۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
(لینک درون متنی) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR19072J1.jpg|بندانگشتی|كتاب الموضوعات]] | [[پرونده:NUR19072J1.jpg|بندانگشتی|كتاب الموضوعات]] | ||
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right" | {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right" | ||
|+ | |+ | ||
|- | |- | ||
! نام کتاب!! data-type= | ! نام کتاب!! data-type="bookName" |كتاب الموضوعات | ||
|- | |- | ||
|نام های دیگر کتاب | |نام های دیگر کتاب | ||
|data-type= | | data-type="otherBookNames" |کتاب الموضوعات | ||
|- | |- | ||
|پدیدآورندگان | |پدیدآورندگان | ||
|data-type= | | data-type="authors" |[[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی]] (نويسنده) | ||
[[حمدان، توفيق ]] (محقق) | [[حمدان، توفيق ]] (محقق) | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|- | |- | ||
|زبان | |زبان | ||
|data-type= | | data-type="language" |عربي | ||
|- | |- | ||
|کد کنگره | |کد کنگره | ||
|data-type= | | data-type="congeressCode" style="direction:ltr" |BP 144/4 /الف2م8 | ||
|- | |- | ||
|موضوع | |موضوع | ||
|data-type= | | data-type="subject" |احاديث مجعول | ||
|- | |- | ||
|ناشر | |ناشر | ||
|data-type= | | data-type="publisher" |دار الکتب العلمية | ||
|- | |- | ||
|مکان نشر | |مکان نشر | ||
|data-type= | | data-type="publishPlace" |لبنان - بيروت | ||
|- | |- | ||
||سال نشر | ||سال نشر | ||
|ata-type= | | ata-type="publishYear" |مجلد1: 1995م , 1415ق , | ||
مجلد2: 1995م , 1415ق , | مجلد2: 1995م , 1415ق , | ||
|-class= | |- class="articleCode" | ||
|کد اتوماسیون | |کد اتوماسیون | ||
|data-type= | | data-type="automationCode" |AUTOMATIONCODE19072AUTOMATIONCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''كتاب الموضوعات'''، از آثار ابوالفرج عبدالرحمن بن علی بن جوزی (510-597ق) است که یکی از نقشآفرینان مهمّ در تاریخ اندیشه اسلامی محسوب میشود. | '''كتاب الموضوعات'''، از آثار [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابوالفرج عبدالرحمن بن علی بن جوزی]] (510-597ق) است که یکی از نقشآفرینان مهمّ در تاریخ اندیشه اسلامی محسوب میشود. | ||
کتاب حاضر نیز از آثار تأثیرگذار در تاریخ علوم حدیث بشمار میرود و ارجاعات متعدد به آن، شرحها، تلخیصها و نقدهای گوناگونی که بر آن نوشته شده، از شواهد این مدعاست. | کتاب حاضر نیز از آثار تأثیرگذار در تاریخ علوم حدیث بشمار میرود و ارجاعات متعدد به آن، شرحها، تلخیصها و نقدهای گوناگونی که بر آن نوشته شده، از شواهد این مدعاست. | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
کتاب حاضر از شرح حال نویسنده، مقدمه نویسنده و متن اصلی (شامل چهار باب مقدماتی)، سپس فصول پنجاهگانه اصلی تشکیل شده و در دو جلد تنظیم گردیده است. | کتاب حاضر از شرح حال نویسنده، مقدمه نویسنده و متن اصلی (شامل چهار باب مقدماتی)، سپس فصول پنجاهگانه اصلی تشکیل شده و در دو جلد تنظیم گردیده است. | ||
