۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عبد ' به 'عبد') |
جز (جایگزینی متن - 'ميكند' به 'میكند') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
مبانى قضايى شريعت اسلام با مبانى قراردادى قضاوت در قوانين روز غربى كه در بيشتر كشورهاى اسلامى نيز متداول است تفاوت بسيار دارد، اسلام براى قاضى و طرفين دعوا و مواد قضايى شرايط بسيارى نهاده كه در آنها به جنبههاى روحى، تربيتى و پرورشى بيش از جنبههاى مادى اهميت داده شده، البته جنبه مادى را هم رها نكرده و به مقدار معقول بدان پرداخته است. | مبانى قضايى شريعت اسلام با مبانى قراردادى قضاوت در قوانين روز غربى كه در بيشتر كشورهاى اسلامى نيز متداول است تفاوت بسيار دارد، اسلام براى قاضى و طرفين دعوا و مواد قضايى شرايط بسيارى نهاده كه در آنها به جنبههاى روحى، تربيتى و پرورشى بيش از جنبههاى مادى اهميت داده شده، البته جنبه مادى را هم رها نكرده و به مقدار معقول بدان پرداخته است. | ||
اسلام در تشريعات فقهى و تعاليم ديگر خود سعى بر اين دارد كه در ضمير و باطن هر انسانى يك بازدارنده دينى و اخلاقى قرار داده تا وى را در رفتار و اخلاق و حتى درنيتهايش به سوى خير و آرامش و حفظ منافع همگانى و فردى هدايت كند، و تنها به گماشتن نگاهبانى بر اعمال و كارهاى وى و وضع قوانينى خشك براى جلوگيرى از سركشىهاى شهوتها و هيجاناتى كه بيشتر اوقات بر عقل غالب ميشوند كفايت | اسلام در تشريعات فقهى و تعاليم ديگر خود سعى بر اين دارد كه در ضمير و باطن هر انسانى يك بازدارنده دينى و اخلاقى قرار داده تا وى را در رفتار و اخلاق و حتى درنيتهايش به سوى خير و آرامش و حفظ منافع همگانى و فردى هدايت كند، و تنها به گماشتن نگاهبانى بر اعمال و كارهاى وى و وضع قوانينى خشك براى جلوگيرى از سركشىهاى شهوتها و هيجاناتى كه بيشتر اوقات بر عقل غالب ميشوند كفايت نمیكند. | ||
تجربه نشان داده كه وضع قوانين و نگاهبانانى بر رفتار مردم در جلوگيرى از فجايعى كه دامنگير بشريت شده كفايت | تجربه نشان داده كه وضع قوانين و نگاهبانانى بر رفتار مردم در جلوگيرى از فجايعى كه دامنگير بشريت شده كفايت نمیكند، كشورهاى پيشرفتهاى هستند كه به دليل تكيه بر قوانينى كه توسط افرادى بيارتباط با ضمير و تربيت وجدان بشرى وضع شدهاند مبتلا به مشكلات اخلاقى و اجتماعى بزرگى گشتهاند. | ||
انسان اگر در خود بازدارندهاى نبيند كه وى را به خاطر هر كار كوچك و بزرگى بازخواست كند، ديگر هيچ چيزى وى را از انجام خواستهها و منافع شخصيش باز نميدارد، چنين شخصى هميشه به دنبال مخفى كردن كارهاى خلاف خود است، و شايد گاهى شناخته شده و قانون وى را بازخواست كند اما غالبا كارهاى مخفيانهاش معلوم نميشود و تبعاتش وبالى براى جامعه ميشود. | انسان اگر در خود بازدارندهاى نبيند كه وى را به خاطر هر كار كوچك و بزرگى بازخواست كند، ديگر هيچ چيزى وى را از انجام خواستهها و منافع شخصيش باز نميدارد، چنين شخصى هميشه به دنبال مخفى كردن كارهاى خلاف خود است، و شايد گاهى شناخته شده و قانون وى را بازخواست كند اما غالبا كارهاى مخفيانهاش معلوم نميشود و تبعاتش وبالى براى جامعه ميشود. | ||
حتى خود واضع قانون نيز اگر دينى كه وجدانش را به راه راست خوانده و ضمير إنسانيش را زنده كند نداشته باشد، از راه راست منحرف گشته و قوانينى وضع | حتى خود واضع قانون نيز اگر دينى كه وجدانش را به راه راست خوانده و ضمير إنسانيش را زنده كند نداشته باشد، از راه راست منحرف گشته و قوانينى وضع میكند كه حق مستضعفين را پايمال میكند، به همين دليل هم ميبينيم كه دولتهاى استعمارگر مرتكب جنايتهاى غير إنسانى ميشوند و آنگاه با وضع قوانينى سعى در توجيه كارهاى خود و ايجاد اختناق و نابودى آزادى ميكنند و كار خود را عدالت قانونى و دفاع از حقوق بشر مينامند. | ||
به همين دليل هم اسلام پيش از اينكه سعى بر قرار دادن مراقبينى بر اعمال مردم داشته باشد تلاش بر ايجاد بازدارندهاى درونى از انجام تخلفات و جرايم دارد، چرا كه اسلام ميخواهد فساد را از ريشه كنده و انسان را به گونهاى تربيت كند كه دوستدار خير و خوبى بوده و در رفتار و گفتار و نيتهايش پيرو راه راست باشد. | به همين دليل هم اسلام پيش از اينكه سعى بر قرار دادن مراقبينى بر اعمال مردم داشته باشد تلاش بر ايجاد بازدارندهاى درونى از انجام تخلفات و جرايم دارد، چرا كه اسلام ميخواهد فساد را از ريشه كنده و انسان را به گونهاى تربيت كند كه دوستدار خير و خوبى بوده و در رفتار و گفتار و نيتهايش پيرو راه راست باشد. |
ویرایش