الجامع لرواة أصحاب الإمام الرضا عليه‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲ ژوئن ۲۰۱۶
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۸: خط ۵۸:
نويسنده در اين اثر، به‌صورت دقيق تعداد 815 نفر از مردان راوى و صحابه حضرت امام رضا(ع) و 11 نفر از زنان را معرفى كرده و در مستدرك نيز تعداد 5 نفر از مردان را افزوده است؛ پس در مجموع تعداد 831 نفر از ياران و راويان حضرت امام رضا(ع) ذكر شده‌اند <ref>ر.ك: همان، ج2، ص319-335 و 343</ref>.
نويسنده در اين اثر، به‌صورت دقيق تعداد 815 نفر از مردان راوى و صحابه حضرت امام رضا(ع) و 11 نفر از زنان را معرفى كرده و در مستدرك نيز تعداد 5 نفر از مردان را افزوده است؛ پس در مجموع تعداد 831 نفر از ياران و راويان حضرت امام رضا(ع) ذكر شده‌اند <ref>ر.ك: همان، ج2، ص319-335 و 343</ref>.


نويسنده در مقدمه‌اش كه آن را در تاريخ شوال سال 1406ق در قم نوشته، با تأكيد بر ضرورت شناسايى رجال حديث، افزوده است: شناخت و نقادى راويان كار آسانى نيست؛ چون ناقد بايد از امتياز اطلاع گسترده بر اخبار و شناخت احوال راويان پيشين و راه‌هاى روايتشان برخوردار باشد و همچنين دستاوردهاى راويان و مقاصد و اهدافشان و عوامل و انگيزه‌هاى تساهل و كذب را به‌خوبى بشناسد و همچنين ناقد نياز دارد كه شيوخى را كه راويان از آنان نقل كرده‌اند و شهرهايشان و زمان وفات و طبقات و درجاتشان را بشناسد و... با توكل بر خداى تعالى شروع به جمع‌آورى كتاب حاضر كردم و آن را «الجامع لرواة و أصحاب الإمام الرضا(ع)» ناميدم و باآنكه منابع كم بود، ولى كوشيدم كه هرچه بتوانم از راويان و اصحاب جمع كنم؛ چه آنان كه مشرف به زيارتش شدند و مطلبى از او شنيدند يا حكايت از او، با يا بدون واسطه، نقل كرده‌اند يا دوران او را ادراك كرده‌اند و سخنى درباره او گفته‌اند و يا امام(ع) سخنى درباره آنان گفته است. براى بيان هر مطلب يك روايت آورده‌ام كه بر آن دلالت دارد و از موضوع و صحت و سقمش چشم پوشيده‌ام... من اولين كسى نيستم كه تأليفى در اين موضوع نوشته است و بلكه بنده بر اساس كتاب‌هاى پيشينيان اين كتاب را نوشته و از آنان در جرح و تعديل بهره برده‌ام؛ مانند [[برقی|احمد بن محمد بن خالد برقى]]، [[كشى]] و [[شيخ طوسى]]. جز آنكه من با استقراى منابع گوناگون شيعى و سنى، عناوين و اسامى ديگرى يافتم كه دانشمندان مذكور ذكر نكرده‌اند... <ref>ر.ك: مقدمه كتاب، ج1، ص9-14</ref>.
نويسنده در مقدمه‌اش كه آن را در تاريخ شوال سال 1406ق در قم نوشته، با تأكيد بر ضرورت شناسايى رجال حديث، افزوده است: شناخت و نقادى راويان كار آسانى نيست؛ چون ناقد بايد از امتياز اطلاع گسترده بر اخبار و شناخت احوال راويان پيشين و راه‌هاى روايتشان برخوردار باشد و همچنين دستاوردهاى راويان و مقاصد و اهدافشان و عوامل و انگيزه‌هاى تساهل و كذب را به‌خوبى بشناسد و همچنين ناقد نياز دارد كه شيوخى را كه راويان از آنان نقل كرده‌اند و شهرهايشان و زمان وفات و طبقات و درجاتشان را بشناسد و... با توكل بر خداى تعالى شروع به جمع‌آورى كتاب حاضر كردم و آن را «الجامع لرواة و أصحاب الإمام الرضا(ع)» ناميدم و باآنكه منابع كم بود، ولى كوشيدم كه هرچه بتوانم از راويان و اصحاب جمع كنم؛ چه آنان كه مشرف به زيارتش شدند و مطلبى از او شنيدند يا حكايت از او، با يا بدون واسطه، نقل كرده‌اند يا دوران او را ادراك كرده‌اند و سخنى درباره او گفته‌اند و يا امام(ع) سخنى درباره آنان گفته است. براى بيان هر مطلب يك روايت آورده‌ام كه بر آن دلالت دارد و از موضوع و صحت و سقمش چشم پوشيده‌ام... من اولين كسى نيستم كه تأليفى در اين موضوع نوشته است و بلكه بنده بر اساس كتاب‌هاى پيشينيان اين كتاب را نوشته و از آنان در جرح و تعديل بهره برده‌ام؛ مانند [[برقی|احمد بن محمد بن خالد برقى]]، [[کشى]] و [[شیخ طوسى]]. جز آنكه من با استقراى منابع گوناگون شيعى و سنى، عناوين و اسامى ديگرى يافتم كه دانشمندان مذكور ذكر نكرده‌اند... <ref>ر.ك: مقدمه كتاب، ج1، ص9-14</ref>.


نويسنده كوشيده است كه اثرى مستند، جامع و كامل بيافريند و به نظر مى‌رسد در اين راه به موفقيت نسبى دست يافته است.
نويسنده كوشيده است كه اثرى مستند، جامع و كامل بيافريند و به نظر مى‌رسد در اين راه به موفقيت نسبى دست يافته است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش