۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
جز (جایگزینی متن - 'ميكند' به 'میكند') |
||
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
هفتم: مكتب معتزله | هفتم: مكتب معتزله | ||
در ابتدا به توضيح خوارج و افكار ابتداى ايشان ميپردازد كه چنين بيان | در ابتدا به توضيح خوارج و افكار ابتداى ايشان ميپردازد كه چنين بيان میكند كه سعى داشتند اعتقادات خود را با ظواهر قرآن منطبق سازند ولى توان اين كار نداشتند، همچنين نيروى تشخيص و قضاوت نداشته و غالبا افرادى بدوى بودند كه آيات قرآن را تفسير به راى ميكردند و بر آن حكم صادر ميكردند مثل اكل مال يتيم را به هر نحو سبب دخول در آتش ميدانستند. در ادامه برخى از افكار انحرافى خوارج كه منشا عمل به ظواهر قرآن دارد را بيان میكند و اينان گروهى بودند كه بر خود سخت ميگرفتند. | ||
در ادامه به توضيح مرجئه ميپردازد كه گروهى بودند كه مبناى تساهل در دين بودند شايد چنين بتوان گفت كه نقطه مقابل خوارج بودند. | در ادامه به توضيح مرجئه ميپردازد كه گروهى بودند كه مبناى تساهل در دين بودند شايد چنين بتوان گفت كه نقطه مقابل خوارج بودند. | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
سپس به بيان بعضى از اعمال اين فرقه و سياستمدارانش ميپردازد. | سپس به بيان بعضى از اعمال اين فرقه و سياستمدارانش ميپردازد. | ||
در ادامه به بيان معتزله و بنيانگذاران و چگونگى و زمان شكل گيرى اين مكتب ميپردازد و اصول عقايد آنها را چنين بيان | در ادامه به بيان معتزله و بنيانگذاران و چگونگى و زمان شكل گيرى اين مكتب ميپردازد و اصول عقايد آنها را چنين بيان میكند: توحيد، عدل، وعد و وعيد، منزله بين المنزلتين، امر بمعروف و نهى از منكر و صفات را عين ذات ميدانند و كلام خدا مخلوق است و در مورد هر كدام از موارد فوق توضحياتى ميدهد. سپس از ايدههاى آنان سخنانى به ميان مىآورد. | ||
آنان تفسير را با مهارت خاصى انجام دادهاند و داراى اصولى از اين قبيل بودهاند: | آنان تفسير را با مهارت خاصى انجام دادهاند و داراى اصولى از اين قبيل بودهاند: | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
از جمله نظرات آنان در تفسير مصاب دانستن همه آراء خود در تفسير به خلاف اهل سنت كه ميگويند هر آيه فقط يك معنى بيشتر ندارند. | از جمله نظرات آنان در تفسير مصاب دانستن همه آراء خود در تفسير به خلاف اهل سنت كه ميگويند هر آيه فقط يك معنى بيشتر ندارند. | ||
مؤلف در ادامه' ايدههاى ديگر معتزله را در تفسير بيان | مؤلف در ادامه' ايدههاى ديگر معتزله را در تفسير بيان میكند و گاهى از اين تفاسير به خدا پناه مىبرد و اين گونه تفاسير را مصداق اين آيه مىداند '''(لا تتخذوا آيات الله هزوا)''' | ||
هشتم: مكتب باطنيه و اخوان الصفاء | هشتم: مكتب باطنيه و اخوان الصفاء | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۲: | ||
اين گروه كه به فرقهى سياسى بيشتر شباهت داشته تا فرقهاى مذهبى بعد از امامت [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] امامت را حق اسماعيل فرزند ارشد او ميدانستند و براى بدست گرفتن قدرت عقايد خود را بهانه كرده و مخفيانه تبليغ ميكردند و تفسير قرآن تابع اراده رهبرانشان بود و چنين ميگفتند كه مراد از كلام خدا ظواهر قرآن نيست بلكه بواطن و اسرار آن است و از افاده معناى لغوى مغزول بودند. | اين گروه كه به فرقهى سياسى بيشتر شباهت داشته تا فرقهاى مذهبى بعد از امامت [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] امامت را حق اسماعيل فرزند ارشد او ميدانستند و براى بدست گرفتن قدرت عقايد خود را بهانه كرده و مخفيانه تبليغ ميكردند و تفسير قرآن تابع اراده رهبرانشان بود و چنين ميگفتند كه مراد از كلام خدا ظواهر قرآن نيست بلكه بواطن و اسرار آن است و از افاده معناى لغوى مغزول بودند. | ||
مؤلف در ادامه بعضى از تفاسير آيات از نظر اين گروه را بيان | مؤلف در ادامه بعضى از تفاسير آيات از نظر اين گروه را بيان میكند سپس چگونگى تشكيل اين فرقه بيان میكند در ادامه نيز برخى از احكامى فقهى كه به ميل خود تفسير ميكردند و همچنين به بيان پيدايش مكاتب صوفيه، بهائيه، بابيه و قرمطيه از دل باطنيه و وجه شباهت آنها با باطنيه ميپردازد و در نهايت ميتوان چنين گفت كه نظر آنها دور شدن هر چه بيشتر از دين ميباشد. | ||
اخوان الصفا: | اخوان الصفا: | ||
خط ۱۳۰: | خط ۱۳۰: | ||
ايده آنان در مقابل قرآن چنين است: قرآن عبارت از رموزى است براى حايقى دور از افهام عامه كه پيغمبر اسرار آن به خواص امت گفته و براى عوام از آنها با الفاظ مشترك و معانى قابل تاويل اشاره كرده است و در واقع از اين ايده ميتوان فهميد كه اين همان ايده باطنيان است كه ميگفتند كه ظواهر قرآن مراد نيست. | ايده آنان در مقابل قرآن چنين است: قرآن عبارت از رموزى است براى حايقى دور از افهام عامه كه پيغمبر اسرار آن به خواص امت گفته و براى عوام از آنها با الفاظ مشترك و معانى قابل تاويل اشاره كرده است و در واقع از اين ايده ميتوان فهميد كه اين همان ايده باطنيان است كه ميگفتند كه ظواهر قرآن مراد نيست. | ||
مؤلف در ادامه به روش كار اين مكتب در برابر تفسير آيات و ديدگاهشان نسبت به مكاتب ديگر و برخى از تفاسير آيات را از ديد اين مكتب بيان | مؤلف در ادامه به روش كار اين مكتب در برابر تفسير آيات و ديدگاهشان نسبت به مكاتب ديگر و برخى از تفاسير آيات را از ديد اين مكتب بيان میكند. | ||
نهم: مكتب صوفيه | نهم: مكتب صوفيه | ||
خط ۱۴۲: | خط ۱۴۲: | ||
در ادامه به ذكر نمونه افرادى كه به سبك مكتب صوفيه از ظاهر عدول كرده و مرز تاويل جائز فراتر رفتهاند مانند ابوحامد محمد غزالى و [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] ميپردازد. | در ادامه به ذكر نمونه افرادى كه به سبك مكتب صوفيه از ظاهر عدول كرده و مرز تاويل جائز فراتر رفتهاند مانند ابوحامد محمد غزالى و [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] ميپردازد. | ||
در اين قسمت با نظرات اين دو نفر در مورد تفسير و مشيشان در برابر برخى از آيات قرآن آشنا ميشويد. سپس به سير تاريخى صوفيه و عملكرد دول وقت در مقابل اين مكتب را بيان | در اين قسمت با نظرات اين دو نفر در مورد تفسير و مشيشان در برابر برخى از آيات قرآن آشنا ميشويد. سپس به سير تاريخى صوفيه و عملكرد دول وقت در مقابل اين مكتب را بيان میكند. | ||
در پايان اين بخش به عنوان فصل الخطاب ترجمه خطبه متقين حضرت اميرالمؤمنين على(ع) را ذكر | در پايان اين بخش به عنوان فصل الخطاب ترجمه خطبه متقين حضرت اميرالمؤمنين على(ع) را ذكر میكند. | ||
دهم: مكتب فلاسفه | دهم: مكتب فلاسفه | ||
خط ۱۵۰: | خط ۱۵۰: | ||
در اين بخش ميخوانيم: برخى از دانشمندان اسلامى هستند كه آراء تفسيرى ايشان به هيچ يك از مكاتبى كه ذكر شده نميتوان منسوب كرد هم از آنجهت كه ندرتا متعرض تفسير شدهاند و گاها آراء فلسفى خود را ميخواستند به قرآن مستند سازند در اين ميان ميتوان به [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] اشاره كرد. | در اين بخش ميخوانيم: برخى از دانشمندان اسلامى هستند كه آراء تفسيرى ايشان به هيچ يك از مكاتبى كه ذكر شده نميتوان منسوب كرد هم از آنجهت كه ندرتا متعرض تفسير شدهاند و گاها آراء فلسفى خود را ميخواستند به قرآن مستند سازند در اين ميان ميتوان به [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] اشاره كرد. | ||
مؤلف در اين بخش به نظرات اين دانشمندان در برابر برخى از الفاظ و آيات قرآنى مانند وحى، '''«يحمل عرش ربلك يومئذ ثمانية»'''، '''«عليها تسعة عشر»''' و... را بيان | مؤلف در اين بخش به نظرات اين دانشمندان در برابر برخى از الفاظ و آيات قرآنى مانند وحى، '''«يحمل عرش ربلك يومئذ ثمانية»'''، '''«عليها تسعة عشر»''' و... را بيان میكند. | ||
سپس با ذكر اين مطلب كه چون از فلاسفه كتاب كاملى در باب تفسير به جاى نمانده فقط به بيان مشخصات روش فلاسفه اسلام را درباره تفسير ميپردازد و اين بخش را به پايان ميرساند. | سپس با ذكر اين مطلب كه چون از فلاسفه كتاب كاملى در باب تفسير به جاى نمانده فقط به بيان مشخصات روش فلاسفه اسلام را درباره تفسير ميپردازد و اين بخش را به پايان ميرساند. | ||
خط ۱۶۲: | خط ۱۶۲: | ||
نظرات انديشمندان در اين ميان نيز متفاوت است مثل معتزليان جديد كه قائل هستند به اينكه اسلام داراى عاليترين اصول پيشرفتهاى عقلى و عملى و اجتماعى است. و اينكه قوانين بايد هماهنگ نمو و پيشرفت باشند، كه هرگز متوقف نخواهد شد و حديث مصدريست كه جاودان بودن آن سنگ راه آزادى و پيشرفت و تكامل است و در اين راستا به دلائل عقلى و نقلى خود پرداختهاند و مشكلاتى كه در اسلام وارد شده را توجيه ميكنند. در اين ميان سيد احمد خان مؤلف كتاب «الغاء اساس بردگى بوسيله پيغمبر اسلام» كه آيات قرآنى را در آن طورى تفسير كرده كه مغاير نظر خود نباشد. | نظرات انديشمندان در اين ميان نيز متفاوت است مثل معتزليان جديد كه قائل هستند به اينكه اسلام داراى عاليترين اصول پيشرفتهاى عقلى و عملى و اجتماعى است. و اينكه قوانين بايد هماهنگ نمو و پيشرفت باشند، كه هرگز متوقف نخواهد شد و حديث مصدريست كه جاودان بودن آن سنگ راه آزادى و پيشرفت و تكامل است و در اين راستا به دلائل عقلى و نقلى خود پرداختهاند و مشكلاتى كه در اسلام وارد شده را توجيه ميكنند. در اين ميان سيد احمد خان مؤلف كتاب «الغاء اساس بردگى بوسيله پيغمبر اسلام» كه آيات قرآنى را در آن طورى تفسير كرده كه مغاير نظر خود نباشد. | ||
لازم به ذكر است از سيد تفسيرى بر جاى نمانده بجز محمد عبده كه بزرگترين شاگرد مكتب سيد بود از او تفسيرى بر جاى مانده كه به آن پرداخته ميشود و در اين بخش به خصوصيات اين تفسير بعلاوه تفسير بعضى از آيات را ذكر | لازم به ذكر است از سيد تفسيرى بر جاى نمانده بجز محمد عبده كه بزرگترين شاگرد مكتب سيد بود از او تفسيرى بر جاى مانده كه به آن پرداخته ميشود و در اين بخش به خصوصيات اين تفسير بعلاوه تفسير بعضى از آيات را ذكر میكند و در پايان مميزات تفسير مكتب علمى و اجتماعى را بيان میكند. | ||
دوازدهم: مكتب جستجو گردان و نوآوران | دوازدهم: مكتب جستجو گردان و نوآوران | ||
خط ۱۸۴: | خط ۱۸۴: | ||
و تفاسير اهل تسنن از اين قبيلند: جامع البيان طبرى، كشاف [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]]، جامع الاحكام قرطبى، بحر المحيط ابوحيان يا روح المعانى الوسى، المنار يا تفسير المراغى، في ظلال القران [[سید قطب]]. | و تفاسير اهل تسنن از اين قبيلند: جامع البيان طبرى، كشاف [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]]، جامع الاحكام قرطبى، بحر المحيط ابوحيان يا روح المعانى الوسى، المنار يا تفسير المراغى، في ظلال القران [[سید قطب]]. | ||
روش كار اينچنين است كه اول يك آيه از قرآن را ذكر كرده مثلا آيه اولى كه بحث كرده است آيه 30 سوره بقره است و در ادامه تفسير اين آيه به حسب تقدم و تاخر زمانى مفسرين مذكور بيان | روش كار اينچنين است كه اول يك آيه از قرآن را ذكر كرده مثلا آيه اولى كه بحث كرده است آيه 30 سوره بقره است و در ادامه تفسير اين آيه به حسب تقدم و تاخر زمانى مفسرين مذكور بيان میكند. هدف مؤلف از اين امر اين بوده كه هم تمرينى از مطالب كتاب باشد و هم شناختى از تفاسير مهم باشد. | ||
اين بخش عينا در قسمت دوم كتاب قرآن ثقل اكبر از مؤلف آمده است. | اين بخش عينا در قسمت دوم كتاب قرآن ثقل اكبر از مؤلف آمده است. | ||
خط ۱۹۶: | خط ۱۹۶: | ||
#تفسيرى از جنبههاى تدبرى در محدوده قانونى كه تدبر در هر درجهاى مخالف ظواهر قرآن نباشد. | #تفسيرى از جنبههاى تدبرى در محدوده قانونى كه تدبر در هر درجهاى مخالف ظواهر قرآن نباشد. | ||
مؤلف قصد را از ذكر اين مطالب چنين بيان | مؤلف قصد را از ذكر اين مطالب چنين بيان میكند كه هيچ تفسيرى و هر چند در بيان تفصيلات سحر آميز باشد اگر اندكى با ظواهر قرآن منافات دارد و از مرز قانونى تجاوز كرد نه تنها پشيزى نميارزد بلكه ويرانگرترين عوامل براى تخريب و انهدام اسلام و تحريف معارف عاليه آن است. | ||
در ادامه به توضيح درباره تفسير متكامل بوسيله تفسير آيه 9 سوره حجرات ميپردازد و از آن نتيجه گيرى | در ادامه به توضيح درباره تفسير متكامل بوسيله تفسير آيه 9 سوره حجرات ميپردازد و از آن نتيجه گيرى میكند. (منظور از '''«فاصلحوا بينهما بالعدل و اقسطوا»''' را حفظ اتحاد در جامعه اسلامى ميداند). | ||
==پانویس == | ==پانویس == |
ویرایش