مکاشفات رضوی: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۷۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۸ اکتبر ۲۰۱۷
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۲: خط ۴۲:
'''مکاشفات رضوی'''، اثر ادبی و عرفانی «[[لاهوری، محمدرضا|مولوی محمدرضا لاهوری]]» – از عالمان قرن یازدهم هجری - ‌و شرح ترتیبی بر [[مثنوی معنوی|مثنوی مولوی]] است. این شرح، یکى از شروح بسیار ممتاز و پرمایه و کهن شبه قاره هند است که در آن، مطالب [[مثنوی معنوی|مثنوی]] به‌صورت کوتاه و روان شرح و گزارش و ابیات مشکل هر شش دفتر به‌دقت بررسى و حلّ شده است. شرح مذکور، کامل است و شامل همه ابیات هر شش دفتر مثنوی می‌شود.
'''مکاشفات رضوی'''، اثر ادبی و عرفانی «[[لاهوری، محمدرضا|مولوی محمدرضا لاهوری]]» – از عالمان قرن یازدهم هجری - ‌و شرح ترتیبی بر [[مثنوی معنوی|مثنوی مولوی]] است. این شرح، یکى از شروح بسیار ممتاز و پرمایه و کهن شبه قاره هند است که در آن، مطالب [[مثنوی معنوی|مثنوی]] به‌صورت کوتاه و روان شرح و گزارش و ابیات مشکل هر شش دفتر به‌دقت بررسى و حلّ شده است. شرح مذکور، کامل است و شامل همه ابیات هر شش دفتر مثنوی می‌شود.


مؤلف، ‌شرحش بر [[مثنوی معنوی|مثنوى]] را برای تبرّک و تیمّن و بهرهمندی از برکات علمی و معنوی [[امام رضا(ع)|حضرت امام رضا(‌ع)]]، «مکاشفات رضوى» نامیده است. شایان توجه است که نویسنده در حال نگارش مکاشفات رضوی بود که مصیبتی به او روی آورد و پسرش - که بسیار دوستش می‌داشت و تنها فرزندش بود - درگذشت. این واقعه تلخ و غم جانکاه چنان شارح را منقلب و افسرده و عقل و هوشش را آواره و جامه صبرش را پاره‌پاره کرد که دیگر نتوانست آن‌چنان‌که باید و شاید به شرح بقیه مثنوی بپردازد و خودش این واقعه سوزناک را در کتابش یادآوری کرده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص553</ref>.
مؤلف، ‌شرحش بر [[مثنوی معنوی|مثنوى]] را برای تبرّک و تیمّن و بهره‌مندی از برکات علمی و معنوی [[امام رضا(ع)|حضرت امام رضا(‌ع)]]، «مکاشفات رضوى» نامیده است. شایان توجه است که نویسنده در حال نگارش مکاشفات رضوی بود که مصیبتی به او روی آورد و پسرش - که بسیار دوستش می‌داشت و تنها فرزندش بود - درگذشت. این واقعه تلخ و غم جانکاه چنان شارح را منقلب و افسرده و عقل و هوشش را آواره و جامه صبرش را پاره‌پاره کرد که دیگر نتوانست آن‌چنان‌که باید و شاید به شرح بقیه مثنوی بپردازد و خودش این واقعه سوزناک را در کتابش یادآوری کرده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص553</ref>.


شگفت آنکه او در این هنگام در اواخر شرح دفتر سوم [[مثنوی معنوی|مثنوی]] بود و به حکایت «زنى که فرزندش نمى‌‏زیست»، رسیده بود. او هرچند سرانجام صبوری پیشه کرد و به قول خودش «رضا به قضا» داد و «سر بر خط فرمان» نهاد و چاره کار از [[مولوی، جلال‌الدین محمد|جناب جلال‌الدین محمد مولوی]] طلبید، ولکن دیگر آن نشاط و موشکافی سابق در کار نبود و در نتیجه، از اواخر دفتر سوم تا پایان دفتر ششم [[مثنوی معنوی|مثنوی]]، ابیات با بى‏‌حوصلگى و کم‏‌دقتى شرح شده و این کیفیت نامطلوب و نقیصه مهمّ، در دامنه مذکور دقیقا و کاملا آشکار است<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه نه</ref>.
شگفت آنکه او در این هنگام در اواخر شرح دفتر سوم [[مثنوی معنوی|مثنوی]] بود و به حکایت «زنى که فرزندش نمى‌‏زیست»، رسیده بود. او هرچند سرانجام صبوری پیشه کرد و به قول خودش «رضا به قضا» داد و «سر بر خط فرمان» نهاد و چاره کار از [[مولوی، جلال‌الدین محمد|جناب جلال‌الدین محمد مولوی]] طلبید، ولکن دیگر آن نشاط و موشکافی سابق در کار نبود و در نتیجه، از اواخر دفتر سوم تا پایان دفتر ششم [[مثنوی معنوی|مثنوی]]، ابیات با بى‏‌حوصلگى و کم‏‌دقتى شرح شده و این کیفیت نامطلوب و نقیصه مهمّ، در دامنه مذکور دقیقا و کاملا آشکار است<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه نه</ref>.
خط ۷۱: خط ۷۱:
#:{{ب|''روزها گر رفت گو روْ باک نیست ''|2=''تو بمان اى آنکه چون تو پاک نیست''}}
#:{{ب|''روزها گر رفت گو روْ باک نیست ''|2=''تو بمان اى آنکه چون تو پاک نیست''}}
#:{{ب|''هرکه جز ماهى ز آبش سیر شد ''|2=''وآنکه بى‌‏روزیست، روزش دیر شد''}}{{پایان شعر}}  
#:{{ب|''هرکه جز ماهى ز آبش سیر شد ''|2=''وآنکه بى‌‏روزیست، روزش دیر شد''}}{{پایان شعر}}  
#:
#:
{| style="margin: 0 auto; "
| class="b" |<span class="beyt">''در غم ما روزها بی‌گاه شد ''</span>
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">''روزها با سوزها همراه شد''</span>
|-
| class="b" |<span class="beyt">''روزها گر رفت گو روْ باک نیست ''</span>
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">''تو بمان اى آنکه چون تو پاک نیست''</span>
|-
| class="b" |<span class="beyt">''هرکه جز ماهى ز آبش سیر شد ''</span>
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">''وآنکه بى‌‏روزیست، روزش دیر شد''</span>
|}
#:
#:
#:
#:
خط ۸۸: خط ۱۰۳:
#:به‌حسب ربط، با هم دست‌به‌گریبان آمده و صفت همان پاک، بیان کنند و اشاره مى‌‏فرمایند که عشق بحرى است بى‏‌پایان؛ هر عاشقى که ماهى این دریاست، لب‌تشنه زندگی کند و لب‌تشنه بمیرد و روزش دیر شد؛ یعنى به غم و اندوه گذشت. بنا بر قاعده مشهور که گویند: هنگام شادى زود بگذرد و ایام غم دیر به سر آید و معنى بیت، قسم دیگر هم بیان مى‏‌شود و ماهى پیوسته در آب است و از دریافت حقیقت آب در حجاب. چنان‌که حضرت مولوى در جاى دیگر مى‏‌فرماید:  
#:به‌حسب ربط، با هم دست‌به‌گریبان آمده و صفت همان پاک، بیان کنند و اشاره مى‌‏فرمایند که عشق بحرى است بى‏‌پایان؛ هر عاشقى که ماهى این دریاست، لب‌تشنه زندگی کند و لب‌تشنه بمیرد و روزش دیر شد؛ یعنى به غم و اندوه گذشت. بنا بر قاعده مشهور که گویند: هنگام شادى زود بگذرد و ایام غم دیر به سر آید و معنى بیت، قسم دیگر هم بیان مى‏‌شود و ماهى پیوسته در آب است و از دریافت حقیقت آب در حجاب. چنان‌که حضرت مولوى در جاى دیگر مى‏‌فرماید:  
#:{{شعر}}
#:{{شعر}}
#:{{ب|''ماهى اندر آب جو و آب‌جو ''|2=''مى‏زند بر گوش چشمش آب جو''}}
#:{{ب|''ماهى اندر آب جو و آب‌جو ''|2=''مى‏‌زند بر گوش چشمش آب جو''}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
#:پس ماهى کنایت باشد از شخص غافل که از قرب حقّ بى‏‌خبر است و حاصل معنى آنکه، غیر غافل هرکه به‌قدر آگاهى داشت، به کام دل رسید و آنکه بى‏‌روزیست، بى‏‌رو بى‏‌مروّت را گویند؛ یعنى، هر کاملى که مروّت با نفس نگردد، محکوم او نگردید و به پیروى زندگانى کرد، روزش دیر پایید؛ یعنى عمر باقى و حیات جاوید یافت<ref>ر.ک: همان، صفحه دوازده</ref>.
#:پس ماهى کنایت باشد از شخص غافل که از قرب حقّ بى‏‌خبر است و حاصل معنى آنکه، غیر غافل هرکه به‌قدر آگاهى داشت، به کام دل رسید و آنکه بى‏‌روزیست، بى‏‌رو بى‏‌مروّت را گویند؛ یعنى، هر کاملى که مروّت با نفس نگردد، محکوم او نگردید و به پیروى زندگانى کرد، روزش دیر پایید؛ یعنى عمر باقى و حیات جاوید یافت<ref>ر.ک: همان، صفحه دوازده</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش