پرش به محتوا

آثار و بناهای تاریخی خوزستان: تفاوت میان نسخه‌ها

لینک درون متنی
(لینک درون متنی)
(لینک درون متنی)
خط ۶۲: خط ۶۲:
جلد دوم:
جلد دوم:


#در اين پيوست محل گور يعقوب ليث صفارى با نگاه به منابع جغرافيايى؛ مانند: حدودالعالم، مسالك و ممالك [[اصطخری، ابراهیم بن محمد|اصطخرى]]، صورةالارض [[ابن حوقل، محمد بن حوقل|ابن‌حوقل]]، تاريخ سيستان مورد بررسى قرار گرفته است. نويسنده در خاتمه اين بحث مأيوس از يافتن محل دقيق قبر مى‌نويسد: «نمى‌توان به طور قطع و يقين ادعا كرد كه محل دقيق گور يعقوب ليث صفارى در بقعه‌ى شابولقاسم شاه‌آباد دزفول است... اگر پس از كاوش‌ها و تحقيقات اثرى از گور يا سنگ گور يعقوب يا حكايتى و قرينه‌اى و نشانه‌اى از مدفن اين سردار بزرگ تاريخ اسلام و اولين شهريار ايران پس از اسلام، در اين پهن‌دشت به دست نيايد، قبول بقعه‌ى شابولقاسم شاه‌آباد دزفول به نام و به نشانه‌ى آرامگاه يعقوب ليث صفارى به طور سمبليك دور از صواب نيست».
#در اين پيوست محل گور يعقوب ليث صفارى با نگاه به منابع جغرافيايى؛ مانند: حدودالعالم، مسالك و ممالك [[اصطخری، ابراهیم بن محمد|اصطخرى]]، [[صورة الأرض|صورةالارض]] [[ابن حوقل، محمد بن حوقل|ابن‌حوقل]]، تاريخ سيستان مورد بررسى قرار گرفته است. نويسنده در خاتمه اين بحث مأيوس از يافتن محل دقيق قبر مى‌نويسد: «نمى‌توان به طور قطع و يقين ادعا كرد كه محل دقيق گور يعقوب ليث صفارى در بقعه‌ى شابولقاسم شاه‌آباد دزفول است... اگر پس از كاوش‌ها و تحقيقات اثرى از گور يا سنگ گور يعقوب يا حكايتى و قرينه‌اى و نشانه‌اى از مدفن اين سردار بزرگ تاريخ اسلام و اولين شهريار ايران پس از اسلام، در اين پهن‌دشت به دست نيايد، قبول بقعه‌ى شاه ابولقاسم شاه‌آباد دزفول به نام و به نشانه‌ى آرامگاه يعقوب ليث صفارى به طور سمبليك دور از صواب نيست».
#«ريشه‌شناسى لغات و اعلام جغرافيايى سرزمين خوزستان، بدون مطالعات تطبيقى واژه‌شناسى ساير نقاط ايران زمين و بدون آگاهى از روايات و افسانه‌ها و اساطير اقوام هند و ايرانى و ساكنان دشت خوزستان و جلگه‌ى بين‌النهرين از قديمى‌ترين زمان‌ها، و بدون توجه به آنچه بر اين اقوام كهن گذشته و منشاء اعتقادات و روش‌هاى زندگى و حركت و فعاليت و بيم و اميد آنها بوده است، ممكن نيست». نويسنده با اين مقدمه به مطالعه تطبيقى واژه‌هاى اساطيرى هند و ايران مانند: چهار خصم، چهار طناب و چهار نيرو مى‌پردازد.
#«ريشه‌شناسى لغات و اعلام جغرافيايى سرزمين خوزستان، بدون مطالعات تطبيقى واژه‌شناسى ساير نقاط ايران زمين و بدون آگاهى از روايات و افسانه‌ها و اساطير اقوام هند و ايرانى و ساكنان دشت خوزستان و جلگه‌ى بين‌النهرين از قديمى‌ترين زمان‌ها، و بدون توجه به آنچه بر اين اقوام كهن گذشته و منشاء اعتقادات و روش‌هاى زندگى و حركت و فعاليت و بيم و اميد آنها بوده است، ممكن نيست». نويسنده با اين مقدمه به مطالعه تطبيقى واژه‌هاى اساطيرى هند و ايران مانند: چهار خصم، چهار طناب و چهار نيرو مى‌پردازد.
#:وى چهار خصم را چنين ريشه‌يابى مى‌كند: «در اساطير ودائى «ويشنو» يكى از بزرگ‌ترين خدايان براى آفرينش پديده‌هاى عمده جهان در ده صورت و ده شكل و ده مظهر تجلى و تجسم يافت و در اوستا نيز ايزد (بهرام) در (بهراميشت) در ده صورت ظاهر شده، در هر صورت كارى را انجام مى‌دهد. از اينرو (پادشاه ده‌سر) كنايه به ايزد كهن آفرينش دارد كه در هر جايى به نامى بوده است. «شش روى» همان مراحل ششگانه آفرينش است كه آن را (گاهنبار) گويند. چهار خصم هم كه چهار عنصرند كه هم با يكديگر تركيب شده چيزها را مى‌سازند و هم ضد و دشمن يكديگرند».
#:وى چهار خصم را چنين ريشه‌يابى مى‌كند: «در اساطير ودائى «ويشنو» يكى از بزرگ‌ترين خدايان براى آفرينش پديده‌هاى عمده جهان در ده صورت و ده شكل و ده مظهر تجلى و تجسم يافت و در اوستا نيز ايزد (بهرام) در (بهراميشت) در ده صورت ظاهر شده، در هر صورت كارى را انجام مى‌دهد. از اينرو (پادشاه ده‌سر) كنايه به ايزد كهن آفرينش دارد كه در هر جايى به نامى بوده است. «شش روى» همان مراحل ششگانه آفرينش است كه آن را (گاهنبار) گويند. چهار خصم هم كه چهار عنصرند كه هم با يكديگر تركيب شده چيزها را مى‌سازند و هم ضد و دشمن يكديگرند».
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش