۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'محمد باقر' به 'محمدباقر') |
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
کتاب دارای مقدمه هیئت علمی به قلم سید محمد علی حلو، مقدمه نویسنده و محتوای مطالب در هشت فصل است. | کتاب دارای مقدمه هیئت علمی به قلم سید محمد علی حلو، مقدمه نویسنده و محتوای مطالب در هشت فصل است. | ||
نویسنده در این اثر از 90 منبع بهره برده است. برخی از آنها عبارتاند از: ينابيع المودة قندوزی، وسائل الشيعة [[حر عاملی، محمد بن حسن|شیخ حر عاملی]]، [[المناقب|مناقب آل أبيطالب]] [[ابن شهرآشوب، محمد بن علی|ابن شهرآشوب]]، المعجم الکبير [[طبرانی، سلیمان بن احمد|طبرانی]]، [[مشارق أنوار اليقين في أسرار أمير المؤمنين(علیه السلام)|مشارق أنوار اليقين]]، [[مسند الإمام أحمد بن حنبل|مسند أحمد]]، مستدرك [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم نیشابوری]]، [[المحاسن|المحاسن برقی]]، [[صحيح البخاري|صحيح بخاری]]، [[علل الشرایع|علل الشرايع شیخ صدوق]]، [[تاریخ بغداد]]، [[البداية و النهاية (دارالفکر)|البداية و النهاية ابن کثیر]]، [[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار(ع)|بحارالأنوار]]، [[إعلام الوری بأعلام الهدی|إعلام الورای طبرسی]] و ... . | نویسنده در این اثر از 90 منبع بهره برده است. برخی از آنها عبارتاند از: ينابيع المودة قندوزی، وسائل الشيعة [[حر عاملی، محمد بن حسن|شیخ حر عاملی]]، [[المناقب|مناقب آل أبيطالب]] [[ابن شهرآشوب، محمد بن علی|ابن شهرآشوب]]، المعجم الکبير [[طبرانی، سلیمان بن احمد|طبرانی]]، [[مشارق أنوار اليقين في أسرار أمير المؤمنين(علیه السلام)|مشارق أنوار اليقين]]، [[مسند الإمام أحمد بن حنبل|مسند أحمد]]، مستدرك [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم نیشابوری]]، [[المحاسن|المحاسن برقی]]، [[صحيح البخاري|صحيح بخاری]]، [[علل الشرایع|علل الشرايع شیخ صدوق]]، [[تاریخ بغداد]]، [[البداية و النهاية (دارالفکر)|البداية و النهاية ابن کثیر]]، [[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار(ع)|بحارالأنوار]]، [[إعلام الوری بأعلام الهدی|إعلام الورای طبرسی]] و.... | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
سید محمد علی حلو در مقدمهاش بر کتاب، سخن از این میگوید که جریان بستن تمامی درهای ورودی به مسجد بهجز درب خانه [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]]، از روی قرابت و صِرف علاقه شخصی پیامبر(ص) به ایشان نبوده، بلکه حکمتی در آن وجود داشته است.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص5–6</ref> | سید محمد علی حلو در مقدمهاش بر کتاب، سخن از این میگوید که جریان بستن تمامی درهای ورودی به مسجد بهجز درب خانه [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]]، از روی قرابت و صِرف علاقه شخصی پیامبر(ص) به ایشان نبوده، بلکه حکمتی در آن وجود داشته است.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص5–6</ref> | ||
نویسنده در فصل اول کتاب به بیان مقدمات حدیث میپردازد. او مینویسد: حدیث سدالابواب از اهمیت فراوانی برخوردار است زیرا در آن پیامبر اکرم(ص) از مرحله اعلان و تبلیغ به مرحله تطبیق و تنفیذ دست زد.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص11</ref> نویسنده در مقدمات حدیث، روایاتی درباره باب دین بودن علی(ع)، باب علم پیامبر بودن ایشان، باب الله بودن آن حضرت در کلام پیامبر(ع) و روایات قدسی و ... بیان میکند. او از این طریق میخواهد نشان دهد که پیامبر(ص) در جریان سدالابواب مواردی که در آن با لفظ از [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] به باب بودن تعبیر کرده بود را در عمل نشان داد.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص11-15</ref> | نویسنده در فصل اول کتاب به بیان مقدمات حدیث میپردازد. او مینویسد: حدیث سدالابواب از اهمیت فراوانی برخوردار است زیرا در آن پیامبر اکرم(ص) از مرحله اعلان و تبلیغ به مرحله تطبیق و تنفیذ دست زد.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص11</ref> نویسنده در مقدمات حدیث، روایاتی درباره باب دین بودن علی(ع)، باب علم پیامبر بودن ایشان، باب الله بودن آن حضرت در کلام پیامبر(ع) و روایات قدسی و... بیان میکند. او از این طریق میخواهد نشان دهد که پیامبر(ص) در جریان سدالابواب مواردی که در آن با لفظ از [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] به باب بودن تعبیر کرده بود را در عمل نشان داد.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص11-15</ref> | ||
فصل دوم کتاب به بیان صورتهای مختلف روایت از این واقعه میپردازد. از نگاه مؤلف، این روایت با الفاظ مختلف و در زمانها و مکانهای متعددی از زبان پیامبر اکرم(ص) وارد شده است. این امر تا جایی است که در هیچیک از فرقههای اسلامی (با وجود همه اختلافات در فرقهها و جماعاتشان) نیست که این حدیث را کتبشان یافت نشود و بهگونهای که به حد تواتر میرسد.<ref>ر.ک: همان، ص19</ref> نویسنده سپس به ذکر کسانی که روایت را متواتر دانستهاند میپردازد.<ref>ر.ک: همان، ص20-22</ref> سپس به بیان پنجاهویک روایت از روایاتی که از طرق مختلف نقل شده میپردازد.<ref>ر.ک: همان، ص23-52</ref> مثلاً مضمون روایت پنجاه و دوم چنین است؛ از علامه شیخ ابراهیم بن محمد بن ابوبکر بن حمویه حموینی نقل شده که... از زید بن وهب از عبدالله بن مسعود گفت: شبی رسول خدا(ص) پیش ما آمد و در آن موقع ما (جماعتی از صحابه) در مسجد بودیم. ایشان بعد از نماز جماعت فرمودند: این جماعت اینجا چه میکنند؟ گفتند: ای پیامبر اینجا نشستیم و گفتگو میکنیم. (سپس) برخی از ما نماز میخوانند و برخی دیگر میخوابند. پیامبر(ص) فرمودند در مسجد من نباید خوابید. بهسوی خانههایتان برگردید. هرکه خواهان نماز است آن را به شکل کامل در خانهاش بگزارد. و هرکه توانایی نماز ندارد بخوابد. همانا نماز پنهانی نسبت به نماز آشکارا مضاعف است. راوی میگوید ما برخاسته و متفرق شدیم و علی بن ابیطالب(ع) هم در میان ما بود. او هم برخاست. اما پیامبر(ص) دست علی(ع) را گرفتند و فرمودند: و اما تو ای علی! هرچه که برای من در مسجدم حلال است برای تو هم حلال است و هر آنچه بر من حرام است بر تو نیز حرام است. در این هنگام حمزه بن عبدالمطلب به پیامبر(ص) عرض کرد: ای پیامبر خدا! من عمویت و از علی به تو نزدیکتر هستم. پیامبر(ص) فرمودند: راست میگویی عمو. ولی به خدا قسم این دستور از جانب من نیست و خدای عزوجل به آن فرمان داده است.<ref>ر.ک: همان، ص51-52</ref> | فصل دوم کتاب به بیان صورتهای مختلف روایت از این واقعه میپردازد. از نگاه مؤلف، این روایت با الفاظ مختلف و در زمانها و مکانهای متعددی از زبان پیامبر اکرم(ص) وارد شده است. این امر تا جایی است که در هیچیک از فرقههای اسلامی (با وجود همه اختلافات در فرقهها و جماعاتشان) نیست که این حدیث را کتبشان یافت نشود و بهگونهای که به حد تواتر میرسد.<ref>ر.ک: همان، ص19</ref> نویسنده سپس به ذکر کسانی که روایت را متواتر دانستهاند میپردازد.<ref>ر.ک: همان، ص20-22</ref> سپس به بیان پنجاهویک روایت از روایاتی که از طرق مختلف نقل شده میپردازد.<ref>ر.ک: همان، ص23-52</ref> مثلاً مضمون روایت پنجاه و دوم چنین است؛ از علامه شیخ ابراهیم بن محمد بن ابوبکر بن حمویه حموینی نقل شده که... از زید بن وهب از عبدالله بن مسعود گفت: شبی رسول خدا(ص) پیش ما آمد و در آن موقع ما (جماعتی از صحابه) در مسجد بودیم. ایشان بعد از نماز جماعت فرمودند: این جماعت اینجا چه میکنند؟ گفتند: ای پیامبر اینجا نشستیم و گفتگو میکنیم. (سپس) برخی از ما نماز میخوانند و برخی دیگر میخوابند. پیامبر(ص) فرمودند در مسجد من نباید خوابید. بهسوی خانههایتان برگردید. هرکه خواهان نماز است آن را به شکل کامل در خانهاش بگزارد. و هرکه توانایی نماز ندارد بخوابد. همانا نماز پنهانی نسبت به نماز آشکارا مضاعف است. راوی میگوید ما برخاسته و متفرق شدیم و علی بن ابیطالب(ع) هم در میان ما بود. او هم برخاست. اما پیامبر(ص) دست علی(ع) را گرفتند و فرمودند: و اما تو ای علی! هرچه که برای من در مسجدم حلال است برای تو هم حلال است و هر آنچه بر من حرام است بر تو نیز حرام است. در این هنگام حمزه بن عبدالمطلب به پیامبر(ص) عرض کرد: ای پیامبر خدا! من عمویت و از علی به تو نزدیکتر هستم. پیامبر(ص) فرمودند: راست میگویی عمو. ولی به خدا قسم این دستور از جانب من نیست و خدای عزوجل به آن فرمان داده است.<ref>ر.ک: همان، ص51-52</ref> |
ویرایش