پرش به محتوا

شش رساله کهن پزشکی: تفاوت میان نسخه‌ها

لینک درون متنی
جز (جایگزینی متن - 'مى‏کند' به 'مى‌‏کند')
(لینک درون متنی)
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
<div class="wikiInfo">
[[پرونده:NUR19279J1.jpg|بندانگشتی|شش رساله کهن پزشکی ]]
[[پرونده:NUR19279J1.jpg|بندانگشتی|شش رساله کهن پزشکی ]]
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
|+ |
|+  
|-
|-
! نام کتاب!! data-type='bookName'|شش رساله کهن پزشکی
! نام کتاب!! data-type="bookName" |شش رساله کهن پزشکی
|-
|-
|نام های دیگر کتاب  
|نام های دیگر کتاب  
|data-type='otherBookNames'|صلاح الصحاح في حفظ الصحه   
| data-type="otherBookNames" |صلاح الصحاح في حفظ الصحه   


الفراست
الفراست
خط ۲۰: خط ۲۰:
|-
|-
|پدیدآورندگان  
|پدیدآورندگان  
|data-type='authors'|[[بيگ‌باباپور، يوسف]] (گردآورنده)
| data-type="authors" |[[بيگ‌باباپور، يوسف]] (گردآورنده)
   
   
[[جالينوس]] (نويسنده)
[[جالینوس]](نويسنده)


[[افضل‌الدين کرماني، احمد بن حامد]] (نويسنده)
[[افضل‌الدین کرمانی، احمد]] (نويسنده)


[[افلاطون]] (نويسنده)
[[افلاطون]] (نويسنده)
|-
|-
|زبان  
|زبان  
|data-type='language'| فارسی عربي
| data-type="language" | فارسی عربي
|-
|-
|کد کنگره  
|کد کنگره  
|data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏R‎‏ ‎‏128‎‏/‎‏3‎‏ ‎‏/‎‏ب‎‏93‎‏ ‎‏ش‎‏5*  
| data-type="congeressCode" style="direction:ltr" |‏R‎‏ ‎‏128‎‏/‎‏3‎‏ ‎‏/‎‏ب‎‏93‎‏ ‎‏ش‎‏5*  
|-
|-
|موضوع  
|موضوع  
|data-type='subject'|پزشکي - متون قديمی تا قرن 14  
| data-type="subject" |پزشکي - متون قديمی تا قرن 14  


پزشکي اسلامي - متون قديمی تا قرن 14  
پزشکي اسلامي - متون قديمی تا قرن 14  
خط ۴۲: خط ۴۲:
|-
|-
|ناشر  
|ناشر  
|data-type='publisher'|مجمع ذخائر اسلامي  
| data-type="publisher" |مجمع ذخائر اسلامي  
|-
|-
|مکان نشر  
|مکان نشر  
|data-type='publishPlace'| ايران - قم
| data-type="publishPlace" | ايران - قم
|-
|-
||سال نشر  
||سال نشر  
|ata-type='publishYear'|مجلد1: 1390ش , 2011م ,   
| ata-type="publishYear" |مجلد1: 1390ش , 2011م ,   
|-class='articleCode'
|- class="articleCode"


|کد اتوماسیون  
|کد اتوماسیون  
|data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE19279AUTOMATIONCODE
| data-type="automationCode" |AUTOMATIONCODE19279AUTOMATIONCODE
|}
|}
</div>
</div>
خط ۶۲: خط ۶۲:
کتاب با دیباچه‌ای از دکتر محسن ناصری و پیشگفتار مختصری از مصحح آغاز شده است. متن اثر، حاوی شش رساله می‌باشد. در ابتدای هر رساله نیز مقدمه کوتاهی از مصحح در توضیح آن رساله، آمده است.
کتاب با دیباچه‌ای از دکتر محسن ناصری و پیشگفتار مختصری از مصحح آغاز شده است. متن اثر، حاوی شش رساله می‌باشد. در ابتدای هر رساله نیز مقدمه کوتاهی از مصحح در توضیح آن رساله، آمده است.


هرچند سعی مصحح بر گردآوری و تصحیح متون پزشکی بوده، اما در بین رساله‏هاى این مجموعه، رساله‏اى است منسوب به افلاطون در قیافه‌‏شناسى و روان‌‌شناسى رفتارى که در اصطلاح قدما علم فراست نامیده مى‏شود. با توجه به اهمیت موضوعى این رساله و اینکه به‌ندرت رسایلى با این موضوع وجود دارد، این رساله نیز در ضمن این مجموعه گنجانده شده است<ref>همان</ref>.
هرچند سعی مصحح بر گردآوری و تصحیح متون پزشکی بوده، اما در بین رساله‏‌هاى این مجموعه، رساله‌‏اى است منسوب به افلاطون در قیافه‌‏شناسى و روان‌‌شناسى رفتارى که در اصطلاح قدما علم فراست نامیده مى‏شود. با توجه به اهمیت موضوعى این رساله و اینکه به‌ندرت رسایلى با این موضوع وجود دارد، این رساله نیز در ضمن این مجموعه گنجانده شده است<ref>همان</ref>.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
خط ۶۸: خط ۶۸:


رساله‌های گردآوری‌شده در این مجموعه، به ترتیب عبارتند از:
رساله‌های گردآوری‌شده در این مجموعه، به ترتیب عبارتند از:
الف)- «صلاح الصحاح في حفظ الصحة»، نگاشته افضل‌الدین ابوحامد احمد بن حامد کرمانی (متوفی پس از 615ق). این رساله، تنها اثر طبى افضل‌الدین است که نوعى تعلیم بهداشت فردى و پیشگیرى از بیمارى‏ها محسوب مى‏شود و به احتمال زیاد، اولین رساله مستقل فارسی در بهداشت فردی و حفظ صحت است<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص11-‌12</ref>.
الف)- «صلاح الصحاح في حفظ الصحة»، نگاشته [[افضل‌الدین کرمانی، احمد|افضل‌الدین ابوحامد احمد بن حامد کرمانی]] (متوفی پس از 615ق). این رساله، تنها اثر طبى [[افضل‌الدین کرمانی، احمد|افضل‌الدین]] است که نوعى تعلیم بهداشت فردى و پیشگیرى از بیمارى‏ها محسوب مى‏شود و به احتمال زیاد، اولین رساله مستقل فارسی در بهداشت فردی و حفظ صحت است<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص11-‌12</ref>.


این رساله، در پیشگیری از بیماری‌ها و در واقع تعلیم بهداشت به معنای امروزی بوده و نکته قابل توجه آن است که هفتصد سال پیش، نویسنده به این نکته اشاره دارد که: «پیشگیری مهم‌تر از معالجه است». وی در این‌باره، چنین گفته است: «حفظ صحت یک نیمه از جزو عمل است از علم طب و نیمه دیگر، علاج بیماران است»<ref>ر.ک: کرمانی، احمد بن حامد، ص6</ref>.
این رساله، در پیشگیری از بیماری‌ها و در واقع تعلیم بهداشت به معنای امروزی بوده و نکته قابل توجه آن است که هفتصد سال پیش، نویسنده به این نکته اشاره دارد که: «پیشگیری مهم‌تر از معالجه است». وی در این‌باره، چنین گفته است: «حفظ صحت یک نیمه از جزو عمل است از علم طب و نیمه دیگر، علاج بیماران است»<ref>ر.ک: کرمانی، احمد بن حامد، ص6</ref>.
خط ۷۴: خط ۷۴:
این رساله، دارای چهار مقاله به شرح زیر است:
این رساله، دارای چهار مقاله به شرح زیر است:
مقاله اول: مشتمل بر سه فصل به شرح زیر، در حفظ صحت کلی بدن می‌باشد:
مقاله اول: مشتمل بر سه فصل به شرح زیر، در حفظ صحت کلی بدن می‌باشد:
# در وصایاى کلمات حکما و آنچه در باب حفظ صحت گفته‏اند.
# در وصایاى کلمات حکما و آنچه در باب حفظ صحت گفته‌‏اند.
# در اصلاح امور غیر طبیعى که آن را طبیبان ضرورى خوانده و نویسنده با این تعبیر، از آن یاد کرده است: «...و آن هواست که گرد مردم درآمده است و مأکول و مشروب و حرکت و سکون از استفراغ و استخفاف و خواب و بیدارى و اعراض نفسانى چون شادى و غم و امن و ترس».
# در اصلاح امور غیر طبیعى که آن را طبیبان ضرورى خوانده و نویسنده با این تعبیر، از آن یاد کرده است: «...و آن هواست که گرد مردم درآمده است و مأکول و مشروب و حرکت و سکون از استفراغ و استخفاف و خواب و بیدارى و اعراض نفسانى چون شادى و غم و امن و ترس».
# در حفظ صحت به‌حسب سن انسان که از آن به «تدبیر طفلان و جوانان و کهول و مشایخ» تعبیر شده است.
# در حفظ صحت به‌حسب سن انسان که از آن به «تدبیر طفلان و جوانان و کهول و مشایخ» تعبیر شده است.
خط ۸۱: خط ۸۱:
مقاله چهارم: در یاد کردن بعضى از شراب‏ها و معجون‏ها و داروهاى سبک و مختصر که در حفظ صحت بدن استفاده شده و ذکر آنچه برای قوت مردى سودمند بوده و اموری پیرامون آبستنی و بارداری<ref>ر.ک: متن کتاب، ص16-‌17</ref>.
مقاله چهارم: در یاد کردن بعضى از شراب‏ها و معجون‏ها و داروهاى سبک و مختصر که در حفظ صحت بدن استفاده شده و ذکر آنچه برای قوت مردى سودمند بوده و اموری پیرامون آبستنی و بارداری<ref>ر.ک: متن کتاب، ص16-‌17</ref>.


این رساله در سال 1311ش، توسط علی‌محمد عامری نائینی، به‌ضمیمه کتاب «عقد العلی للموقف الأعلی» اثر خود ابوحامد کرمانی، به چاپ رسیده است.
این رساله در سال 1311ش، توسط علی‌محمد عامری نائینی، به‌ضمیمه کتاب «عقد العلی للموقف الأعلی» اثر خود [[افضل‌الدین کرمانی، احمد|ابوحامد کرمانی]]، به چاپ رسیده است.


ب)- «الفراست»: رساله حاضر که در نوع خود، چه از حیث محتوایى و چه از حیث تعدد نسخه، بى‏نظیر و منحصربه‌فرد است، یکى از آثار منسوب به افلاطون است که درباره صورت‏شناسى افراد و دلالت کیفیات ظاهرى بر حالات درونى و رفتارى بحث مى‌کند. در این رساله از ده حالت و کیفیت ظاهرى، اعم از: آواز، الوان (رنگ پوست)، بالا (قد و قامت)، موى، رفتن، خنده، اعضا، ابرو، چشم و بینى، بحث شده که دارندگان حالات مختلف هریک از این موارد را به رفتارها و اخلاق‏هاى گوناگون نسبت داده است<ref>همان، ص33</ref>.
ب)- «الفراست»: رساله حاضر که در نوع خود، چه از حیث محتوایى و چه از حیث تعدد نسخه، بى‏نظیر و منحصربه‌فرد است، یکى از آثار منسوب به افلاطون است که درباره صورت‏شناسى افراد و دلالت کیفیات ظاهرى بر حالات درونى و رفتارى بحث مى‌کند. در این رساله از ده حالت و کیفیت ظاهرى، اعم از: آواز، الوان (رنگ پوست)، بالا (قد و قامت)، موى، رفتن، خنده، اعضا، ابرو، چشم و بینى، بحث شده که دارندگان حالات مختلف هریک از این موارد را به رفتارها و اخلاق‏هاى گوناگون نسبت داده است<ref>همان، ص33</ref>.


