۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '{{وابستهها}}' به '{{وابستهها}} ') |
جز (جایگزینی متن - 'ناصر الدين' به 'ناصرالدين') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
'''اليميني في شرح أخبار السلطان يمين الدولة و امين الملة محمود الغزنوي''' (تاريخ عُتبى)، كتابى تاريخى به زبان عربى درباره ابومنصور | '''اليميني في شرح أخبار السلطان يمين الدولة و امين الملة محمود الغزنوي''' (تاريخ عُتبى)، كتابى تاريخى به زبان عربى درباره ابومنصور ناصرالدين سبكتگين و محمود غزنوى و اوضاع ايران تا اوايل قرن پنجم هجرى. | ||
از اين كتاب با عناوين: تاريخ آل سبكتكين، تاريخ العتبى، سيرة اليمينى، تاريخ اليمينى نيز ياد شده است. | از اين كتاب با عناوين: تاريخ آل سبكتكين، تاريخ العتبى، سيرة اليمينى، تاريخ اليمينى نيز ياد شده است. | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
اين كتاب از مهمترين تواريخ عصر غزنوى و از كهنترين تاريخنامههاى ايرانى است و شامل وقايع مهم تاريخى ايران، به ويژه قلمرو شرقى آن، از دوره اميررضى نوح بن منصور سامانى (366-387ق.) تا زمان سلطان محمود غزنوى (389-421ق.) مىباشد. همچنين داراى مطالبى است، راجع به خلفاى عباسى، صفاريان، زياريان، سيمجوريان، آل بويه، ايلكخانيان (قراخانيان)، افغانيان و حكومتهاى محلى خراسان؛ مانند فريغونيان و غوريان و شاهان غَرجستان و خوارزمشاهيان، كه اهميت ويژهاى دارد. از آن جا كه اين كتاب به شرح جنگهاى سلطان محمود و فتحهاى وى در هندوستان و اغراق در ستايش او پرداخته است، مىتوان آن را جزو تاريخنامههاى «دربارى» دانست. عتبى درباره اوضاع سياسى، م[[ذهبى]]، اجتماعى و علمى زمان خود نيز مطالبى آورده است كه اهميت بسيار دارد و از جمله آنهاست مطالبى درباره روابط غزنويان با خلفاى بغداد، سرگذشت، برخى از خاندانها و علماى نامدار و وزراى بزرگ غزنوى، فتنه كرّاميه، تبليغات اسماعيليّه، قحطسالى در نيشابور و موقعيت اجتماعى و فرهنگى غزنه (پايتخت غزنويان). تاريخ يمينى، به سبب آن كه مؤلف شاهد برخى رويدادها بوده و به اسناد رسمى دستگاه غزنويان دسترسى داشته است، از منابع بسيار مهم عصر غزنوى به شمار مىرود. | اين كتاب از مهمترين تواريخ عصر غزنوى و از كهنترين تاريخنامههاى ايرانى است و شامل وقايع مهم تاريخى ايران، به ويژه قلمرو شرقى آن، از دوره اميررضى نوح بن منصور سامانى (366-387ق.) تا زمان سلطان محمود غزنوى (389-421ق.) مىباشد. همچنين داراى مطالبى است، راجع به خلفاى عباسى، صفاريان، زياريان، سيمجوريان، آل بويه، ايلكخانيان (قراخانيان)، افغانيان و حكومتهاى محلى خراسان؛ مانند فريغونيان و غوريان و شاهان غَرجستان و خوارزمشاهيان، كه اهميت ويژهاى دارد. از آن جا كه اين كتاب به شرح جنگهاى سلطان محمود و فتحهاى وى در هندوستان و اغراق در ستايش او پرداخته است، مىتوان آن را جزو تاريخنامههاى «دربارى» دانست. عتبى درباره اوضاع سياسى، م[[ذهبى]]، اجتماعى و علمى زمان خود نيز مطالبى آورده است كه اهميت بسيار دارد و از جمله آنهاست مطالبى درباره روابط غزنويان با خلفاى بغداد، سرگذشت، برخى از خاندانها و علماى نامدار و وزراى بزرگ غزنوى، فتنه كرّاميه، تبليغات اسماعيليّه، قحطسالى در نيشابور و موقعيت اجتماعى و فرهنگى غزنه (پايتخت غزنويان). تاريخ يمينى، به سبب آن كه مؤلف شاهد برخى رويدادها بوده و به اسناد رسمى دستگاه غزنويان دسترسى داشته است، از منابع بسيار مهم عصر غزنوى به شمار مىرود. | ||
تاريخ يمينى مشتمل است، بر ديباچه و سپس شرح ظهور امير ابومنصور | تاريخ يمينى مشتمل است، بر ديباچه و سپس شرح ظهور امير ابومنصور ناصرالدين سبكتگين در زمان سامانيان و فتحهاى او، وقايع دوران نوح بن منصور سامانى و شرح حال قابوس بن وشمگير زيارى و فخرالدوله بُوَيهى و مناسبات امير ابومنصور ناصرالدين سبكتگين و خلف بن احمد صفارى، همچنين تفصيل منازعه امراى سامانى بر سر قدرت و منصب سپهسالارى خراسان و سرانجام حمله بُغراخان ترك و تقسيم قلمرو سامانيان ميان دو سلسله ترك قراخانيان و غرنويان؛ ازينرو نيمه نخست كتاب را مىتوان «تاريخنامه سامانيان از هنگام انحطاط تا انقراض» خواند. پس از آن به احوال و اخبار و نبردهاى محمود غزنوى پرداخته شده است كه نيمه دوم كتاب را تشكيل مىدهد. كتاب با رسالهاى در رثاى اميرنصر بن سبكتگين (والى نيشابور و برادر محمود) و فصلى در بدگويى از امير ابوالحسن بَغَوى، به سبب رنجش عتبى از وى، پايان مىيابد. | ||
نثر عتبى دشوار و اديبانه و در ديباچه كتاب متكلفانه است؛ با اين وصف، در سدههاى متوالى مطمح نظر اديبان و سرمشق دبيران بوده است، چنانكه به گفته سبكى مردم خوارزم و آن نواحى، نسبت به تاريخ يمينى و ضبط الفاظ آن اهتمامى همچون توجه مردم مغرب اسلامى به مقامات حريرى داشتهاند. | نثر عتبى دشوار و اديبانه و در ديباچه كتاب متكلفانه است؛ با اين وصف، در سدههاى متوالى مطمح نظر اديبان و سرمشق دبيران بوده است، چنانكه به گفته سبكى مردم خوارزم و آن نواحى، نسبت به تاريخ يمينى و ضبط الفاظ آن اهتمامى همچون توجه مردم مغرب اسلامى به مقامات حريرى داشتهاند. |
ویرایش