نویسنده در مجموع، حدود 1800 روایت را بهعنوان روایت ساختگی معرفی کرده است. بیشترین حجم احادیث موضوع در این کتاب، به باب هفتم (فضائل و مثالب) - با 330 حدیث موضوع - مربوط است و از میان آنها احادیث مربوط به امیرالمؤمنین علی(ع)، از همه بیشتر و نزدیک به 120 حدیث است. | نویسنده در مجموع، حدود 1800 روایت را بهعنوان روایت ساختگی معرفی کرده است. بیشترین حجم احادیث موضوع در این کتاب، به باب هفتم (فضائل و مثالب) - با 330 حدیث موضوع - مربوط است و از میان آنها احادیث مربوط به [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]]، از همه بیشتر و نزدیک به 120 حدیث است. | ||
زبان و ادبیات این اثر، عربی قدیمی رایج در حوزه علوم حدیث است. | زبان و ادبیات این اثر، عربی قدیمی رایج در حوزه علوم حدیث است. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
همچنین به نظر میرسد که تصحیح کتاب بهصورت علمی و بر اساس نسخههای متعدد انجام نشده و به همین جهت خطاهای متعددی در آن مشاهده میشود و شاید مصحح، نسخه یا نسخههای دیگر را نیافته و یا نتوانسته به مقایسه و تحقیق روشمند بپردازد و به تعبیر دقیقتر میتوان گفت که اثر حاضر اساسا تصحیح نشده است. | همچنین به نظر میرسد که تصحیح کتاب بهصورت علمی و بر اساس نسخههای متعدد انجام نشده و به همین جهت خطاهای متعددی در آن مشاهده میشود و شاید مصحح، نسخه یا نسخههای دیگر را نیافته و یا نتوانسته به مقایسه و تحقیق روشمند بپردازد و به تعبیر دقیقتر میتوان گفت که اثر حاضر اساسا تصحیح نشده است. | ||
مصحح، شرح حال نویسنده را به نقل از تحقیق علامه شیخ محمد غزالی در مقدمه کتاب | مصحح، شرح حال نویسنده را به نقل از تحقیق [[غزالی، محمد|علامه شیخ محمد غزالی]] در مقدمه کتاب «[[صيد الخاطر]]» آورده است<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ج1، ص3، پاورقی 1</ref>. | ||
هرچند درباره محتوای این اثر مفصل و سودمند، گفتنیها فراوان است، ولی به جهت ضیق مجال، به بیان چند نکته اکتفا میشود: | هرچند درباره محتوای این اثر مفصل و سودمند، گفتنیها فراوان است، ولی به جهت ضیق مجال، به بیان چند نکته اکتفا میشود: | ||
# نویسنده بیشتر به نقد سندی و جرح راویان پرداخته و از نقد محتوایی پرهیز کرده است؛ هرچند گاهی نقد متنی نیز در این اثر با استفاده از سه روش: با استدلال بر غیر معقول بودن محتوای حدیث، با استدلال بر تنافی حدیث با منصوصات شرعی و با استدلال بر نامناسب بودن الفاظ و بعید بودن صدور عبارات از پیامبر(ص) انجام شده است<ref>ر.ک: دهقانی مهدیه، ص172-173</ref>. | # نویسنده بیشتر به نقد سندی و جرح راویان پرداخته و از نقد محتوایی پرهیز کرده است؛ هرچند گاهی نقد متنی نیز در این اثر با استفاده از سه روش: با استدلال بر غیر معقول بودن محتوای حدیث، با استدلال بر تنافی حدیث با منصوصات شرعی و با استدلال بر نامناسب بودن الفاظ و بعید بودن صدور عبارات از پیامبر(ص) انجام شده است<ref>ر.ک: دهقانی مهدیه، ص172-173</ref>. | ||
# نویسنده گاهگاهی وارد بحث سنجش دلالی نیز شده است و مثلاً بر اساس محال بودن یا عقلانی نبودن محتوای حدیث، بر موضوع بودن آن حکم کرده؛ برای مثال: بعد از حدیث ساختگی «إن الله عزّ و جلّ خلق الفرس فأجراها – فبرقت - [فعرقت] ثم خلق نفسه منها»؛ «خدای عزّ و جلّ اسب را آفرید و آن را دوانید، پس برقی زد [عرق کرد]، سپس خودش را از آن آفرید»، چنین نوشته است: «این روایت، نشدنی است؛ چون آفریدگار خودش را خلق نمیکند» و بعد از بحثی در مورد سند روایت، میافزاید: «ما بر طبق عادت محدثان، راویان این روایت را بررسی کردیم تا روشن شود که این روایت جعلی است، وگرنه روایتی مانند این روایت، نیازی به بررسی اعتبار سندش نیست. امر محال اگر از جانب ثقات هم گفته شود مردود است و آنان خطاکار شمرده میشوند. بیندیش که اگر گروهی ثقه جمع شوند و بگویند که شتری وارد سوراخ سوزنی شد، ثقه بودنشان فایدهای ندارد و تأثیری در خبرشان نمیگذارد؛ زیرا آنان از موضوعی نشدنی گزارش دادهاند؛ پس هر حدیثی که مخالف عقل است یا برخلاف اصول، بدان که ساختگی است و خود را بهخاطر بحث از اعتبارش به زحمت مینداز»<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص64-65</ref>. | # نویسنده گاهگاهی وارد بحث سنجش دلالی نیز شده است و مثلاً بر اساس محال بودن یا عقلانی نبودن محتوای حدیث، بر موضوع بودن آن حکم کرده؛ برای مثال: بعد از حدیث ساختگی «إن الله عزّ و جلّ خلق الفرس فأجراها – فبرقت - [فعرقت] ثم خلق نفسه منها»؛ «خدای عزّ و جلّ اسب را آفرید و آن را دوانید، پس برقی زد [عرق کرد]، سپس خودش را از آن آفرید»، چنین نوشته است: «این روایت، نشدنی است؛ چون آفریدگار خودش را خلق نمیکند» و بعد از بحثی در مورد سند روایت، میافزاید: «ما بر طبق عادت محدثان، راویان این روایت را بررسی کردیم تا روشن شود که این روایت جعلی است، وگرنه روایتی مانند این روایت، نیازی به بررسی اعتبار سندش نیست. امر محال اگر از جانب ثقات هم گفته شود مردود است و آنان خطاکار شمرده میشوند. بیندیش که اگر گروهی ثقه جمع شوند و بگویند که شتری وارد سوراخ سوزنی شد، ثقه بودنشان فایدهای ندارد و تأثیری در خبرشان نمیگذارد؛ زیرا آنان از موضوعی نشدنی گزارش دادهاند؛ پس هر حدیثی که مخالف عقل است یا برخلاف اصول، بدان که ساختگی است و خود را بهخاطر بحث از اعتبارش به زحمت مینداز»<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص64-65</ref>. | ||
# همه آنچه نویسنده بهعنوان روایات ساختگی مطرح کرده، در واقع مجعول نیست، بلکه برخی از آنها حتی ضعیف هم نیست، بلکه روایات صحیحی هستند که هیچ اشکالی ندارند، جز آنکه مورد پسند ابن جوزی واقع نشدهاند؛ درحالیکه اندیشمندان دیگر اسلامی آنها را صحیح و معتبر میدانند و گاه حتی سندش را هم معتبر میدانند یا اسناد دیگری برای آن دارند که قابل قبول است؛ مثلا محقق مشهور جلالالدین سیوطی در کتاب | # همه آنچه نویسنده بهعنوان روایات ساختگی مطرح کرده، در واقع مجعول نیست، بلکه برخی از آنها حتی ضعیف هم نیست، بلکه روایات صحیحی هستند که هیچ اشکالی ندارند، جز آنکه مورد پسند ابن جوزی واقع نشدهاند؛ درحالیکه اندیشمندان دیگر اسلامی آنها را صحیح و معتبر میدانند و گاه حتی سندش را هم معتبر میدانند یا اسناد دیگری برای آن دارند که قابل قبول است؛ مثلا محقق مشهور [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|جلالالدین سیوطی]] در کتاب «[[اللآلي المصنوعة في الأحاديث الموضوعة|اللئالي المصنوعة في الأحاديث الموضوعة]]»، بسیاری از روایاتی را که [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] ساختگی معرفی کرده، صحیح و معتبر شمرده و ادله مطرحشده را نقد کرده است. | ||
# همان گونه که استاد جعفر سبحانی توضیح داده، ابن جوزی هرچند دانشمند و دارای کمالاتی است، ولی در نگارش کتاب «الموضوعات»، در مورد شیعه دچار | # همان گونه که [[سبحانی تبریزی، جعفر|استاد جعفر سبحانی]] توضیح داده، ابن جوزی هرچند دانشمند و دارای کمالاتی است، ولی در نگارش کتاب «الموضوعات»، در مورد شیعه دچار بیدقّتی شده و چیزهایی را به این گروه نسبت داده که خود از موضوعات است و برای تکمیل این کتاب باید رساله کوچکی نوشت، تا موضوعات کتاب او از واقعیات جدا شود. [[سبحانی تبریزی، جعفر|استاد جعفر سبحانی]] ده مورد از این اشتباهات را در مقالهای مستند و عالمانه نقل و نقد کرده است <ref>ر.ک: سبحانی جعفر، ص149</ref>. | ||
# برخی از استادان یادآور شدهاند، بهرغم بلندی مقام ابن جوزی در تألیف... در کارهای او اغلاط بسیار دیده مىشود که منشأ آنها را مىتوان کثرت تألیف، بازبینى نکردن آنها پس از تصنیف و میل وی به تأویل در بعضى مسائل دانست؛ خاصه آنکه در حل شبهات متکلمان و بیان فساد آرای آنان، تبحری نداشته است <ref>ر.ک: عالمزاده هادی، ص273</ref> و به نظر برخی از محققان معاصر، بیشتر اشتباهات موجود در الموضوعات، ناشی از اقتباس بیش از اندازه ابن جوزی از کتاب الأباطيل جوزقانی است و بهعلاوه، گویا ابن جوزی بعد از اتمام تألیف، همچون سایر آثار، به بازنگری آن اهتمام نورزیده است <ref>ر.ک: دهقانی مهدیه، ص182</ref>. | # برخی از استادان یادآور شدهاند، بهرغم بلندی مقام ابن جوزی در تألیف... در کارهای او اغلاط بسیار دیده مىشود که منشأ آنها را مىتوان کثرت تألیف، بازبینى نکردن آنها پس از تصنیف و میل وی به تأویل در بعضى مسائل دانست؛ خاصه آنکه در حل شبهات متکلمان و بیان فساد آرای آنان، تبحری نداشته است <ref>ر.ک: عالمزاده هادی، ص273</ref> و به نظر برخی از محققان معاصر، بیشتر اشتباهات موجود در الموضوعات، ناشی از اقتباس بیش از اندازه ابن جوزی از کتاب الأباطيل جوزقانی است و بهعلاوه، گویا ابن جوزی بعد از اتمام تألیف، همچون سایر آثار، به بازنگری آن اهتمام نورزیده است <ref>ر.ک: دهقانی مهدیه، ص182</ref>. | ||
# نویسنده اثر حاضر دانشمند است، ولی گاه روحیه علمی و حقیقتجویی را از دست داده است و متأسفیم که بگوییم بررسی بعضی از مطالب نویسنده، ما را با برخی از پژوهشگران همنظر میسازد که هرچند نویسنده از آگاهان علوم حدیث است، ولی این تعصب و عناد او با فرهنگ شیعه است که دستش را در نقد منصفانه احادیث بسته است<ref>ر.ک: حسینی کاشانی فاطمه مرضیه، ص194</ref>. | # نویسنده اثر حاضر دانشمند است، ولی گاه روحیه علمی و حقیقتجویی را از دست داده است و متأسفیم که بگوییم بررسی بعضی از مطالب نویسنده، ما را با برخی از پژوهشگران همنظر میسازد که هرچند نویسنده از آگاهان علوم حدیث است، ولی این تعصب و عناد او با فرهنگ شیعه است که دستش را در نقد منصفانه احادیث بسته است<ref>ر.ک: حسینی کاشانی فاطمه مرضیه، ص194</ref>. |
ویرایش