پرش به محتوا

نهاية الدراية في شرح الكفاية (ط. قم): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - 'محمد باقر' به 'محمدباقر')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۶۷: خط ۶۷:
جلد سوم، مباحث استصحاب، تعادل و تراجيح، اجتهاد و تقليد، قاعده فراغ و تجاوز، أصالة الصحة و قاعده يد را در بر دارد.
جلد سوم، مباحث استصحاب، تعادل و تراجيح، اجتهاد و تقليد، قاعده فراغ و تجاوز، أصالة الصحة و قاعده يد را در بر دارد.


شارح، به دليل آشنايى با فلسفه اسلامى و تدريس آن، در اصول نيز مبانى فلسفى را به پيروى از استادش گسترش داده است. بنا بر اين، كتاب، داراى متنى سنگين و فشرده است و مملو از نظريات بزرگان فلسفه اسلامى نظير [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]]، [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سينا]] و [[محقق سبزواری، محمدباقر|محقق سبزوارى]] مى‌باشد.
شارح، به دليل آشنايى با فلسفه اسلامى و تدريس آن، در اصول نيز مبانى فلسفى را به پيروى از استادش گسترش داده است. بنا بر اين، كتاب، داراى متنى سنگين و فشرده است و مملو از نظريات بزرگان فلسفه اسلامى نظير [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]]، [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سينا]] و [[محقق سبزواری، محمدباقر|محقق سبزوارى]] مى‌باشد.


مباحث عقلى كتاب، نظير موضوع علم اصول، طلب و اراده، بحث ضد، بحث وضع، معنى حروف، تبديل امتثال، حسن و قبح عقلى و به خصوص مبحث مشتق، آميخته‌اى از اصول و فلسفه است.
مباحث عقلى كتاب، نظير موضوع علم اصول، طلب و اراده، بحث ضد، بحث وضع، معنى حروف، تبديل امتثال، حسن و قبح عقلى و به خصوص مبحث مشتق، آميخته‌اى از اصول و فلسفه است.
خط ۷۹: خط ۷۹:
===ويژگى‌ها===
===ويژگى‌ها===


#كتاب «نهاية الدراية»، تا قبل از حواشى جزء اوّل - كه در جلد سوم به چاپ رسيده است - شرح [[كفاية الأصول]] مرحوم آخوند است، اما از اين قسمت به بعد و همين‌طور مباحث قاعده فراغ و تجاوز، أصالة الصحة و قاعده يد، نظريات مؤلف است.
#كتاب «نهاية الدراية»، تا قبل از حواشى جزء اوّل - كه در جلد سوم به چاپ رسيده است - شرح [[كفاية الأصول]] مرحوم آخوند است، اما از اين قسمت به بعد و همين‌طور مباحث قاعده فراغ و تجاوز، أصالة الصحة و قاعده يد، نظريات مؤلف است.
در اين قسمت‌ها، مؤلف، علاوه بر مآخذ قبل، از نظريات [[نائینی، محمدحسین|مرحوم نايينى]] و مرحوم [[همدانی، رضا بن محمد هادی|آقا رضا همدانى]]، صاحب تعليقه بر رسائل نيز استفاده كرده كه نشان از تحقيقات جديد مؤلف دارد.
در اين قسمت‌ها، مؤلف، علاوه بر مآخذ قبل، از نظريات [[نائینی، محمدحسین|مرحوم نايينى]] و مرحوم [[همدانی، رضا بن محمد هادی|آقا رضا همدانى]]، صاحب تعليقه بر رسائل نيز استفاده كرده كه نشان از تحقيقات جديد مؤلف دارد.
#شارح، به دليل احاطه‌اى كه بر حواشى و تعليقات استادش [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند خراسانى]] - قدس سره - بر رسائل داشته، در بسيارى موارد، از تعليقات ايشان براى تبيين مطالب [[كفاية الأصول (جامعه مدرسین)|كفايه]]   استفاده مى‌كند.
#شارح، به دليل احاطه‌اى كه بر حواشى و تعليقات استادش [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند خراسانى]] - قدس سره - بر رسائل داشته، در بسيارى موارد، از تعليقات ايشان براى تبيين مطالب [[كفاية الأصول (جامعه مدرسین)|كفايه]] استفاده مى‌كند.
#احاطه مؤلف صرفا بر نظريات استادش نبوده، بلكه بر نظريات [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ اعظم انصارى]] نيز احاطه كامل داشته و گاهى عبارت‌هاى «فرائد الأصول» شيخ را تصحيح كرده و نظر اصلى ايشان را بيان مى‌فرمايد، مانند آنچه در صفحه 49 از جلد دوم، سطر 11 آمده است.
#احاطه مؤلف صرفا بر نظريات استادش نبوده، بلكه بر نظريات [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ اعظم انصارى]] نيز احاطه كامل داشته و گاهى عبارت‌هاى «فرائد الأصول» شيخ را تصحيح كرده و نظر اصلى ايشان را بيان مى‌فرمايد، مانند آنچه در صفحه 49 از جلد دوم، سطر 11 آمده است.
#از نكات مهم در متن كتاب، برخورد محترمانه [[اصفهانی، محمدحسین|مرحوم كمپانى]] - قدس سره - با نظريات استادش، [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند صاحب كفايه]] است. چه بسا ايشان به نظريات استادش اشكال داشته و آن را رد كرده است، امّا در ابتدا به نظر نمى‌رسد كه اين، اشكال بر مرحوم آخوند باشد و تصور مى‌شود كه توضيح و شرح نظريه اوست، زيرا شارح از عبارت‌هاى «يرد عليه» و نظاير آن استفاده نكرده و از الفاظ محترمانه استفاده نموده است و اين، از نكات مهم اخلاقى و تربيتى براى طلاب و محصلين علوم دينى و غير دينى است.
#از نكات مهم در متن كتاب، برخورد محترمانه [[اصفهانی، محمدحسین|مرحوم كمپانى]] - قدس سره - با نظريات استادش، [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند صاحب كفايه]] است. چه بسا ايشان به نظريات استادش اشكال داشته و آن را رد كرده است، امّا در ابتدا به نظر نمى‌رسد كه اين، اشكال بر مرحوم آخوند باشد و تصور مى‌شود كه توضيح و شرح نظريه اوست، زيرا شارح از عبارت‌هاى «يرد عليه» و نظاير آن استفاده نكرده و از الفاظ محترمانه استفاده نموده است و اين، از نكات مهم اخلاقى و تربيتى براى طلاب و محصلين علوم دينى و غير دينى است.


===تفاوت مجلدات===
===تفاوت مجلدات===


#در جلد اول، مؤلف، مكررا نظريات [[رشتی، حبیب‎ الله بن محمد علی|ميرزا حبيب الله رشتى]]، صاحب بدايع الأفكار را مطرح كرده و بررسى مى‌نمايد و با توجه به دشوارى متن بدايع الأفكار و نظريات مطرح شده در آن، اين جلد از كتاب نيز داراى متنى علمى‌تر و پيچيده‌تر است. در اين جلد، علاوه بر نظريات ميرزاى رشتى، از نظريات صاحب فصول، شيخ محمدتقى اصفهانى؛ صاحب [[هداية المسترشدين في شرح أصول معالم‌الدين|هداية المسترشدين]] (به تعبير مؤلف، صاحب حاشيه بر معالم)؛ شيخ على نهاوندى، صاحب تشريح الأصول؛ [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|سيد يزدى]]، صاحب حاشيه مكاسب؛ شيخ هادى تهرانى، صاحب محجة العلماء و ديگر بزرگان مطرح و بررسى مى‌شود، اما در جلد دوم و سوم، به جز در بحث اقل و اكثر ارتباطى، متأسفانه نظريات اين بزرگان، به ندرت مطرح شده و فقط به نظريات شيخ اعظم و مرحوم [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند خراسانى]] بسنده شده است.
#در جلد اول، مؤلف، مكررا نظريات [[رشتی، حبیب‎ الله بن محمد علی|ميرزا حبيب الله رشتى]]، صاحب بدايع الأفكار را مطرح كرده و بررسى مى‌نمايد و با توجه به دشوارى متن بدايع الأفكار و نظريات مطرح شده در آن، اين جلد از كتاب نيز داراى متنى علمى‌تر و پيچيده‌تر است. در اين جلد، علاوه بر نظريات ميرزاى رشتى، از نظريات صاحب فصول، شيخ محمدتقى اصفهانى؛ صاحب [[هداية المسترشدين في شرح أصول معالم‌الدين|هداية المسترشدين]] (به تعبير مؤلف، صاحب حاشيه بر معالم)؛ شيخ على نهاوندى، صاحب تشريح الأصول؛ [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|سيد يزدى]]، صاحب حاشيه مكاسب؛ شيخ هادى تهرانى، صاحب محجة العلماء و ديگر بزرگان مطرح و بررسى مى‌شود، اما در جلد دوم و سوم، به جز در بحث اقل و اكثر ارتباطى، متأسفانه نظريات اين بزرگان، به ندرت مطرح شده و فقط به نظريات شيخ اعظم و مرحوم [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند خراسانى]] بسنده شده است.
#از ديگر نكاتى كه در جلد اول رعايت شده، آن است كه عموم منابعى كه اسامى آنها به كنايه در متن ذكر شده، به وسيله حواشى مشخص شده‌اند، اما در جلد دوم و به‌خصوص قسمت برائت، نام صاحبان مآخذ مشخص نشده و به‌صورت كنايه ذكر شده‌اند.
#از ديگر نكاتى كه در جلد اول رعايت شده، آن است كه عموم منابعى كه اسامى آنها به كنايه در متن ذكر شده، به وسيله حواشى مشخص شده‌اند، اما در جلد دوم و به‌خصوص قسمت برائت، نام صاحبان مآخذ مشخص نشده و به‌صورت كنايه ذكر شده‌اند.


خط ۹۵: خط ۹۵:
#«بعض أجلة العصر»، ملا على بن فتح اللّه نهاوندى نجفى(متوفاى 1322ق)، صاحب تشريح الأصول است.
#«بعض أجلة العصر»، ملا على بن فتح اللّه نهاوندى نجفى(متوفاى 1322ق)، صاحب تشريح الأصول است.
#«بعض أكابر فن المعقول يا صدر المحققين»، صدرالدين، محمد بن ابراهيم شيرازى، [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] است (متوفاى 1050ق).
#«بعض أكابر فن المعقول يا صدر المحققين»، صدرالدين، محمد بن ابراهيم شيرازى، [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] است (متوفاى 1050ق).
#«بعض المحققين»، شيخ محمدتقى بن عبدالرحيم اصفهانى (متوفاى 1250ق)، صاحب [[هداية المسترشدين في شرح أصول معالم‌الدين|هداية المسترشدين]] في شرح معالم‌الدين است.
#«بعض المحققين»، شيخ محمدتقى بن عبدالرحيم اصفهانى (متوفاى 1250ق)، صاحب [[هداية المسترشدين في شرح أصول معالم‌الدين|هداية المسترشدين]] في شرح معالم‌الدين است.
#«بعض المدققين من عصرنا»، شيخ محمد هادى بن محمد امين تهرانى (متوفاى 1321ق)، صاحب محجة العلماء است.
#«بعض المدققين من عصرنا»، شيخ محمد هادى بن محمد امين تهرانى (متوفاى 1321ق)، صاحب محجة العلماء است.
#«بعض الأعلام ممن قارب عصرنا»، [[رشتی، حبیب‎ الله بن محمد علی|ميرزا حبيب الله رشتى]] (متوفاى 1312ق)، صاحب بدايع الأفكار است.
#«بعض الأعلام ممن قارب عصرنا»، [[رشتی، حبیب‎ الله بن محمد علی|ميرزا حبيب الله رشتى]] (متوفاى 1312ق)، صاحب بدايع الأفكار است.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش