۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'دايره المعارف' به 'دايرةالمعارف') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
|- | |- | ||
||سال نشر | ||سال نشر | ||
|ata-type='publishYear'|مجلد1: 2002م , 1423ق , | |ata-type='publishYear'|مجلد1: 2002م , 1423ق , | ||
مجلد2: 2002م , 1423ق , | مجلد2: 2002م , 1423ق , | ||
مجلد3: 2002م , 1423ق , | مجلد3: 2002م , 1423ق , | ||
مجلد4: 2002م , 1423ق , | مجلد4: 2002م , 1423ق , | ||
مجلد5: 2002م , 1423ق , | مجلد5: 2002م , 1423ق , | ||
مجلد6: 2002م , 1423ق , | مجلد6: 2002م , 1423ق , | ||
مجلد7: 2002م , 1423ق , | مجلد7: 2002م , 1423ق , | ||
مجلد8: 2002م , 1423ق , | مجلد8: 2002م , 1423ق , | ||
|-class='articleCode' | |-class='articleCode' | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
نویسنده در مقدمه کتاب در ضمن یازده شماره ویژگیهای شخصیتی [[امام على(ع)]] را برشمرده است. وی در مورد دهم چنین مینویسد که هیچ شخصیتی در تاریخ انسانی نیست که دیدگاهها درباره او به این اندازه مختلف باشد؛ دیدگاه دوست و دشمن درباره او در نهایت اختلاف است؛ برخی دوستان درباره او غلوهای فاحش و زیادهرویهای زشتی میکنند؛ آنها گمان میکنند که آن حضرت مدبر هستی و پدیدآورنده زندگی است. آنچه آنها را به سمت این غلو بزرگ سوق میدهد، چیزهایی است که از امام از تعالی ذات، وسعت علوم، شجاعت کمیاب، دلیری در جنگها و حرکت پرشور بهسوی حق میبینند؛ لذا اعتقادی جازم به الوهیت آن حضرت پیدا میکنند. برخی نیز در بغض و دشمنی افراط کردهاند و معتقد به کفر و خروج آن حضرت از دین شدهاند؛ چراکه معتقدند امام به آنها ستم کرده و پدران آنها را در راه اسلام هلاک کرده است. اینها همان نواصب و به پیروی از آنها خوارج هستند. بههرحال غلات و نواصب و خوارج از هدایت اسلام و از دین خارج هستند و بهرهای از هدایت قرآنی نبردهاند<ref>ر.ک: جلد1، مقدمه، ص15-14</ref> | نویسنده در مقدمه کتاب در ضمن یازده شماره ویژگیهای شخصیتی [[امام على(ع)]] را برشمرده است. وی در مورد دهم چنین مینویسد که هیچ شخصیتی در تاریخ انسانی نیست که دیدگاهها درباره او به این اندازه مختلف باشد؛ دیدگاه دوست و دشمن درباره او در نهایت اختلاف است؛ برخی دوستان درباره او غلوهای فاحش و زیادهرویهای زشتی میکنند؛ آنها گمان میکنند که آن حضرت مدبر هستی و پدیدآورنده زندگی است. آنچه آنها را به سمت این غلو بزرگ سوق میدهد، چیزهایی است که از امام از تعالی ذات، وسعت علوم، شجاعت کمیاب، دلیری در جنگها و حرکت پرشور بهسوی حق میبینند؛ لذا اعتقادی جازم به الوهیت آن حضرت پیدا میکنند. برخی نیز در بغض و دشمنی افراط کردهاند و معتقد به کفر و خروج آن حضرت از دین شدهاند؛ چراکه معتقدند امام به آنها ستم کرده و پدران آنها را در راه اسلام هلاک کرده است. اینها همان نواصب و به پیروی از آنها خوارج هستند. بههرحال غلات و نواصب و خوارج از هدایت اسلام و از دین خارج هستند و بهرهای از هدایت قرآنی نبردهاند<ref>ر.ک: جلد1، مقدمه، ص15-14</ref> | ||
اولین مطلب پس از مقدمه، اشاره به نسب شریف [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] | اولین مطلب پس از مقدمه، اشاره به نسب شریف [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] است. در دنیای انساب، نسبی درخشانتر از نسب [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] نیست چراکه جمیع عناصر شرف و کرامت را داراست و از اصل و نسب بنیهاشم است که به پاکدامنی، شهامت، مهمانداری، کمک به همسایه و صفات شایستهای شناخته میشوند که این خاندان را به لحاظ والایی، درخشش و شرف در صدر خانوادههای عربی قرار میدهد<ref>ر.ک: جلد1، متن کتاب، ص19</ref> | ||
برخی مورخان بعضی بزرگیهای کریمانهای که بنیهاشم را از ابتدای تاریخش از دیگر خانوادهها متمایز میکند را نقل کردهاند. در مکه خانوادهای که به پاکدامنی و شهامت شناخته شود بهجز بنیهاشم نبود؛ مثلاً عبادت بتها در بین قبایل مکه رایج بود. آنها بتهایشان را بر پشت کعبه آویزان میکردند. هر قبیله بتی داشت که بهجای الله آن را عبادت میکردند؛ تنها بنیهاشم بودند که فقط الله را میپرستیدند و بر دین شیخ انبیا ابراهیم(ع) بودند. [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] | برخی مورخان بعضی بزرگیهای کریمانهای که بنیهاشم را از ابتدای تاریخش از دیگر خانوادهها متمایز میکند را نقل کردهاند. در مکه خانوادهای که به پاکدامنی و شهامت شناخته شود بهجز بنیهاشم نبود؛ مثلاً عبادت بتها در بین قبایل مکه رایج بود. آنها بتهایشان را بر پشت کعبه آویزان میکردند. هر قبیله بتی داشت که بهجای الله آن را عبادت میکردند؛ تنها بنیهاشم بودند که فقط الله را میپرستیدند و بر دین شیخ انبیا ابراهیم(ع) بودند. [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] دراینباره میگوید: «به خداوند سوگند، پدرم و جدم عبدالمطلب و عبدمناف و هاشم بتی را نپرستیدند و تنها خدای یکتا را میپرستیدند و به دین ابراهیم بهسوی خانه خدا نماز میخواندند». این کرامت برای خاندان بنیهاشم دلالت بر کمال فکری و ایمان عمیق به خدای یکتا و دور افکندن خرافات جاهلی و بتهایشان دارد. آنها بتها را به تمسخر گرفته و از دین جدشان ابراهیم پیروی کردند که با بتها به جنگ برخاست و ایمان به خدای یکتا را آشکار کرد<ref>ر.ک: همان، ص20-19</ref> حلف الفضول (پیمان جوانمردان در حمایت از مظلوم)، استخراج آب زمزم، سقایت حجاج و اطعام طعام از دیگر اقدامات کریمانه بنیهاشم بوده است<ref>ر.ک: همان، ص23-20</ref> | ||
ذکر اسامی هاشم، عبدالمطلب، ابوطالب و فاطمه بنت اسد بهعنوان چهار تن از بزرگان بنیهاشم مطلب دیگری است که در جلد اول آمده است. در این میان ابوطالب از ویژگی خاصی برخوردار است بهگونهای که اگر حمایتهای او نبود پیامبر(ص) نمیتوانست رسالت خود را ابلاغ کند. وی با شجاعت و افتخار در مقابل مشرکان ایستاد و اسلام را یاری کرد. مرگ ابوطالب(ع) نیز بهقدری پیامبر(ص) را محزون ساخت که سال وفات وی «عام الحزن» نامیده شد<ref>ر.ک: همان، ص35-25</ref> دیگر مباحثی که در جلد اول کتاب ذکر شده عبارت است از معرفی مولود کعبه و چگونگی نامگذاری، القاب، کنیهها، رشد و نمو و ویژگیهای اخلاقی آن حضرت و ذکر آیات و روایاتی که در حق آن حضرت صادر شده است. | ذکر اسامی هاشم، عبدالمطلب، ابوطالب و فاطمه بنت اسد بهعنوان چهار تن از بزرگان بنیهاشم مطلب دیگری است که در جلد اول آمده است. در این میان ابوطالب از ویژگی خاصی برخوردار است بهگونهای که اگر حمایتهای او نبود پیامبر(ص) نمیتوانست رسالت خود را ابلاغ کند. وی با شجاعت و افتخار در مقابل مشرکان ایستاد و اسلام را یاری کرد. مرگ ابوطالب(ع) نیز بهقدری پیامبر(ص) را محزون ساخت که سال وفات وی «عام الحزن» نامیده شد<ref>ر.ک: همان، ص35-25</ref> دیگر مباحثی که در جلد اول کتاب ذکر شده عبارت است از معرفی مولود کعبه و چگونگی نامگذاری، القاب، کنیهها، رشد و نمو و ویژگیهای اخلاقی آن حضرت و ذکر آیات و روایاتی که در حق آن حضرت صادر شده است. | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
[[امام على(ع)]] بسیار مشتاق دعا و زاری به درگاه خداوند در تمام اوقات بود و در تمام لحظات شب و روز به ذکر خداوند مشغول بود. در جلد چهارم ابتدا فواید دعا و اهمیت آن از کلام امام ذکر شده است. پسازآن ادعیه و مناجاتهای آن حضرت در موضوعات، مکانها و زمانهای مختلف ذکر شده است. در انتهای این فصل نیز پنج دعایی که رسولالله(ص) به امام یاد داده آمده است. | [[امام على(ع)]] بسیار مشتاق دعا و زاری به درگاه خداوند در تمام اوقات بود و در تمام لحظات شب و روز به ذکر خداوند مشغول بود. در جلد چهارم ابتدا فواید دعا و اهمیت آن از کلام امام ذکر شده است. پسازآن ادعیه و مناجاتهای آن حضرت در موضوعات، مکانها و زمانهای مختلف ذکر شده است. در انتهای این فصل نیز پنج دعایی که رسولالله(ص) به امام یاد داده آمده است. | ||
در جلد پنجم، 208 روایت که امام از رسولالله(ص) نقل کرده تحت عنوان مسند الامام ذکر شده است. در ابتدای این روایات چنین میخوانیم که مسند امام [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] | در جلد پنجم، 208 روایت که امام از رسولالله(ص) نقل کرده تحت عنوان مسند الامام ذکر شده است. در ابتدای این روایات چنین میخوانیم که مسند امام [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] اهمیت ویژهای در محافل اسلامی و غیر آن دارد چراکه از میزان ارتباط فکری و روحی بین امام(ع) و رسولالله(ص) پرده برمیدارد. همچنان که میراث سترگ رسولالله(ص) -که امام(ع) آن را نقل میکند و شامل همه جوانب زندگی است- را آشکار میکند. ما متن این روایات را بدون اشاره به سندش که نیازمند تلاش دشوار و وقت زیادی است، نقل میکنیم<ref>ر.ک: جلد5، متن کتاب، ص25</ref> | ||
در جلد ششم، وصایا، مواعظ و حکمتهای ارزشمند آن حضرت به تفکیک ارائه شده است. وصیت [[امام على(ع)]] به حسنین(ع) و دیگر فرزندانش و نیز وصیت به برخی از اصحاب مانند کمیل بن زیاد، از اصول تربیتی اسلامی مترقی است که پایههای بلندی برای تعالی نفس و تهذیب و پاکی آن از آلودگیهای این دنیا بنا مینهد. وصایای امام، جهانی از فضائل و کمالات و آداب هستند و انصاف آن است که بهعنوان روشی برای تربیت عموم در دانشگاهها و مراکز آموزشی در بلاد اسلامی به کار رود<ref>ر.ک: جلد 6، متن کتاب، ص11</ref> در بخشهای مواعظ و حکمتهای کتاب به ترتیب 14 موعظه و 141 حکمت ذکر شده است. | در جلد ششم، وصایا، مواعظ و حکمتهای ارزشمند آن حضرت به تفکیک ارائه شده است. وصیت [[امام على(ع)]] به حسنین(ع) و دیگر فرزندانش و نیز وصیت به برخی از اصحاب مانند کمیل بن زیاد، از اصول تربیتی اسلامی مترقی است که پایههای بلندی برای تعالی نفس و تهذیب و پاکی آن از آلودگیهای این دنیا بنا مینهد. وصایای امام، جهانی از فضائل و کمالات و آداب هستند و انصاف آن است که بهعنوان روشی برای تربیت عموم در دانشگاهها و مراکز آموزشی در بلاد اسلامی به کار رود<ref>ر.ک: جلد 6، متن کتاب، ص11</ref> در بخشهای مواعظ و حکمتهای کتاب به ترتیب 14 موعظه و 141 حکمت ذکر شده است. | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
در ابتدای جلد هفتم کتاب آیاتی از قرآن کریم ذکر شده است. از مهمترین برنامههای سیاسی در حکومت [[امام على(ع)]] نشر آموزش و نابودی بیسوادی و رواج دانش بین مردم بوده است؛ لذا مسجد کوفه را مدرسه و آموزشگاهی برای ایراد سخنرانیهای علمی و ارزشمند فکری خود قرار داد؛ خطابههایی که از جمله آنها دعوت بهسوی خدای تعالی، آشکار کردن فلسفه توحید و استدلال بر ایمان به خدا بر اساس ادله علمی قطعی که شک و جدل بردار نیست؛ بهاضافه مواعظ عظیمی که اعماق نفوس را از ترس و وحشت نسبت به خداوند متعال تکان میدهد. از این مکتب گروهی از بزرگان اسلام همچون صحابی و تابعین بزرگ عمار بن یاسر، حجر بن عدی، کمیل بن زیاد و دیگرانی که کاخهای نهضت علمی در اسلام را بنیان نهادند بیرون آمدند. در این جلد از کتاب تعدادی از سخنان آن حضرت در بزرگداشت علم و مذمت جهل و تکریم علما ذکر شده است<ref>ر.ک: جلد7، مقدمه، ص9</ref> | در ابتدای جلد هفتم کتاب آیاتی از قرآن کریم ذکر شده است. از مهمترین برنامههای سیاسی در حکومت [[امام على(ع)]] نشر آموزش و نابودی بیسوادی و رواج دانش بین مردم بوده است؛ لذا مسجد کوفه را مدرسه و آموزشگاهی برای ایراد سخنرانیهای علمی و ارزشمند فکری خود قرار داد؛ خطابههایی که از جمله آنها دعوت بهسوی خدای تعالی، آشکار کردن فلسفه توحید و استدلال بر ایمان به خدا بر اساس ادله علمی قطعی که شک و جدل بردار نیست؛ بهاضافه مواعظ عظیمی که اعماق نفوس را از ترس و وحشت نسبت به خداوند متعال تکان میدهد. از این مکتب گروهی از بزرگان اسلام همچون صحابی و تابعین بزرگ عمار بن یاسر، حجر بن عدی، کمیل بن زیاد و دیگرانی که کاخهای نهضت علمی در اسلام را بنیان نهادند بیرون آمدند. در این جلد از کتاب تعدادی از سخنان آن حضرت در بزرگداشت علم و مذمت جهل و تکریم علما ذکر شده است<ref>ر.ک: جلد7، مقدمه، ص9</ref> | ||
نکته بارز در زندگی سیاسی [[امام على(ع)]]، احتجاجات و مناظرات علمی با خلفا بود. در جلد هشتم، احتجاجات آن حضرت با خلفا، مهاجرین، شورای شش نفره، عایشه، طلحه، زبیر و | نکته بارز در زندگی سیاسی [[امام على(ع)]]، احتجاجات و مناظرات علمی با خلفا بود. در جلد هشتم، احتجاجات آن حضرت با خلفا، مهاجرین، شورای شش نفره، عایشه، طلحه، زبیر و معاویه، همچنین مناظره با مسیحیان، یهودیان و زنادقه و منجمین ذکر شده است. | ||
[[امام على(ع)]] اولین کسی بود که بیشتر بنیانهای قضاوت را بنا نهاد. و در دعاوی که دشواریها و ابهامات فراوانی آن را فراگرفته بود حق را از باطل جدا میکرد. آن حضرت با زیرکانهترین روشها میتوانست حق را از باطل جدا و شبهه را برطرف کند. موضوعی که اعجاب علمای قانون و قضات را برانگیخت<ref>ر.ک: جلد9، مقدمه، ص8</ref> شروط و اهمیت قضاوت، قضاوتهای آن حضرت در زمان رسولالله(ص) و خلفا و ایام حکومتشان مطالب این جلد از کتاب است. در بخش قضاوتها در زمان حکومت به 30 قضاوت شگفتانگیز اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، متن کتاب، ص91-76</ref> | [[امام على(ع)]] اولین کسی بود که بیشتر بنیانهای قضاوت را بنا نهاد. و در دعاوی که دشواریها و ابهامات فراوانی آن را فراگرفته بود حق را از باطل جدا میکرد. آن حضرت با زیرکانهترین روشها میتوانست حق را از باطل جدا و شبهه را برطرف کند. موضوعی که اعجاب علمای قانون و قضات را برانگیخت<ref>ر.ک: جلد9، مقدمه، ص8</ref> شروط و اهمیت قضاوت، قضاوتهای آن حضرت در زمان رسولالله(ص) و خلفا و ایام حکومتشان مطالب این جلد از کتاب است. در بخش قضاوتها در زمان حکومت به 30 قضاوت شگفتانگیز اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، متن کتاب، ص91-76</ref> |
ویرایش