در تعریف علم فراست گفته‏اند که «علمى است که از صورت، پى به سیرت برند» و آن را شاخه‏اى از علم روان‏شناسى دانسته‏اند. در سیر تاریخ علوم، تقریبا آثارى با این عنوان و محتوا، بسیار اندک و انگشت‏شمار است و اگر هم باشد، در حد یک رساله چند صفحه‏اى و مختصر است و اثر حاضر که رساله‏اى است کوتاه و منسوب به افلاطون، پیش از سده دهم هجرى توسط فردى ناشناس به فارسى ترجمه شده است<ref>همان</ref>.
در تعریف علم فراست گفته‌‏اند که «علمى است که از صورت، پى به سیرت برند» و آن را شاخه‏اى از علم روان‏شناسى دانسته‌‏اند. در سیر تاریخ علوم، تقریبا آثارى با این عنوان و محتوا، بسیار اندک و انگشت‏شمار است و اگر هم باشد، در حد یک رساله چند صفحه‌‏اى و مختصر است و اثر حاضر که رساله‏‌اى است کوتاه و منسوب به افلاطون، پیش از سده دهم هجرى توسط فردى ناشناس به فارسى ترجمه شده است<ref>همان</ref>.


در میان آثار منسوب یا اصیل افلاطونى، مى‏‌توان گفت که در کتب طراز اول تاریخ علم، به چنین اثرى از وى اشاره نشده است. در میان کتب طبى مترجم از وى که فؤاد سزگین سه مورد از آن را یاد کرده است نیز چنین مباحثى به چشم نمى‌‏خورد<ref>همان</ref>.
در میان آثار منسوب یا اصیل افلاطونى، مى‏‌توان گفت که در کتب طراز اول تاریخ علم، به چنین اثرى از وى اشاره نشده است. در میان کتب طبى مترجم از وى که فؤاد سزگین سه مورد از آن را یاد کرده است نیز چنین مباحثى به چشم نمى‌‏خورد<ref>همان</ref>.
خط ۹۱: خط ۹۱:
ج)- «معرفت اشجار و خواص نباتات»: از نویسنده‌ای است ناشناخته. در میان رسایل موجود در باب علم کیمیا، به آثارى برمى‏خوریم که صرفا به اکسیرها پرداخته‏اند (اکسیر، در اصطلاح کیمیاگران، جوهر گدازنده و آمیزنده و کامل‌کننده که ماهیت جسم را تغییر دهد؛ یعنى جیوه را نقره و مس را طلا کند). یکى از این رسایل که به شرح چهل گیاه اکسیرى و خاصیت کیمیایى آن‏ها پرداخته است، رساله حاضر بوده که از مؤلف آن در ضمن رساله، هیچ یادى نشده است. البته نام رساله نیز صراحتا ذکر نشده است و عنوان مذکور بیشتر نشانگر محتواى آن است<ref>ر.ک: همان، ص50-‌51</ref>.
ج)- «معرفت اشجار و خواص نباتات»: از نویسنده‌ای است ناشناخته. در میان رسایل موجود در باب علم کیمیا، به آثارى برمى‏خوریم که صرفا به اکسیرها پرداخته‏اند (اکسیر، در اصطلاح کیمیاگران، جوهر گدازنده و آمیزنده و کامل‌کننده که ماهیت جسم را تغییر دهد؛ یعنى جیوه را نقره و مس را طلا کند). یکى از این رسایل که به شرح چهل گیاه اکسیرى و خاصیت کیمیایى آن‏ها پرداخته است، رساله حاضر بوده که از مؤلف آن در ضمن رساله، هیچ یادى نشده است. البته نام رساله نیز صراحتا ذکر نشده است و عنوان مذکور بیشتر نشانگر محتواى آن است<ref>ر.ک: همان، ص50-‌51</ref>.


این رساله مجموعا سى و نه گیاه را توضیح مى‏دهد. بدین‌گونه که اول نام گیاه و مشخصات فیزیکى آن را ذکر مى‌‏کند، سپس نحوه به دست آوردن آن را مى‏گوید و بعد چگونگى به‌کارگیرى آن در عمل کیمیایى را شرح مى‏دهد<ref>همان، ص52</ref>.
این رساله مجموعا سى و نه گیاه را توضیح مى‏‌دهد. بدین‌گونه که اول نام گیاه و مشخصات فیزیکى آن را ذکر مى‌‏کند، سپس نحوه به دست آوردن آن را مى‏‌گوید و بعد چگونگى به‌کارگیرى آن در عمل کیمیایى را شرح مى‏‌دهد<ref>همان، ص52</ref>.


د)- «جوامع كتاب جالينوس في الأمراض الحادثة في العين»، اثر جالینوس بوده که توسط حنین بن اسحاق، به عربی ترجمه شده است.
د)- «جوامع كتاب جالينوس في الأمراض الحادثة في العين»، اثر [[جالینوس]] بوده که توسط حنین بن اسحاق، به عربی ترجمه شده است.


ابن ابى‌اصیبعه، کلیه اخبار مربوط به جالینوس را گرد آورده است که ضمن آن در برخى موارد از منابع پزشکى ازدست‌رفته بهره مى‌گیرد و اطلاعاتى مربوط به زندگى او از نوشته‏هاى پزشکى استخراج مى‌کند. از حنین بن اسحاق رساله‏اى باقى مانده که آن را به على بن یحیى نوشته و در آن آثار جالینوس را که به زبان سریانى و عربى ترجمه شده، یاد کرده است. این رساله قدیم‏ترین فهرست اسلامى موجود و درعین‌حال نخستین کتابى است که اسلوب و روش ترجمه در اسلام در آن به‌طور دقیق و علمى ثبت و ضبط شده است. حنین در رساله مزبور، به دو کتاب جالینوس در زمینه چشم‌پزشکى اشاره کرده است که یکى «في تشريح العين» است که داراى یک مقاله و جزو آثار منسوب به جالینوس محسوب مى‏شود و دیگرى «في دلائل علل العين» (در نشانه‏هاى بیمارى‏هاى چشم) که آن هم در یک مقاله است و جالینوس آن را در روزگار جوانى براى یک پسر کحالى نوشته و طى آن بیماری‌هایى که در هریک از طبقات چشم است، خلاصه کرده و نشانه‏هاى آن را توصیف کرده است. اما رساله حاضر، غیر از دو کتاب مزبور است که حنین بدان اشاره‏اى نکرده است. این کتاب اصلا ویرایشى است بدون نام مؤلف که به دست ما رسیده و شاید حاوى قسمت بزرگى از این اثر باشد<ref>ر.ک: همان، ص77-‌79</ref>.
ابن ابى‌اصیبعه، کلیه اخبار مربوط به [[جالینوس]] را گرد آورده است که ضمن آن در برخى موارد از منابع پزشکى ازدست‌رفته بهره مى‌گیرد و اطلاعاتى مربوط به زندگى او از نوشته‏هاى پزشکى استخراج مى‌کند. از حنین بن اسحاق رساله‏‌اى باقى مانده که آن را به على بن یحیى نوشته و در آن آثار [[جالینوس]] را که به زبان سریانى و عربى ترجمه شده، یاد کرده است. این رساله قدیم‏ترین فهرست اسلامى موجود و درعین‌حال نخستین کتابى است که اسلوب و روش ترجمه در اسلام در آن به‌طور دقیق و علمى ثبت و ضبط شده است. حنین در رساله مزبور، به دو کتاب [[جالینوس]] در زمینه چشم‌پزشکى اشاره کرده است که یکى «في تشريح العين» است که داراى یک مقاله و جزو آثار منسوب به [[جالینوس]] محسوب مى‏شود و دیگرى «في دلائل علل العين» (در نشانه‏هاى بیمارى‏هاى چشم) که آن هم در یک مقاله است و [[جالینوس]] آن را در روزگار جوانى براى یک پسر کحالى نوشته و طى آن بیماری‌هایى که در هریک از طبقات چشم است، خلاصه کرده و نشانه‏هاى آن را توصیف کرده است. اما رساله حاضر، غیر از دو کتاب مزبور است که حنین بدان اشاره‏اى نکرده است. این کتاب اصلا ویرایشى است بدون نام مؤلف که به دست ما رسیده و شاید حاوى قسمت بزرگى از این اثر باشد<ref>ر.ک: همان، ص77-‌79</ref>.


