۲:
اشعار وى در مدح پيامبر(ص)، از 6 قصيده فراتر نمى‌رود كه برخى از آنها را در معارضه با قصايد شعراى معروفى چون كعب بن زهير و [[حسان بن ثابت]] سروده است، اما در آنها نوآورى و معانى تازه كمتر يافت مى‌شود.
اشعار وى در مدح پيامبر(ص)، از 6 قصيده فراتر نمى‌رود كه برخى از آنها را در معارضه با قصايد شعراى معروفى چون كعب بن زهير و [[حسان بن ثابت]] سروده است، اما در آنها نوآورى و معانى تازه كمتر يافت مى‌شود.


وى علاوه بر قصايد انبوهى كه در مدح ابوالفداء و ملك افضل سرود و در 2 ديوان جداگانه گرد آورد، مدايح بسيارى نيز به ديگر بزرگان روزگارش، از جمله تاج‌ الدين سبكى، جمال‌ الدين بن الشهاب محمود، تاج‌ الدين بن الزين خضر تقديم داشته است.
وى علاوه بر قصايد انبوهى كه در مدح ابوالفداء و ملك افضل سرود و در 2 ديوان جداگانه گرد آورد، مدايح بسيارى نيز به ديگر بزرگان روزگارش، از جمله تاج‌ الدين سبكى، جمال‌الدين بن الشهاب محمود، تاج‌ الدين بن الزين خضر تقديم داشته است.


بخش ديگر شعر ابن نباته، مراثى است. سوزناك‌ترين مراثى او، اشعارى است كه در مرگ نابهنگام فرزندان خويش سروده است. به گفته [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، فرزندان او را در خردسالى مرگ فرامى‌رسيد و بدين گونه 16 فرزند را از دست داد. بى‌شك اين رويدادها بر شخصيت و شعر او تأثيرى اجتناب‌ناپذير گذارده؛ آن‌چنان‌كه حتى در قطعه‌اى كه احتمالاً يادگار واپسين‌روزهاى عمر اوست، از مرگ پدر و فرزندان خود سخن گفته است.
بخش ديگر شعر ابن نباته، مراثى است. سوزناك‌ترين مراثى او، اشعارى است كه در مرگ نابهنگام فرزندان خويش سروده است. به گفته [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، فرزندان او را در خردسالى مرگ فرامى‌رسيد و بدين گونه 16 فرزند را از دست داد. بى‌شك اين رويدادها بر شخصيت و شعر او تأثيرى اجتناب‌ناپذير گذارده؛ آن‌چنان‌كه حتى در قطعه‌اى كه احتمالاً يادگار واپسين‌روزهاى عمر اوست، از مرگ پدر و فرزندان خود سخن گفته است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش