پرش به محتوا

كتاب القضاء (للرشتي): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ميشود' به 'می‌شود'
جز (جایگزینی متن - 'ميشوند' به 'می‌شوند')
جز (جایگزینی متن - 'ميشود' به 'می‌شود')
خط ۵۲: خط ۵۲:
تجربه نشان داده كه وضع قوانين و نگاهبانانى بر رفتار مردم در جلوگيرى از فجايعى كه دامنگير بشريت شده كفايت نمی‌كند، كشورهاى پيشرفتهاى هستند كه به دليل تكيه بر قوانينى كه توسط افرادى بيارتباط با ضمير و تربيت وجدان بشرى وضع شده‌اند مبتلا به مشكلات اخلاقى و اجتماعى بزرگى گشته‌اند.  
تجربه نشان داده كه وضع قوانين و نگاهبانانى بر رفتار مردم در جلوگيرى از فجايعى كه دامنگير بشريت شده كفايت نمی‌كند، كشورهاى پيشرفتهاى هستند كه به دليل تكيه بر قوانينى كه توسط افرادى بيارتباط با ضمير و تربيت وجدان بشرى وضع شده‌اند مبتلا به مشكلات اخلاقى و اجتماعى بزرگى گشته‌اند.  


انسان اگر در خود بازدارنده‌اى نبيند كه وى را به خاطر هر كار كوچك و بزرگى بازخواست كند، ديگر هيچ چيزى وى را از انجام خواسته‌ها و منافع شخصيش باز نميدارد، چنين شخصى هميشه به دنبال مخفى كردن كارهاى خلاف خود است، و شايد گاهى شناخته شده و قانون وى را بازخواست كند اما غالبا كارهاى مخفيانه‌اش معلوم نميشود و تبعاتش وبالى براى جامعه ميشود.  
انسان اگر در خود بازدارنده‌اى نبيند كه وى را به خاطر هر كار كوچك و بزرگى بازخواست كند، ديگر هيچ چيزى وى را از انجام خواسته‌ها و منافع شخصيش باز نميدارد، چنين شخصى هميشه به دنبال مخفى كردن كارهاى خلاف خود است، و شايد گاهى شناخته شده و قانون وى را بازخواست كند اما غالبا كارهاى مخفيانه‌اش معلوم نمی‌شود و تبعاتش وبالى براى جامعه می‌شود.  


حتى خود واضع قانون نيز اگر دينى كه وجدانش را به راه راست خوانده و ضمير إنسانيش را زنده كند نداشته باشد، از راه راست منحرف گشته و قوانينى وضع می‌كند كه حق مستضعفين را پايمال می‌كند، به همين دليل هم ميبينيم كه دولتهاى استعمارگر مرتكب جنايتهاى غير إنسانى می‌شوند و آنگاه با وضع قوانينى سعى در توجيه كارهاى خود و ايجاد اختناق و نابودى آزادى ميكنند و كار خود را عدالت قانونى و دفاع از حقوق بشر مينامند.
حتى خود واضع قانون نيز اگر دينى كه وجدانش را به راه راست خوانده و ضمير إنسانيش را زنده كند نداشته باشد، از راه راست منحرف گشته و قوانينى وضع می‌كند كه حق مستضعفين را پايمال می‌كند، به همين دليل هم ميبينيم كه دولتهاى استعمارگر مرتكب جنايتهاى غير إنسانى می‌شوند و آنگاه با وضع قوانينى سعى در توجيه كارهاى خود و ايجاد اختناق و نابودى آزادى ميكنند و كار خود را عدالت قانونى و دفاع از حقوق بشر مينامند.
خط ۵۸: خط ۵۸:
به همين دليل هم اسلام پيش از اينكه سعى بر قرار دادن مراقبينى بر اعمال مردم داشته باشد تلاش بر ايجاد بازدارنده‌اى درونى از انجام تخلفات و جرايم دارد، چرا كه اسلام ميخواهد فساد را از ريشه كنده و انسان را به گونه‌اى تربيت كند كه دوستدار خير و خوبى بوده و در رفتار و گفتار و نيتهايش پيرو راه راست باشد.
به همين دليل هم اسلام پيش از اينكه سعى بر قرار دادن مراقبينى بر اعمال مردم داشته باشد تلاش بر ايجاد بازدارنده‌اى درونى از انجام تخلفات و جرايم دارد، چرا كه اسلام ميخواهد فساد را از ريشه كنده و انسان را به گونه‌اى تربيت كند كه دوستدار خير و خوبى بوده و در رفتار و گفتار و نيتهايش پيرو راه راست باشد.


پس قضاوت اسلامى مبانى خاص خود را دارد كه پيش از توجه به نگهبان ظاهرى به تربيت وجدان و درون اهميت ميدهد، و در او حس مسؤوليت در برابر خداوند متعال و دين را زنده كرده وى را به وظايفش در قبال ديگران رهنمون ميشود. در دلالت بر گفتمان همين بس كه فقها عدالت را در قاضى شرط دانسته‌اند، عدالت به اين معنى كه بايد از ظلم در قضاوت خوددار بوده و در مورد اموال و انفس تجاوز نكند و ديدگانش را از اعراض و نواميس فروخواباند.
پس قضاوت اسلامى مبانى خاص خود را دارد كه پيش از توجه به نگهبان ظاهرى به تربيت وجدان و درون اهميت ميدهد، و در او حس مسؤوليت در برابر خداوند متعال و دين را زنده كرده وى را به وظايفش در قبال ديگران رهنمون می‌شود. در دلالت بر گفتمان همين بس كه فقها عدالت را در قاضى شرط دانسته‌اند، عدالت به اين معنى كه بايد از ظلم در قضاوت خوددار بوده و در مورد اموال و انفس تجاوز نكند و ديدگانش را از اعراض و نواميس فروخواباند.


اين شرط در جلوگيرى از انحرافاتى كه بدون اين شرط گريبانگير قضاوت ميشود مدلول خاص خود را دارد.
اين شرط در جلوگيرى از انحرافاتى كه بدون اين شرط گريبانگير قضاوت می‌شود مدلول خاص خود را دارد.


در اين دوره كه كشورهايمان اجراى قوانين اسلام را تجربه ميكنند، ضرورت تجديد علوم إسلامى و إحياى آنها در سطوح مختلف و اشكال گوناگون علمى بيش از پيش حس ميشود، از تدريس و پژوهش گرفته تا نگارش و تأليف و نشر مؤلفات ارزشمند بزرگان پيشين.
در اين دوره كه كشورهايمان اجراى قوانين اسلام را تجربه ميكنند، ضرورت تجديد علوم إسلامى و إحياى آنها در سطوح مختلف و اشكال گوناگون علمى بيش از پيش حس می‌شود، از تدريس و پژوهش گرفته تا نگارش و تأليف و نشر مؤلفات ارزشمند بزرگان پيشين.


پايههاى دولت إسلامى استوار نميگردند مگر پس از گسترش معارف صحيح و بيشائبه اسلام در ميان جامعه و مردم، پخش و گسترش معارف اسلامى مؤثرترين راه در تربيت افرادى با ايمان راسخ است كه چون كوههاى استوار در برابر كفر و انحراف بايستند و هيچ تندبادى كه از آن سوى مرزهاى مسلمين وزيدن گرفته آنها را از جاى خود تكان ندهد.
پايههاى دولت إسلامى استوار نميگردند مگر پس از گسترش معارف صحيح و بيشائبه اسلام در ميان جامعه و مردم، پخش و گسترش معارف اسلامى مؤثرترين راه در تربيت افرادى با ايمان راسخ است كه چون كوههاى استوار در برابر كفر و انحراف بايستند و هيچ تندبادى كه از آن سوى مرزهاى مسلمين وزيدن گرفته آنها را از جاى خود تكان ندهد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش