۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(غنی سازی متن) |
||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
بدیع الزمان در اواخر حیات خویش مرفه الحال بود و به اندازه ای قدرت و ثروت داشت که دیگران حاجت خود را به نزد خود را به نزد وی می بردند و او را برای خویش نزد امراء و بزرگان شفیع قرار می دادند. | بدیع الزمان در اواخر حیات خویش مرفه الحال بود و به اندازه ای قدرت و ثروت داشت که دیگران حاجت خود را به نزد خود را به نزد وی می بردند و او را برای خویش نزد امراء و بزرگان شفیع قرار می دادند. | ||
== اعتقادات == | |||
برخی بدیع الزمان را شیعه انگاشته اند، اما او شافعی مذهب و دوستدار اهل بیت بوده، حق وفای صحابه را نیز می گزارده و به سنتهای واجب عمل می کرده است ، گرایش ضد معتزلی نیز داشته و به اهل حکمت و شعر و بیان تاخته است، و با آنکه یقیناً ایرانی بوده، آثار فارسی پدید نیاورده مگر اشعار ملمّع، اما قدرت فکری وی در نقد و پرخاش جلوه گر می شود که در نوع خود بسیار کم نظیر بوده است . آثار بدیع الزمان عبارت است از اشعار و رسائل و مقاماتِ اوست . او خود، شاعریش را مزید بر نویسندگیش می شمرده و کسی را کاتب بلیغ می دانسته است که «نظمش از نثر کوتاه نیاید و ناپسندی شعرش از رونق کلام نکاهد» («المقامة الجاحظیه »). | |||
مهارت بدیع الزمان در تقلید از شعر کهن چنان بوده است که قصیدهای از او که بر زبان شخصیتی داستانی به نام بِشْر بن عواته رانده شده ادیب نقادی چون ابن اثیر را چنان فریب داده که بشر را شخصی واقعی و مقدّم بر مُتَنَبّی (متوفی ۳۵۴) و بُحْتُری (متوفی ۲۸۴) انگاشته است. | |||
== وفات == | == وفات == | ||
خط ۷۲: | خط ۷۷: | ||
در کیفیت وفات وی محققان و دانشمندان از متقدمین و متأخرین اختلاف نظر دارند، برخی برآنند که وی را مسموم نمودند و شاید این قول اصح باشد زیرا وی چنانکه میدانیم فحاش و بیپروا بود و در سراسر عمر خود بسیاری از امراء و فضلات و قضات را هجو گرفت و از این راه دشمنان بیشماری پیدا کرد و بعید نیست که به نیرنگ یکی از همین دشمنان مسموم شدهاست. عدهای دیگر معتقدند که بدیعالزمان پیش از مرگش مدفون گردید. باین نحو که او سکته نمود و مردم او را به گمان اینکه مردهاست، به خاک سپردند ولی چون شب فرا رسید، صدای او را از گور شنیدند اما هنگامیکه قبر را شکافتند، بدیعالزمان در حالیکه ریشش را بر دست گرفته بود، درگذشته بود. مرگ وی در سال ۳۹۸ هجری قمری در هرات بودهاست. | در کیفیت وفات وی محققان و دانشمندان از متقدمین و متأخرین اختلاف نظر دارند، برخی برآنند که وی را مسموم نمودند و شاید این قول اصح باشد زیرا وی چنانکه میدانیم فحاش و بیپروا بود و در سراسر عمر خود بسیاری از امراء و فضلات و قضات را هجو گرفت و از این راه دشمنان بیشماری پیدا کرد و بعید نیست که به نیرنگ یکی از همین دشمنان مسموم شدهاست. عدهای دیگر معتقدند که بدیعالزمان پیش از مرگش مدفون گردید. باین نحو که او سکته نمود و مردم او را به گمان اینکه مردهاست، به خاک سپردند ولی چون شب فرا رسید، صدای او را از گور شنیدند اما هنگامیکه قبر را شکافتند، بدیعالزمان در حالیکه ریشش را بر دست گرفته بود، درگذشته بود. مرگ وی در سال ۳۹۸ هجری قمری در هرات بودهاست. | ||
== آثار == | == آثار == |
ویرایش