۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'كرمان' به 'کرمان') |
جز (جایگزینی متن - 'تدارك ' به 'تدارک') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
مؤلّف در جغرافياى بلوچستان، صرف نظر از مسائل جغرافيايى و ذكر دهات و فواصل آن، به موضوعات اجتماعى نيز توجّه كرده و از آداب و رسوم و سنن اجتماعى؛ مانند عروسى، طلاق، عزادارى در ميان طوايف، از جمله طوايف جوسى و جالق سخن رانده است كه از نظرگاه پژوهشهاى اجتماعى مىتواند، مورد توجّه قرار گيرد. | مؤلّف در جغرافياى بلوچستان، صرف نظر از مسائل جغرافيايى و ذكر دهات و فواصل آن، به موضوعات اجتماعى نيز توجّه كرده و از آداب و رسوم و سنن اجتماعى؛ مانند عروسى، طلاق، عزادارى در ميان طوايف، از جمله طوايف جوسى و جالق سخن رانده است كه از نظرگاه پژوهشهاى اجتماعى مىتواند، مورد توجّه قرار گيرد. | ||
اوضاع سياسى هر منطقه از جمله ديگر مباحثى است كه نوسينده از آن غافل نبوده است: «بندر طيس در تصرّف حاكم بلوچستان متعلّق به کرمان است و بيست فرسخ تا گه مكران و راه آن آب مىباشد و آبادانى ندارد و عرّاده و كالسكه به سهولت مىرود و بندر چابهار در تصرّف اعراب مسقط است. | اوضاع سياسى هر منطقه از جمله ديگر مباحثى است كه نوسينده از آن غافل نبوده است: «بندر طيس در تصرّف حاكم بلوچستان متعلّق به کرمان است و بيست فرسخ تا گه مكران و راه آن آب مىباشد و آبادانى ندارد و عرّاده و كالسكه به سهولت مىرود و بندر چابهار در تصرّف اعراب مسقط است. تدارکو استعداد جنگ ندارد. اگر حكمران کرمان به همان بلوچيّه سرباز و مكران امر كند به سهولت آنجا را تصرّف خواهد نمود». | ||
وى در نگارش اين اثر به مسائل اقتصادى نيز بىتوجّه نبوده است. سرزمينى كه مىتوانسته در اثر توجّه حاكمان وقت آباد و در حدّ خود بهرهدهى داشته باشد، به علّت غفلت مسئولان محلّى و مركزى بىثمر مانده و به دست فراموشى سپرده شده است. مؤلّف از استعداد زمينهاى بلوچستان و از ظلم رفته بر سرزمين سوخته سخن مىگويد و با حسرت تمام و از سر دلسوزى مىنويسد: «اگر توجّهى شود به دليل مستعد بودن قابل بهرهبردارى و با اندك مخارج جزئى مىتوان چندين مزرعه را آباد كرد و به هر اندازه كه ضرورى باشد، معاش اهالى را از اين ناحيه تأمين كرد». او اين سرزمينها را مستعد براى كاشت گندم، جو، پنبه، حنا، ماش، لوبيا، كنجد و ساير حبوبات مىداند مشروط به اينكه توجّه كافى و وافى به اين منطقه بشود. | وى در نگارش اين اثر به مسائل اقتصادى نيز بىتوجّه نبوده است. سرزمينى كه مىتوانسته در اثر توجّه حاكمان وقت آباد و در حدّ خود بهرهدهى داشته باشد، به علّت غفلت مسئولان محلّى و مركزى بىثمر مانده و به دست فراموشى سپرده شده است. مؤلّف از استعداد زمينهاى بلوچستان و از ظلم رفته بر سرزمين سوخته سخن مىگويد و با حسرت تمام و از سر دلسوزى مىنويسد: «اگر توجّهى شود به دليل مستعد بودن قابل بهرهبردارى و با اندك مخارج جزئى مىتوان چندين مزرعه را آباد كرد و به هر اندازه كه ضرورى باشد، معاش اهالى را از اين ناحيه تأمين كرد». او اين سرزمينها را مستعد براى كاشت گندم، جو، پنبه، حنا، ماش، لوبيا، كنجد و ساير حبوبات مىداند مشروط به اينكه توجّه كافى و وافى به اين منطقه بشود. |
ویرایش