ه)- «حفظ الصحة»: یکى از رسایل منحصربه‌فرد از نویسنده‌ای گمنام است که توسط اکبرمیرزا ملقب به صارم‌الدوله در سال 1344ش، به کتابخانه عمومی اصفهان اهدا شده و اصلا به‌خاطر ظل‌السلطان و خطاب به وى نوشته شده و حاوى مطالب سودمند و مفیدى است که رعایت آنها براى تداوم سلامتى بسیار ضرورى است و امروزه نیز مى‏‌توان به برخى از آنها اعتنا و عمل نمود<ref>همان، ص98-‌99</ref>.
ه)- «حفظ الصحة»: یکى از رسایل منحصربه‌فرد از نویسنده‌ای گمنام است که توسط اکبرمیرزا ملقب به صارم‌الدوله در سال 1344ش، به کتابخانه عمومی اصفهان اهدا شده و اصلا به‌خاطر ظل‌السلطان و خطاب به وى نوشته شده و حاوى مطالب سودمند و مفیدى است که رعایت آنها براى تداوم سلامتى بسیار ضرورى است و امروزه نیز مى‏‌توان به برخى از آنها اعتنا و عمل نمود<ref>همان، ص98-‌99</ref>.
خط ۱۰۳: خط ۱۰۳:
و)- «خواص عرق گوگرد منسوب به امیرالمؤمنین(ع)»، رساله‌ای است از مؤلفی ناشناخته. این رساله، در ردیف آثار طبى است که امروزه با عنوان «طب الأئمة» از آنها یاد مى‌کنیم. موضوع رساله درباره خواص متعدد محلولى است که از گوگرد، یا به اصطلاح قدما «کبریت» به دست مى‏آید و به عرق گوگرد موسوم است<ref>همان، ص139</ref>.
و)- «خواص عرق گوگرد منسوب به امیرالمؤمنین(ع)»، رساله‌ای است از مؤلفی ناشناخته. این رساله، در ردیف آثار طبى است که امروزه با عنوان «طب الأئمة» از آنها یاد مى‌کنیم. موضوع رساله درباره خواص متعدد محلولى است که از گوگرد، یا به اصطلاح قدما «کبریت» به دست مى‏آید و به عرق گوگرد موسوم است<ref>همان، ص139</ref>.


مؤلف از قول امیرالمؤمنین(ع)، هزارویک خاصیت براى عرق گوگرد متذکر مى‏شود و اشاره مى‌‏کند که فقط این بیست و چند مورد مذکور در میان مردم معمول و مرسوم است و مابقى را به دلیل نامستعمل و ناشناخته بودن در بین مردم و ضیق وقت صرف‏ نظر مى‌کند<ref>همان</ref>.
مؤلف از قول [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]]، هزارویک خاصیت براى عرق گوگرد متذکر مى‏شود و اشاره مى‌‏کند که فقط این بیست و چند مورد مذکور در میان مردم معمول و مرسوم است و مابقى را به دلیل نامستعمل و ناشناخته بودن در بین مردم و ضیق وقت صرف‏ نظر مى‌کند<ref>همان</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش