پرش به محتوا

ابن عربی، محمد بن علی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'محيى‌ الدين' به 'محيى‌الدين'
جز (جایگزینی متن - '{{وابسته‌ها}}' به '{{وابسته‌ها}} ')
جز (جایگزینی متن - 'محيى‌ الدين' به 'محيى‌الدين')
خط ۵۶: خط ۵۶:




زندگى شيخ فراز و نشيب‌هاى مختلفى داشته و مصادف با مهاجرت‌هاى متعدد جسمانى و روحانى و ملاقات عرفا و علماى عصر خويش بوده، تا اين كه بعد از هشتاد سال رياضت و تأليف، در شب جمعه 28 ربيع الاخر سال 638 هجرى برابر با 16 نوامبر 1240 ميلادى در شهر دمشق، در خانه‌ى قاضى محيى‌ الدين محمّد ملقب به زكىّ‌الدّين در ميان خويشان و پيروانش از دنيا رفت و در دامنه‌ى كوه «قاسيون» در جوار قبر زكىّ‌الدّين به خاك سپرده شد. در حال حاضر اين منطقه در ناحيه‌ى مسجد معروف «شيخ محيى‌ الدين» قرار دارد و به نام خود شيخ شهرت يافته است.
زندگى شيخ فراز و نشيب‌هاى مختلفى داشته و مصادف با مهاجرت‌هاى متعدد جسمانى و روحانى و ملاقات عرفا و علماى عصر خويش بوده، تا اين كه بعد از هشتاد سال رياضت و تأليف، در شب جمعه 28 ربيع الاخر سال 638 هجرى برابر با 16 نوامبر 1240 ميلادى در شهر دمشق، در خانه‌ى قاضى محيى‌الدين محمّد ملقب به زكىّ‌الدّين در ميان خويشان و پيروانش از دنيا رفت و در دامنه‌ى كوه «قاسيون» در جوار قبر زكىّ‌الدّين به خاك سپرده شد. در حال حاضر اين منطقه در ناحيه‌ى مسجد معروف «شيخ محيى‌الدين» قرار دارد و به نام خود شيخ شهرت يافته است.


شيخ اكبر را دو فرزند پسر با نام‌های «سعدالدّين محمّد» و «عمادالدّين ابوعبداللّه محمّد» بوده و گويى سعدالدّين محمد اهل حديث بوده و شعر به نيكويى مى‌سروده و ديوان شعر او مشهور است، و هر دو در جوار قبر والدشان آرميده‌اند.گويا شيخ اكبر دخترى به نام «زينب» یا «زينت» نيز داشته و به گفته‌ى خود [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] از ايّام طفولت خود«الهام علوى» را تلقى مى‌كرده و همسر او نيز، سلوكى عارفانه داشته است.
شيخ اكبر را دو فرزند پسر با نام‌های «سعدالدّين محمّد» و «عمادالدّين ابوعبداللّه محمّد» بوده و گويى سعدالدّين محمد اهل حديث بوده و شعر به نيكويى مى‌سروده و ديوان شعر او مشهور است، و هر دو در جوار قبر والدشان آرميده‌اند.گويا شيخ اكبر دخترى به نام «زينب» یا «زينت» نيز داشته و به گفته‌ى خود [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] از ايّام طفولت خود«الهام علوى» را تلقى مى‌كرده و همسر او نيز، سلوكى عارفانه داشته است.
خط ۶۷: خط ۶۷:
عده‌اى از اهل سنّت وى را شيعه انگاشته و در نكوهش او چنين گفته‌اند: هو شيعى سوء كذاب بعضى از علماى شيعه همانند [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]](ره)، در اربعين به سبب سخنان شيخ اكبر درباره‌ى حضرت مهدى(عج) و نسب و ظهور آن جناب-كه خدا تعجيل فرمايد-از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] مدح و حمايت كرده و قائل به تشيّع او شده‌اند.
عده‌اى از اهل سنّت وى را شيعه انگاشته و در نكوهش او چنين گفته‌اند: هو شيعى سوء كذاب بعضى از علماى شيعه همانند [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]](ره)، در اربعين به سبب سخنان شيخ اكبر درباره‌ى حضرت مهدى(عج) و نسب و ظهور آن جناب-كه خدا تعجيل فرمايد-از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] مدح و حمايت كرده و قائل به تشيّع او شده‌اند.


[[شوشتری، نورالله بن شریف‌الدین|قاضى نوراللّه شوشترى]] در «مجالس المؤمنين» با توجيه عذر [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] از زبان «سيد محمد نوربخش» در اخفاى محبت على عليه‌السّلام و اولياى او به سبب وجود دشمنان فراوان شيخ و موقعيت زمانى و مكانى حيات [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] كه مملكت متعصبان و حسودان بوده، با نقل ابياتى از محيى‌ الدين آن‌ها را دالّ بر محبت و ارادت وى به اهل بيت عصمت عليهم السّلام و تشيع وى دانسته است، ابيات شيخ چنين است:
[[شوشتری، نورالله بن شریف‌الدین|قاضى نوراللّه شوشترى]] در «مجالس المؤمنين» با توجيه عذر [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] از زبان «سيد محمد نوربخش» در اخفاى محبت على عليه‌السّلام و اولياى او به سبب وجود دشمنان فراوان شيخ و موقعيت زمانى و مكانى حيات [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] كه مملكت متعصبان و حسودان بوده، با نقل ابياتى از محيى‌الدين آن‌ها را دالّ بر محبت و ارادت وى به اهل بيت عصمت عليهم السّلام و تشيع وى دانسته است، ابيات شيخ چنين است:
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''رايت ولايي آل طه وسيلة''|2=''على رغم اهل البعد يورثنى القربى''}}
{{ب|''رايت ولايي آل طه وسيلة''|2=''على رغم اهل البعد يورثنى القربى''}}
خط ۸۰: خط ۸۰:
پاره‌اى همانند شعرانى و عبدالرحمن حسن محمود، به استناد آراى شيخ او را مجتهد صاحب نظر دانسته و پاره‌اى نيز او را «مالكى صوفى» انگاشته‌اند، حسن محمود درباره‌ى اجتهاد شيخ از شعرانى اين گونه نقل مى‌كند: «انه كان مجتهدا» و مؤيد نظر خود را سخن شيخ در باب سيصد و شصت و هفت از فتوحات مى‌داند آنجا كه مى‌گويد: ليس عندنا-بحمد الله تعالى-تقليدا الاّ للشارع صلى‌الله‌عليه‌و‌سلم حسن محمود اين سخن شيخ را دليل كافى و محكمى بر ردّ ادعاى كسانى مى‌داند كه مذهب شيخ را «ظاهريه»پنداشته‌اند، او مى‌گويد: اظن هذا كاف للرد على من ترجم بأنه ظاهرى المذهب، و لا حاجة لتأويل هذه الكلمة، لأن قوله: «للشارع» یدل على اجتهاده في الفقه بنوع خاص. و به دنبال آن اشعارى چند از ديوان شيخ از باب «التبرى من التقليد» را به عنوان مستمسك نظر خويش آورده است.
پاره‌اى همانند شعرانى و عبدالرحمن حسن محمود، به استناد آراى شيخ او را مجتهد صاحب نظر دانسته و پاره‌اى نيز او را «مالكى صوفى» انگاشته‌اند، حسن محمود درباره‌ى اجتهاد شيخ از شعرانى اين گونه نقل مى‌كند: «انه كان مجتهدا» و مؤيد نظر خود را سخن شيخ در باب سيصد و شصت و هفت از فتوحات مى‌داند آنجا كه مى‌گويد: ليس عندنا-بحمد الله تعالى-تقليدا الاّ للشارع صلى‌الله‌عليه‌و‌سلم حسن محمود اين سخن شيخ را دليل كافى و محكمى بر ردّ ادعاى كسانى مى‌داند كه مذهب شيخ را «ظاهريه»پنداشته‌اند، او مى‌گويد: اظن هذا كاف للرد على من ترجم بأنه ظاهرى المذهب، و لا حاجة لتأويل هذه الكلمة، لأن قوله: «للشارع» یدل على اجتهاده في الفقه بنوع خاص. و به دنبال آن اشعارى چند از ديوان شيخ از باب «التبرى من التقليد» را به عنوان مستمسك نظر خويش آورده است.


اسماعيل عجلونى جراحى صاحب «كشف الخفاء و مزيل الالباس»، به نقل از شيخ حجازى واعظ، محيى‌ الدين بن عربى را از جمله حفّاظ حديث به شمار آورده و در تعليق خود در ذيل حديث«من عرف نفسه عرف ربه» بدان اذعان كرده است.حسن محمود اصطلاح«الحافظ» را در ميان محدثان اين گونه تعريف مى‌كند: و الحافظ في مصطلح المحدثين،يطلق على من يحفظ مأة ألف حديث.
اسماعيل عجلونى جراحى صاحب «كشف الخفاء و مزيل الالباس»، به نقل از شيخ حجازى واعظ، محيى‌الدين بن عربى را از جمله حفّاظ حديث به شمار آورده و در تعليق خود در ذيل حديث«من عرف نفسه عرف ربه» بدان اذعان كرده است.حسن محمود اصطلاح«الحافظ» را در ميان محدثان اين گونه تعريف مى‌كند: و الحافظ في مصطلح المحدثين،يطلق على من يحفظ مأة ألف حديث.


== اساتيد [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] ==
== اساتيد [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش