پرش به محتوا

كتاب القضاء (للرشتي): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ميكند' به 'می‌كند'
جز (جایگزینی متن - 'عبد ' به 'عبد')
جز (جایگزینی متن - 'ميكند' به 'می‌كند')
خط ۴۸: خط ۴۸:
مبانى قضايى شريعت اسلام با مبانى قراردادى قضاوت در قوانين روز غربى كه در بيشتر كشورهاى اسلامى نيز متداول است تفاوت بسيار دارد، اسلام براى قاضى و طرفين دعوا و مواد قضايى شرايط بسيارى نهاده كه در آنها به جنبه‌هاى روحى، تربيتى و پرورشى بيش از جنبه‌هاى مادى اهميت داده شده، البته جنبه مادى را هم رها نكرده و به مقدار معقول بدان پرداخته است.  
مبانى قضايى شريعت اسلام با مبانى قراردادى قضاوت در قوانين روز غربى كه در بيشتر كشورهاى اسلامى نيز متداول است تفاوت بسيار دارد، اسلام براى قاضى و طرفين دعوا و مواد قضايى شرايط بسيارى نهاده كه در آنها به جنبه‌هاى روحى، تربيتى و پرورشى بيش از جنبه‌هاى مادى اهميت داده شده، البته جنبه مادى را هم رها نكرده و به مقدار معقول بدان پرداخته است.  


اسلام در تشريعات فقهى و تعاليم ديگر خود سعى بر اين دارد كه در ضمير و باطن هر انسانى يك بازدارنده دينى و اخلاقى قرار داده تا وى را در رفتار و اخلاق و حتى درنيت‌هايش به سوى خير و آرامش و حفظ منافع همگانى و فردى هدايت كند، و تنها به گماشتن نگاهبانى بر اعمال و كارهاى وى و وضع قوانينى خشك براى جلوگيرى از سركشى‌هاى شهوتها و هيجاناتى كه بيشتر اوقات بر عقل غالب ميشوند كفايت نميكند.  
اسلام در تشريعات فقهى و تعاليم ديگر خود سعى بر اين دارد كه در ضمير و باطن هر انسانى يك بازدارنده دينى و اخلاقى قرار داده تا وى را در رفتار و اخلاق و حتى درنيت‌هايش به سوى خير و آرامش و حفظ منافع همگانى و فردى هدايت كند، و تنها به گماشتن نگاهبانى بر اعمال و كارهاى وى و وضع قوانينى خشك براى جلوگيرى از سركشى‌هاى شهوتها و هيجاناتى كه بيشتر اوقات بر عقل غالب ميشوند كفايت نمی‌كند.  


تجربه نشان داده كه وضع قوانين و نگاهبانانى بر رفتار مردم در جلوگيرى از فجايعى كه دامنگير بشريت شده كفايت نميكند، كشورهاى پيشرفتهاى هستند كه به دليل تكيه بر قوانينى كه توسط افرادى بيارتباط با ضمير و تربيت وجدان بشرى وضع شده‌اند مبتلا به مشكلات اخلاقى و اجتماعى بزرگى گشته‌اند.  
تجربه نشان داده كه وضع قوانين و نگاهبانانى بر رفتار مردم در جلوگيرى از فجايعى كه دامنگير بشريت شده كفايت نمی‌كند، كشورهاى پيشرفتهاى هستند كه به دليل تكيه بر قوانينى كه توسط افرادى بيارتباط با ضمير و تربيت وجدان بشرى وضع شده‌اند مبتلا به مشكلات اخلاقى و اجتماعى بزرگى گشته‌اند.  


انسان اگر در خود بازدارنده‌اى نبيند كه وى را به خاطر هر كار كوچك و بزرگى بازخواست كند، ديگر هيچ چيزى وى را از انجام خواسته‌ها و منافع شخصيش باز نميدارد، چنين شخصى هميشه به دنبال مخفى كردن كارهاى خلاف خود است، و شايد گاهى شناخته شده و قانون وى را بازخواست كند اما غالبا كارهاى مخفيانه‌اش معلوم نميشود و تبعاتش وبالى براى جامعه ميشود.  
انسان اگر در خود بازدارنده‌اى نبيند كه وى را به خاطر هر كار كوچك و بزرگى بازخواست كند، ديگر هيچ چيزى وى را از انجام خواسته‌ها و منافع شخصيش باز نميدارد، چنين شخصى هميشه به دنبال مخفى كردن كارهاى خلاف خود است، و شايد گاهى شناخته شده و قانون وى را بازخواست كند اما غالبا كارهاى مخفيانه‌اش معلوم نميشود و تبعاتش وبالى براى جامعه ميشود.  


حتى خود واضع قانون نيز اگر دينى كه وجدانش را به راه راست خوانده و ضمير إنسانيش را زنده كند نداشته باشد، از راه راست منحرف گشته و قوانينى وضع ميكند كه حق مستضعفين را پايمال ميكند، به همين دليل هم ميبينيم كه دولتهاى استعمارگر مرتكب جنايتهاى غير إنسانى ميشوند و آنگاه با وضع قوانينى سعى در توجيه كارهاى خود و ايجاد اختناق و نابودى آزادى ميكنند و كار خود را عدالت قانونى و دفاع از حقوق بشر مينامند.
حتى خود واضع قانون نيز اگر دينى كه وجدانش را به راه راست خوانده و ضمير إنسانيش را زنده كند نداشته باشد، از راه راست منحرف گشته و قوانينى وضع می‌كند كه حق مستضعفين را پايمال می‌كند، به همين دليل هم ميبينيم كه دولتهاى استعمارگر مرتكب جنايتهاى غير إنسانى ميشوند و آنگاه با وضع قوانينى سعى در توجيه كارهاى خود و ايجاد اختناق و نابودى آزادى ميكنند و كار خود را عدالت قانونى و دفاع از حقوق بشر مينامند.


به همين دليل هم اسلام پيش از اينكه سعى بر قرار دادن مراقبينى بر اعمال مردم داشته باشد تلاش بر ايجاد بازدارنده‌اى درونى از انجام تخلفات و جرايم دارد، چرا كه اسلام ميخواهد فساد را از ريشه كنده و انسان را به گونه‌اى تربيت كند كه دوستدار خير و خوبى بوده و در رفتار و گفتار و نيتهايش پيرو راه راست باشد.
به همين دليل هم اسلام پيش از اينكه سعى بر قرار دادن مراقبينى بر اعمال مردم داشته باشد تلاش بر ايجاد بازدارنده‌اى درونى از انجام تخلفات و جرايم دارد، چرا كه اسلام ميخواهد فساد را از ريشه كنده و انسان را به گونه‌اى تربيت كند كه دوستدار خير و خوبى بوده و در رفتار و گفتار و نيتهايش پيرو راه راست باشد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش