۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
1 - بيهقى اين كتاب را به درخواست برخى از بزرگان نوشته است. او در بند 15 شرح از اين ياد مىكند كه يكى از افاضل و دوستان مرا به شرح الفاظ نهجالبلاغه خواند و من گفتم: «بهارم به كرانه آمده است و به پايان پاييز رسيدهام و مرا توانى براى اين پيكار نيست.» در بند 16 از اين ياد مىكند كه: «پيش از اين امام سعيد جمالالمحقّقين، ابوالقاسم على بن حسن حونقى نيشابورى شرح اين كتاب را از من درخواست كرده بود؛ اما زمانه مرا از اين كار بازداشت». هم در بند 17 از اين ياد مىكند كه: «پس از او - يعنى پس از درگذشت حونقى - فاضلى از افاضل زمان از من خواست كه نهجالبلاغه را شرح كنم. او مرا به اين كار برانگيخت و من آهنگ اتمام آن كردم». | 1 - بيهقى اين كتاب را به درخواست برخى از بزرگان نوشته است. او در بند 15 شرح از اين ياد مىكند كه يكى از افاضل و دوستان مرا به شرح الفاظ نهجالبلاغه خواند و من گفتم: «بهارم به كرانه آمده است و به پايان پاييز رسيدهام و مرا توانى براى اين پيكار نيست.» در بند 16 از اين ياد مىكند كه: «پيش از اين امام سعيد جمالالمحقّقين، ابوالقاسم على بن حسن حونقى نيشابورى شرح اين كتاب را از من درخواست كرده بود؛ اما زمانه مرا از اين كار بازداشت». هم در بند 17 از اين ياد مىكند كه: «پس از او - يعنى پس از درگذشت حونقى - فاضلى از افاضل زمان از من خواست كه نهجالبلاغه را شرح كنم. او مرا به اين كار برانگيخت و من آهنگ اتمام آن كردم». | ||
2 - مؤلف از اين ياد مىكند كه هيچ كس پيش از او اين كتاب را شرح نكرده است. وى علت اين كار را چنين توضيح مىدهد: «آن كه در علم اصول توانمند بود در علم لغت و امثال دستش به جايى نمىرسيد، آن كه در اين دو كامل بود از اصول علم طب و حكمت و اخلاق خبر نداشت، آن كه در همه اين علوم و آداب كامل بود در تاريخ و ايام عرب توانمندى چندانى نداشت، آن كه در همه اينها كامل بود به درستى انتساب اين كتاب به [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|اميرمؤمنان عليهالسّلام]] | 2 - مؤلف از اين ياد مىكند كه هيچ كس پيش از او اين كتاب را شرح نكرده است. وى علت اين كار را چنين توضيح مىدهد: «آن كه در علم اصول توانمند بود در علم لغت و امثال دستش به جايى نمىرسيد، آن كه در اين دو كامل بود از اصول علم طب و حكمت و اخلاق خبر نداشت، آن كه در همه اين علوم و آداب كامل بود در تاريخ و ايام عرب توانمندى چندانى نداشت، آن كه در همه اينها كامل بود به درستى انتساب اين كتاب به [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|اميرمؤمنان عليهالسّلام]] عقيدهمند نبود، و آن كه همه اين عوامل نزد او فراهم بود به گنج پنهان و نشناخته اين كتاب نمىرسيد؛ كه توفيق خداوندى گنجى است، پنهان كه به هر كس خواهد دهد.» | ||
3 - مؤلف به رغم اين سخن، خود را وامدار «و برى خوارزمى» مىداند و حدود 70 بند از شرح خود را از وبرى نقل مىكند و او را در اين مىستايد. | 3 - مؤلف به رغم اين سخن، خود را وامدار «و برى خوارزمى» مىداند و حدود 70 بند از شرح خود را از وبرى نقل مىكند و او را در اين مىستايد. |
ویرایش