۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ميآورد' به 'میآورد') |
جز (جایگزینی متن - 'ميشود' به 'میشود') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
قاجار، دودمانى بود كه از 5 تا ميلادى بر ايران فرمان راند. قاجاريان از قبيلهاى از تركمانهاى استرآباد (گرگان) به شمار ميرفتند كه تبار خود را به كسى با نام قاجار نويان، از سرداران چنگيز مىرساندند. نام اين قبيله از «آقاجر»؛ يعنى جنگجوى جنگل سرچشمه ميگيرد. پس از حمله مغول به ايران و ميانرودان، قاجارها نيز همراه چند طايفه تركمان و تاتار به شام كوچيدند. هنگامى كه تيمور گوركانى به اين سرزمين تاخت، قاجارها و ديگر كوچندگان را به بند كشيد و سرانجام آنان را به خانقاه صفوى در آذرآبادگان بخشيد و پس از آن، قاجارها به يكى از سازندگان سپاه قزلباش بدل شدند. | قاجار، دودمانى بود كه از 5 تا ميلادى بر ايران فرمان راند. قاجاريان از قبيلهاى از تركمانهاى استرآباد (گرگان) به شمار ميرفتند كه تبار خود را به كسى با نام قاجار نويان، از سرداران چنگيز مىرساندند. نام اين قبيله از «آقاجر»؛ يعنى جنگجوى جنگل سرچشمه ميگيرد. پس از حمله مغول به ايران و ميانرودان، قاجارها نيز همراه چند طايفه تركمان و تاتار به شام كوچيدند. هنگامى كه تيمور گوركانى به اين سرزمين تاخت، قاجارها و ديگر كوچندگان را به بند كشيد و سرانجام آنان را به خانقاه صفوى در آذرآبادگان بخشيد و پس از آن، قاجارها به يكى از سازندگان سپاه قزلباش بدل شدند. | ||
جلد نخست اين كتاب با گفتارى درباره علت مقدم شدن تاريخ قاجار بر همروزگارانشان آغاز و با «بيان نسب سلسله قاجار و احوال نواب فتحعلى خان و پادشاهى و جهانگيرى محمدحسن خان» و سرانجام كار وى دنبال | جلد نخست اين كتاب با گفتارى درباره علت مقدم شدن تاريخ قاجار بر همروزگارانشان آغاز و با «بيان نسب سلسله قاجار و احوال نواب فتحعلى خان و پادشاهى و جهانگيرى محمدحسن خان» و سرانجام كار وى دنبال میشود. اين بخش از كتاب، به رويدادها زندگانى و ويژگيهاى شخصى شاهان قاجار مانند حسينقلى خان، آقا محمدخان و فتحعلى شاه قاجار میپردازد و جلد دوم آن، ماجراهاى روزگار محمد شاه و گزارشهايى درباره جنگ و دلاوريهاى وى دربردارد. | ||
آقا محمدشاه، لطفعلى خان زند را راند و گيلان و آذربايجان در روزگار وى و به فرمانش تصرف شدند و او در 1210 هجرى بر تخت شاهى نشست. پس از او وليعهدش، فتحعلى شاه به پادشاهى رسيد و عباس ميرزا را به وليعهدى خود را به عباس ميرزا نائب السلطنه سپرد. پيدايى سعود بن عبدالعزيز و ويرانى كربلا و كشتن ساكنان آن سرزمين در روزگار اين شاه قاجار رخ داد كه گزارش برخورد وى با اين رويداد در همين بخش آمده است. | آقا محمدشاه، لطفعلى خان زند را راند و گيلان و آذربايجان در روزگار وى و به فرمانش تصرف شدند و او در 1210 هجرى بر تخت شاهى نشست. پس از او وليعهدش، فتحعلى شاه به پادشاهى رسيد و عباس ميرزا را به وليعهدى خود را به عباس ميرزا نائب السلطنه سپرد. پيدايى سعود بن عبدالعزيز و ويرانى كربلا و كشتن ساكنان آن سرزمين در روزگار اين شاه قاجار رخ داد كه گزارش برخورد وى با اين رويداد در همين بخش آمده است. | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
او همچنين چهار وزير براى دولت برگزيد و با روسيان به نبرد پرداخت و شاهزادگانى به حكومت ولايات منصوب و عهدنامهاى با انگلستان امضا كرد. نام دختران و زنان او و شمارى از عموها و عموزادگانش در پايان جلد يكم اين كتاب آمده است. | او همچنين چهار وزير براى دولت برگزيد و با روسيان به نبرد پرداخت و شاهزادگانى به حكومت ولايات منصوب و عهدنامهاى با انگلستان امضا كرد. نام دختران و زنان او و شمارى از عموها و عموزادگانش در پايان جلد يكم اين كتاب آمده است. | ||
جلد دوم با گزارش درباره رويدادهاى پيش از جلوس محمد شاه آغاز | جلد دوم با گزارش درباره رويدادهاى پيش از جلوس محمد شاه آغاز میشود، اوضاع سياسى را در پايتخت و ديگر شهرها در آن زمان و ماجراى سفرهاى او را به گرگان و هرات گزارش میكند و با درگذشت او در 1264 (1848م) و ذكر خصال و اخلاق ستودهاش پايان مييابد. | ||
جلد سوم، درباره دوره ناصرى؛ يعنى از جلوس ناصرالدين شاه بر تخت شاهى و تا 1273 هجرى گزارش ميدهد. بنابراين، اوضاع ايران از مرگ محمدشاه تا جلوس ناصرالدين شاه، نشستن ناصرالدين بر تخت شاهى در تبريز و آمدنش به دارالخلافه تهران و رويدادهاى پس از آن تا زمان پيشگفته در اين جلد جاى ميگيرند. | جلد سوم، درباره دوره ناصرى؛ يعنى از جلوس ناصرالدين شاه بر تخت شاهى و تا 1273 هجرى گزارش ميدهد. بنابراين، اوضاع ايران از مرگ محمدشاه تا جلوس ناصرالدين شاه، نشستن ناصرالدين بر تخت شاهى در تبريز و آمدنش به دارالخلافه تهران و رويدادهاى پس از آن تا زمان پيشگفته در اين جلد جاى ميگيرند. | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
وى در 1247 هجرى قمرى در تبريز به دنيا آمد. مادرش مهد عليا نام داشت و خبر درگذشت پدرش (محمدشاه) را در ميلادى در تبريز شنيد. سپس به يارى اميركبير به پادشاهى رسيد. او براى بازپسگيرى منطقههاى شرقى ايران بهويژه هرات از دست انگليسيان كوشيد، اما پس از تهديد و حمله آنان به بوشهر ناگزير واپس نشست. | وى در 1247 هجرى قمرى در تبريز به دنيا آمد. مادرش مهد عليا نام داشت و خبر درگذشت پدرش (محمدشاه) را در ميلادى در تبريز شنيد. سپس به يارى اميركبير به پادشاهى رسيد. او براى بازپسگيرى منطقههاى شرقى ايران بهويژه هرات از دست انگليسيان كوشيد، اما پس از تهديد و حمله آنان به بوشهر ناگزير واپس نشست. | ||
نويسنده رويدادها را تا 1273 پى گرفته و از اينرو، ماجراى سفر ناصرالدين شاه به اروپا (1873م) و ارمغان وى (دروبين عكاسى)، در اين اثر نيامده است. اين بخش با خاتمهاى درباره بناهاى دوره ناصرالدين شاه، وقفنامههاى وى، نام و نشان فرزندان بهويژه دخترانش و سرودههاى او تشبيب (آراسته) | نويسنده رويدادها را تا 1273 پى گرفته و از اينرو، ماجراى سفر ناصرالدين شاه به اروپا (1873م) و ارمغان وى (دروبين عكاسى)، در اين اثر نيامده است. اين بخش با خاتمهاى درباره بناهاى دوره ناصرالدين شاه، وقفنامههاى وى، نام و نشان فرزندان بهويژه دخترانش و سرودههاى او تشبيب (آراسته) میشود. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
نويسنده به فرمان شاه و صدر اعظم وقت به نوشتن اين كتاب دست گشاد و از اينرو، از مبالغه و گزافهگويى بر كنار نماند و انديشه خشنود ساختن حاكمان و بيم جان و بسيارى از پيشگيريها و احتياطهاى شخصى و مصلحتانديشيهاى ديگر، وى را رها نساخت؛ چنانكه اگر رگههايى از دودلى و كاستى در اثرش ديده | نويسنده به فرمان شاه و صدر اعظم وقت به نوشتن اين كتاب دست گشاد و از اينرو، از مبالغه و گزافهگويى بر كنار نماند و انديشه خشنود ساختن حاكمان و بيم جان و بسيارى از پيشگيريها و احتياطهاى شخصى و مصلحتانديشيهاى ديگر، وى را رها نساخت؛ چنانكه اگر رگههايى از دودلى و كاستى در اثرش ديده میشود، بيشتر از همين علل، نه ناآگاهياش درباره ماجراها و رويدادها سرچشمه ميگيرد. نويسنده ناگزير بوده است كه از شرح بسيارى از رويدادها چشم بپوشد و حتى گاهى آنها را تحريف كند، اما به هر روى، اين رويدادها از روى اسناد و نوشتههايى گزارش شدهاند كه از آغاز پادشاهى قاجاريه به دربار، گرد آمده بود و به همين دليل، بخش قاجاريه ناسخ التواريخ وى، از سودمندترين پارههاى آن و فراگيرترين تاريخهاى دوره قاجاريه به شمار میرود. متن اين كتاب از ديد انشا، تركيبى از لغات، كلمات و تعبيرات فارسى و عربى است و گاهى واژگان مهجور و ناآشنا نيز در آن ديده میشود و آن را داراى ارزش ادبى فروانى نميتوان برشمرد. | ||
نويسنده به جنبشها و نهضتهاى اجتماعى روزگار قاجاريان توجه و اطلاعات خوبى در اینباره گزارش كرده و بيش از تاريخ منتظم ناصرى يا حقايق الاخبار و مآثر الآثار بدانها پرداخته است. | نويسنده به جنبشها و نهضتهاى اجتماعى روزگار قاجاريان توجه و اطلاعات خوبى در اینباره گزارش كرده و بيش از تاريخ منتظم ناصرى يا حقايق الاخبار و مآثر الآثار بدانها پرداخته است. | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
منابع مؤلف در ساماندهى تاريخ قاجاريه، شنيدهها و ديدهها و خاطرههاى شخصياش و شمارى از اسناد و نوشتههاى رسمى بوده است و از اينرو، كار او بيشتر به وقايعنگارى ميماند تا تاریخنويسی. سپهر در تدوين مجلدات ناسخ التواريخ بسيار رنج برد و به گفته كنت گوبينو «دست به كارى زد كه در اروپا هيئتى مركب از چند تن بايد بدان دست بگشايند». بارى، كتاب وى از كاستى و كمبود تهى نيست. البته برخى از مشكلات آن كمابيش در همه كتابهاى اين دوره يافت | منابع مؤلف در ساماندهى تاريخ قاجاريه، شنيدهها و ديدهها و خاطرههاى شخصياش و شمارى از اسناد و نوشتههاى رسمى بوده است و از اينرو، كار او بيشتر به وقايعنگارى ميماند تا تاریخنويسی. سپهر در تدوين مجلدات ناسخ التواريخ بسيار رنج برد و به گفته كنت گوبينو «دست به كارى زد كه در اروپا هيئتى مركب از چند تن بايد بدان دست بگشايند». بارى، كتاب وى از كاستى و كمبود تهى نيست. البته برخى از مشكلات آن كمابيش در همه كتابهاى اين دوره يافت میشود و شمارى از آنها نيز مانند استنتاجهاى نادرست، بر اثر دوره تاريخى مؤلف به كتاب او راه يافته است. | ||
اين كتاب، يگانه منبعى است كه اطلاعات ارزنده و نيكويى درباره رويدادهاى خرد روزگار قاجاريان مانند شمار اولاد و احفاد و زوجات شاهان قاجارى دربردارد. اگرچه ديدگاه متعصبانه لسانالملك (سپهر) درباره بابيّه، كينهتوزى نظامالملك را درباره اسماعليه به ياد میآورد، اما به هر روى، كتاب وى دربرگيرنده اطلاعات نيكويى درباره اين فرقه است. | اين كتاب، يگانه منبعى است كه اطلاعات ارزنده و نيكويى درباره رويدادهاى خرد روزگار قاجاريان مانند شمار اولاد و احفاد و زوجات شاهان قاجارى دربردارد. اگرچه ديدگاه متعصبانه لسانالملك (سپهر) درباره بابيّه، كينهتوزى نظامالملك را درباره اسماعليه به ياد میآورد، اما به هر روى، كتاب وى دربرگيرنده اطلاعات نيكويى درباره اين فرقه است. |
ویرایش